حسینیه ارشاد ، مؤسسهاى خیریه با اهداف علمى، آموزشى، تبلیغى و پژوهشى در عرصه اندیشه دینى، با رویكرد نوگرایانه كه در اوایل دهه 1340ش تأسیس شد.
پس از كودتاى 28 مرداد 1332، گروهى از روشنفكران دینى (با پیروى از پیشگامان جنبش نوگرایى اسلامى و الگو گرفتن از نهادهایى چون انجمنهاى اسلامى، كانون اسلام، كانون نشر حقایق اسلامى مشهد و انجمن ماهانه مباحثه و شناخت راه صحیح دیندارى)، مؤسسهاى دینى بهنام حسینیه ارشاد را با این اهداف بنیان گذاشتند: احداث مسجد و رواق خطابههاى مذهبى براى برگزارى سخنرانیهاى دینى و علمى و اخلاقى و همچنین ترویج و نشر تعالیم و تشریح اهداف دین اسلام؛ تأسیس مراكز تحقیقاتى و تربیتى اسلامى؛ تأمین مراكز تحقیقاتى علمى اسلامى؛ پرداختن به كارهاى خیریه و كمكهاى لازم به دیگر مؤسسات تعلیماتى اسلامى و انجامدادن خدمات بهداشتى؛ اجراى عملیات اقتصادى براى گسترش منظور و موضوع مؤسسه؛ و نشر مطبوعات دینى (حسینیه ارشاد، اساسنامه، ص 1؛ شریعتى مزینانى، ص110؛ رهنما، ص 226؛ میناچى مقدّم، 1384ش، ص 31ـ32).
بنیانگذاران حسینیه ارشاد محمد همایون، ناصر میناچیمقدّم و عبدالحسین علیآبادى بودند و در اولین اقدام، زمینى به مساحت چهار هزار مترمربع، در تهران، در خیابان معروف به جاده قدیم شمیران (نام كنونى آن: شریعتى) خریدند (حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواك، ص 6، 13، 38ـ39؛ حسینیه ارشاد، اساسنامه، همانجا؛ رهنما، ص 227). از 1343ش، بهكوشش مؤسسان و با همراهى مرتضى مطهرى*، نویسنده و صاحبنظر نامور در علوم اسلامى، فعالیت مؤسسه آغاز شد، اما بناى ساختمان حسینیه در زمستان 1345ش پایان یافت. این ساختمان با جدیدترین تأسیسات تجهیز گردید و به عنوان یكى از بزرگترین و مجهزترین مراكز اسلامى شهرت یافت. در اواخر 1345ش، اعضاى هیئت مدیره تعیین گردیدند : همایون رئیس، مطهرى نایب رئیس، میناچى خزانهدار، و سیدعلى شاهچراغى و محمدتقى جعفرى*، هر دو از روحانیون فعال و محل مراجعه جوانان علاقهمند به مسائل اسلامى، اعضاى جانشین هیئت مدیره شدند (روزنامه رسمى كشور، ش 6686، 11 بهمن 1346، ص 3). شاهچراغى امام جماعت حسینیه نیز بود (شریعتى مزینانى، ص 110).
پس از صدور مجوز رسمى، در آذر 1346 ساختمان حسینیه ارشاد رسماً گشایش یافت و سخنرانیهاى دینى در آن آغاز شد. بسیارى از روحانیان سرشناس و برخى افراد مشهور غیرروحانى از سخنرانان آن بودند، از جمله: فخرالدین حجازى، محمدتقى شریعتى، محمد مفتح، حسین نورى همدانى، علیاكبر هاشمى رفسنجانى، سیدمحمد محیططباطبائى، على گلزاده غفورى، محمدجواد باهنر، سیدعبدالكریم هاشمینژاد، محمدمهدى موحدى كرمانى، ابوالقاسم خزعلى، سیدصدرالدین بلاغى، على دوانى، ناصر مكارم شیرازى، سیدمرتضى شبسترى، سیدعلى خامنهاى و از همه بلندآوازهتر على شریعتى. عباس زریاب خویى و محمداسماعیل رضوانى نیز در آنجا سخنرانى میكردند و افزون بر آن، مدرّس سیره نبوى و تاریخ اسلام بودند. رضا اصفهانى نیز مدرّس فلسفه اسلامى بود (شریفپور، ص 256؛ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواك، جاهاى متعدد؛ میناچیمقدّم، مصاحبه مورخ 12 آبان 1387).
نشر مطبوعات دینى از اهداف مندرج در اساسنامه حسینیه بود كه با چاپ و نشر آثار و سخنرانیهاى استادان فعال در حسینیه، از جمله مطهرى، محمدتقى شریعتى و على شریعتى، آغاز شد (براى آگاهى از عناوین برخى از این آثار رجوع کنید به شریعتى در نگاه مطبوعات، ج 1، ص 59؛ یادنامه استاد شهید مرتضى مطهرى، كتاب 1، ص 537؛ مركز اسناد انقلاب اسلامى، آرشیو، «حسینیه ارشاد»، ش 355، ص 85).
فعالیتهاى علمى حسینیه در سه بخش پژوهش، آموزش و تبلیغ پیشبینى شده بود. بخش پژوهش شامل گروههاى اسلامشناسى، تاریخ اسلام، فرهنگ و علوم اسلامى، علوم اجتماعى، كشورهاى اسلامى، ادبیات و هنر اسلامى بود. بخش تبلیغ در حیطه وعظ و خطابه دینى، برگزارى اجلاسهاى تخصصى و همایش و مصاحبههاى علمى، دعوت از شخصیتهاى علمى اسلامى خارج و داخل، پاسخ به پرسشهاى فلسفى و مذهبى، انتشار كتابهاى اعتقادى، مناظرات مذهبى و جز آن فعالیت داشت. بخش آموزش داراى گروههاى قرآنشناسى، اسلامشناسى، آموزش مبلّغ، ادبیات، هنر و نمایش مذهبى، زبان و ادبیات عرب و زبانهاى خارجى، و تعلیمات عمومى مذهبى ویژه بانوان بود. برنامههاى هریك از این بخشها در روزنامه براى آگاهى همگان منتشر میشد (رجوع کنید به اطلاعات، ش 13791، 19 اردیبهشت 1351، ص 17).
تأسیس كاروان حج و تشكیل جلسات آموزش مناسك حج، و تشكیل گروههاى هنرى و اجراى نمایش از دیگر برنامههاى جنبى و نوآورانه حسینیه ارشاد بود. دو نمایش ابوذر و نهضت شیعى سربداریه را ساواك بسیار خطرناك تشخیص داد و مانع اجراى مجدد آنها شد (حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواك، ص 256ـ260؛ دكتر شریعتى در آیینهى خاطرات، ص 105ـ 106).
سالهاى 1343 تا 1349ش دوره نخست فعالیت حسینیه ارشاد، و به تعبیرى دوره حضور جدّى مطهرى در برنامهریزى و پیشبرد و مدیریت امور آن، بود. مطهرى ــ كه از آغاز كار حسینیه، براى ایراد سخنرانى به جمع بانیان حسینیه پیوسته بودــ با توجه به اشرافش بر علوم و معارف اسلامى، از سوى هیئت مدیره، متصدى امور پژوهش و آموزش علمى و دینى شد (میناچیمقدّم، 1379ش، ص 5). بر این اساس، حتى گفته شده است كه مطهرى بانى حسینیه ارشاد بود (سرگذشتهاى ویژه از زندگى استاد شهید مرتضى مطهرى، ج 1، ص 95، به روایت سیدعلى خامنهاى؛ قس میناچیمقدّم، همان مصاحبه). وى تا 1349ش بیشترین تعداد جلسات سخنرانى را داشت و تأثیرگذارترین فرد در جمع گردانندگان حسینیه ارشاد بود (رجوع کنید به میناچیمقدّم، 1384ش، ص 53ـ54؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).
در 1346ش استقبال جوانان از سخنرانیهاى فخرالدین حجازى* و نظر مطهرى بر كنار گذاشتن او از حسینیه ارشاد، موجب بروز بحران در هیئت مدیره شد كه با كنارهگیرى حجازى اندكى فروكش كرد (مركز اسناد انقلاب اسلامى، آرشیو، «حسینیه ارشاد»، ش 353، ص 171، 176؛ رهنما، ص 232ـ 233؛ نیز رجوع کنید به فلسفى، ص 307). على شریعتى*، كه از 1345ش با تدریس تاریخ اسلام در دانشگاه مشهد شهرت یافته بود، به دعوت مطهرى، از آبان 1347 به جمع سخنرانان حسینیه ارشاد پیوست. وى با قدرت بیان و سبك و رویكرد ویژهاش به مباحث، عملا سایر سخنرانیهاى مؤسسه را تحت تأثیر قرارداد. نخستین سخنرانى وى در سوم آبان 1347، مورد توجه مخاطبان و سخنرانان حسینیه، از جمله مطهرى، قرار گرفت (دوانى، ص 44؛ رهنما، ص 234).
جریانهاى فكرى در حسینیه ارشاد، متأثر از جنبش اسلامى صد سال اخیر در ایران و دیگر كشورهاى اسلامى بود. رویكرد این جریان، تمسك به اسلام به عنوان عامل آگاهیبخش و تحولآفرین بود، كه بهویژه بر ابعاد ایدئولوژیك دین تأكید داشت و رسالت خود را هویت بخشى به نسل جوان، خرافهزدایى، مبارزه با تحجر و جمود فكرى، مبارزه فكرى با ماركسیسم و جریانات غیراسلامى در جامعه میدانست (رجوع کنید به یوسفى اشكورى، ص 125ـ126، 131ـ132؛ جعفریان، ص 284). البته این رویكرد به مباحث دینى، مخالفت برخى از روحانیان را برانگیخت. از جمله گفتهاند كه از سیدمحمد بهشتى* و محمدجواد باهنر*، بهعلت طرح مواضع اجتماعى و دینیشان در حسینیه ارشاد، انتقادهاى تند شد (رجوع کنید به «پیشطرح تدوین تاریخ تحلیلى انقلاب اسلامى ایران»، ص 43؛ حائرى یزدى، ص 106؛ یاران امام به روایت اسناد ساواك، كتاب 27، ج 2، ص 69؛ شریعتى به روایت اسناد ساواك، ج 2، ص 14). حتى مطهرى نیز آماج این انتقادها بود و برخى او را سرمشقى براى حمله به روحانیت تلقى میكردند (رجوع کنید به پاسخى به نامه استاد، ج 2، ص 258). اعتراض بهحضور سخنرانان غیرروحانى، بهخصوص على شریعتى، نیز جدّى بود. انتشار مجموعه دو جلدى محمد (ص) خاتم پیامبران در 1347ـ 1348ش
بهمناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت و به پیشنهاد مطهرى، به دلیل درج دو مقاله از شریعتى در آن ــكه برخى مطالب آن محل مناقشه علمى و اعتقادى بودــ بر این انتقادات افزود (رجوع کنید به رهنما، ص 239؛ میزگرد پاسخ به سؤالات و انتقادات، ص 12 به بعد). تعبیرات شریعتى درباره روحانیت، كه در سخنرانیهاى او مطرح میشد، نیز اعتراضات علما را شدت بخشید و بهویژه به مطهرى، كه سهم جدّى در پیوستن شریعتى به حسینیه داشت، به شدت اعتراض شد (رجوع کنید به دوانى، ص 48ـ49، 53ـ54؛ جعفریان، ص 284ـ285؛ شریعتى به روایت اسناد ساواك، ج 2، ص 274؛ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواك، ص280). سرانجام، مطهرى كه خود به اظهارات شریعتى و شیوه او در طرح بسیارى از مسائل اعتراض داشت، خواهان كنار رفتن شریعتى از حسینیه ارشاد شد كه به تعطیل چند ماهه سخنرانیهاى شریعتى (شهریور 1349 تا فروردین 1350) انجامید. هرچند در پى این كشمكشها، براى سخنرانان مدعو ضوابطى تدوین شد (از قبیل لزوم گذراندن علوم حوزوى)، برخى اختلافات همچنان برجاى ماند (سیرى در زندگانى استاد مطهرى، ص 108؛ میناچیمقدّم، 1384ش، ص 57، 437؛ شریعترضوى، ج 2، ص 227ـ236؛ نیز براى نمونهاى از انتقادات فكرى مطهرى به شریعتى رجوع کنید به مطهرى، ج 3، ص 218ـ221). با اقدامات مطهرى در سازماندهى فعالیتهاى حسینیه به دو بخشِ تحقیقاتى (زیرنظر مطهرى) و تبلیغاتى ـ تعلیماتى (زیرنظر شریعتى)، این اختلافات تا حدودى كاهش یافت. پایانبخش این منازعات، كنارهگیرى رسمى مطهرى در اسفند 1349 از حسینیه ارشاد بود (استاد شهید (مرتضى مطهرى) به روایت اسناد، ص 59؛ میناچیمقدّم، 1384ش، ص 63؛ براى دلایل مطهرى در خروج از حسینیه ارشاد رجوع کنید به سرگذشتهاى ویژه از زندگى استاد شهید مرتضى مطهرى، ج 1، ص 96ـ100، به روایت سیدعلى خامنهاى؛ جعفریان، ص290؛ رهنما، ص 252ـ253).
از فروردین 1350، در پى خروج مطهرى و به تبع آن شمارى از روحانیان همفكر وى (سرگذشتهاى ویژه از زندگى استاد شهید مرتضى مطهرى، ج 1، ص 99، به روایت سیدعلى خامنهاى؛ جعفریان، ص 284ـ285)، حسینیه ارشاد عملاً پایگاه فعالیت بیوقفه شریعتى شد و او، كه با ممنوعیت تدریس در دانشگاه مشهد نیز مواجه شده بود، همه فرصت و توان خود را مصروف تدریس و ایراد سخنرانى در این مركز كرد (ابوالحسنى، ص410؛ در مورد چگونگى ممنوعیت اعمال شده رجوع کنید به متینى، ص 865؛ نیز رجوع کنید به شریعترضوى، ج 1، ص 159). گردانندگان حسینیه ارشاد نیز ــكه آرمان خود را «بازگرداندن نسل جوان و روشنفكر از غربزدگى به اسلام و نجات توده مذهبى» میدانستندــ در فراهم آوردن محیط مطلوب براى فعالیتهاى شریعتى تلاش میكردند (رجوع کنید به شریعتى، 1384ش، ص 147؛ نیز در مورد تحلیل خود شریعتى از اهمیت حسینیه ارشاد رجوع کنید به همو، 1377ش، ص 126). جلسات درس شریعتى، با عنوان تاریخ ادیان و اسلامشناسى، و سخنرانیهاى او در مناسبتهاى مذهبى مورد توجه بسیارى از جوانان بهویژه دانشجویان قرار گرفت، اما محتواى مباحث و نیز كثرت مخاطبان آن، حساسیتها و مخالفتهاى فراوانى را برانگیخت. از نظر شمارى از مخالفان و معارضان حكومت، حسینیه ارشاد نقش «سوپاپ اطمینان» را براى حكومت داشت. كه در منطقهاى از شمال شهر تهران براى بورژواها ساخته شده بود (رجوع کنید به نجاتحسینى، ص 416؛ رهنما، ص 278؛ بهشتى، ص 108؛ جعفرى، ص 31). مبارزان چپگرا حتى سخنرانان حسینیه را به همكارى با ساواك متهم میكردند (دكتر شریعتى در آیینهى خاطرات، ص 228). این در حالى بود كه تفسیرهاى انقلابى شریعتى از تشیع، در نظر برخى تحلیلگران، الهامبخش گروههاى معارض بود (رجوع کنید به آبراهامیان، ص 490؛ نجاتى، ج 1، ص400؛ براى اطلاعات بیشتر رجوع کنید به جعفرى، همانجا).
سران حكومت پهلوى نیز حسینیه ارشاد را از همان آغاز زیرنظر داشتند. ابتدا برفعالیتهاى گردانندگان حسینیه صرفاً نظارت میكردند، اما بهتدریج و در پى توسعه و تعمیق فعالیتها و حضور اشخاص معارض و سیاسى در این مركز، حساسیت مقامات امنیتى برانگیخته شد؛ با وجود این، باتوجه به امكان نفوذ و سیطره جریان چپ در كشور، كه خطرى بالقوه براى آن حكومت بود، آن را به نفع خود ارزیابى كرد. در این میان، سخنرانیهاى ستیزهجویانه شریعتى كه بهتدریج رنگ و بوى انقلابى مییافت و نیز تأثیر بیان و قلم او در جذب جوانان به سوى فعالیتهاى سیاسى و مبارزه، به منزله هشدارى براى حكومت بود (در مورد ابعاد سیاسى سخنرانیهاى حسینیه ارشاد و نقش سخنرانان آن در ایجاد انگیزههاى مبارزاتى رجوع کنید به غفارى، ص 97؛ نراقى، ص 132ـ133؛ عمید زنجانى، ص 229؛ مركز اسناد انقلاب اسلامى، آرشیو، «حسینیه ارشاد»، ش 355، ص 42ـ45، ش 504، ص 338ـ339؛ فوكو، ص40ـ41).
مخالفت علما و روحانیان با حسینیه ارشاد نیز، پس از گسترش فعالیتهاى شریعتى، افزایش یافت. این مخالفت، كه عمدتاً ناظر بر جهتگیریها و محتواى دینى مطالب شریعتى بود، در سطوح گوناگون، از مجتهدان و مراجع تقلید، مدرّسان و نویسندگان حوزه علمیه قم و وعاظ، و از شكل تحریم تا نقد محتوایى و علمى بروز و ظهور داشت (محمدمهدى جعفرى، فعال سیاسى و از همراهان على شریعتى، مصاحبه مورخ 25 مهر 1387؛ براى نمونهاى از نقدها رجوع کنید به نشریه درسهایى از مكتب اسلام، سال 13، بهمن 1350، ش 1، ص 76ـ78؛ براى آگاهى از برخى دلایل مخالفت با شریعتى و به تبع آن حسینیه ارشاد رجوع کنید به انصارى، ص صد؛ رهنما، ص 266ـ276؛ شریعتى، 1347ش، ص 235؛ اسلامى، ص 61ـ65،70ـ74). شدت یافتن لحن شریعتى در نقد مجموعه روحانیت و نیز انتشار گسترده نوشتههایش در اینباره، موجب شد شمارى از علما درباره حسینیه ارشاد و بهویژه مطالب سخنرانیهاى شریعتى، به متدینان هشدار دهند (رجوع کنید به اسناد انقلاب اسلامى، ج 1، ص 352، ج 5، ص 144ـ145؛ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواك، ص 299، 315، 320؛ شریعتى به روایت اسناد ساواك، ج 2، ص 120ـ121). گویا حكومت پهلوى از مقابله روحانیت با جریان فكرى حسینیه ارشاد خرسند بود و از آن بهرهبردارى كرد (رجوع کنید به مركز اسناد انقلاب اسلامى، آرشیو، «حسینیه ارشاد»، ش 355، ص 83، 121، ش 505، ص 157). گفتنى است كه مصدقیها و روشنفكران غیرمذهبى نیز از منتقدان حسینیه ارشاد و شخص شریعتى بودند (رجوع کنید به شریعت رضوى، ج 2، ص 347ـ352؛ سامى، ص10؛ اكبرى، ص 9ـ10).
در 1350 و 1351ش، همزمان با اوجگرفتن مبارزات سیاسى در جامعه و نقش فعال حسینیه ارشاد در جذب جوانان دانشگاهى و گرایش فعالان سیاسى به حسینیه ارشاد و پایگاه شدن آن محل براى مبارزان با حكومت، دستگاه امنیتى حكومت ادامه كار حسینیه ارشاد را در قالب جلسات سخنرانى صلاح ندانست (رجوع کنید به جعفرى، ص 33؛ رزمجو، ص 211؛ شریعتى به روایت اسناد ساواك، ج 2، ص 111، 118). درخصوص تعطیل حسینیه ارشاد در آبان 1351 ــ كه به دستور مستقیم محمدرضا پهلوى صورت گرفت ــ چند نظر ابراز شده كه از آن جمله است: فشار محافل مذهبى و روحانیان بر شاه و حكومت براى تعطیل كردن حسینیه ارشاد (رجوع کنید به جعفریان، ص 286؛ جعفرى، ص 33ـ34)؛ ناكامى ساواك در بهرهبردارى از حسینیه ارشاد به عنوان مركزى در برابر «جنبش مسلّحانه» (علیجانى، ص 263)؛ و رفع نیاز حكومت به سخنرانیهاى حسینیه بهعنوان جریان مخالف با روحانیت (روحانى، ج 3، ص 359). به نظر میرسد عمدهترین دلیل براى بستهشدن حسینیه ارشاد، آگاهى یافتن حكومت از عمق و تأثیر فعالیتهایى بود كه، به دلیل صبغه مذهبى داشتن، به آنها چندان توجه نشده بود. پس از تعطیل حسینیه ارشاد و بازتاب آن در مجامع و محافل سیاسى و مذهبى و دانشجویى، مقامات امنیتى كشور به بازگشایى و از سرگیرى فعالیتهاى آن نظر دادند و رئیس سازمان امنیت و اطلاعات كشور، به رئیس سازمان اوقاف نوشت كه چون به تعویق افتادن برنامههاى مذهبى در حسینیه ارشاد از نظر افكار عمومى به صلاح نیست، سازمان اوقاف رأساً متولى اداره این مؤسسه گردد. اما پیگیریها به نتیجه نرسید و محمدرضا پهلوى با بازگشایى مجدد حسینیه مخالفت كرد (مركز اسناد انقلاب اسلامى، آرشیو، «حسینیه ارشاد»، ش 353، ص 69، ش 505، ص 238ـ240؛ حسینیان، ص 758ـ759). به رغم تعطیل برنامههاى رسمى حسینیه، توسعه و تكمیل بناى آن ادامه یافت و با استفاده از امكانات و فضاى آن، اقدامات محدودى صورت گرفت از جمله: تهیه سرودهاى انقلابى توسط حمید شاهنگیان و حسین صبحدل، و چاپ و تكثیر مخفیانه جزوات و كتابهاى على شریعتى (میناچیمقدّم، همان مصاحبه).
حسینیه ارشاد پس از پیروزى انقلاب اسلامى، بازگشایى و فعالیتهاى اجتماعى و علمى و مذهبى آن از سر گرفته شد (رجوع کنید به آیندگان، سال 12، ش 3326، شنبه 18 فروردین 1358، ص 1). تشكیل انجمن شعر و ادب و برگزارى كلاسهاى آموزش قرآن، تفسیر نهجالبلاغه، ادبیات عرب، حافظشناسى و تفسیر مثنوى و جز آن، از جمله فعالیتهاى علمىِ پس از انقلابِ حسینیه ارشاد است. همچنین حسینیه ارشاد به مناسبت اعیاد یا سوكواریهاى مذهبى و نیز در سالروز درگذشت على شریعتى، طالقانى، سحابى و بازرگان، همهساله، مراسم ویژهاى برگزار میكند. در آخرین انتخابات مجمع عمومى مؤسسان، ناصر میناچیمقدّم به ریاست دائم هیئت مؤسس و امنا برگزیده شد (میناچیمقدّم، همان مصاحبه؛ روزنامه رسمى كشور، ش 18386، 28 فروردین 1387، ص 14). این مؤسسه بیش از دهها عنوان كتاب تاریخى، ادبى و دینى منتشر كرده است (افسانه عطائى، مدیر انتشارات حسینیه ارشاد، مصاحبه مورخ 14 آبان 1387). نشریه داخلى آن با عنوان ارشاد، كه اولین شماره آن در بهمن 1376 انتشار یافت، تا شماره 22 (زمستان 1385ش) منتشر شده است. حسینیه چندین مركز درمانى خیریه، مانند درمانگاه و بیمارستان و زایشگاه، در مناطق محروم تأسیس كرده است. كتابخانه عمومى حسینیه ارشاد در تیر 1359، بنابه وصیت دكتر على شریعتى، افتتاح شد. این كتابخانه داراى بخشهاى ویژه (مانند بخش كودكان، ناشنوایان، نابینایان و نشریات) بوده و تا 1387ش، بیش از 000، 130 جلد كتاب داشته است (شهمیرنورى، ص 8؛ عطائى، همان مصاحبه). بناى حسینیه ارشاد، شامل دو بخش حسینیه و شبستان (مسجد)، به عنوان یكى از نخستین بناهاى مذهبى مدرن در ایران كه داراى عناصر توأمان معمارى سنّتى و مدرن ایرانى است، در فهرست آثار ملى با شماره 10857 به ثبت رسیده است (ایران، ش 2727، چهارشنبه 29 بهمن 1382، ص20).
منابع : (1) علاوه بر اسناد مذكور در متن، موجود در آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامى؛ (2) على ابوالحسنى، شهید مطهرى افشاگر توطئه تأویل «ظاهر» دیانت، به «باطن» الحاد و مادیت، (قم) 1362ش؛ (3) استاد شهید (مرتضى مطهرى) به روایت اسناد، تدوین مركز اسناد انقلاب اسلامى، تهران 1378ش؛ (4) قاسم اسلامى، خرد داورى كند، (بیجا، بیتا.)؛ (5) اسناد انقلاب اسلامى، ج 1، 5، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامى، 1374ش؛ (6) علیاكبر اكبرى، بررسى چند مسأله اجتماعى، تهران 1356ش؛ (7) محمدعلى انصارى، دفاع از اباذر...، قم (1354ش)؛ (8) محمد بهشتى، دكتر شریعتى: جستجوگرى در مسیر شدن، تهران 1378ش؛ (9) پاسخى به نامه استاد، (بیجا، بیتا.)؛ (10) «پیشطرح تدوین تاریخ تحلیلى انقلاب اسلامى ایران»، یاد: فصلنامه بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى ایران، ش 31 و 32 (تابستان و پاییز 1372)؛ (11) محمدمهدى جعفرى، بار دیگر شریعتى: خاطرات ناگفتهى دكتر محمدمهدى جعفرى به همراه متن وصیتنامهى دكتر على شریعتى، به كوشش قاسم یاحسینى، تهران 1381ش؛ (12) رسول جعفریان، جریانها و جنبشهاى مذهبى ـ سیاسى ایران: از روى كار آمدن محمدرضاشاه تا پیروزى انقلاب اسلامى، سالهاى 1320ـ 1357، تهران 1381ش؛ (13) مهدى حائرییزدى، خاطرات دكتر مهدى حائرى یزدى، بهكوشش حبیب لاجوردى، تهران 1381ش؛ (14) روحاللّه حسینیان، چهارده سال رقابت ایدئولوژیك شیعه در ایران (1356ـ 1343)، تهران 1383ش؛ (15) حسینیه ارشاد، اساسنامه، موجود در آرشیو حسینیه ارشاد؛ (16) حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواك، تهران: وزارت اطلاعات، مركز بررسى اسناد تاریخى، 1383ش؛ (17) دكتر شریعتى در آیینهى خاطرات: خاطرات و نظریات یكصد شخصیت، گردآورى و نگارش شعبانعلى لامعى، تهران: رامند، 1379ش؛ (18) على دوانى، خاطرات من از استاد شهید مطهرى، تهران 1372ش؛ (19) حسین رزمجو، پوستین وارونه: نقدى بر بحث دكتر شریعتى و تز اسلام منهاى روحانیت در كتاب «نهضت امام خمینى» (ره)، تهران 1373ش؛ (20) حمید روحانى، نهضت امام خمینى، ج 3، تهران 1374ش؛ (21) كاظم سامى، «حسینیه بسته شد، اما شریعتى از حركت بازنایستاد »، كیهان، ش 11142، 24 آبان 1359؛ (22) سرگذشتهاى ویژه از زندگى استاد شهید مرتضى مطهرى قدس سرّه، به روایت جمعى از فضلاء و یاران، ج 1، (تهران): مؤسسه نشر و تحقیقات ذكر، 1366ش؛ (23) سیرى در زندگانى استاد مطهرى، تهران: صدرا، 1370ش؛ (24) پوران شریعترضوى، طرحى از یك زندگى، تهران، ج 1، 1376ش، ج 2، 1383ش؛ (25) على شریعتى، «از هجرت تا وفات»، در محمد (ص) خاتم پیامبران، ج 1، تهران: حسینیه ارشاد، (1347ش)؛ (26) همو، با مخاطبهاى آشنا، تهران 1377ش؛ (27) همو، نامهها، تهران 1384ش؛ (28) شریعتى به روایت اسناد ساواك، تهران : مركز اسناد انقلاب اسلامى، 1378ش؛ (29) شریعتى در نگاه مطبوعات، ج 1، گردآورندگان: حیدر شجاعى و قاسم میرآخورى، تهران: قلم، 1375ش؛ (30) محمدتقى شریعتى مزینانى ، «استاد شریعتى: مدافع شریعت در برابر الحاد و طاغوت»، مصاحبه با كیهان فرهنگى، در یادنامه استاد محمدتقى شریعتى مزینانى (ره)، بهكوشش جعفر پژوم، قم: نشر خرّم، 1370ش؛ (31) رضا شریفپور، مسجد و انقلاب اسلامى، تهران 1380ش؛ (32) آزاده شهمیرنورى، «كتابخانه حسینیه ارشاد در سراشیب حرمان»، كتاب هفته، ش 126 (خرداد 1380)؛ (33) رضا علیجانى، شریعتى و ساواك: مرورى تحلیلى بر سه جلد اسناد ساواك درباره دكتر شریعتى، تهران 1382ش؛ (34) عباسعلى عمید زنجانى، روایتى از انقلاب اسلامى ایران: خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلى عمید زنجانى، تدوین محمدعلى حاجیبیگى كندرى، تهران 1379ش؛ (35) هادى غفارى، خاطرات حجة الاسلام و المسلمین هادى غفارى، تهران 1374ش؛ (36) محمدتقى فلسفى، خاطرات و مبارزات حجة الاسلام فلسفى، تهران 1376ش؛ (37) میشل فوكو، ایرانیها چه رؤیایى در سر دارند؟، ترجمه حسین معصومى همدانى، تهران 1377ش؛ (38) جلال متینى، «دكتر على شریعتى در دانشگاه مشهد (فردوسى)»، مجله ایرانشناسى، سال 5، ش 4 (زمستان 1372)؛ (39) مرتضى مطهرى، یادداشتهاى استاد مطهرى، تهران 1378ـ1382ش؛ (40) میزگرد پاسخ به سؤالات و انتقادات، با شركت محمدتقى شریعتى و دیگران، تهران: حسینیه ارشاد، [? 1354ش[؛ (41) ناصر میناچیمقدّم، تاریخچه حسینیه ارشاد: مجموعه مصاحبهها، دفاعیات و خاطرات ناصر میناچى، تهران 1384ش؛ (42) همو، «متن سخنرانى آقاى ناصر میناچى به مناسبت بیستودومین سالگرد شهادت زندهیاد دكتر على شریعتى در تالار بزرگ حسینیه ارشاد»، ارشاد، ش10 (اردیبهشت 1379)؛ (43) محسن نجاتحسینى، بر فراز خلیجفارس: خاطرات محسن نجات حسینى عضو (سابق) سازمان مجاهدین خلق ایران (1345ـ 1355ه .ش)، تهران 1380ش؛ (44) غلامرضا نجاتى، تاریخ سیاسى بیستوپنج ساله ایران: از كودتا تا انقلاب، تهران 1371ش؛ (45) احسان نراقى، در خشتخام: گفتگو با احسان نراقى، (گفتگوكننده): ابراهیم نبوى، تهران 1379ش؛ (46) یادنامه استاد شهید مرتضى مطهرى، كتاب 1، زیرنظر عبدالكریم سروش، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1360ش؛ (47) یاران امام به روایت اسناد ساواك، كتاب :27 شهید حجةالاسلام فضلاللّه مهدیزاده محلاتى، تهران : وزارت اطلاعات، مركز بررسى اسناد تاریخى، 1382ش؛ (48) حسن یوسفیاشكورى، شریعتى، ایدئولوژى، استراتژى، تهران 1377ش؛
(49) Ervand Abrahamian, Iran between two revolutions, Princeton, N.J. 1983; (50) Ali Rahnema, An Islamic utopian: a political biography of Ali Shariati, London 2000.