responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6783

 

خالده اديب آديوار ، خالده اديب آديوار، نويسنده زن ترك در دورههاى مشروطيت دوم عثمانى و جمهوريت. او در حدود 1301 در استانبول به دنيا آمد. پدرش از منشيان دربار سلطان عبدالحميد دوم بود. مادرش را در سنين خردسالى از دست داد و در خانه مادربزرگ مادريش بزرگ شد. اين خانه سنّتى ترك تأثير عميقى بر شخصيت وى گذاشت (بانارلى، ج 2، ص 1225ـ1226). پدرش كه سبب پيشرفت مردم انگليس را تربيت اروپايى مىدانست، علاقهمند بود تا فرزند خود را به همان شيوه تربيت كند. ازاينرو خالده را در مدرسه آمادگى كه مديرى يونانى داشت گذاشت؛ مدرسهاى كه خالده تنها شاگرد مسلمان آن بود (انگيناون، 2007، ص30ـ31). سپس خالده را در ده سالگى، به كالج امريكايى فرستاد كه زبان انگليسى را در آنجا به سرعت آموخت. در اين ايام به خانه پدرش كه خانهاى فرنگىمآب بود منتقل شد و چون سلطانعبدالحميد به رفتن كودكان مسلمان به مدارس تبشيرى مسيحى اعتراض داشت، ناگزير از ترك كالج شد و فراگيرى زبان انگليسى را نزد يك معلم خصوصى زن انگليسى ادامه داد و زبان عربى، قرآن و موسيقى را نيز نزد معلمان خصوصى آموخت. در همين دوره به ترجمه كتاب >مادر< اثر جان ابوت پرداخت كه در 1314 با ويرايش محمود اسد افندى در استانبول منتشر شد (همان، ص 34ـ35). خالده تحصيل در كالج را در 1317 از سرگرفت و تا 1319 كه از آنجا فارغالتحصيل شد، در عين حال نزد رضا توفيق بلوكباشى*، كه از دوستان پدرش بود، زبان فرانسه و ادبيات آموخت و كموبيش تحت تأثير بينش عرفانى او قرار گرفت. در سالى كه از كالج فارغالتحصيل مىشد با صالحذكى، معلم رياضى كالج كه تحصيلكرده پاريس و مؤلف چند كتاب در زمينه رياضيات و فيزيك بود (رجوع کنید به ميدان لاروس، ذيل "Salih Zeki Bey")، ازدواج كرد (انگيناون، 2007، ص 35ـ37).

خالده در سالهاى پس از فارغالتحصيلى به خانهدارى، تربيت فرزندان، مطالعه و تجربهآموزى در كار نويسندگى اشتغال داشت. مرحله اصلى نويسندگى وى با اعلان مشروطيت (دوم) (1326/1908) آغاز شد. او در آن ايام ضمن همكارى با روزنامه طنين، ناشر افكار و تمايلات اتحاد و ترقى (رجوع کنید به تونايا، ج 1، ص 33)، نوشتههاى خود را با امضاى خالده صالح در بعضى از روزنامهها و مجلات ديگر نيز انتشار مىداد (قدرت، ج 2، ص 62). پس از بلواى 31 مارس (مطابق گاهشمارى قديم عثمانى، برابر با 13 آوريل 1909/ 22 ربيعالاول 1327) و غلبه موقت نيروهاى ضدمشروطه بر پايتخت، خالده كه به سبب نوشتههايش مغضوب آنان بود به مصر فرار كرد و از آنجا به انگلستان رفت و پس از استقرار آرامش و امنيت به كشور بازگشت (همانجا). پس از بازگشت به كشور، ضمن ادامه دادن به كار نوشتن و انتشار داستانهايش براى تدريس اصول تعليم و تربيت در دارالمعلمات (دانشسراى دخترانه) و سپس بازرسى مدارس دخترانه اوقاف استخدام شد (>دايرةالمعارف اديبان دنياى ترك<، ذيل "Adivar, Halide Edip")، در جريان جنگ جهانى اول (1914ـ1918) به دعوت جمالپاشا*، فرمانرواى نظامى سوريه، براى احداث مدارس و يتيمخانهها، همراه شمارى از معلمان زن عازم آن سرزمين شد و همزمان با عقبنشينى نيروهاى عثمانى از آنجا، به استانبول مراجعت كرد (انگيناون، 2000، ص 168ـ169). خالده در 1328 از همسرش جدا شد و سپس در نوشتههايش از اسم پدرش و از امضاى خالده اديب استفاده كرد. پس از ازدواج با عبدالحق عدنان آديوار*، دانشمند و دولتمرد ترك و مؤلف كتابهايى در زمينه تاريخ علم در 1335، تا پايان زندگىاش از امضاى خالده اديبآديوار استفاده كرد (همو، 2007، ص 49).

با گرمى بازار جريانهاى پانتركيستى و پانتورانيستى (رجوع کنید به پانتركيسم*، توران*) در سالهاى پس از اعلان مشروطيت دوم، خالده اديب نيز به همان جريان پيوست و در جهت آرمانهاى آن به فعاليت پرداخت (رجوع کنید به آرگونشاه، ص 213؛ گوموشاوغلو، ص 269؛ ارسانلى، ص 803). او ينىتوران (توران نو) را كه رمانى سياسى و آرمانى است، در 1330 نوشت و در آن آرزوها و نظر خود را براى تركيه فردا طرح و ترسيم كرد و به همان مناسبت القابى چون زن بزرگ و مادر تركان را از دوستداران خود دريافت كرد (رجوع کنید به انگيناون، 2007، ص 123 به بعد).

او در 1327 در رأس بنيانگذاران جمعيت تعالى نسوان قرار داشت. هدف اصلى از تشكيل اين جمعيت، كه شمارى از زنان تحصيلكرده از مؤسسانش بودند، بالابردن سطح فرهنگ اعضاى جمعيت بود. در زمان جنگ بالكان در 1330/1912، خالده اديب با پشتيبانى همين جمعيت در كار سروسامان دادن به مهاجران جنگزده و پرستارى از مجروحان جنگى از هيچ كوششى فروگذار نكرد (همان، ص 43ـ44). او كه در 1336 به استادى ادبيات غربى دانشكده ادبيات دارالفنون استانبول منصوب شده بود، در 1337 در گردهماييهاى استانبول ــكه به مناسبت تصرف ازمير به دست يونانيها برگزار شدــ سخنرانيهاى شورانگيزى در اجتماعات دهها و صدها هزار نفرى ايراد كرد و شهرتش افزونى يافت (همان، ص 53ـ54؛ قاباقلى، ج 3، ص 314) و با مصطفى كمالپاشا، رهبر جنبش رهايى در آناطولى به مكاتبه پرداخت (انگيناون، 2007، ص 54ـ55؛ آتاتورك، ص 77).

خالده اديب پس از اشغال دوم استانبول به دست نيروهاى انگليسى در جمادىالآخره 1338/ مارس 1920 (>تاريخ تركيه<، ج 4، ص 593) و تشديد احتمال بازداشتش، در حالى كه فرزندانش را پيشاپيش به امريكا فرستاده بود (موتلوآى، ص 194) با شوهرش به آناطولى گريخت و آندو به جنبش رهايى ملى پيوستند (قدرت، ج 2، ص 63). او در آنجا ضمن حضور در جبهههاى جنگ (همانجا) و ترجمه مطالب و مقالات سياسى از مطبوعات غربى، روزنامه تازه تأسيس حاكميت ملّيه، معرف افكار جنبش رهايى ملى، را انتشار داد و در عين حال در بيمارستانها از مجروحان جنگى پرستارى كرد. حاصل حضور او در جبههها مجموعهاى از داستانها، رمان و كتاب خاطراتى است كه مشاهدات، تجارب و تأثرات نويسنده در آن ايام را شامل مىشود (آرگونشاه، ص 213). همچنين مقالات و گزارشهايى در اين زمينه به زبانهاى تركى و انگليسى در مطبوعات داخلى و خارجى درباره بر حق بودن تركها منتشر كرد (رجوع کنید به قاباقلى، ج 3، ص 312). وى در اين دوره به نوعى نماد مبارزه ملى تبديل شد كه مطالب بسيارى در مطبوعات داخلى و خارجى دربارهاش به چاپ رسيد (انگيناون، 2007، ص 70) و به قولى به «توركون ژانداركى» (ژاندارك ترك) معروف شد (قاباقلى، ج 3، ص 313). در همين دوران بود كه او و شوهرش و بعضى از سران و فعالان جنبش مقاومت، از جمله مصطفى كمالپاشا، به حكم «ديوان حرب» مستقر در استانبول كه تحت امر نيروهاى اشغالگر بود، غياباً به اعدام محكوم شدند (همانجا).

پس از اعلان جمهوريت، در 1302ش/ 1923 شوهرش، كه از وزراى حكومت آنكارا و رئيس دوم مجلس كبير ملى بود، به علت شركت در تشكيل حزب جمهورىخواه ترقىپرور (رجوع کنید به جمهورىخواه خلق*، حزب)، به ترك كشور مجبور شد و خالده نيز به همراه او به انگلستان و سپس فرانسه رفت. او دو بار (1307 و 1310ش) به دعوت مؤسسات علمى ايالات متحده امريكا براى سخنرانى به آن كشور مسافرت كرد (د.ا.د.ترك، ذيل "Adivar, Halide Edip"). خالده اديب در 1313ش/ 1934 براى سخنرانى به هندوستان سفر كرد (>دايرةالمعارف اديبان دنياى ترك<، همانجا).

خالده اديب پس از بازگشت به تركيه در 1318ش/ 1939 به استادى كرسى ادبيات انگليسى دانشگاه استانبول منصوب شد و در انتخابات بهار 1329ش/1950 هم، به عنوان نماينده مستقل ازمير به مجلس راه پيدا كرد و پس از پايان دوره چهارساله نمايندگى، با انتشار نامهاى سرگشاده در روزنامه جمهوريت با سياست وداع گفت و به دانشگاه بازگشت و تا دهه پايانى حيات خود، كه در اول بهمن 1342/ 21 ژانويه 1964 به سر رسيد، همچنان به نوشتن و نشر رمانهاى خود ادامه داد (رجوع کنید به انگيناون، 2007، ص 76ـ77).

خالده اديب در دوران بيش از نيم قرن نويسندگى خود آثار بسيارى پديد آورد (براى مشخصات تفصيلى آثارش به ترتيب تاريخ چاپ و انتشار آنها رجوع کنید به همان، ص 431ـ463). اين آثار را در شش گروه مىتوان دستهبندى و معرفى كرد :

1) آثار تحقيقى و فكرى. برخى از اين آثار عبارتاند از : >تاريخادبيات انگليسى< در سه جلد (1940ـ1949)؛ >تأثيرات شرق ـ غرب و امريكا در تركيه< به انضمام >«تركيه به غرب مىنگرد»< و >«برخورد شرق و غرب در تركيه»<(رجوع کنید به همان، ص 383 به بعد)؛ دكتر عدنان آديوار اثرى تحقيقى درباره شوهرش كه يك سال پس از درگذشت وى، يعنى در 1335ش/1956 منتشر شد (همان، ص 456).

2) ترجمهها. گذشته از ترجمههاى كوچك چاپ شده در مطبوعات، مهمترين ترجمههاى او عبارت است از تاجر ونيزى، كه نيمهتمام مانده است، هملت، هر طور كه بخواهيد، كوريولانوس، آنتونى و كلئوپاترا از شكسپير كه آنها را به دستيارى مترجم ديگرى انجام داده است، مزرعه حيوانات از جورج اورول، جلد اول >تاريخ شعر عثمانى< از گيب. او اثر هانرى ماسه را به نام اسلام هم از زبان فرانسه به انگليسى ترجمه كرده است (رجوع کنید به همان، ص 357ـ359).

3) خاطرات. شامل >خاطرات< به زبان انگليسى (1305ش/ 1926). اين اثر بعدها با عنوان >خانهاى با پيچك ارغوانى< به تركى انتشار يافته است. >آزمايش سخت ترك< (1307ش/1928)، خاطرات دوره جنگ رهايى به انگليسى كه بعدها با نام >امتحان ترك با آتش< به زبان تركى نيز منتشر شده است (>دايرةالمعارف اديبان ترك<، همانجا).

4) نمايشنامهها. شامل >چوپانهاى كنعان< (1336/ 1918) (رجوع کنید به انگيناون، 2007، ص 347ـ350)و ماسك و روح (1324ش/1945)، اين اثر با عنوان >ماسكها يا روحها< (1332ش/1953) به زبان انگليسى هم منتشر شده است (رجوع کنید به همان، ص 351ـ356).

5) مجموعه داستانها. شامل >معابد ويران< (1330/ 1911)، >گرگِ به كوه برآمده< (1301ش/1922)، >از ازمير تا بورسه< (با داستانهايى از سه نويسنده ديگر) (1301ش/ 1922)، >صداى خوشِ مانده در گنبد< (1353ش/ 1974) (رجوع کنید به همان، ص 343ـ346).

6) رمانها. بيش از بيست رمان از خالده اديب آديوار منتشر شده است (رجوع کنید به قدرت، ج 2، ص 63ـ64؛ انگيناون، 2007، ص 5؛ بانارلى، ج 2، ص1230؛ آقيوز، ص 181؛ ايشيق، ذيل "Adivar, Hlide Edip"). جودت قدرت، رمانهاى وى را از نظر موضوع به سه دسته تقسيم كرده است :

الف) رمانهاى تحليل روانى. محور اصلى نخستين رمانهاى او چون، سِويه طالب، خندان، موعود حكم (حكم موعود)، قلب آغريسى (درد قلب)، عشق و به ويژه روانشناسى زنان است.

ب) رمانهاى سياسى. مقصود رمانهايى چون آتشدن گوملك (پيراهن آتشين) است كه نشانه دور شدن نويسنده از اصل «هنر براى هنر» است (قدرت، ج 2، ص 65). عثمان گوندوز(ص 389) بر آن است كه پيراهن آتشين كه در گرماگرم جنگ رهايى ملى نوشته شده است، صحنههايى را از واقعيت آناطولى آن دوران عرضه مىدارد و بانارلى (ج 2، ص 1228) آن را هيجانانگيزترين رمان دوره جنگ رهايى شناخته است (درباره رمان مورد بحث رجوع کنید به انگيناون، 2007، ص 178 به بعد).

ج) رمانهاى سنن و رسوم يا رمانهاى اجتماعى چون >بقال مگسدار<، >بازار مكاره بىانتها<، >كمدى كوچه عشق< كه محصول دوره كمال نويسندگى اوست. موضوعات اصلى اين آثار نه زندگى عاطفى افراد، بلكه رسوم و سنن نسلهاست (قدرت، ج 2، ص 65ـ66). سينكلى بقال كه عنوانش از نام يك كوچه قديمى استانبول گرفتهشده است، ابتدا با عنوان >دلقك و دخترش< به زبان انگليسى نوشته شد و در 1314ش/1935 در لندن به چاپ رسيد. سپس با نام مذكور به زبان تركى منتشر شد و در 1328ش/1942 جايزه رمان حزب جمهورىخواه خلق به آن تعلق گرفت (دربارهاش رجوع کنید به همان، ج 2، ص80 به بعد؛ بانارلى، ج 2، ص1230 به بعد؛ انگيناون، 2007، ص 225 به بعد؛ تانپينار، ص 258ـ259؛ گوندوز، ص390ـ392).


منابع:


(1) Kenan Akyuz, Modern Turk edebiyatinin ana cizgileri, Ankara 1995;
(2) Hulya Argunsah, "Milli edebiyat", in Yeni Turk edebiyati el kitabi (1839-2000), ed. Ramazan Korkmaz, Ankara: Grafiker, 2005;
(3) Mustafa Kemal Ataturk, Nutuk, ed. Ece Ozbas, Istanbul 2008;
(4) Nihad Sami Banarli, Resimli Turk edebiyati tarihi, Istanbul 1971-1979;
(5) Inci Enginun, Arastirmalar ve belgeler, Istanbul 2000;
(6) idem, Halide Edib Adivar'in eserlerinde dogu ve bati meselesi, Istanbul 2007;
(7) Busra Ersanli, "Bir aidiyet fermani: Turk tarih tezi", in modern Tukiye'de siyasi dusunce, vol.4, Istanbul: Iletisim Yayinlari, 2003;
(8) Firdevs Gumusoglu, "Turk yurdu", in ibid;
(9) Osman Gunduz, "Cumhuriyet donemi Turk romani", in Yeni Turk edebiyati el kitabi (1839-2000), ibid;
(10) Ihsan Isik, Turkiye yazarlar ansiklopedisi, Ankara 2004;
(11) Ahmet Kabakli, Turk edebiyati, Istanbul 1965-1966;
(12) Cevdet Kudret, Turk edebiyatinda hikaye ve roman (1859-1959), vol.2, Ankara 1970;
(13) Meydan Larousse" buyuk lugat ve ansiklopedi, Istanbul: Meydan Yayinevi, 1990-1991;
(14) Rauf Mutluay, 100 soruda cagdas Turk edebiyati, Istanbul 1973;
(15) Ahmed Hamdi Tanpinar, Edebiyat dersleri, [lecture notes taken by] Gozde Sagnak, Ali F. Karamanlioglu ve Mehmed Cavusoglu, ed. Abdullah Ucman, Istanbul 2004;
(16) Tarik Zafer Tunaya, Turkiye'de siyasal partiler, Istanbul, vol.1, 1988;
(17) Turk dunyasi edebiyatcilari ansiklopedisi, Ankara: Ataturk Yuksek Kurumu, Ataturk Kultur Merkezi Baskanligi, 2002- , s.v. "Adivar, Halide Edip" (by J. Enginun);
(18) TDVIA, s.v. "Adivar, Halide Edip" (by Inci Enginun);
(19) Turkiye tarihi, ed. Sina Aksin, vol.4, Istanbul 1990.

/ رحيم رئيس نيا /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6783
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست