responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6834

 

مدرّس طهرانی ، آقا علی، از حکمای حوزۀ فلسفی تهران و مروّج فلسفۀ ملاصدرا. وی در 1234 در اصفهان متولد شد . پیشوند آقا (یا آغا) غالباًٌ ملازم نام اوست (‌رجوع کنید به مدرّس طهرانی، ج3، ص 147؛ مدرّس زنوزی، ص بیست و هشت، 528؛ معصومعلیشاه، ص 504). شهرت وی، مدرّس، زنوزی، طهرانی و حکمی ضبط شده است (رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانی، 1403، ج7، ص 92؛ ج25، ص 38؛ 1404، ج 1، ص 1472؛ دیوان بیگی، ص 482؛ معصومعلیشاه، ج3، ص 504؛ مدرّس تبریزی، ج2، ص 391). به¬رغم آنچه مشهور است، آقاعلی در هیچ¬یک از آثارش خود را زنوزی یا مدرّس زنوزی معرفی نکرده و عنوانی که برای خود برگزیده، آقا علی مدرّس طهرانی است (مدرّس طهرانی، ج1، ص 28، مقدمۀ کدیور). وی در برخی مسائل فلسفی ابتکاراتی داشته و به همین دلیل در همان زمان حیاتش به حکیم «مؤسس» مشهور شده است (همان، ج3، ص 15-16، مقدمۀ کدیور).

پدر آقا علی، ملا عبدالله زنوزی*، شاگرد ملا علی نوری* و از مروّجان فلسفۀ ملاصدرا و مؤسس حوزه فلسفی تهران* بود. آقا علی در سال 1237( در سه سالگی) به همراه پدرش به تهران آمد و پس از فراگیری مقدمات علوم، از جمله ادبیات عرب و منطق و اصول فقه و کلام، در حلقۀ درس پدر شرکت نمود. پس از درگذشت پدرش در 1257، برای ادامۀ تحصیل به عراق، اصفهان و قزوین رفت و نزد استادانی چون میرزا حسن نوری* فرزند ملا علی نوری)، سید رضی لاریجانی*، ملا آقا قزوینی، ملا محمد جعفر لنگرودی، میرزا محمدابراهیم نقشه فروش و ملا محمد جعفر لاهیجی* تلمذ کرد و سپس به تهران بازگشت(مدرّس طهرانی، ج2، ص 187؛ ج3، ص 141، 147-148). آقا علی مدرّس در حدود سال 1270 تدریس در علوم معقول را در تهران آغاز کرد؛ نخست در مدرّسۀ قاسم خان و سپس در مدرّسۀ سپهسالار به تعلیم فلسفه پرداخت. ظاهراً در همان ایام نزد میرزا حسن آشتیانی به فراگیری علوم نقلی نیز مشغول بوده است (همان، ج1، ص 32، مقدمۀ کدیور؛ ج3، ص 148؛ سبزواری، ص 54، مقدمۀ آشتیانی). مدرّس طهرانی به تصوف نیز تمایل داشته و بنا به نقل معصومعلیشاه (ج3، ص 504)، به منور علیشاه ( از اقطاب سلسلۀ نعمت¬اللهیه) دست اردت داده و به گزارش مدرّس گیلانی (ص 131) مرید شیخ غلامرضا شیشه‌گر بوده است.

آقا علی به دلیل جامعیت در معقول و منقول به «مدرّس» و به سبب کمالات صوری و معنوی به «حکیم الهی» و «استاد الاساتید» شهرت یافت ( اعتماد السلطنه، ص157؛ مدرّس تبریزی، ج2، ص 391). وی همچنین یکی از حکمای اربعه بود که باعث تثبیت و رونق حوزۀ فلسفی تهران شدند (رجوع کنید به تهران*، حوزۀ فلسفی). مدرّس طهرانی هم علوم نقلی و هم علوم عقلی را تدریس می‌کرد، اما شهرت وی بیشتر در علوم عقلی بود (آقا بزرگ طهرانی، 1404، ج1، ص 1473). ظاهراً پس از مدتی وی فقط به تدریس حکمت پرداخته و این امر باعث انتقال مجلس درس او از مدارس رسمی به منزلش شده است (دیوان بیگی، همانجا)؛ اما، به گزارش کنت دو گوبینو (ص 89) این موضوع از شهرت وی و اقبال شاگردان به او نکاسته است.

آقا بزرگ طهرانی (همانجا) با آقا علی در تهران ملاقات داشته و او را در حکمت، برتر از معاصرانش دانسته و مجلس درس وی را در تهران پر رونق وصف کرده است؛ اما، قضاوت دربارۀ برتری آقا علی از معاصرانش دشوار است. حاج ملا هادی سبزورای*، آقا محمد رضا قمشه‌ای* و ابوالحسن جلوه* از معاصران مدرّس طهرانی بودند و ازحیث استادان، هم طبقه به شمار می¬آیند و به غیر از حکیم جلوه، از مروّجان فلسفۀ ملاصدرا بودند. با وجود این، شهرت سبزواری به گونه‌ای است که بسیاری، او را بزرگترین فیلسوف بعد از ملاصدرا می‌دانند (رجوع کنید به اعتماد السلطنه، ص 147؛ کوربن، ص 504؛ مطهری، ج14، ص 524). آقا علی مدرّس در آثار خود (ج1، ص 286-287، ج2، ص 175) از سبزورای با احترام و تعظیم- با تعبیر «وحید عصرنا»- یاد کرده است. سید جلال الدین آشتیانی (سبزورای، ص 51-52، مقدمۀ آشتیانی؛ لاهیجی، ص 90، مقدمۀ آشتیانی، پانویس2) پس از تردید در برتری آن دو به یکدیگر، در نهایت به برتری سبزورای رأی داده است. به نظر وی، محقق سبزواری از حیث سرعت انتقال و تحریر مطالب غامض با عباراتی کوتاه و روان و اجتناب از تطویل کلام بر آقا علی ترجیح¬ دارد. اما مهدی حائری یزدی (ص 36) آقا علی را، به سبب داشتن قریحۀ نقادی و ابتکار درعرضۀ راه حلهای‌ جدید برای مشکلات فلسفی، از سبزواری برتر دانسته و علت کمتر بودن شهرت آقا علی را نقادی او و پیروی صرف نکردن از ملاصدرا ارزیابی کرده است.

در میان دیگر حکمای حوزۀ تهران، آقا علی مدرّس و آقا محمد رضا قمشه‌ای، از جهت علمی، ازحکیم جلوه بسیار برتر بوده¬اند (مطهری، ج14، ص 529، 531). گفتنی است که طول تدریس آقا علی در تهران بیشتر از قمشه¬ای و گرایش اوبیشتر حکمت برهانی بوده، اما قمشه ای به عرفان و جنبه‌های ذوقی حکمت متعالیه توجه بیشتری داشته است (مدرّس طهرانی،ج1، ص 43-44، مقدمۀ کدیور).

آقا علی مدرّس در 1307 وفات یافت و در جوار حرم عبدالعظیم حسنی در شهرری دفن شد (آقا بزرگ طهرانی، 1404، ج1، ص 1474). بزرگان بسیاری نزد او حکمت آموخته‌اند که برخی از آنان عبارت¬اند از: میرزا محمد باقر اصطهباناتی*، میرزا حسن آشتیانی، حیدر قلی خان قاجار نهاوندی، میرزا هاشم اشکوری*، حسن کرمانشاهی، میرزا علی اکبر حکمی یزدی*، میرزا طاهر تنکابنی* و شیخ عبدالنبی مازندرانی (رجوع کنید به صدوقی سها، ص 452-460؛ مدرّس طهرانی، ج1، ص 36-40 مقدمۀ کدیور).

حکیم مدرّس طهرانی نکات و راه حلهای تازه‌ای برای برخی مسائل فلسفی عرضه کرده که مهمترین آنها در بحث معاد* و راه حل متفاوت او در توجیه فلسفی معاد جسمانی است. وی به-رغم استفاده از اصول و مبانی تأسیسی فلسفۀ ملاصدرا( مانند اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری)، دربارۀ معاد، نظری متفاوت با او ابراز نموده است (رجوع کنید به مدرّس طهرانی، ج2، ص 93). به عقیدۀ او، نفوس کونیۀ جزئیه ( نفوس انسانی) که هنگام تعلق نفس به بدن تحت تدبیر نفس کل یا نفوس کلیه ( نفوس ملائکه) است، پس از مرگ به نفس کل متصل می¬شود و از قوا و اعضای آن به شمار می‌آید و از آن طریق می‌توانند همچنان بدن خویش را تدبیر کنند. به نظر وی، بدن که شامل ودایع و آثاری از نفس است، در مسیر حرکت جوهری به سوی غایت خود، یعنی نفس، در حرکت است تا روز قیامت که به آن ملحق شود (همان، ج2، ص 91، 102-103، 117). ظاهراً اینکه حکیم مدرّس طهرانی جسد ابن بابویه (متوفی 381ق) را پس از گذشت ده قرن سالم دیده ، در ابراز این عقیده بی‌تأثیر نبوده است (رجوع کنید به همان، ج2، ص 98؛ 293-294). رأی حکیم مؤسس در خصوص معاد جسمانی مورد توجه متأخران قرار گرفته است: شیخ محمد حسین غروی اصفهانی، که از طریق شاگردی میرزا محمد باقر اصطهباناتی شاگرد آقاعلی به شمار می‌آید، در رساله فی اثبات معاد جسمانی کاملاً بر مبنای آقا علی، معاد جسمانی را اثبات کرده است. همچنین سید جلال آشتیانی در آثار خود، ضمن بیان نظریۀ آقا علی، به انتقاد از آن پرداخته است. آشتیانی تصریح دارد که بیشتر استادان وی، از جمله ابوالحسن قزوینی*، به نظر آقا علی متمایل¬اند(رجوع کنید به آشتیانی، 1378، ص 122-123؛ همو، 1381، ص 210-211 پانویس، 284-359). غلامحسین ابراهیمی دینانی نیز کتابی با عنوان معاد از دیدگاه حکیم مدرّس زنوزی نوشته و در آن به نظریات آقا علی و تفاوت آن با دیگر آرا اشاره کرده است.

به¬غیر از مسئلۀ معاد، آقا علی مدرّس طهرانی دراین مباحث نیز نکات و تقریرات مهمی ابراز نموده است: توحید و تحقق کثرت در وجود، اعتباریات ماهیت، وجود رابط و رابطی، حمل، علم به واجب الوجود، اصالت وجود و تطابق قوس صعود و نزول و اتحاد اتصالی مراتب آنها (رجوع کنید به مدرّس زنوزی، ص پانزده- بیست و سه، مقدمۀ واعظی؛ مدرّس طهرانی، ج2، ص 35-36؛41-47؛ دینانی، 271-277).

از حکیم مدرّس طهرانی آثار متعددی به جا مانده که یکی از مشهورترین آنها بدایع الحکم است. این کتاب به زبان فارسی و در بردارندۀ خلاصه‌ای از حکمت متعالیه است. آقا علی مدرّس این کتاب را به درخواست شاهزاده عماد الدوله بدیع الملک میرزا، در پاسخ به هفت پرسش فلسفی، نوشته است. آخرین سؤال بدیع الملک - که مقایسۀ نظر فیلسوفان غربی با نظر حکما و متکلمان اسلامی است- نشان دهندۀ آغاز رویارویی فلسفۀ اسلامی با فلسفۀ غرب است. این اثررا احمد واعظی در 1376ش در تهران منتشر کرده است. محمد صالح حائری مازندرانی، از قائلان به اصالت ماهیت، ردیه¬ای بر این اثر نوشته و آن را ودایع الحکم فی کشف خدایع بدایع الحکم نامیده است. اثر اخیر به صورت مستقل و نیز در ضمن کتاب حکمت بوعلی سینا چاپ شده است.

سبیل الرشاد فی اثبات المعاد، پس از بدایع الحکم، معروف‌ترین اثر آقا علی مدرّس است و چنانکه خود در مقدمۀ آن اشاره نموده، برگرفته از تعلیقات ایشان بر کتاب اسفار ‌ملاصدرا است. در این اثر، رأی مهم مدرّس طهرانی دربارۀ معاد تشریح شده است.

به غیر از بدایع الحکم، دیگرآثارِ موجودِ مدرّس طهرانی ، از تعلیقات و رسائل و تقریظات و تقریرات، در مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرّس طهرانی، در سه جلد، به کوشش محسن کدیور در 1378ش در تهران چاپ شده است.


منابع:
(1) آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، 1403؛
(2) آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، مشهد 1404؛
(3) سید جلال الدین آشتیانی، شرح حال و آراء فسفی ملاصدرا، قم 1378؛
(4) همو، شرح بر زاد المسافرصدر الدین محمد بن ابراهیم شیرازی، قم 1381؛
(5) غلامحسین ابراهیمی دینانی، معاد از دیدگاه حکیم مدرّس زنوزی، تهران 1382؛
(6) اعتماد السلطنه، مآثر و الآثار، چاپ سنگی 1306ق؛
(7) مهدی حائری یزدی، کاوش‌های عقل نظری، تهران 1384؛
(8) سید احمد دیوان بیگی، ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1364؛
(9) ملا هادی سبزواری، رسائل حکیم سبزواری، چاپ سید جلال الدین آشتیانی،بی¬جا،1370؛
10- منوچهر صدوقی سها، تحریر ثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، تهران 1381؛
11- هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمۀ جواد طباطبائی، تهران 1380؛
(12) کنت دو گوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، ترجمه م.ف.، بی‌جا، بی‌تا؛
(13) ملا محمد جعفر لاهیجی، شرح رساله المشاعر ملاصدرا، چاپ سید جلال الدین آشتیانی، قم 1386؛
(14) مرتضی مطهری، مجموعه آثار (14)، تهران: قم، 1381؛
(15) محمد علی مدرّس تبریزی، ریحانة الادب؛
(16) آقا علی مدرّس زنوزی، بدایع الحکم، چاپ احمد واعظی، تهران 1376؛
(17) آقا علی مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرّس طهرانی، چاپ محسن کدیور، تهران 1378؛
(18) مرتضی مدرّس گیلانی، منتخب معجم الحکماء، چاپ منوچر صدوقی سها، تهران، 1384؛
معصومعلیشاه، طرائق الحقایق، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران 1331.

/ طیّبه کرمی/





تاریخ انتشار اینترنتی: 10/02/1390

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6834
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست