responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6785

 

خالديّان ، خالديّان، لقب دو برادر اديب و شاعر اهل موصِل در سده چهارم. آن دو ابوبكر محمد و ابوعثمان سعيد (سعد)، فرزندان هاشمبن وَعْلةبن عُرام از قبيله بزرگ عبد قَيْس بودند. آنان در روستاى خالديّه، نزديك موصل، به دنيا آمدند از اينرو در نسبت به زادگاهشان يا يكى از اجدادشان به نام خالد آن دو را خالدى ناميدهاند (ابننديم، ص 195؛ ابناثير، 1414، ج 1، ص 414). البته آنان را عبدى (در نسبت به عبد قيس) و بصرى نيز لقب دادهاند. احتمال داده شده كه شايد مدتى را در بصره گذرانده باشند زيرا آن دو را اديب و شاعر بصره نيز خواندهاند (رجوع کنید به ياقوت حموى، 1993، ج 3، ص 1377؛ امين، ج 7، ص 256؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه).

به سال تولد آنان در هيچ يك از منابع اشارهاى نشده است. آنان نزد ابنخيّاط نحوى (متوفى 320)، ابندُرَيْد* (متوفى 321)، جحظه برمكى* (متوفى 324) و ابوبكر صولى* (متوفى 335) دانش اندوختند (فروخ، ج 2، ص 539؛
د. ا. د. ترك، ذيل مادّه؛
قس خالديان، 1956، مقدمه سامى دهّان، ص 25 كه احتمال داده خالديان محضر جحظه برمكى را درك نكرده و از كتاب او مطالبى نقل كرده باشند). خالديان در برخى آثار خود از اين استادان مطالبى روايت كردهاند (براى نمونه رجوع کنید به كتاب التحف و الهدايا، ص 16، 24: جحظه برمكى؛
كتاب الاشباه و النظائر، ج 2، ص 155، 187: ابندريد؛
همان، ج 2، ص 71، 157: صولى؛
همان، ج 2، ص 144: ابنخيّاط). برادر بزرگتر، محمد، در 320 در محضر وزير ابوالفتح فضلبن جعفربن فرات شاهد مناظره ميان مَتّىبن يونس* فيلسوف و ابوسعيد سيرافى* نحوى بود (رجوع کنید به ياقوت حموى، 1993، ج 2، ص 894؛
فروخ، همانجا).

خالديان پس از آنكه سيفالدوله حَمْدانى* در 333 حاكم حلب شد، به دربار او پيوستند و از شاعران بسيار نزديك او بودند. آنان كتابدار دربار سيفالدوله شدند و بسيارى از تأليفات آنان (رجوع کنید به ادامه مقاله) در اين زمان و با استفاده از اين كتابخانه غنى صورت پذيرفت (رجوع کنید به ابناثير، 1399ـ1402، ج 8، ص 445؛
صفدى، ج 5، ص 149؛
ابنشاكر كتبى، ج 4، ص 52). دربار سيفالدوله محل آمد و شد شاعران بزرگى بود، خالديان در آنجا با متنبّى* معاشرت داشته و گزارشهايى از زندگى متنبّى نقل كردهاند (رجوع کنید به بديعى، ص 142، 170). آندو سيفالدوله را مدح مىكردند (رجوع کنید به حريرى، ص 102؛
خالديان، 1388، ص 14ـ 15، 155ـ156). در 349، در زمان وزارت ابومحمد مُهَلَّبى، ابواسحاق صابى* متولى ديوان رسائل شد (رجوع کنید به ابناثير، 1399ـ 1402، ج 8، ص 533) و از آنجا كه دوستدار خالديان بود (رجوع کنید به ثعالبى، 1403، ج 2، ص 214ـ215؛
متز، ج 1، ص 471، پانويس 2) آن دو را به وزير معرفى كرد، اما خالديان به دليل كدورتى كه ميان آنان و سيفالدوله پديد آمده بود (رجوع کنید به ابوالعلاء مَعرّى، ص 424) حلب را ترك كردند و راهى بغداد شدند (رجوع کنید به فروخ، همانجا). پس از درگذشت مهلّبى در 352 اشارهاى به خالديان در منابع مشاهده نمىشود. شايد آنان به تكميل تأليفات خود مشغول شده بودند (همانجا).

از مسائل پرفراز و نشيب در زندگى خالديان اختلاف آنان با سرىّ الرفّاء* بود. اين اختلاف از موصل آغاز شد و تا حلب و دربار سيفالدوله ادامه يافت (فروخ، ج 2، ص 509). سرىّ الرفّاء در سرودههاى خود (براى نمونه رجوع کنید به ج 2، ص 171ـ173، 572ـ574، 682ـ684) خالديان را هجو مىكرد، خالديان نيز وى را هجو مىگفتند (ذهبى، ج 16، ص 386). سرىّ الرفّاء كه در موصل ديوان كُشاجِم* را استنساخ مىكرد، به دليل دشمنى با خالديان سرودههاى آنان را وارد ديوان كشاجم نمود تا هم برحجم صفحات ديوان بيفزايد و هم اِعلام دارد كه خالديان سرودههاى كشاجم را به نام خود ثبت كردهاند (براى تفصيل رجوع کنید به ابنخلّكان، ج 2، ص 360؛
ابنكثير، ج 11، ص 274). اين اختلاف به دشمنى منجر شد و تا مرگ سرىّ الرفّاء ادامه يافت (براى تفصيل رجوع کنید به خطيب بغدادى، ج 10، ص 269ـ 270؛
ابنعديم، ج 9، ص 4210). سال درگذشت ابوبكر محمد خالدى 370 يا 371 (رجوع کنید به فروخ، ج 2، ص 539؛
كحّاله، ج 12، ص 88) و 380 (رجوع کنید به صفدى، ج 5، ص 149؛
بروكلمان، ج 1، ص 81؛
د. اسلام، همانجا) و سال درگذشت ابوعثمان سعيد خالدى 350 (رجوع کنید به بروكلمان؛
د. اسلام، همانجاها)، 371 (رجوع کنید به ياقوت حموى، 1993، ج 3، ص 1378؛
كحّاله، ج 4، ص 233) و 400 (رجوع کنید به ابنشاكر كتبى، ج 2، ص 57؛
فروخ، همانجا) ذكر شده است.

هر دو برادر به شعر، ادب، كثرت حافظه، بديههگويى و گردآورى اخبار شاعران شهره بودند (رجوع کنید به ابننديم، ص 195؛
ياقوت حموى، 1993، ج 3، ص 1377). به گفته ابناثير (1414، ج 1، ص 414) شعر آنان مشهور بوده است. به گفته ابننديم (همانجا) خالديان با آنكه خود شاعر بودند گاه سرودههاى ديگران را به نام خود ثبت مىكردند (قس ثعالبى، 1403، ج 2، ص 215؛
ياقوت حموى، 1993، ج 3، ص 1343 كه اين را ادعاى سرىّ الرفّاء دانستهاند). البته ثعالبى (1403، ج 2، ص 215ـ218، 233ـ235) برخى سرودههاى همانند خالديان و سرىّ الرفّاء را آورده و در توضيح گفته است كه اين همانندى يا از باب توارد است يا سرقت. بيشتر سرودههاى خالديان مدح، هجو، خمريه و تغزل است. آنان در سرودههاى خود به معانى و مضامين شاعران پيشين ابونواس*، ابوتمّام*، بحترى* و ابنمعتز* نظر داشتند و آن مضامين را با الفاظى زيبا و تركيبهايى ساده بيان مىكردند (فروخ، ج 2، ص 540). نكته جالب توجه در سرودهها و تأليفات خالديان آن است كه غالب سرودهها و تأليفات آنان با مشاركت يكديگر بوده است (رجوع کنید به ثعالبى، 1403، ج 2، ص 214؛
ابوالعلاء معرّى، همانجا) تا بدانجا كه گاه يك قصيده را با هم سرودهاند (ذهبى، همانجا). البته نمونههايى از سرودههاى مستقل آنان هم در آثارشان (براى نمونه رجوع کنید به كتاب التحف و الهدايا، ص 33ـ34؛
كتابالاشباه و النظائر، ج 1، ص 185، 196) و هم در آثار ديگران (رجوع کنید به ثعالبى، 1403، ج 2، ص 222ـ232، 235ـ244؛
صفدى، ج5، ص149، ج 15، ص 264ـ268) موجود است. نسخهاى از قصايد ابوعثمان سعيد نيز موجود است (رجوع کنید به بروكلمان، ج 3، ص 71). در برخى منابع نيز سرودهاى به نام خالدى ذكر شده و معلوم نيست كه از آنِ كداميك از دو برادر است (براى نمونه رجوع کنید به ابنفضلاللّه عمرى، سفر1، ص 322ـ323، 328؛
امين، ج 6، ص 301). اشعار خالديان درباره واقعه عاشورا و نفرين بر دشمنان اهلبيت عليهمالسلام بيانگر تشيع آنان مىتواند بود (براى تفصيل رجوع کنید به امين، ج 7، ص 256ـ257؛
سماوى، ج 2، ص 299؛
آقابزرگ طهرانى، ج 9، ص 283ـ284؛
فروخ، ج 2، ص 541). ابنشهر آشوب (ص 140) نيز نام خالديان را جزء شاعران اهل بيت عليهمالسلام آورده است. سرودههاى خالديان به عنوان شاهد مثال در مسائل صرفى (براى نمونه رجوع کنید به حريرى، ص 102ـ103)، علم معانى (براى نمونه رجوع کنید به عباسى، ج 1، ص 60)، علم بيان (براى نمونه رجوع کنید به رشيدالدين وطواط، ص 44)، آرايههاى ادبى (براى نمونه رجوع کنید به مدنى، ج 3، ص 222ـ 223) و وصف ديرها (براى نمونه رجوع کنید به ابن فضلاللّه عمرى، سفر1، ص 322ـ325) مطرح شده است. گردآورى ديوان را برادر كوچك، ابوعثمان سعيد، عهدهدار بوده است (رجوع کنید به ابننديم، همانجا؛
آقابزرگ طهرانى، ج 7، ص 88). رَشأ، غلام خالديان كه در دانايى و خدمتگزارى با عنوان «غلام الخالدى» به او مثل زده شده است، نيز سرودههاى آنان را در هزار ورقه گردآورده بود (ابننديم، همانجا؛
ثعالبى، 1985، ص 229؛
زمخشرى، ج 3، ص 552). ديوان آنان تا سده هشتم موجود بوده است، زيرا ابننديم (همانجا)، ثعالبى (1403، ج 2، ص 215ـ244)، ابوالعلاء مَعرّى (متوفى 449؛
همانجا) و ابنفضلاللّه عمرى (متوفى 749؛
همانجا) اشعار خالديان را نقل كردهاند. پس از آن تاريخ نقلى از سرودههاى خالديان صورت نگرفت، تا اينكه سامى دهّان در 1348ش/1969 اشعار موجود در كتابها را گردآورد و با عنوان ديوانالخالديَّيْن در دمشق به چاپ رساند. نمونه خط خالديان درباره بشّاربن برد* و متنبّى نيز تا سده هفتم موجود بوده است (رجوع کنید به ابنعديم، ج 2، ص 709، ج 4، ص 1780). افزون بر ديوان شعر، ديگر آثار خالديان عبارتاند از: گردآورى ديوان اشعار خَبّاز بَلَدى، شاعر شيعى سده چهارم در سيصد ورقه (رجوع کنید به ابننديم، همانجا؛
سزگين، ج 2، جزء4، ص 232)، اخبارالموصل يا تاريخالموصل كه ياقوت حموى در معجمالبلدان (ج 3، ص 363) از اين اثر خالديان نام برده است (نيز رجوع کنید به ابننديم، همانجا). ابننديم (همانجا) آثار ديگرى از خالديان نامبرده كه به دست ما نرسيده است: حماسة شعر المحدثين (قس د. اسلام، همانجا كه اين كتاب را به اشتباه همان الاشباه و النظائر دانسته است)؛
كتابٌ فى اخبار ابىتمّام و محاسن شعره؛
كتاب فى اخبار شعر (؟) ابنالرومى؛
كتاب اختيار شعر البحترى؛
كتاب اختيار شعر مسلمبنالوليد. سزگين (ج 2، جزء4، ص 235) و فروخ (ج 2، ص 540) كتاب اختيار شعر ابنالمعتز و التنبيه على معانيه را نيز از جمله آثار آنان ذكر كردهاند. ديگر اثر خالديان كتاب الديارات در وصف ديرها و ميخانههاست (رجوع کنید به صفدى، ج 15، ص 264؛
بروكلمان، ج 3، ص 71) كه به گفته امين (ج 6، ص 303) در نوع خود نخستين تأليف است. سه كتاب چاپ شده خالديان نيز عبارتاند از: 1) الاشباه و النظائر كه بروكلمان (ج 1، ص 81، ج 3، ص 71) آن را حماسةالخالديَّين ناميده است و برخى آن را با حماسه اثر ابوتمّام و حماسه بحترى سنجيدهاند (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، همانجا؛
شكعه، ص 512ـ513، 516). اين كتاب به احتمال ضعيف براى سيفالدوله و به احتمال قوى براى مُهلَّبىِ وزير تأليف شده بود (رجوع کنید به خالديّان، 1965، ج 1، مقدمه محمديوسف، ص ت ـ ح). در اين كتاب، برخى موضوعات و مضامين شعر عربى از دوره جاهلى تا دوره عباسى مطرح شده و شيوههاى گوناگون بيانِ شاعران از يك موضوع در آن گردآمده است (شكعه، ص 516؛
دايه، ص 78؛
براى نمونه رجوع کنید به كتابالاشباه و النظائر، ج 1، ص 89ـ 91) كه بر اين اساس صَفَدى (ج 15، ص 264) آن را كتابى نكو وصف كرده است. ديگر ويژگيهاى كتاب عبارتاند از: داورى ميان سرودههاى شاعران (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 105، 132)؛
ذكر اين نكته كه برخى مضامين را چه كسى براى نخستينبار در شعر عربى به كاربرده است (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 78، 165)؛
ذكر برخى مسائل تاريخى (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 115، 128ـ129)؛
و شرح حال برخى شاعران (براى نمونه رجوع کنید به ج 2، ص 24ـ :26 سُحَيْم عبدبنى حَسْحاس؛
همان، ج 2، ص 103ـ109: ابوحيّه نُمَيْرى؛
همان، ج 2، ص 134: قتّال كِلابى). اما از معايب كتاب آن است كه براى موضوعات، عنوانى قرارداده نشده و شواهد يك موضوع در يك جا گرد نيامده و به طور پراكنده ذكر شدهاند (شكعه؛
دايه، همانجاها). 2) كتابالتحف و الهدايا درباره هدايا (پذيرش يا رد هدايا) و اشعارى كه در اين زمينه سروده شده است. هدايايى كه براى پادشاهان ارسال شده و هديههايى كه انسانهاى نادان ارسال مىكردند از موضوعات اين كتاب است (براى تفصيل ويژگيهاى كتاب رجوع کنید به كتاب التحف و الهدايا، مقدمه سامى دهّان، ص 9ـ35). 3) المختار من شعر بشّار كه با شرح ابوطاهر اسماعيلبن احمد تُجيبى برقى (متوفى ح 445) در 1425 در قاهره به چاپ رسيده است. در اين كتاب سرودههاى بشّار با سرودههاى ديگر شاعران سنجيده شده (براى نمونه رجوع کنید به بشاربن برد، ص 137) و مأخذ برخى سرودههاى بشّار مشخص گشته است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ص 152). از معايب عمده اين چاپ آن است كه حدودِ كار خالديّان و شارح كتاب مشخص و معلوم نيست؛
البته در برخى صفحات، شارح نام خود را ذكر كرده است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ص 24، 156، 186).


منابع:
(1) آقابزرگ طهرانى؛
(2) ابناثير، الكامل فىالتاريخ، بيروت 1385ـ 1386/ 1965ـ1966، چاپ افست 1399ـ1402/ 1979ـ1982؛
(3) همو، اللباب فى تهذيب الانساب، بيروت 1414/1994؛
(4) ابنخلّكان؛
(5) ابنشاكر كتبى، فوات الوفيات، چاپ احسان عباس، بيروت 1973ـ1974؛
(6) ابن شهرآشوب، كتاب معالمالعلماء، چاپ عباس اقبال آشتيانى، تهران 1353؛
(7) ابنعديم، بغيةالطلب فى تاريخ حلب، چاپ سهيل زكار، بيروت ?(1408/ 1988)؛
(8) ابنفضلاللّه عمرى، مسالك الابصار فى ممالك الامصار، سفر1، چاپ عبداللّهبن يحيى سريحى، ابوظبى 1424/2003؛
(9) ابنكثير، البداية و النهاية، بيروت 1411/1990؛
(10) ابننديم (تهران)؛
(11) ابوالعلاء مَعرّى، رسالة الغفران، چاپ عايشه عبدالرحمان بنتالشاطى، قاهره (1997)؛
(12) امين؛
(13) يوسف بديعى، الصبحالمُنبى عن حيثية المتنبـّى، چاپ مصطفى سقّا، محمد شتا و عبده زياده عبده، قاهره (1977)؛
(14) كارل بروكلمان، تاريخ الادبالعربى، ج 1 و 3، نقلهالىالعربية عبدالحليم نجار، قاهره 1974؛
(15) بشاربن برد، المختارمن شعر بشار، اختيارالخالديين و شرحه لاسماعيلبن احمد تجيبى برقى، چاپ محمد بدرالدين علوى، قاهره 1425/2005؛
(16) عبدالملكبن محمد ثعالبى، ثمارالقلوب فى المضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره (1985)؛
(17) همو، يتيمةالدهر، چاپ مفيد محمد قميحه، بيروت 1403/1983؛
(18) قاسمبن على حريرى، درّةالغوّاص فى اوهامالخواص، چاپ هاينريش توربكه، لايپزيگ 1871، چاپ افست بغداد (بىتا.)؛
(19) خالديّان، ديوان الخالديين، چاپ سامى دهان، دمشق 1388/1969؛
(20) همو، كتاب الاشباه و النظائر : من اشعار المتقدّمين و الجاهلية و المخضرمين، چاپ محمديوسف، قاهره 1965؛
(21) همو، كتابالتحف و الهدايا، چاپ سامى دهان، قاهره 1956؛
(22) خطيب بغدادى؛
(23) محمد رضوان دايه، المكتبة العربية و منهج البحث، دمشق 1420/1999؛
(24) ذهبى؛
(25) رشيدالدين وطواط، حدائقالسحر فى دقايقالشعر، چاپ عباس اقبال آشتيانى، تهران 1362ش؛
(26) محمودبن عمر زمخشرى، ربيعالابرار و نصوصالاخبار، چاپ سليم نعيمى، بغداد (بىتا.)، چاپ افست قم 1410؛
(27) سرىّبن احمد سرىّ الرفّاء، ديوان، ج 2، چاپ حبيب حسين حسينى،( بغداد) 1981؛
(28) فؤاد سزگين، تاريخ التراثالعربى، ج 2، جزء4، نقله الىالعربية عرفه مصطفى، (رياض )1403/1983، چاپ افست قم 1412؛
(29) محمد سماوى، الطليعة من شعراءالشيعة، چاپ كامل سلمان جبورى، بيروت 1422/2001؛
(30) مصطفى شكعه، مناهجالتأليف عندالعلماءالعرب: قسمالادب، بيروت 1982؛
(31) صفدى؛
(32) عبدالرحيمبن احمد عباسى، معاهدالتنصيص على شواهد التلخيص، چاپ محمد محيىالدين عبدالحميد، (قاهره )1367/1947، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛
(33) عمر فروخ، تاريخ الادب العربى، ج 2، بيروت 1985؛
(34) عمررضا كحّاله، معجمالمؤلفين، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛
(35) آدام متز، الحضارة الاسلامية فىالقرن الرابعالهجرى، نقله الىالعربية محمد عبدالهادى ابوريده، قاهره 1377/1957؛
(36) علىخانبن احمد مدنى، انوارالربيع فى انواع البديع، چاپ شاكر هادى شكر، نجف 1388ـ1389/ 1968ـ1969؛
(37) ياقوت حموى، كتاب معجمالبلدان، چاپ فرديناند ووستنفلد، لايپزيگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛
(38) همو، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بيروت 1993؛


(39) EI2, s.v. "Al-Khalidiyyan" (by Ch. Pellat);
(40) TDVIA, s.v. "Halidiyyan" (by Tevfik Rustu Topuzoglu).

/ باقر قربانى زرّين /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6785
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست