responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6317

 

حفظ ‌الصّحّه (تدبیر الصّحّه) ، مبحث دستورهاى ضرورى در حفظ تندرستى و بهداشت، كه توسعاً به معناى پیشگیرى از ابتلا به بیماریها هم به‌كار رفته است. در دوره اسلامى، به پیروى از یونانیان، پزشكى به دو شاخه نظرى و عملى، و پزشكى عملى خود به دو دسته تقسیم شد : حفظ‌الصحّه، و درمان (رجوع کنید به ابن‌هندو، ص 32؛ ابن‌نفیس، ص 55). حفظ‌الصحّه مبحث كاملاً شناخته شده‌اى بود كه هم در تمدنهاى تأثیرگذار بر تمدن اسلامى، مثل یونانى و هندى، و هم از مشرق تا مغرب قلمرو اسلامى مباحث مشابهى را دربرمی‌گرفت، از جمله كى، چه و چگونه خوردن و آشامیدن؛ زمان خواب و بیدارى و چگونه خوابیدن؛ چگونگى تخلیه یا احتباس مواد زائد در بدن؛ حمام كردن؛ ورزش كردن و چگونگى، میزان و زمان انجام دادن آن؛ وضع پوشش؛ طبیعت غذاها؛ طبیعت انسانها؛ خاصیت عطرها و روغنها؛ اَعراض نفسانى (شادى، غم و خشم...)؛ كیفیت مكانهاى استقرار دائم یا موقت؛ پروردن و نگهدارى كودكان و پیران؛ مراقبت از زن باردار؛ تدبیر براى فصلهاى سال؛ اطلاعات اولیه درباره بیماریها و علامتهاى آنها؛ و مبحث تدبیر المسافر، شامل دستورهایى براى پیشگیرى از بیماریها در سفر، محافظت از سرما و گرما، چه آبى باید نوشید و در خشكى و دریا چه باید كرد (رجوع کنید به طبرى، ص 99ـ101؛ ثابت‌بن قَرّه، ص 1ـ7؛ رازى، ص 203ـ236؛ مجوسى، ج2، ص2ـ84؛ ابن‌سینا، 1408، ج1، كتاب1، ص245ـ 250؛ همو، 1404، ص152ـ206؛ ابن‌رضوان، ص26ـ 27؛ جرجانى، 1345ش، ص 217ـ253؛ همو، 1355ش، ص 114ـ 165، 204ـ212؛ ابن‌رشد، 1989، ص 315ـ340؛ بهاءالدوله رازى، ص 45ـ68). در برخى منابع نیز، بدون ذكر عنوان حفظ‌الصحّه، به همین موضوعات پرداخته‌اند (مثلا رجوع کنید به رهاوى، ص 37ـ106؛
ابوسهل مسیحى، ج 1، ص 115ـ169). از ابن‌میمون* قرطبى (فیلسوف و پزشك و گیاه‌شناس سده ششم) رساله‌اى در حفظ‌الصّحه فردى باقى مانده كه آن را براى فاضل، پسرِ بیمارِ صلاح‌الدین ایوبى تهیه كرده بوده و فصل چهارم آن قوانینى در باب حفظ‌الصحّه جسم است. وى در بخش اول این فصل، فلسفه حفظ‌الصحّه را چنین توضیح داده است كه «چون بدنِ قوى و سالم مطلوب خداوند است و چون در بیمارى، درك خداوند ناممكن است، ضرورى است كه از چیزهایى كه بدن را ضعیف می‌كند، اجتناب كرد و فرد را به سمت كارهایى هدایت كرد كه بدن را قوى می‌سازد» (رجوع کنید به برگمن، ص 56ـ57).

تأثیر پزشكى یونانى و اسكندریه بر پزشكى دوره اسلامى در این حوزه، از نقل‌قولهاى فراوان از بقراط*، و بیش از او از جالینوس* و همچنین افلاطون*، روفُسِ افسیسى* و هرمس*، و ترجمه برخى آثار آنها روشن می‌شود (رجوع کنید به طبرى، همانجا؛
ابن‌رشد، 1984، ص 267ـ270؛
همو، 1989، ص 315، 320ـ 328؛
ابن‌خلصون، ص 43، 46ـ47؛
سزگین، ج 3، ص 44، 47، 66، 150). با توجه به اینكه بخشى از سنّت پزشكى تمدن اسلامى برگرفته از جندیشاپور، و آن خود میراث‌دار تمدنهاى رومى و هندى بود (رجوع کنید به جندیشاپور*)، مبحث حفظ‌الصحّه در تمدن اسلامى را می‌توان برآیند بحثهاى بهداشتى و پیشگیرى در این تمدنها دانست (نیز رجوع کنید به مایرهوف، ص 277). احادیث و دستورهایى نیز در این باره از پیامبر اسلام نقل كرده‌اند (رجوع کنید به مستغفرى، ص 32ـ40؛
ابن‌قیم جوزیه، ج 1، ص 331ـ 333).

نخستین كتاب تألیفى در این باب در دوره اسلامى، كه از آن اطلاع داریم، تدبیرالصحّه از سَلْمَوَیه‌بن بُنان (متوفى225)، پزشك معتصم عباسى (حك : 218ـ227)، است (سزگین، ج 3، ص227) كه ظاهرآ باقی‌نمانده است. سنّت نوشتن كتابهایى در این باره طى قرنها كمابیش به شكل قدیمى خود ادامه داشت. از میان این كتابها، ذخیره خوارزمشاهى* از اسماعیل جرجانى* (متوفى 531)، مهم‌ترین و مفصّل‌ترین كتاب فارسى است كه در كتاب سوم در چهارده‌گفتار (رجوع کنید به ص114ـ212) به‌مبحث حفظ‌ الصحّه پرداخته و در قیاس با منابع پزشكى دوره اسلامى به زبان عربى، نیز پرحجم‌ترین و مفصّل‌ترین منبع درباره حفظ‌ الصحّه است.

با ورود پزشكى جدید اروپایى به كشورهاى اسلامى، رویكرد به مبحث حفظ‌الصحّه در این كشورها به تدریج دگرگون شد. این رویكرد متفاوت، از دو طریق صورت گرفت: 1)ترجمه متنهاى اروپایى، مانند ترجمه كتاب آنتوان بارتلمه كلوت (متوفى 1285/1868)، پزشك و مدرّس فرانسوى، كه در 1260 با عنوان كنوزالصحّة و یواقیت المنحة از فرانسوى به عربى ترجمه شد؛
و المنحة فى سیاسة حفظ‌الصحّة یا قانون الصحّة از خواجا برنار فرانسوى، كه جورجى فیدال حلبى آن را به عربى ترجمه كرد و در 1294 در مصر چاپ شد. 2)تألیف كتاب یا رساله به قلم كسانى كه پزشكى اروپایى آموخته بودند، از جمله كفایةالعوام فى حفظ الصحّة و تدبیرالاسقام نوشته یوحنا ورتبات (استاد تشریح و فیزیولوژى دانشكده طب سوریه) كه چاپ سوم آن در 1327/ 1909 در بیروت انتشار یافت (هر سه كتاب مذكور در 1382ش در تهران تجدید چاپ شدند).

در ایران، پس از تأسیس دارالفنون*، به‌ تدریج تغییراتى در این حوزه به‌وجود آمد. مثلاً علی‌خان ناصرالحكماء، از فارغ‌التحصیلان دارالفنون، در تألیف كتاب حفظ صحّت هم از دانش جدید بهره برده و هم از شیوه متداول پزشكان سنّتى پیروى كرده است (ناصرالحكماء اصفهانى، مقدمه محمدمهدى اصفهانى). پس از آن، كتاب نامه احمدى، یا، حفظ الصحه اسلامى درخور ذكر است كه پایان‌نامه دكترى امیر اعلم به زبان فرانسه بوده است كه نخست در 1322/ 1904 در فرانسه، و سپس با ترجمه خود او در 1332 در تهران چاپ سنگى شد. موضوع این رساله دفاع از آداب بهداشتى دین اسلام با استفاده از علم جدید است (رجوع کنید به اعلم، ص 4ـ7). هم‌زمان، پزشكان طرفدار طب سنّتى نیز مجال یافتند تا، با استفاده از صنعت چاپ، به نحو گسترده‌ترى دیدگاههاى خود را مطرح كنند، مانند ملك‌الاطباء میرزا محمدكاظم گیلانى كه حفظ‌الصحّه ناصرى را در 1277 نوشت و ملك‌الاطباء حكیم محمدتقى (حاجی‌آقابابا شیرازى) كه حافظ‌الصحّه را در 1283 تألیف كرد. هر دو كتاب بار اول چاپ سنگى، و در 1382ش تجدید چاپ شدند.

نخستین تشكیلات حفظ‌الصحّه‌درایران، «دایره حفظ‌الصحّه» بود كه در دوران ناصرى در 1298 تشكیل شد و هدف آن نظارت بر وضع بهداشت شهرها، مقابله با بیماریهاى واگیردار و سامان دادن به مشكلات درمانى مردم بود و وضع قوانین در این زمینه را آغاز كرد (رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، ص 156؛
نیز رجوع کنید به روستایى، ج 1، ص یكصدوچهل‌وشش ـ یكصد و پنجاه ‌و پنج، 11ـ22، 190ـ200، 356ـ377؛
براى تحولات بعدى در تشكیلات حفظ‌الصّحّى رجوع کنید به بهداشت، درمان و آموزش پزشكى*، وزارت؛
براى اطلاع از كتابها و رساله‌هاى حفظ‌الصحّى به زبان فارسى رجوع کنید به منزوى، ج 5، ص 3413ـ3416).


منابع :
(1) ابن‌خلصون، كتاب الأغذیة، حققته و ترجمته الى الفرنسیة مع التعلیق علیه سوزانه خیخانته، دمشق 1996؛
(2) ابن‌رشد، تلخیصات ابن‌رشد الى جالینوس، چاپ ماریا كونثپثیون باثكث دبنیتو، مادرید 1984؛
(3) همو، الكلیات فى الطب، چاپ سعید شیبان و عمار طالبى، (قاهره) 1989؛
(4) ابن‌ رضوان، كتاب دفع مضارالابدان بارض مصر، نسخه خطى كتابخانه خدیویه مصر، نسخه عكسى كتابخانه بنیاد دایرةالمعارف اسلامى؛
(5) ابن‌سینا، القانون فی‌الطب، چاپ ادوارقش، بیروت 1408/1987؛
(6) همو، من مؤلفات ابن‌سینا الطبیة، چاپ محمد زهیر البابا، حلب 1404/1984؛
(7) ابن ‌قیم جوزیه، موسوعة الطب النبوى، چاپ محمدالانور بلتاجى، صیدا 1420/2000؛
(8) ابن‌نفیس، الموجز فى الطب، چاپ عبدالكریم عزباوى، قاهره 1418/1997؛
(9) ابن‌هندو، مفتاح الطب و منهاج الطلاب، چاپ مهدى محقق و محمدتقى دانش‌پژوه، تهران 1368ش؛
(10) عیسی‌بن یحیى ابوسهل مسیحى، كتاب المأة فى الطب، چاپ محیی‌الدین قادرى، حیدرآباد، دكن 1383/1963، چاپ افست تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، 1384ش؛
(11) محمدحسن‌بن على اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج 1، تهران: اساطیر، 1363ش؛
(12) امیراعلم، كتاب نامه احمدى، یا، حفظ الصحه اسلامى، چاپ سنگى (تهران) 1332، چاپ افست تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، (بی‌تا.)؛
(13) بهاءالدوله رازى، كتاب خلاصة التجارب، چاپ سنگى كانپور 1893، چاپ افست تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، 1382ش؛
(14) ثابت‌بن قُرّه، كتاب الذخیرة فى علم الطب، چاپ صبحى، قاهره 1928؛
(15) اسماعیل‌بن حسن جرجانى، ذخیره خوارزمشاهى، چاپ عكسى از نسخه‌اى خطى، چاپ علی‌اكبر سعیدى سیرجانى، تهران 1355ش؛
(16) همو، كتاب الأغراض الطبیة و المباحث العلائیة، عكس نسخه مكتوب در سال 789 هجرى محفوظ در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران، تهران 1345ش؛
(17) محمدبن زكریا رازى، المنصورى فى الطب، چاپ حازم بكرى صدیقى، كویت 1408/1987؛
(18) محسن روستایى، تاریخ طب و طبابت در ایران: از عهد قاجار تا پایان عصر رضاشاه به روایت اسناد، تهران 1382ش؛
(19) اسحاق‌بن على رهاوى، كتاب أدب الطبیب، چاپ كمال سامرائى و داود سلمان على، بغداد 1992؛
(20) علی‌بن سهل طبرى، فردوس الحكمة فى الطب، چاپ محمدزبیر صدیقى، برلین 1928؛
(21) علی‌بن عباس مجوسى، كامل الصناعة الطبیة، بولاق 1294؛
(22) جعفربن محمد مستغفرى، كتاب طب النبى، چاپ سنگى (تهران) 1318، چاپ افست تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، 1382ش؛
(23) احمد منزوى، فهرستواره كتابهاى فارسى، تهران 1374ش‌ـ؛
(24) علی‌بن زین‌العابدین ناصرالحكماء اصفهانى، كتاب حفظ صحت، چاپ سنگى تهران 1315، چاپ افست تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، 1382ش؛


(25) Louis J. Bragman, "Maimonides on Physical hygiene'", Annals of medical history, 7 (1925), repr. in Islamic medicine, vol.61: Musa ibn Maymun (Maimonides), Collected and reprinted by Fuat Sezgin, Frankfort on the Main: Institute for the History of Arabic - Islamic Science at the Johann Wolfgang Goethe University, 1996;
(26) Max Meyerhof, "On the transmission of Greek and Indian science to the Arabs", Islamic culture, 11 (1937), repr. in Islamic medicine, vol.96: Studies on the history of Islamic medicine and related fields, collected and reprinted by Fuat Sezgin, Frankfort on the Main: Institute for the History of Arabic-Islamic Science at the Johann Wolfgang Goethe University, 1997;
(27) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967- .

/ نگار نادرى /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست