حسین مؤنس ، مورخ معاصر مصرى. او در 4 رمضان 1329/ 28 اوت 1911 در شهر سوئز زاده شد و از كودكى تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت. در 1309ش/ 1930، پس از دریافت دیپلم، در دانشگاه قاهره به تحصیل مشغول شد و در 1313ش/ 1934 در رشته تاریخ مدرك كارشناسى گرفت (شوقى ضیف، ص 218؛ محمد مؤنس عوض، ص 65). او نخست با سمت مترجمى زبان فرانسه در بانك قرضى مشغول شد و با گروهى از دوستانش براى ترجمه آثار اندیشمندان بزرگ جهان، هیئت دانشگاهیان براى ترویج علم (لَجنَة الجامعیین لنشر العلم) را تشكیل داد (شوقیضیف، همانجا).
حسین مؤنس در 1316ش/ 1937 از پایاننامهاش با عنوان «فتح العرب للمغرب» دفاع كرد و مدرك كارشناسى ارشد گرفت و به استخدام دانشگاه قاهره درآمد. در همان سال، با راتبه (بورس) دولتى راهى فرانسه شد و پس از دو سال، از دانشگاه پاریس دیپلم مطالعات تاریخى قرون وسطا و از مدرسه مطالعات عالى وابسته به دانشگاه پاریس، دیپلم مطالعات تاریخى گرفت (رجوع کنید به شوقیضیف، ص 219؛ نیز رجوع کنید به مكى، ص 167ـ 168).
حسین مؤنس پس از شروع جنگ جهانى دوم به سویس رفت و در 1322ش/1943 از دانشگاه زوریخ دكترى تاریخ گرفت و در مركز مطالعات خارجى همان دانشگاه به تدریس مشغول شد. پس از پایان جنگ در 1324ش/1945، حسین مؤنس به مصر بازگشت و در دانشگاه قاهره به تدریس پرداخت (شوقیضیف؛ محمد مؤنس عوض، همانجاها). تأسیس مركز مصرى مطالعات اسلامى مادرید (المعهدالمصرى للدراسات الاسلامیة فى مدرید) در 1329ش/1950 حاصل تلاشهاى او بود (رجوع کنید به مكى، ص 168). او در 1333ش/1954 به مقام استادى در تاریخ اسلام رسید و در همان سال رئیس مركز مصرى مطالعات اسلامى شد و به مادرید رفت. در مدت اقامت یكسالهاش در این مركز، براى غنى ساختن كتابخانه آن كوشید و دومین شماره مجلة المعهدالمصرى را منتشر كرد (شوقیضیف؛ مكى، همانجاها).
حسین مؤنس در 1334ش/ 1955 به مصر بازگشت ورئیس اداره كل فرهنگ و ارتباطات خارجى (ادارةالثقافة العامة و العلاقات الخارجیة) شد. او كه به تألیف و ترجمه كتابهاى مفید و چاپ ارزان قیمت آن براى اقشار كم درآمد معتقد بود، طرح «هزار كتاب» را به راه انداخت كه از جمله خدمات فرهنگى وى به شمار میآید (شوقیضیف، همانجا؛ مكى، ص 169).
حسین مؤنس در اواخر 1335ش/ اوایل 1957، به درخواست اداره اطلاعات و فرهنگ مصر (مصلحة الاستعلامات المصریة) و به منظور ایجاد مناسبات فرهنگى با كشورهاى اسپانیاییزبان امریكاى لاتین، به مكزیك و شیلى و اكوادور و پرو سفر كرد و ضمن تأسیس مراكز فرهنگى در این كشورها، به كمك رهبران اقلیتهاى عرب و مسلمان، آنها را با مركز مصرى مطالعات اسلامى مادرید مرتبط ساخت (مكى، ص 170). پس از آن، حسین مؤنس بار دیگر راهى مادرید شد و حدود دوازده سال مدیریت مركز مصرى مطالعات اسلامى را برعهده داشت. او در این سالها مجلة المعهد را به كمك دستیارش، محمودعلى مكى، چاپ كرد و انتشارات این مركز را به دو زبان عربى و اسپانیایى فعال نمود (رجوع کنید به همان، ص 170ـ171؛ نیز رجوع کنید به شوقى ضیف، همانجا).
حسین مؤنس در 1348ش/1969 بازنشسته شد و به مصر بازگشت و بلافاصله به دعوت دانشگاه كویت كه در حال تأسیس بود، به آنجا رفت و نخست به عنوان استاد در بخش تاریخ و سپس در مقام ریاست بخش تاریخ در دانشكده ادبیات هشت سال خدمت كرد. او در كویت تعدادى از كتابهایش را نیز به چاپ رساند. همچنین در مجلات علمى كویت مقاله مینوشت و ستون روزانهاى به نام «الكلمة الطیبة» در روزنامه القَبَس داشت كه مطالب سیاسى و اجتماعى و علمى و فكرى را در برمیگرفت (شوقیضیف، ص 219ـ220؛ مكى، ص 171؛ نیز رجوع کنید به علاونه، ذیل مادّه).
حسین مؤنس در 1351ش/ اواخر 1972 براى تألیف اطلس تاریخ الاسلام به لندن و پاریس و هامبورگ سفر كرد (حسین مؤنس، ص 6). او در 1356ش/ 1977 به مصر بازگشت و بار دیگر در بخش تاریخ دانشكده ادبیات دانشگاه قاهره به كار مشغول شد. همچنین از 1356 تا 1360ش/ 1977ـ1981، سردبیر مجله الهلال شد، آنگاه به هفتهنامه اكتبر رفت (شوقیضیف، ص 220؛ مكى، ص 171ـ172). وى در 1364ش/ 1985 به عضویت فرهنگستان زبان عربى در قاهره (مجمعاللغة العربیة بالقاهرة) درآمد و تا 1373ش/1994 عضو آن بود (مكى، ص 172؛ محمد مؤنس عوض، ص 66).
حسین مؤنس در 27 اسفند 1376/ 17 مارس 1996 درگذشت (محمد مؤنس عوض، همانجا).
او در برخى مجامع علمى جهانى عضویت داشت، از جمله در الجمعیة المصریةالتاریخیة، و المجلس الاعلى للفنون و الاداب. چندین نشان و مدال و تقدیرنامه و جایزه نیز از مصر و دیگر كشورها دریافت كرد (همان، ص 79).
حسین مؤنس با انگیزههاى علمى و دینى و با رویكردى نقادانه و به دور از روشهاى سنتّى و كلیشهاى، مقالات و كتابهاى بسیارى با محتواى عمیق و متنوع نوشت (رجوع کنید به مكى، ص 167؛ محمد مؤنس عوض، ص 74). بعضى از مقالاتش در مجلات معتبر و تخصصى (چون مجله الجمعیة التاریخیة، مجله كلیةالاداب، ماهنامه عالمالفكر، و مجله المعهدالمصرى للدراسات الاسلامیه بمدرید) به چاپ رسید. بیشتر آثار او در زمینه تاریخ مغرب و اندلس، و تاریخ اسلام و تمدن آن است (رجوع کنید به محمد مؤنس عوض، ص 66ـ73). حسین مؤنس طرحى نیز درباره سیره پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در دست داشت كه با مرگش ناتمام ماند (رجوع کنید به شوقیضیف، ص 220ـ221). او كتابهایى را از انگلیسى و اسپانیایى و فرانسوى به عربى ترجمه كرد، از جمله تاریخ الادب الاندلسى و تراثالاسلام (رجوع کنید به مكى، ص 173؛ محمد مؤنس عوض، ص 71ـ72).
حسین مؤنس علاوه بر تاریخ به ادبیات و داستاننویسى علاقهمند بود و آثارى در این زمینه از او باقیمانده است. داستان طنزآمیز و نقادانه «اداره عموم الزیر» كه در مورد نظام بوروكراسى در مصر بود، چنان شهرتى یافت كه به ضربالمثل میان مصریان بدل شد (شوقیضیف، ص 222؛ مكى، ص 173).
تعدادى از آثار تاریخى حسین مؤنس به فارسى ترجمه شده است. اطلس تاریخ اسلام وى با وجود اشتباهات فراوان كه ناشى از تعصب و قومگرایى وى میباشد (حسین مؤنس، پیشگفتار آذرنوش، ص پنج)، از جمله این آثار است.
منابع : (1) حسین مؤنس، اطلس تاریخالاسلام، قاهره 1407/1987؛ (2) همان : اطلس تاریخ اسلام، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران 1375ش؛ (3) شوقى ضیف، «فى استقبال العضو الجدید الدكتور حسین مؤنس»، مجلة مجمعاللغة العربیة، ش 57 (صفر 1406)؛ (4) احمد علاونه، ذیل الاعلام، جده 1418/1998؛ (5) محمد مؤنس عوض، رُوّاد تاریخ العصور الوسطى فى مصر، قاهره 2007؛ (6) محمودعلى مكى، «صرح شامخ هوى: رحیل الدكتور حسین مؤنس»، الهلال، سال 104 (مایو 1996).