responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6724

 

خادم ، خادم، فردى كه در قصر خلفا و پادشاهان يا در منزل اشراف و بزرگان و مردم عادى، به انجام كارهاى شخصى آنان، اشتغال داشت. براى اين مفهوم واژههاى نوكر و خدمتكار نيز به كار رفته است. كلمه خادم براى خدمتكاران زن و مرد بهكار رفته است، زنان خادم را گاه خادمة يا وصيفه/ وصائف نيز گفتهاند (رجوع کنید به خليلبن احمد، ذيل «خدم»؛ ابنمنظور، ذيل «وصف»).

در منابع از اشخاص بسيارى به عنوان خادمان پيامبر صلىاللّهعليهوآلهوسلم ياد شده است (رجوع کنید به ابنعبدالبرّ، ج 4، ص 1681، 1834، 1838، 1862، 1873، 1911، 1913، و جاهاى ديگر؛
خزاعى، ص 68ـ70). همچنين اهل خانواده و همسران پيامبر و برخى از بزرگان صحابه و تابعين و مشايخ صوفيه، خادم داشتهاند (رجوع کنید به يعقوبى، ج 2، ص 213؛
تنوخى، ج 1، ص 67؛
سمعانى، ج 2، ص 19، 116؛
ذهبى، تاريخ، حوادث و وفيات 221ـ230ه .، ص 57). پس از گسترش جامعه اسلامى و ارتقاى سطح زندگى مادى مسلمانان، بهويژه در دوره عباسيان و پس از آن، خادمان ــكه غالباً از بردگان بودندــ ضرورتى اجتنابناپذير براى همه خانوادههاى اشراف و بسيارى از مردم عادى بهشمار مىرفتند. درنتيجه، خريد و فروش خادمان سفيد و سياه، تجارتى پرسود براى بازرگانان شد و سرزمينهايى چون سودان و مغرب و اندلس، مركز اصلى تهيه خادم و فروش آنها در نقاط مختلف جهان اسلام شناخته شدند (رجوع کنید به مقدسى، ص 97، 242ـ243؛
حافظابرو، ج 1، ص 274ـ275).

خادمان براساس نژاد، رنگ پوست و تواناييها و ويژگيهاى خود، به انواعى تقسيم شدند و بر هريك قيمتى نهاده شد (رجوع کنید به مقدسى، ص 242ـ243). بهاى خادمانى كه خريد و فروش مىشدند بسيار متنوع بود (براى نمونههايى از قيمتهاى خادمان در منابع رجوع کنید به ابنسعد، ج 7، ص 437؛
يعقوبى، ج 2، ص 213؛
ابنبطوطه، ج 2، ص710). در ميان هدايا و خلعتهايى كه مردم و فرمانروايان به يكديگر تقديم مىكردند، اغلب تعدادى خادم نيز ديده مىشد (رجوع کنید به ابنزبير، ص 47، 49، 60، 68ـ69؛
مسعودى، ج 5، ص 191؛
ابنكثير، ج 13، ص 104). همچنين به هنگام فهرست كردن داراييها و اموال يا ميراث و ماترك اشخاص، هميشه نام گروهى از خادمان، از جنسهاى گوناگون نيز ديده مىشد. بنابر گزارشهاى متعدد، شمار بزرگى از خادمان در دربارها و دستگاهها و نيز منازل خدمت مىكردند و كثرت تعداد آنان مايه مباهات و تفاخر صاحبانشان بود (رجوع کنید به ابنجوزى، ج 13، ص 64، 174، ج 16، ص70؛
ابناثير، ج10، ص 17؛
ذهبى، تاريخ، حوادث و وفيات 311ـ320ه .، ص23، 398؛
ابنكثير، ج 11، ص 170، ج 12، ص 87؛
ابنبطوطه، ج 2، ص710).

كارهايى كه خادمان در خانههاى صاحبان خويش انجام مىدادند، بسيار متنوع بود و همه كارهاى منزل چون نظافت، آشپزى، باغبانى، سرايدارى، تهيه مايحتاج خانه، دربانى، پذيرايى از مهمانان و گاه كشاورزى و بنّايى را شامل مىشد (رجوع کنید به سمعانى، ج 2، ص 303؛
لين، ص 147، 197؛
احمدامين، ذيل «الخدم»؛
د. اسلام، چاپ دوم، ذيل واژه). خادمان قصرها نيز به دستههاى مختلف تقسيم مىشدند كه هر گروه به خدماتى چون حجابت، نگهبانى از قصر و حرم، كار در اصطبل و برپا كردن خيمهها در سفر اشتغال داشتند (رجوع کنید به تنوخى، ج 1، ص 127؛
د.اسلام، همانجا). قلقشندى (ج 5، ص 469ـ471) صاحبان همه مشاغل دربار چون شرابدار، طشتدار، بازدار، و خوانسالار را ارباب الخدم خوانده است. گروهى از خادمان قصرها نيز الخدم الخاصّة (خادمان ويژه) خوانده مىشدند (رجوع کنید به طبرى، ج 8، ص 339، 353، 522، ج 9، ص 226؛
تنوخى، ج 1، ص 168؛
شابشتى، ص 153؛
ابنجوزى، ج 16، ص 97) كه مشاغل و وظايف مهمتر به آنان سپرده مىشد.

بسيارى از خادمان مرد، بهويژه آنان كه در خانهها و حرمسراها خدمت مىكردند، اخته مىشدند (رجوع کنید به مقدسى؛
سمعانى، همانجاها). ابنخطيب در الاحاطة فى أخبار غرناطة (ج 4، ص 614ـ634)، رسالهاى به نام «رسالة السياسة» آورده كه در آن در كنار جُند و حرم، بخشى نيز (رجوع کنید به ج 4، ص 623ـ625) به خادمان و چگونگى رفتار با آنان اختصاص داده شده است.

به نظر مىرسد برخى از مردم با خادمان خويش بدرفتارى مىكردهاند. اينكه در فضيلت عبداللّهبن عمر گفته شده است كه تنها يك بار خادم خويش را نفرين كرد (رجوع کنید به ذهبى، سير، ج 3، ص 215)، نشاندهنده رواج بدگويى به خادمان است. با اين حال برخى با خادمان خويش رفتارى احترامآميز داشتند (براى نمونهاى از اين نوع رفتارها در مصر در قرن سيزدهم رجوع کنید به لين، ص 168). از سوى ديگر گزارشهاى بسيارى درباره خيانتهاى خادمان به صاحبان خويش، از جمله جاسوسى و بيرون بردن اطلاعات محرمانه آنان به نفع دشمنان و حتى مشاركت در قتل آنان و سَر و سرّ يافتن با كنيزكانشان، در دست است (رجوع کنید به طبرى، ج 11، ص 283؛
ابناثير، ج 7، ص 11، 109، 521، ج 8، ص 300ـ 301؛
ابنخلّكان، ج 5، ص 268؛
ذهبى، تاريخ، حوادث و وفيات 281ـ290ه .، ص 19؛
ابنعماد، ج 2، ص 237؛
سبطبن عجمى، ج 1، ص 385، 488). بيشتر خادمان معتمَد و سرسپرده صاحبان خويش بودند و گاه جان بر سر اين وفادارى مىنهادند (رجوع کنید به ذهبى، تاريخ، حوادث و وفيات 311ـ320ه .، ص 351؛
ابنكثير، ج 12، ص 273) و به همين دليل گاه مشاغل مهمى چون جاسوسى، ولايت بريد يك ايالت يا سرپرستى اموال و ضياع به آنان سپرده مىشد (رجوع کنید به ابنيونس، ج 2، ص 45؛
تنوخى، ج 1، ص 89، 104؛
ابنجوزى، ج 13، ص 152). بسيارى از اين خادمان نيز به امارت و حكومت و فرماندهى در ردههاى بالاى سپاه مىرسيدند، از جمله مونس خادم، كافور خادم و وصيف خادم در دوره عباسى (رجوع کنید به طبرى، ج 9، ص440، ج10، ص 18ـ19، 142، ج 11، ص 52؛
در دوره مملوكى رجوع کنید به ابنتغرى بردى، ج 16، ص 214ـ215، 292).

لين اطلاعات جالب توجهى درباره خادمان در مصر داده است. به گفته او خادمان به عنوان يك گروه اجتماعى، تحت نظارت و تربيت فردى كه شيخ خوانده مىشد قرار داشتند و مردم براى استخدام خادم به وى مراجعه مىكردند. چون ممكن بود برخى از خادمان به اموال صاحبان خويش دستبرد بزنند يا اعمال ناشايست ديگرى انجام دهند، شيخ مىبايست درستكارى آنها را ضمانت كند و حتى گاه خسارتهاى وارد شده به استخدامكنندگان خادمها را جبران كند. خادمان زن سفيدپوست اغلب كنيزان صاحبخانه بودند و سياهان به كار پختوپز و پيشخدمتى خانمهاى خانه مىپرداختند. آنان صورت خود را مىپوشاندند و تنها يك چشم و يك دستشان براى ديدن و كاركردن، بيرون از حجاب بود، همچنين با همان لباسى كه كار مىكردند شبها بر روى حصيرى كوچك مىخوابيدند و در زمستان با يك پتو يا ردا خود را گرم مىكردند (همان، ص 139، 147، 168، 197).

لباس خادمان باتوجه به وضع صاحبان آنان و نيز كارى كه برعهدهشان گذاشته مىشد، متفاوت بود. خادمان خانه لباسهايى بسيار ساده مىپوشيدند و فوطهاى بر كمر خويش مىبستند. خادمان خلفا و فرمانروايان، بهويژه دستهاى از آنان كه متصدى پذيرايى از مهمانان و نيز ارائه خدمات در تشريفات بودند، براى حفظ شأن و آبروى صاحب خويش، لباسهاى زيبا، رنگارنگ و گرانقيمت بر تن مىكردند. آنان قبا، كمربند، كلاه و كفشهاى زينتى مىپوشيدند كه گاه رنگ پوشش هر خادم با ديگرى متفاوت بود (براى آگاهى درباره انواع لباسها و پوشش خادمان رجوع کنید به طبرى، ج 11، ص 73؛
ابوالفرج اصفهانى، ج 7، ص170؛
شابشتى، ص160؛
لين، ص 168؛
سليمه عبدالرسول عبد، ص 243ـ244).

خادمان در قصرها و حرمسراها جاى ويژهاى براى سكونت داشتند كه گاه دُورالخَدَمة گفته مىشد (رجوع کنید به تنوخى، ج 1، ص 128). خادمان خانهها نيز معمولا بر در خانه صاحبان خويش اقامت داشتند تا به هنگام نياز در دسترس باشند (رجوع کنید به خزاعى، ص70). دستمزد خادمان ناچيز بود. مهمانان صاحبخانه نيز گاه به خادمان انعام مىدادند (رجوع کنید به لين؛
احمدامين، همانجاها). چنانكه خادمى، خدمت شايستهاى براى صاحب خويش انجام مىداد، ممكن بود از امتيازات ويژهاى برخوردار شود. مثلا حامدبن عباس، وزير مقتدر عباسى، به خادمى كه زمانى جان وى را از خطر مرگ نجات داده بود، ساليانه پنجاه دينار پرداخت مىكرد (رجوع کنید به تنوخى، ج 1، ص 119). در مصر قرن سيزدهم، در مناسبتهايى چون عيد فطر، خادمان لباسهايى شامل پيراهن، طربوش و دستار، از صاحبان خويش دريافت مىكردند، اما ديگر لباسهايى را كه در سال نياز داشتند، مىبايست خودشان تهيه كنند (لين، ص 168).

خادمان فرمانروايان، دانشمندان و ديگر بزرگان، يكى از منابع مهم نقل اخبار و داستانها درباره صاحبان خويش و نيز بيان احوال و اعمالِ بعضاً سرّى آنان هستند؛
به همين دليل در منابع آگاهيهاى زيادى درباره افراد مختلف، از زبان خادمانشان آمده است (براى نمونه رجوع کنید به ابنفضلاللّه عمرى، سفر8، ص 125، 212، 214).

برخى خادمان به سبب شايستگيها و تواناييهاى خويش، به مناصب عالى دست يافتند و از نيروهاى تأثيرگذار در جريان حوادث سياسى و اجتماعى بودند و گاه بر امور حكومتى استيلا مىيافتند (رجوع کنید به ناصرخسرو، ص 107؛
ابناثير، ج 9، ص 565؛
ابنتغرى بردى، ج10، ص90، 97، 156). چهبسا برخى خادمان پس از مرگ حاكم، سرپرستى جانشين خردسال وى را برعهده مىگرفتند (رجوع کنید به ابناثير، ج 9، ص 505، ج 12، ص 275؛
ابنكثير، ج 13، ص 49). شمارى از خادمان نيز در برخى علوم متبحر شدند و در منابع از آنان به عنوان فقيه و محدّث ياد شده است (رجوع کنید به ابنيونس، همانجا؛
سمعانى، ج 2، ص 303ـ304؛
درباره خادمانى كه به استماع يا كتابتِ حديث مىپرداختند رجوع کنید به سمعانى، ج 3، ص330، ج 4، ص 436).

به افرادى كه در مدارس، مساجد، بيمارستانها، زوايا، خانقاهها، زيارتگاهها و حرم پيامبر و امامان معصوم عليهمالسلام، خدمت مىكردند و مجاور اين مكانها بودند نيز خادم گفته مىشد. انتصاب اين خادمان، بهويژه در حرم پيامبر و ائمه با حكم رسمى از طرف فرمانروايان صورت مىگرفته است (رجوع کنید به ذهبى، تاريخ، حوادث و وفيات 521ـ540ه .، ص 97، 316؛
قلقشندى، ج 12، ص260ـ262؛
ابنتغرى بردى، ج 16، ص330؛
اسكندرمنشى، ج 1، ص 133، 157، 597؛
د.ا.د.ترك، ذيل واژه).


منابع:
(1) ابناثير؛
(2) ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، چاپ محمد عبدالمنعم عريان، بيروت 1407/1987؛
(3) ابنتغرى بردى، النجومالزاهرة فى ملوك مصروالقاهرة، قاهره 1426ـ1427/2005ـ2006؛
(4) ابنجوزى، المنتظم فى تاريخ الملوك و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر عطا، بيروت 1412/1992؛
(5) ابنخطيب، الاحاطة فى اخبار غرناطة، چاپ محمد عبداللّه عنان، قاهره 1393ـ1397/ 1973ـ1977؛
(6) ابنخلّكان؛
(7) ابنزبير، كتابالذخائر و التحف، چاپ محمد حميداللّه، كويت 1959؛
(8) ابنسعد (قاهره)؛
(9) ابن عبدالبرّ، الاستيعاب فى معرفة الاصحاب، چاپ علىمحمد بجاوى، بيروت 1412/1992؛
(10) ابنعماد؛
(11) ابنفضلاللّه عمرى، مسالك الابصار فى ممالك الامصار، سفر8، چاپ بسام محمد بارود، ابوظبى 1421/2001؛
(12) ابنكثير، البداية و النهاية فى تاريخ، (قاهره )1351ـ1358؛
(13) ابنمنظور؛
(14) ابنيونس، تاريخ ابنيونس الصدفى، چاپ عبدالفتاح فتحى عبدالفتاح، بيروت 1421/2000؛
(15) ابوالفرج اصفهانى؛
(16) احمدامين، قاموسالعادات و التقاليد و التعابير المصرية، قاهره 1953؛
(17) اسكندرمنشى؛
(18) محسنبن على تنوخى، الفرجبعد الشدة، قاهره (بىتا.)، چاپ افست قم 1364ش؛
(19) عبداللّهبن لطفاللّه حافظابرو، جغرافياى حافظ ابرو، چاپ صادق سجادى، تهران 1375ـ1378ش؛
(20) علىبن محمد خزاعى، تخريج الدلالات السمعية على ماكان فى عهد رسولاللّه صلىاللّهعليهوسلم من الحرف و الصنائع، العمالات الشرعية، چاپ احسان عباس، بيروت 1405/1985؛
(21) خليلبناحمد، كتاب العين، چاپ مهدى مخزومى و ابراهيم سامرائى، قم 1405؛
(22) محمدبن احمد ذهبى، تاريخ اسلام و وفيات المشاهير و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمرى، بيروت، حوادث و وفيات 231ـ230ه .، 281ـ290ه .، 1414/1993، حوادث و وفيات 311ـ320ه .، 1415/1994، حوادث و وفيات 521ـ540ه .؛
(23) 1417/ 1997؛
(24) همو، سيراعلام النبلاء، چاپ شعيب ارنؤوط و ديگران، بيروت 1401ـ 1409/ 1981ـ1988؛
(25) احمدبن ابراهيم سبطبن عجمى، كنوزالذهب فى تاريخ حلب، چاپ شوقى شعث و فالح بكّور، حلب 1417ـ1418/ 1996ـ 1997؛
(26) سليمه عبدالرسول عبد، «ملابسالعمل لذوى المهن و الحرف (من خلال النصوص التاريخية و اللوحات الاثرية) فى العصر الاسلامى»، سومر، ج 37، ش 1 و 2 (1981)؛
(27) سمعانى؛
(28) علىبن محمد شابشتى، الديارات، چاپ كوركيس عوّاد، بيروت 1406/1986؛
(29) طبرى، تاريخ (بيروت)؛
(30) قلقشندى؛
(31) مسعودى، مروج (بيروت)؛
(32) مقدسى؛
(33) ناصرخسرو، سفرنامه حكيم ناصرخسرو قباديانى مروزى، چاپ محمد دبيرسياقى، تهران 1363ش؛
(34) يعقوبى، تاريخ؛


(35) EI2, s.v. "Khadim" (by A. J. Wensinck);
(36) Edward William Lane, An account of the manners and customs of the modern Egyptians, London 1986;
(37) TDVIA, s.v. "Hadim" (by Suleyman Uludag).



/ محسن معصومى /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6724
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست