responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6588

 

حميدى شيرازى ، حميدى شيرازى، مهدى، شاعر و محقق و منتقد معاصر. در 1293ش در شيراز به‌دنيا آمد. پدرش سيدمحمد ثقة‌الاعلام يكى از رجال شيراز بود كه در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى از طرف مردم شيراز انتخاب شده بود. حميدى سه ساله بود كه پدرش را از دست داد و از آن پس تحت تربيت مادرش، كه شاعر و مؤسس نخستين مدرسه دخترانه به‌نام عفّتيه در شيراز بود، قرار گرفت. تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در شيراز گذراند و از اوان نوجوانى سرودن شعر را آغاز كرد. در مدرسه تحت تأثير معلم خود، لطفعلى صورتگر*، به‌سبك خراسانى و اشعار منوچهرى دامغانى علاقه‌مند شد. پس از اخذ ديپلم راهى تهران شد و در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و دانشسراى عالى تحصيل كرد. در 1316ش با رتبه اول ليسانس فارغ‌التحصيل شد و به شيراز بازگشت و در دبيرستانهاى آنجا به تدريس پرداخت. در 1317ش نخستين مجموعه اشعار خود به نام «شكوفه‌ها» را به‌چاپ رساند. در اين زمان موضوع اشعار حميدى غزل و مفاهيم عاشقانه بود. وى پس از درگذشت ناگهانى نامزدش در همين سال، اشعارى در قالب دوبيتيهاى پيوسته به‌نام «آرامگاه عشق» سرود و پس از آن تا مدتى شعر نسرود. در آغاز 1318ش براى خدمت سربازى به دانشكده افسرى تهران رفت و پس از پايان خدمت در دبيرستانها و دانشسراى مقدماتى به تدريس پرداخت (ركن‌زاده آدميت، ج 2، ص 376؛ برقعى، ج 2، ص 1194؛ «يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، ص 319ـ320، به نقل از حسن امداد). در همين سال عشقى نافرجام سرآغاز سرودن اشعار عاشقانه و قصايد محكم وى شد («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، ص 320، به نقل از حسن امداد؛ براى نمونه اشعار رجوع کنید به حميدى شيرازى، 1378ش، ج 1، ص 82ـ84). مجموعه‌هاى پس از يك سال و اشك معشوق حاصل اين دوران از زندگى اوست.

در 1320ش و اشغال ايران توسط متفقين، حميدى با شجاعت تمام قصايد غرّاى انتقادى سرود و در آنها به زمامداران سازشكار و سياست بيگانگان تاخت. اين اشعار سبب آوازه او در سراسر كشور شد. از جمله اين اشعار قصيده «پيام آذربايجان» (رجوع کنید به حميدى شيرازى، 1325ش، ص19ـ22) بود كه ابتدا در جرايد شيراز منتشر و سپس در روزنامه‌هاى تهران و آذربايجان نقل شد، به‌طورى‌كه آذربايجانيها به او لقب «شاعر ملى» دادند («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، همانجا). در 1322ش با روزنامه اقيانوس همكارى كرد (همان، ص 321). در 1323ش تحصيل در دوره دكترى ادبيات فارسى را آغاز كرد و ضمن تحصيل به تدريس در دبيرستان البرز پرداخت (همانجا؛ اسنادى از مشاهير ادب معاصر ايران، دفتر5، ص 144) و در همان اوان، امتياز روزنامه كهكشان را گرفت و آن را در تهران منتشر ساخت («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، همانجا).

حميدى در 1324ش با نيما يوشيج* ديدار كرد و پس از آن، نظر تند و انتقادى خود را درباره شعر نو در قصيده‌اى بيان نمود (همانجا؛ نيز رجوع کنید به حميدى شيرازى، 1333ش، ص 38ـ43) و در صف مخالفان سرسخت شعر نيمايى قرار گرفت (رجوع کنید به ادامه مقاله). پس از اين سال به‌تدريج به مضامين اجتماعى، وطنى و تاريخى گرايش يافت كه حاصل آن پختگى و استحكام اشعار اين دوره از زندگى اوست. مجموعه‌هاى سالهاى سياه، طلسمِ شكسته و زمزمه بهشت مراحل پختگى شعر وى را نشان مى‌دهد (ياحقى، ص180ـ181). در 1327ش موفق به اخذ دكترى ادبيات فارسى شد و چندى بعد در دانشكده الهيات و سپس دانشكده ادبيات به تدريس پرداخت و به رتبه استادى رسيد («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»؛ اسنادى از مشاهير ادب معاصر ايران، همانجاها). در 1330ش حميدى در مسابقه «وطن»، كه از سوى اداره كل انتشارات و تبليغات و داورى فرهنگستان طرح شده‌بود، شركت كرد و منظومه «در امواجِ سند» او برگزيده شد و جايزه اول را گرفت («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، ص321ـ322، به‌نقل‌از حسن امداد؛ اسنادى از مشاهير ادب معاصر ايران، دفتر5، ص 151). در 1342ش كتاب عروض حميدى به‌چاپ رسيد. وى در اين كتاب روش و ديدگاه جديدى براى آموزش عروض فارسى ابداع كرد (رجوع کنید به ص 5؛ براى نقد كتاب رجوع کنید به مقرّبى، ص780ـ787؛ نيز رجوع کنید به عروض*).

در 1343ش درگيريهاى جديدى بين حميدى و نوپردازان به‌وجود آمد كه عده‌اى از سنّت‌گرايان به دفاع از او پرداختند («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، ص 322؛ به نقل از حسن امداد). در 1347ش وى كتاب عطار در مثنوى‌هاى گزيده او و گزيده مثنوى‌هاى او را منتشر ساخت. نگاه انتقادى او به آثار عطار بار ديگر جنجالى در مطبوعات به پا كرد و عده‌اى از او به شدت انتقاد كردند (رجوع کنید به حميدى شيرازى، 1347ش، تقريظ‌ها و انتقادها، ص 89ـ92، 99ـ100،110ـ111؛ نيز رجوع کنید به شفيعى كدكنى، ص 17ـ32). حميدى در 1348ش بازنشسته شد (اسنادى از مشاهير ادب معاصر ايران، دفتر5، ص150). در 1350ش در شانزدهمين سالگرد درگذشت نيما سخنرانى كرد و ديدگاه خود را درباره شعر فارسى و مخالفت خود را با سبك نيما آشكارا بيان كرد و بار ديگر ماجراى شعر نو و سنّتى آغاز شد و مخالفان و موافقان مقالاتى در اين باب نوشتند («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، همانجا). احمد شاملو* در شعرى بلند (رجوع کنید به دفتر1، ص140ـ148) و مهدى اخوان ثالث* در مقاله‌اى مفصّل (رجوع کنید به ج 2، ص 13ـ50) از سبك شاعرى حميدى انتقاد كردند و برخى چون فريدون توللّى* و محمدامين رياحى* در ستايش از شعرش مقالاتى نوشتند (رجوع کنید به حميدى شيرازى، 1378ش، ج 3، مؤخره، ص 613ـ614، 627ـ629؛ براى ديگر ديدگاههاى موافق رجوع کنید به همان مؤخره، ص 551ـ651). حميدى در همان سال قصيده‌اى به نام «آخرين حرف» سرود و در آن از اشعار خود در برابر نقدهاى ناقدان دفاع كرد (رجوع کنید به 1363ش ب، ص 222ـ224؛ نيز رجوع کنید به رضا، ص 526). در همين سال منظومه «در امواج سند» در مسابقه‌اى كه راديو بى‌بى‌سى برگزار كرده بود، برنده اول شناخته شد («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، همانجا). وى در سالهاى پس از بازنشستگى آثار ديگرى منتشر كرد و در تير 1365 در تهران درگذشت و در حافظيه شيراز به‌خاك سپرده شد (همان، ص 323، به نقل از حسن امداد؛ برقعى، ج 2، ص 1195).

در شعر حميدى قالب و معنا چنان به‌هم پيوسته و درهم آميخته است كه گويى معناى مورد نظر او را فقط در همان قالب كه خود برگزيده است مى‌توان ريخت («يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، ص 326، به نقل از مهدى برهانى). درباره قالب، وى هم تقسيم‌بندى قدما را پذيرفته و هم به نوعى آنها را درهم آميخته و تقسيم‌بندى جديدى ارائه كرده است. به‌عقيده او اين مفهوم شعر است كه نوع و نام قالب را مشخص مى‌كند، چنانكه در بخش قطعات اشعارى آورده كه قالب آن غزل است ولى وى نام قطعه بر آنها نهاده است (براى نمونه رجوع کنید به 1363ش ب، ص 95). در اين تقسيم‌بندى، محتوا بيشتر از صورت موردتوجه او بوده است؛ به‌طورى‌كه به بسيارى از اشعارى كه در قالب غزل، قطعه و قصيده نمى‌گنجند عنوان «چكامه» داد و به چكامه، كه در ادبيات فارسى معنايى عام داشت، معنايى خاص بخشيد (رجوع کنید به «يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، همانجا؛ براى نمونه چكامه‌ها رجوع کنید به حميدى شيرازى، 1363ش ب، ص 111ـ141). حميدى در پيروى از شعر سنتى بيشتر متأثر از سبك خراسانى است. او كمتر از لغات عربى يا فارسى مهجور استفاده كرده است (رجوع کنید به «يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، ص330، به نقل از مهدى برهانى). وى ضمن پيروى از گذشتگان، از وقايع تاريخى، مفاهيم دينى و حماسى كهن، شعرى تازه ارائه كرده است. از جمله آنها منظومه‌هاى «در امواج سند»، «موسى» و «بت‌شكن بابل» است (رجوع کنید به 1333ش، ص23ـ30؛ همو، 1344ش، ص51ـ 58، 71ـ85). وى از اشعار بسيارى از شاعران طراز اول فارسى، از جمله رودكى و ناصرخسرو، استقبال (براى نمونه رجوع کنید به 1378ش، ج 1، ص 33ـ35، 74ـ76) و اشعار شاعرانى چون سعدى و حافظ را تضمين كرده است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ج 1، ص 65ـ67، 113ـ114).

حميدى شاعرى آزاده و در بيان عقايدش جسور بود و هرگز شعر را براى مدح و تملق به‌كار نگرفت (رضا، ص 521ـ522)؛ عاطفه و احساس جايگاه خاصى در شعر او دارد. به طور كلى در سروده‌هاى او به سه نوع «من» برمى‌خوريم. در اشعار غنايى و عاشقانه «منِ» او عاطفى و شخصى است و بيشتر خود در شعر سهيم است تا ديگران (براى نمونه رجوع کنید به 1378ش، ج 1، ص 82ـ 84، 103ـ104)، اما در برخى منظومه‌ها از «منِ» شخصى فراتر مى‌رود، به‌طورى كه به عواطف مردم نزديك مى‌شود (براى نمونه رجوع کنید به همو، 1333ش، ص 72ـ73). «منِ» ديگرى كه در اشعار او آشكار است حاكى از غرور و مفاخره در شعر است (براى نمونه رجوع کنید به همو 1363ش ب، ص 172ـ173) كه ناقدان آن را از عيوب او و شعرش دانسته‌اند، حال آنكه اين مفاخره در بين شعراى فارسى و عرب هم سابقه داشته است (رجوع کنید به همو، 1344ش، مقدمه مظاهر مصفّا، ص 11ـ12؛ همو، 1363ش ب، نامه اميرى فيروزكوهى، ص هفتم ـ هشتم).

نثر حميدى، روان و بى‌عيب است، اما به لحاظ استحكام و رعايت موازين ادبى با شعرش برابرى نمى‌كند (هنر، ص 538؛ براى آگاهى از سبك نثر او رجوع کنید به حميدى شيرازى، 1319ش).

آثار حميدى بسيار متنوع است. آثار منظوم او عبارت‌اند از : شكوفه‌ها يا نغمه‌هاى جديد (تهران 1317ش)؛ پس از يك سال (شيراز 1319ش)؛ عصيان (شيراز 1321ش)؛ انتقام (تهران 1324ش)؛ از ياد رفته (تهران بى‌تا)؛ اشك معشوق (تهران 1324ش)؛ سالهاى سياه (تهران 1325ش)؛ زمزمه بهشت (تهران 1333ش)؛ طلسم شكسته (تهران 1334ش)؛ گمشده من (تهران 1337ش)؛ ده فرمان (تهران 1344ش)؛ ديوان حميدى (تهران 1366ش). آثار منثور: سبكسريهاى قلم (شيراز 1319ش)؛ عشق در بدر (3 جلد)، جلد اول (شيراز بى‌تا)، جلد دوم (1319ش، بى‌جا)، جلد سوم (1331ش، بى‌جا)؛ فرشتگان زمين (شيراز 1321ش)؛ شاعر در آلمان (شيراز 1322ش)؛ زبده شاهنامه فردوسى (تهران، بى‌تا)؛ شاهكارهاى فردوسى (تهران 1330ش)؛ بهشت سخن (2 جلد)، شامل گزيده و نقد اشعار و شرح احوال شعراى پنج قرن اول (ج اول، تهران 1314ش؛ جلد دوم، بى‌جا، 1338ش)؛ عروض حميدى (تهران 1342ش)؛ درياى گوهر (3 جلد)، برگزيده بهترين آثار نويسندگان و مترجمان معاصر و اشعار شاعران معاصر (تهران 1329ـ1334ش)؛ عطار در مثنوى‌هاى گزيده او و گزيده مثنوى‌هاى او (تهران 1347ش)؛ فنون و انواع شعر فارسى (تهران 1350ش)؛ فنون شعر و كالبدهاى پولادين آن (تهران 1363ش)؛ شعر در عصر قاجار (تهران 1364ش؛ رجوع کنید به مشار، جاهاى متعدد).

حميدى دو اثر ترجمه‌اى نيز دارد: زمزمه بهشت (مجموعه اشعار كنسانتين رينالد، تهران 1333ش) و ماه و شش پنى، داستانى از ويليام سامرست موام (تهران 1339ش). او مقالات تحقيقى و انتقادى متعددى نيز در مجلات معتبر به‌چاپ رسانده است (براى آگاهى از كتاب‌شناسى مقالات رجوع کنید به اسنادى از مشاهير ادب معاصر ايران، دفتر5، ص 141).


منابع:
(1) مهدى اخوان ثالث، حريم سايه‌هاى سبز: مجموعه مقالات، زيرنظر مرتضى كاخى، ج 2، تهران 1373ش؛
(2) اسنادى از مشاهير ادب معاصر ايران، دفتر5، گردآورى و پژوهش على ميرانصارى، تهران : سازمان اسناد و كتابخانه ملى جمهورى اسلامى ايران، 1382ش؛
(3) محمدباقر برقعى، سخنوران نامى معاصر ايران، قم 1373ش؛
(4) مهدى حميدى شيرازى، اشك معشوق: ديوان حميدى، تهران 1378ش؛
(5) همو، ده فرمان، تهران 1344ش؛
(6) همو، زمزمه بهشت، (تهران ?1333ش)؛
(7) همو، سالهاى سياه، (تهران ?1325ش)؛
(8) همو، سبكسريهاى قلم، شيراز ?(1319ش)؛
(9) همو، عروض حميدى، تهران 1363ش الف؛
(10) همو، عطار در مثنوى‌هاى گزيده او و گزيده مثنوى‌هاى او، تهران 1347ش؛
(11) همو، فنون شعر و كالبدهاى پولادين آن، تهران 1363ش ب؛
(12) فضل‌اللّه رضا، «حميدى و شعر سنتى او»، آينده، سال 12، ش 9ـ10 (آذرـ دى 1365)؛
(13) محمدحسين ركن‌زاده آدميت، دانشمندان و سخن‌سرايان فارس، تهران 1337ـ1340ش؛
(14) احمد شاملو، مجموعه‌ى آثار، دفتر1، به كوشش نياز يعقوبشاهى، تهران 1380ش؛
(15) محمدرضا شفيعى كدكنى، زبورِ پارسى: نگاهى به زندگى و غزل‌هاى عطار، (تهران) 1378ش؛
(16) خانبابا مشار، فهرست كتابهاى چاپى فارسى، تهران 1350ـ1355ش؛
(17) مصطفى مقرّبى، «(درباره) عروض حميدى»، راهنماى كتاب، سال 6، ش 10 و 11 (دى و بهمن 1342)؛
(18) على‌محمد هنر، «يادى از مهدى حميدى»، آينده، همان؛
(19) محمدجعفر ياحقى، چون سبوى تشنه: تاريخ ادبيات معاصر فارسى، تهران 1374ش؛
(20) «يادهايى از دكتر مهدى حميدى»، آينده، سال 13، ش 4ـ5 (تير ـ مرداد 1366).

/ صفورا هوشيار /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6588
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست