حُلْوى، جمالالدين محمود ، از مشايخ طريقت گُلشَنيه و مؤلف تذكره مشايخ خلوتيه. وى در 982 در استانبول به دنيا آمد. پدرش از درويشان خلوتى، و در دربار عثمانى صاحب منصب حلواجىباشى (رئيس قنادان دربار) بود. حلوى در كودكى تحتنظر پدرش به فراگيرى علوم معقول و منقول پرداخت (محمد نظمى افندى، ص 437ـ438؛ شيخى محمد افندى، ج 3، ص 551). در نوجوانى شغل پدر را پيشه خود ساخت، اما بعد به امور نظامى گرايش يافت و منصب چاوشىِ (رجوع کنید به چاووش*) ديوان همايون را در دربار سلطان مراد سوم (حك : 982ـ1003) به دست آورد (محمد نظمىافندى، همانجا؛ د. ا. د. ترك، ذيل مادهّ). او كه از كار در سپاه عثمانى خرسند نبود، از خدمت دولتى كناره گرفت و در زمره مريدان نجمالدين حسن افندى، از مشايخ طريقت سنبليه* (از شعب خلوتيه*)، درآمد (شيخى محمد افندى، ج 3، ص 551ـ552؛ د.ا.د.ترك، همانجا). وى نزد شمسالدين احمد سيواسى*، از مشايخ گلشنيه (يكى ديگر از شعب خلوتيه)، به تكميل معارف پرداخت و پس از بازگشت از حج، به مصر رفت و از مريدان شيخابراهيم افندى، مرشد سيواسى، شد و از وى اجازه ارشاد گرفت و به استانبول بازگشت. وى در استانبول خانقاهى تأسيس كرد و به ارشاد درويشان سنبلى و گلشنى، تدريس مثنوى و اجراى مراسم سماع پرداخت. در پى اين مجالس، بسيارى پيرو طريقت گلشنيه شدند (محمد نظمى افندى، ص 438؛ شيخى محمد افندى، همانجا).
حلوى به زبانهاى عربى و فارسى تسلط داشت (محمد نظمى افندى، همانجا). وى در 1064 در استانبول درگذشت و در خانقاه خود به خاك سپرده شد (ذاكر شكرى افندى، ص 12؛ قس رفعت، ج 3، ص :166 1063).
از وى چند اثر برجاى مانده است كه عبارتاند از : 1) لَمَظاتِ حُلْويه از لَمَعاتِ عُلْويّه، كه مهمترين اثر اوست، مشتمل بر طبقات و مناقب 208 تن از منسوبان طريقتها كه 140 تن از آنان از مشايخ خلوتيهاند. وى در تأليف اين اثر از حدود پنجاه منبع عربى و تركى بهره برده است (د. ا. د. ترك، ذيل «لمظات»؛ د. ايرانيكا، ذيل مادّه؛ >دستنامه ادبيات قديم تركى<؛ ص 125). در اين كتاب، علاوه بر مشايخ طريقت خلوتيه، شرححال برخى از بزرگان طريقتهاى بيراميه، نقشبنديه، كبرويه، زينبيه، بدويه، قادريه و مولويه نيز آمده است. در پايان نيز درباره زندگى حلوى اطلاعات جامعى وجود دارد (د. ا. د. ترك، همانجا). اين كتاب را محمد سرهان تايشى در 1372ش/ 1993 سادهنويسى و منتشر كرد. 2) جام دلنواز، كه ترجمه تركى شرح لاهيجى بر گلشن راز شبسترى است. نسخهاى از آن در كتابخانه شهردارى استانبول موجود است. 3) خمسه، كه نظيرهاى بر خمسه تاشليجالى يحيى، و شامل پنج مثنوى است. 4) ديوان به تركى، كه نسخهاى از آن در كتابخانه بانك ياپىكردى استانبول موجود است (بروسهلى، ج 1، ص 61؛ د. ايرانيكا، همانجا).
منابع: (1) محمدطاهر بروسهلى، عثمانلى مؤلفلرى، استانبول 1333ـ 1342؛ (2) احمد رفعت، لغات تاريخيه و جغرافيه، استانبول 1299ـ1300؛ (3) شيخى محمد افندى، وقايعالفضلاء، در شقائق نعمانيه و ذيللرى، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوة، 1989؛
(4) EI, s.v. "Holwi" (by Tahsin Yazici); (5) Eski Turk edebiyati el kitabi, [muellifleri]: Mustafa Isen and et al., Ankara: Grafiker, 2005; (6) Mehmed Nazmi Efendi, Osmanl Larda tasavvufi hayat: halvetilik ornegi, ed. Osman Turer, Istanbul 2005; (7) TDVIA, s.vv. "Hulvi, Cemaleddin" (by Mustafa Uzun), "Lemezat" (by Resat Ongoren); (8) Zakir Sukri Efendi, Die Istanbuler derwischknovente und ihre Scheiche, Berlin 1980.