حِميَرى، عبداللّه ، حِميَرى، عبداللّه بن جعفر، عالم و محدّث امامى قرن سوم و چهارم. كنيه وى ابوالعباس بود. از تاريخ دقيق ولادت و وفات او اطلاعى نيست، اما بدون شك در دوران امامت امام هادى و امام حسن عسكرى عليهماالسلام و در دوره غيبت صغرا مىزيسته است (رجوع کنید به ادامه مقاله). حميرى، از مشايخ و بزرگان قم بود، در سالهاى پايانى قرن سوم به كوفه سفر كرد و محدّثان آن شهر از وى احاديث بسيارى شنيدند (نجاشى، ص 219).
شيخطوسى در رجال خود (ص370) در ميان اصحاب امام رضا عليهالسلام از فردى به نام ابوالعباس حميرى ياد كرده كه خويى (ج 10، ص 141)ــ با ارائه دلايلى، از جمله تاريخ سفر حميرى به كوفه، كه نجاشى آن را گزارش كرده ــ وى را غير از عبداللّهبن جعفر حميرى دانسته است (براى مكاتبات بين حميرى مذكور در رجال با امام كاظم و امام رضا عليهماالسلام رجوع کنید به كلينى، ج 5، ص 447؛ طوسى، 1390ب، ج 3، ص 231).
از جمله كسانى كه حميرى از آنها روايت كرده عبارتاند از : ايوببن نوح نخعى (رجوع کنید به حِميَرى، ص 163؛ نجاشى، ص 114)، هارونبن مسلم (حميرى، ص 9، 28، 45، 47، 49ـ50؛ نجاشى، ص 8، 52، 415ـ416)، احمدبن محمدبن خالد برقى (نجاشى، ص 55، 137)، محمدبن حسينبن ابىالخطاب (حميرى، ص 379؛ نجاشى، ص 89، 119، 152، 367، 371) و محمدبن خالد طيالسى (حميرى، ص 29، 126ـ130، 159؛ نجاشى، ص 168). مهمترين راويان حديث از حميرى عبارتاند از: علاوه بر فرزندش محمد (رجوع کنید به نجاشى، ص 321، 370ـ371، 417؛ طوسى، 1414، ص 9، 22، 203)، احمدبن محمدبن يحيى عطار قمى (همان، ص 13، 38، 59، 83، 201)، ابوعلى اسكافى (همان، ص 143، 158، 311؛ طوسى، 1414، ص 86، 238، 697)، محمدبن حسنبن وليد قمى (نجاشى، ص 176، 274)، علىبن حسينبن بابويه (همان، ص 430، 447)، ابوغالب زُرارى (همان، ص 302، 415؛ طوسى، 1414، ص 189)، و محمدبن موسىبن متوكل (طوسى، 1415، ص 437؛ همو، 1414، ص440، 442). حميرى علاوه بر فرزندش محمد، كه فردى مشهور و صاحب تأليفات بوده، سه فرزند ديگر، به نامهاى احمد و جعفر و حسين، داشته است كه همگى داراى مكاتباتى با امام زمان عجلاللّه تعالى فرجهالشريف بودهاند (رجوع کنید به نجاشى، ص 354ـ355). برخى مكاتبات محمدبن عبداللّهبن جعفر حميرى با امام زمان باقى مانده است (رجوع کنید به طوسى، 1411، ص 374ـ384).
حميرى نقش مهمى در روايت مكتوبات حديثى محدّثان قم داشته است (رجوع کنید به همو، 1415، ص 424). همچنين نام وى در سلسله اسناد روايى بسيارى از آثار محدّثان شيعى كوفه و مناطق ديگر ديده مىشود (براى نمونه رجوع کنید به نجاشى، ص 38، 59، 168، 302، 430).
حميرى آثار متعددى تأليف كرده كه اغلب شامل موضوعات مورد علاقه محدّثان آن دوره است. از جمله موضوعاتى كه محدّثان شيعه آن دوره آثار متعددى درباره آن تدوين كردهاند، پاسخهاى ائمه به پرسشهاى اصحاب درباره مسائل فقهى و كلامى است كه موارد فراوانى از آنها در كتب اربعه نقل شده است (براى نمونه رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 87، 100، ج 2، ص 27، 399؛ ابنبابويه، 1414، ج 1، ص 262، 544؛ طوسى، 1390ب، ج 1، ص 55، 64،150). حميرى نيز برخى مكاتبات فقهى ـ كلامى بين امامان شيعه و اصحاب را گردآورده و آثارى با اين موضوع تأليف كرده است. وى در كتاب مسائل الرجال و مكاتباتهم اباالحسن الثالث عليهالسلام (رجوع کنید به نجاشى، ص 220)، مكتوبات بين برخى اصحاب امام هادى عليهالسلام با ايشان را، كه غالبآ مشتمل بر مسائل فقهى است، گرد آورده است. نامهاى برخى از اين اصحاب در منابع حديثى ديگر آمده است كه عبارتاند از: حسن/ حسينبن مالك (رجوع کنید به ابنبابويه، 1414، ج 3، ص 434، ج 4، ص 232؛ طوسى، 1390ب، ج 9، ص 189؛ همو، 1390الف، ج 4، ص 124)، محمدبن جزك (ابنبابويه، 1414، ج 1، ص440ـ441؛ طوسى، 1390ب، ج 3، ص 216، ج 7، ص 363، 428)، حسينبن علىبن كيسان صنعانى (طوسى، 1390ب، ج 2، ص 308؛ همو، 1390الف، ج 1، ص 343)، ايوببن نوح (همو، 1390ب، ج 4، ص 91، ج 5، ص 273)، محمدبن سرو (همان، ج 5، ص 171؛ همو، 1390الف، ج 2، ص 247) و علىبن ريّانبن صلت (همو، 1390ب، ج 5، ص 209؛ همو، 1390الف، ج 2، ص 267). ابنادريس حلّى (ج 14، ص 119ـ127) منتخبى از اين كتاب را نقل كرده است.
حميرى همچنين كتابى با عنوان مسائلُ لأبى محمدالحسن عليهالسلام علىيد محمدبن عثمان العمرى تأليف كرده (نجاشى، همانجا) كه نقلقولهايى از آن در آثار گوناگون اماميه باقى مانده است (براى نمونه رجوع کنید به كلينى، ج 5، ص 447، ج 7، ص 114؛ ابنبابويه، 1414، ج 3، ص 476، 488؛ طوسى، 1390ب، ج 2، ص 362، ج 9، ص310؛ همو، 1390الف، ج 4، ص 161). براساس اين نقلقولها، به نظر مىرسد كه بخش اعظم اين كتاب، پرسشهاى فقهى از امام حسن عسكرى عليهالسلام بوده كه حميرى آنها را از طريق محمدبن عثمان عَمْرى به امام مىرسانده و پاسخهايى نيز از طريق عمرى مىگرفته است. احتمالا حميرى در اين كتاب برخى مكتوبات ديگر اصحاب ائمه به امام حسنعسكرى عليهالسلام را نيز آورده است (رجوع کنید به ابنبابويه، 1414، ج 3، ص 435؛ طوسى، 1390ب، ج 3، ص 309، ج 6، ص110، ج 7، ص 486).
حميرى آثارى نيز در موضوع امامت تأليف كرده است. وى كتاب مهمى با نام الدلائل داشته است (رجوع کنید به نجاشى، ص 219؛ طوسى، 1420، ص 294) كه تا قرن هفتم موجود بوده و بهاءالدين اربلى (متوفى 693؛ ج 3، ص 66، 120، 210، 404) و ابنطاووس (متوفى 664؛ 1409، ص 243؛ همو، 1363ش، ص 2، 97، 119، و جاهاى ديگر) بخشهايى از آن را نقل كردهاند. ابنطاووس نسخهاى از اين كتاب را، به خط احمدبن حسين ابنغضائرى، در اختيار داشته است (رجوع کنید به 1363ش، ص 97، 229؛ نيز رجوع کنید به كولبرگ، ص 139).
از جمله آثار حميرى درباره غيبت، كتاب الغيبة است (رجوع کنید به طوسى، 1420، همانجا). همچنين وى تأليف ديگرى در اين زمينه داشته كه نجاشى (همانجا) از آن با نام الغيبة و الحيرة ياد كرده و احتمالا همان است كه طوسى (1420، همانجا)، به نقل از ابوجعفر محمدبن جعفر ابنبُطّه قمى، نام آن را الفترة والحيرة ذكر كرده است. ابن ابىزينب (ص 67، 152، 155، 159، و جاهاى ديگر) و ابنبابويه (براى نمونه رجوع کنید به 1363ش، ج 1، ص 127، 152، 211، 228) و شيخطوسى در كتاب الغيبة (براى نمونه رجوع کنید به ص 352، 354، 361ـ362، 439) روايات فراوانى درباره غيبت از حميرى نقل كردهاند كه برگرفته از آثار وى در اين باب است. ابنبابويه در كتاب التوحيد (ص 76، 80، 103، و جاهاى ديگر) رواياتى به نقل از مشايخ خود از حميرى آورده كه احتمالا از كتاب العظمة و التوحيد يا كتاب التوحيد و البداء و الارادة و الاستطاعة و المعرفة (رجوع کنید به نجاشى، ص 219ـ220) است كه شيخطوسى (1420، همانجا) از كتاب اخير با عنوان التوحيد و الاستطاعة و الافاعيل و البداء ياد كرده است.
تنها كتاب موجود از حميرى، قربالاِسناد است. نجاشى (ص220) از سه كتاب حميرى با نامهاى قربالاسناد الى الرضا عليهالسلام، قرب الاسناد الى ابىجعفربن الرضا عليهماالسلام، و قرب الاسناد الى صاحب الامر عليهالسلام ياد كرده، اما شيخطوسى (1420، همانجا) فقط از قربالاسناد نام برده است. قربالاسناد به آثارى اطلاق مىشود كه در آن، محدّث احاديث را با كوتاهترين طريق تا معصوم روايت كند (در اينباره رجوع کنید به علوّ اِسناد*). حميرى در تأليف اين كتاب از متون كهنتر نيز بهره برده (رجوع کنید به مدرسى طباطبائى، ج 1، ص 323ـ324، 390؛ رحمتى، ص 27ـ 28) كه از مهمترين آنها، كتاب المسائل علىبن جعفر عُريضى* است كه حميرى بخش اعظم آن را در كتاب خود آورده است (رجوع کنید به رحمتى، ص 27). حميرى تحرير غيرمبوّب المسائل را به روايت عبداللّهبن حسنبن علىبن جعفر عُريضى از علىبن جعفر نقل كرده است (رجوع کنید به نجاشى، ص 251ـ252).
ابنادريس حلّى (ج 14، ص 223ـ230) رواياتى از قربالاسناد حميرى نقل كرده، ولى به اشتباه اين كتاب را به فرزند وى، محمد، نسبت داده است. منشأ اين خطا ظاهرآ آن است كه سلسله سند آغازين كتاب به فرزند حميرى منتهى مىشود (رجوع کنید به حميرى، ص 1). عامل ديگر در اين انتساب نادرست، احتمالا وجود اجازهاى از فرزند حميرى به فردى ديگر، در آغاز نسخهاى از اين كتاب به خط ابنادريس، است (رجوع کنید به همان، مقدمه، ص 32ـ33، 35ـ36). شاهد مهم بر صحت انتساب قربالاسناد به حميرى پدر، آن است كه ابنادريس حلّى، خود (ج 14، ص 223) در نقلقول از اين كتاب، حديثى را بدون واسطه از محمدبن حسينبن ابىالخطاب (متوفى 262) آورده كه طبقه حديثى آن تنها با طبقه مشايخ عبداللّهبن جعفر تطابق دارد. مجلسى (ج 1، ص 7) نيز با اشاره به نظر ديگران، عبداللّهبن جعفر را مؤلف قربالاسناد و پسر وى را راوى آن دانسته است.
منابع: (1) ابن ابىزينب، كتابالغيبة، چاپ علىاكبر غفارى، تهران ?( 1397)؛ (2) ابنادريس حلّى، موسوعةابنادريس الحلى، ج :14 مستطرفات السرائر (بابالنوادر)، چاپ محمدمهدى موسوىخرسان، قم 1387ش؛ (3) ابنبابويه، التوحيد، چاپ هاشم حسينى طهرانى، قم 1387؛ (4) همو، كتاب مَن لايَحضُرُهالفقيه، چاپ علىاكبر غفارى، قم 1414؛ (5) همو، كمالالدين و تمام النعمة، چاپ علىاكبر غفارى، قم 1363ش؛ (6) ابنطاووس، فتحالابواب بين ذوىالالباب و بين ربالارباب فى الاستخارات، چاپ حامد خفاف، قم 1409؛ (7) همو، فرج المهموم فى تاريخ علماء النجوم، نجف 1368، چاپ افست قم 1363ش؛ (8) علىبن عيسى بهاءالدين اربلى، كشف الغمة فى معرفة الائمة عليهمالسلام، چاپ على فاضلى، (قم) 1426؛ (9) عبداللّهبن جعفر حِميَرى، قربالاسناد، قم 1413؛ (10) خويى؛ (11) محمدكاظم رحمتى، «نكاتى درباره كتاب قربالاسناد حميرى»، كتاب ماه دين، سال 7، ش 4 و 5 (بهمن و اسفند 1382)؛ (12) محمدبن حسن طوسى، الاستبصار، چاپ حسن موسوى خرسان، تهران 1390الف؛ (13) همو، الامالى، قم 1414؛ (14) همو، تهذيب الاحكام، چاپ حسن موسوىخرسان، تهران 1390ب؛ (15) همو، رجالالطوسى، چاپ جواد قيومىاصفهانى، قم1415؛ (16) همو، فهرست كتبالشيعةو اصولهم واسماء المصنفين و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزيز طباطبائى، قم 1420؛ (17) همو، كتابالغيبة، چاپ عباداللّه طهرانى و على احمد ناصح، قم 1411؛ (18) كلينى؛ (19) مجلسى؛ (20) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنفى الشيعة المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛
(21) Etan Kohlberg, Amedieval Muslim scholar atwork: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992; Hossein Modarressi Tabatabai, Tradition and survival: a bibliographical survey of early Shiite literature, vol. 1, Oxford 2003