واسطی، ابوبکر محمدبن موسی ، مشهور به ابن فرغانی، از مشایخ مشهور صوفیه در قرن چهارم هجری. اصل او را از فرغان دانستهاند (سلمی ،ص 88؛ قشیری،ص 140) .
از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. بنا بر گزارش نخستین تذكرههای اهل تصوف، ابوبكر واسطی در بغداد، در محضر جنید بغدادی و سپس ابوالحسن نوری، مبانی و اصول تصوف را آموخت (قشیری؛ سلمی، همانجاها؛ درویزه،ص 145؛ برتلس، ص308) و ظاهراً نزد آنان و دیگر مشایخ صوفی از شهرت و مقام عالی برخوردار بوده است (رجوع کنید به هجویری،ص 194).
از واسطی سخنان بلندی دربارۀ حقایق و اصول تصوف باقی مانده است كه اشراف او را بر مقامات و احوال صوفی و مبادی و آداب تصوف نشان میدهد( سلمی؛ قشیری؛ درویزه،همانجاها). این سخنان، بسیارمورد توجه اهل تصوف و به¬ویژه نخستین تذكرهنویسان صوفی قرار گرفته، زیرا تقریباً در تمامی آثار آنان، استناد و ارجاع به گفته¬های وی مشهود است . برخی از محققان، كلام وی را غامض و عالی و دور از دسترس فهم عوام میدانند (رجوع کنید به هجویری،ص 195) و معتقدند هیچكس مانند او دربارۀ اصول تصوف سخن نگفته است (قشیری؛ سلمی؛ درویزه، همانجاها). برخی نیز او را صاحب مقامات و كرامات دانستهاند (درویزه، همانجا).
از واسطی اثری بر جای نمانده است.در برخی منابع از گونهای تفسیر قرآن به نام تفسیر ابوبكر محمدبن موسی الواسطی الفرغانی یاد شده است که از آن اثری نیست و برتلس (رجوع کنید به ص 302) اصولاً انتساب چنین تفسیری را به او رد كردهاست.
بنابرتذكرههای معتبراهل تصوف، واسطی در جوانی، زمانی كه هنوز مشایخ وی در قید حیات بودند، به خراسان رفت و در مرو اقامت گزید. گفته اند وی در مرو بسیار محبوب بود و 23 سال در آنجا منبر وعظ و تبلیغ داشت (سلمی؛ قشیری؛ هجویری،همانجاها). وی در سال 320 (قشیری؛ سلمی؛ درویزی،همانجاها)، و به روایتی درسال 308، در مرو درگذشت و همانجا به خاك سپرده شد (درویزی، همانجا).
منابع: (1) برتلس، یوگنی ادواردویچ، تصوف و ادبیات تصوف، ترجمۀ سیروس ایزدی، تهران 1356؛ (2) سُلمی، عبدالرحمن ، طبقات الصوفیه، نورالدین سریبه، مصر 1418؛ 3- درویزه، ارشادالمریدین، مصر1303؛ 4- قشیری، عبدالكریم، رساله القشیریه، تصحیح عبدالحلیم محمود،مصر1966؛ هجویری،ابوالحسن علیبن عثمان الجلّابی،كشف المحجوب، تصحیح ژوكوفسكی، با مقدمۀ قاسم انصاری، تهران 1378ش.