حُمَيدى،عبدالواحد ، حُمَيدى،عبدالواحد بن احمد، فقيه مالكى و قاضى مغربى قرن دهم و يازدهم. كنيهاش را ابومحمد و ابومالك ضبط كردهاند. وى در 903 در شهر فاس مراكش به دنيا آمد (محمدبن جعفر كتّانى، ج 2، ص 68؛ قس قادرى، قسم 1، ص 1071). بهنوشته ابنقاضى مكناسى (متوفى 1025) در دُرّةالحِجال (ج 3، ص 142؛ قس ج 3، ص 142، پانويس 6)، حميدى در 930 بهدنيا آمده است. برخى شرححالنگاران (براى نمونه رجوع کنید به مراكشى، ج 8، ص 525) نيز اين تاريخ را تأييد كردهاند. عبدالكبيربن هاشم كتّانى (ج 1، ص 385ـ386) شرح حال او را ذيل «بيت حُميدى» آورده و مراكشى (همانجا) او را منسوب به خاندان بنىحُمَيد صنهاجه دانسته است.
درباره زندگى حميدى اطلاع چندانى در دست نيست. گفتهاند در زادگاهش مقدّمات علوم دينى را فراگرفت، اما پس از مدتى تحصيل را رها كرد و به تجارت پرداخت، سپس دوباره به آموختن روى آورد و در فقه و ادبيات و سياست تبحر يافت و به امام كبير ملقب شد (رجوع کنید به قادرى، قسم 1، ص1070ـ1072؛ محمدبن جعفر كتّانى، ج 2، ص 68ـ69). حميدى با بزرگان عصر خود مراوده داشت، از جمله با عبدالواحدبن احمد وَنشَريسى* و عبدالوهاببن محمد تُجيبى معروف به زقّاق (قادرى؛ محمدبن جعفر كتّانى، همانجاها). مراكشى (ج 8، ص 529)، ونشريسى و زقّاق را از استادان او دانسته است. استاد اصلى حميدى، بنا به نقل احمدبن على منجور* (متوفى 995)، نجمالدين غَيطى (متوفى 981) بوده كه به او اجازه فتوا و روايت داده است (رجوع کنید به محمدبن جعفر كتّانى، ج 2، ص 69؛ عبدالكبيربن هاشم كتّانى، ج 1، ص 385؛ مراكشى، ج 8، ص 526؛ قس قادرى، قسم 1، ص 1072). حميدى در برخى سفرهاى حاكمان و مقامات حكومتى، با آنان همراه مىشد و گاهى براى شركت در مجالس آنان همراه برخى عالمان از فاس به شهر مراكش سفر مىكرد (ناصرى، ج 2، قسم 1، ص 55، قسم 2، ص 167، 189).
سلطان متوكل عبداللّهبن شيخ در 970 حميدى را به عنوان مفتى و قاضى فاس منصوب كرد. او تا پايان عمر، يعنى بيشاز سى سال، در اين منصب بود (قادرى، قسم1، ص1070ـ1072؛ محمد بن جعفر كتّانى، همانجا). پس از استيلاى ابومروان عبدالملك بر فاس در 983، حميدى مدتى در تنگنا قرار گرفت و حتى به حبس تهديد شد، ولى با وساطت رضوانبن عبداللّه جَنَوى* از مخمصه رهايى يافت (ناصرى، ج 2، قسم 1، ص 64ـ 65).
غالب شرححالنويسان، حميدى را به حسن رفتار و عدالت در مقام قضاوت ستودهاند و او را آگاه به فقه مالكى، بهويژه آراى فقهى خليلبن اسحاق*، دانستهاند (مراكشى؛ محمدبن جعفر كتّانى، همانجاها)؛ اما مراكشى (ج 8، ص 528)، به نقل از ابنقاضى مكناسى، گفته است هر چند حميدى عالِم به فقه مالكى بود ولى مطابق ميل خود فتوا مىداد و خود و فرزندانش از اين راه اموال فراوانى بهدست آوردند. ابنقاضى مكناسى در كتاب جَذَوۃُ الاقتباس، ذيل عنوان «عبدالواحد» (رجوع کنید به قسم 2، ص 453ـ454)، نام حميدى را در شمار اعلام شهر فاس ثبت نكرده است.
حميدى شاگردان بسيارى تربيت كرد، از جمله احمدبن يوسف فاسى، معروف به عارف؛ ابراهيم كلالى؛ يوسفبن محمد قصرى و فرزندان يوسف، محمد و احمد و على؛ ابوالقاسمبن محمد ابن ابىنَعيم غَسانى؛ حسن و احمد زياتى (مراكشى، ج 8، ص 526).
حميدى در 1003 درگذشت و در بابالفتوح فاس دفن شد (ابنقاضى، درّةالحجال، ج 3، ص 142؛ مراكشى، همانجا؛ قس محمدبن جعفر كتّانى، ج 2، ص 70). در تشييع جنازه وى جمعيت زيادى، از جمله حاكم وقت، سلطان محمد مأمون، شركت كردند (مراكشى، ج 8، ص 531).
تأليفى به حميدى نسبت داده نشده است. جز آنكه زركلى (ج 4، ص 175) گزارش داده كه حاشيه حميدى بر يكى از مسائل باب اَيمان (سوگند) كتاب المختصر فى فقهالامام مالك خليلبن اسحاق را در كتابخانه عبدالحفيظ فاسى در رباط ديده است. فرزند حميدى، عبدالوهاب، نيز مدتى صاحب منصب قضاوت شهر فاس بود (رجوع کنید به قادرى، قسم 1، ص 1203).
منابع: (1) ابنقاضى، جذوةالاقتباس فى ذكر من حَلَّ من الاعلام مدينة فاس، رباط 1973ـ1974؛ (2) همو، درّةالحجال فى اسماء الرجال (ذيل وفيات الاعيان)، چاپ محمد احمدى ابوالنور، ج 3، قاهره (بىتا.)؛ (3) خيرالدين زركلى، الاعلام، بيروت 1999؛ (4) محمدبن طيب قادرى، نشر المثانى لاهل القرن الحادى عشر و الثانى، قسم 1، چاپ محمد حجّى و احمد توفيق، در موسوعة اعلام المغرب، ج 3، چاپ محمد حجّى، بيروت: دارالغرب الاسلامى، 1417/1996؛ (5) عبدالكبيربن هاشم كتّانى، زهرالآس فى بيوتات اهل فاس، چاپ علىبن منتصر كتانى، دارالبيضاء 1422/2002؛ (6) محمدبن جعفر كتّانى، سلوة الانفاس و محادثة الاكياس بمن اقبر من العلماء و الصلحاء بفاس، چاپ عبداللّه كامل كتّانى، حمزةبن محمد طيب كتّانى، و محمد حمزةبن على كتّانى، دارالبيضاء 1425/2004؛ (7) عباسبن ابراهيم مراكشى، اعلام بمن حلّ مراكش و اغمات من الاعلام، ج 8، چاپ عبدالوهاببن منصور، رباط 1977؛ (8) احمدبن خالد ناصرى، كتاب الاستقصا لاخبار دول المغرب الاقصى، چاپ احمد (بن جعفر) ناصرى، دارالبيضاء 2001ـ2005.