حسینى ، عارف حسین، از روحانیان شیعى پاكستان و رهبر نهضت جعفریه*. عارف حسین، فرزند سید فضل حسین، در 4 آذر 1325/ 25 نوامبر 1946 در روستاى پیوار، از توابع شهرستان پاراچنار*، در پاكستان، در خانوادهاى مذهبى و روحانى از سادات پاكستان به دنیا آمد. زادگاه او در نوار مرزى پاكستان و افغانستان قرار گرفته است كه در آن سه قبیله غندیخیل، علیزئى و دویرزئى زندگى میكنند. حسینى از قبیله پشتون* دویرزئى بود. سلسلهنسب او به شاه شرف بوعلى قلندربن سید فخر ولى میرسد كه در كرمان مدفون است. چون نسب ایشان را به حسین الاصغر، فرزند امام زینالعابدین علیهالسلام، منتهى میدانند، خاندان وى به حسینى معروف است (رضاخان، ص 23). اجداد او ــ كه بسیارى از آنان روحانى و مبلّغ بودندــ براى نشر معارف اسلامى و اهلبیت علیهمالسلام در منطقه پیوار و نواحى آن فعالیت داشتند. حسینى دوران كودكى را در زادگاه خود سپرى كرد و قرآن كریم و تعالیم ابتدایى دینى را نزد پدرش، كه روحانى بود، فراگرفت. سپس به مدرسه رفت و بعد از اتمام دوره دبستان و راهنمایى، راهى دبیرستانى در پاراچنار گردید. در 1343ش دیپلم گرفت و پس از آن به مدرسه جعفریه پاراچنار رفت و فراگیرى دروس دینى را نزد حاجى غلام جعفر لقمانخیل آغاز كرد و در مدت كوتاهى ادبیات عرب را فراگرفت. زبان مادرى او پشتو* بود. علاوه برآن، وى به فارسى و عربى و اردو نیز تسلط داشت (نقوى، ص 155، 159).
حسینى در 1346ش براى ادامه تحصیل به نجف رفت و علاوه بر تكمیل دانش ادب عربى نزد مدرّس افغانى، استاد معروف ادبیات عرب در حوزه نجف و سپس قم، دروس سطح مقدماتى و عالى فقه و اصول را نزد استادان مختلف آموخت. وى توسط آیتاللّه مدنى با امام خمینى آشنا شد و در حلقه درس ایشان شركت كرد (رضاخان، ص 33؛ نقوى، ص 155). در 1352ش، او را به جرم شركت در فعالیتهاى انقلابى، دستگیر و زندانى و پس از مدتى از نجف اخراج كردند. وى به زادگاه خود بازگشت و ده ماه در پاراچنار به تبلیغ دین پرداخت. در همین زمان ازدواج كرد (رضاخان، ص 44). در 1353ش دوباره تصمیم گرفت براى ادامه تحصیل به نجف برود، اما دولت عراق به وى روادید نداد؛ از اینرو، در همان سال راهى قم گردید و نزد اساتید این حوزه، آقایان مكارم شیرازى، وحید خراسانى، تبریزى، حرمپناهى و سیدكاظم حائرى، اصول و فقه و تفسیر آموخت. همچنین از درس فلسفه مرتضى مطهرى بهره برد.
او هنگام تحصیل در قم در تظاهرات برضد حكومت پهلوى شركت میكرد و به همین سبب بازداشت شد. چون وى از امضاى تعهدنامه، مبنى بر شركت نكردن در تظاهرات و سخنرانیها و ارتباط با انقلابیون، خوددارى كرد، در اواخر دى 1357، مجبور به ترك ایران شد و به پاكستان بازگشت. او از 1357ش تا اواخر 1363ش در مدرسه جعفریه پاراچنار به تدریس پرداخت. حسینى از مدرسه جعفریه پاراچنار در شبهاى جمعه به دانشگاه پیشاور میرفت و اخلاق اسلامى تدریس میكرد (رضاخان، ص 56ـ 57). با ایجاد نهضت جعفریه در 1358ش، وى به آن پیوست. مفتى جعفر حسین، رهبر و بنیانگذار نهضت جعفریه، حسینى را به عضویت شوراى عالى سازمان در آورد. توانایى او در مدیریت كارهاى جمعى موجب شد تا پس از درگذشت مفتى جعفر حسین در شهریور 1362، شوراى عالى نهضت جعفریه در بَكَّر*/ بهَكَّر، به اتفاق آرا، او را به رهبرى شیعیان و ریاست نهضت برگزیند (براى بررسى دوران رهبرى عارف حسین حسینى در نهضت جعفریه رجوع کنید به جعفریه*، نهضت).
حسینى جهل و بیسوادى را علت اصلى عقبماندگى و انحطاط جامعه اسلامى میدانست و براى مبارزه با بیسوادى و خرافهپرستى، اقدام به تأسیس مراكز فرهنگى (مانند مدرسه و كتابخانه و مسجد) نمود، از جمله مدرسه دارالمعارف الاسلامیه، جامعه اهلالبیت و انوارالمدارس.
وى علاوه بر توجه به نیازهاى فرهنگى، عبادى و مذهبى مردم، به نیازهاى بهداشتى و اقتصادى آنان نیز توجه داشت؛ لذا در مناطق محروم چند بیمارستان و درمانگاه تأسیس كرد، از جمله شفاخانه علمدار در شهرستان پاراچنار و یك درمانگاه در كراچى.
حسینى در 14 مرداد 1367 در مدرسه دارالمعارف الاسلامیه پیشاور، از سوى افراد ناشناس، هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
امام خمینى در این حادثه، ضمن دادنِ پیام تسلیت هیئتى را براى شركت در تشییع جنازه حسینى اعزام كرد. ژنرال ضیاءالحق، رئیسجمهور وقت پاكستان، نیز با هیئتى عالى رتبه، در تشییع جنازه حاضر شد.
جنازه حسینى را به زادگاهش بردند و در كنار مزار یكى از سادات به خاك سپردند.
منابع : (1) زندگینامه علامه شهید عارف حسین الحسینى از ولادت تا شهادت، تهیهكننده: مؤسسه شهیدالحسینى، قم: نشر شاهد، 1369ش (مطالب مقاله عمدتآ برگرفته از این منبع است)؛ (2) تسلیم رضاخان، سفیر نور، لاهور 1998؛ (3) حسین عارف نقوى، تذكره علماى امامیه پاكستان، ترجمه محمدهاشم، مشهد 1370ش.