responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6197

 

الحسیب ، از نامهاى نیكوى خدا. حسیب از حَسَب گرفته شده كه به معناى شرف، كرم و چیزى است كه مایه فخر و مباهات انسان است. در این صورت، حسیب در وصف انسان، به معناى فرد بسیار بخشنده، شریف و كریم، داراى اهل و فرزندان فراوان یا دارنده فضائل اخلاقى بسیار است (خلیل‌بن احمد، ذیل «حسب»؛ زجاجى، ص 129؛ ازهرى؛ ابن‌منظور، ذیل «حسب»؛ نیز رجوع کنید به حسب و نسب*). همچنین لغویان حسیب را برگرفته از أحسَبَ (كافى بودن) یا حَسَبَ (شمردن) دانسته‌اند كه در معناى اول، فَعیل در معناى مُفعِل به معناى كافى و در معناى دوم، فَعیل در معناى مُفاعِل یعنى مُحاسِب است (رجوع کنید به همانجاها؛ نیز رجوع کنید به زجاج، ص 49؛ قشیرى، 1968، ص 61).

واژه حسیب چهار بار در قرآن به كار رفته است: سه بار به عنوان نام خدا (رجوع کنید به نساء: 6، 86؛ احزاب: 39) و یك‌بار درباره انسان در روز قیامت (اسراء: 14). در احادیث نیز الحسیب در شمار 99 نام نیكوى خدا (أسماءالحسنى*) آمده است (رجوع کنید به ترمذى، ج 5، ص 192؛ ابن‌بابویه، ص 194؛ ابونعیم اصفهانى، ص 101).

درباره معناى حسیب، به عنوان نام یا صفت خدا، چند قول هست. یكى از رایج‌ترین معانى آن در میان مفسران و مؤلفانِ كتابهاى شرح اسماءاللّه، كافى و بسنده بودن است (براى نمونه رجوع کنید به زجاج؛ قشیرى، 1968، همانجاها؛ جوینى، ص 143؛ ژیماره، ص 261ـ262)؛ به این معنا كه خداوند براى مشاهده اعمال بندگان و حسابرسى و جزادهى به آنها كافى است (زمخشرى، ذیل نساء: 6). مؤید این معنا، كاربرد قرآنى این واژه همراه با فعل «كَفى» (رجوع کنید به نساء: 6؛ احزاب: 39؛ اسراء: 14) و نیز تعابیرى چون حَسبُنا اللّهُ (رجوع کنید به آل‌عمران: 173)، فَإنَّ حَسبَك‌اللّهُ (انفال: 62) و فَهُوَ حَسبُهُ (طلاق: 3) است (براى بحث مبسوط درباره این معناى حسیب و شواهد لغوى، شعرى و قرآنى آن رجوع کنید به زجاجى، ص 129ـ131). به گفته قشیرى (همانجا؛ نیز رجوع کنید به غزالى، ص 123) خدا در همه احوال و امور، بندگانش را كفایت می‌كند. از نظر غزالى (همانجا) كفایت واقعى براى هر شىء، كفایت در وجود بخشى و دوام وجود و كمال وجودْ شىء است و از این‌رو تنها خدا می‌تواند كافى و حسیب نامیده شود (نیز رجوع کنید به سبزوارى، ص 529ـ530؛ براى بحث مبسوط در این‌باره رجوع کنید به غزالى، ص 124ـ125). نتیجه توجه بنده به این معنا، رضایت به خواست الهى و توكل بر او و نهراسیدن از اِعراض مردم و دل‌نبستن به قبول آنان است (قشیرى، همانجا؛ غزالى، ص 125).

برخى مفسران حسیب را، با توجه به معناى شمردن، دالّ بر حسابگرى كامل و مطلق خدا در تشریع احكام (رجوع کنید به سیدقطب؛ طباطبائى، ذیل نساء: 6) یا در جزا دادن كامل و تام به اعمال بندگان و داورى میان آنها دانسته‌اند (زمخشرى؛ طبرسى؛ فخررازى، ذیل نساء: 6) و برخى، در توسعى معنایى و احتمالاً براساس برخى احادیث تفسیرى درباره معناى حسیب (رجوع کنید به طبرى؛ سیوطى، ذیل نساء: 6، 86)، آن را مرتبط با علم مطلق خدا و مترادف یا هم‌خانواده معنایى با صفات حفیظ، شهید، شاهد و رقیب دانسته‌اند (رجوع کنید به طبرى؛ طبرسى؛ سیدقطب، ذیل نساء: 6، 86). در این صورت، نام حسیب با اشتقاقهاى قرآنى دیگر از همین مادّه ــ نظیر حساب (رجوع کنید به بقره: 202؛ رعد: 40، و جاهاى دیگر)، حاسبین (انعام: 62؛ انبیاء: 47) و حاسَبْنا (طلاق: 8)ــ كه بر حسابرسى خدا نسبت به اعمال انسان دلالت دارند، پیوند می‌خورد. به نوشته قشیرى (همانجا)، نتیجه توجه بنده به این نام خدا، مراقبت از اعمال خود و حسابرسى از آنها پیش از فرارسیدن روز حساب است، چنان كه در برخى احادیث بر این معنا تأكید شده است (رجوع کنید به حرّعاملى، ج 16، ص 95ـ100).

همچنین حسیب را به معناى مُحصى دانسته‌اند، هر چند درباره مفهوم آن اختلاف هست. برخى آن را به معناى عالِم مطلقى می‌دانند كه هیچ چیز از او پنهان نیست (رجوع کنید به ابن‌بابویه، ص 202؛ قشیرى، 1968، همانجا؛ همو، 1983، ص 68؛ ژیماره، همانجا). برخى عرفا حسیب را، همراه با شهید و رقیب، از لوازم اسم علیم خدا می‌دانند (رجوع کنید به ابن‌عربى، ج 1، ص 174؛ صدرالدین قونیوى، ص 242؛ فنارى، ص 285). برخى نیز مُحصى را عالِم به اجزا و مقادیر اشیا تعبیر كرده‌اند (رجوع کنید به حلیمى، ج 1، ص 200؛ ابن‌فورك، ص 50؛ ژیماره، همانجا). اما به نظر حلیمى (همانجا؛ نیز رجوع کنید به بیهقى، 1423، ج1، ص91)، نام حسیب به نحو متناقض‌نمایى حاكى از آن است كه علم خدا به اشیا، برخلاف علم انسانها، مستلزم شمارش اشیا و اجزاى آنها نیست.

قرطبى (ص 503)، با توجه به اشتقاق حسیب از حَسَب، آن را تجلى مجد و شرف ذاتى خداوند دانسته است (نیز رجوع کنید به جبلى، ص 133)، چنان كه نام حسیب، حاكى از فخر و شرف بندگان در عبادت و طاعت خدا نیز هست (سلیمان سامى محمود، ص 256). ابن‌عربى (ج 4، ص 249ـ250) نام حسیب را از یك سو منشأ كثرت اسماء الهى و از سوى دیگر موجِّه شرافت و حسن تمامى اسامى نیكوى خداوند می‌شمارد.

مفسران در تفسیر آیه 14 سوره اسراء نیز ــ كه در آن واژه حسیب در وصف انسان در روز قیامت به هنگام خواندن كتاب اعمالش به كار رفته است ــ حسیب را به معناى داور (رجوع کنید به طوسى، ذیل آیه)، محاسبه‌گر (طبرى؛ طبرسى؛ فخررازى، ذیل‌آیه) و كافى براى شهادت دادن بر اعمال خود (طبرى؛ زمخشرى، ذیل آیه) دانسته‌اند.

حسیب را در شمار نامهاى نافىِ تشبیه خدا آورده‌اند (رجوع کنید به حلیمى؛ بیهقى، همانجاها). با توجه به معانى پیش گفته، حسیب را از یك سو اسم ذات خدا و از سوى دیگر، اسم فعل او دانسته‌اند. به عقیده جوینى (ص 143؛ نیز رجوع کنید به ابن‌میمون، ص 328)، اگر حسیب به معناى كافى باشد، اسم فعل خداست و اگر به معناى مُحاسِب باشد، اسم ذات اوست. اما قرطبى (ص 503ـ504) حسیب به معناى مُحصى را، كه ناظر به علم خداست، اسم ذات و به معناى مُحاسِب را، كه ناظر به پاداش و عقاب اخروى انسانهاست، اسم فعل او دانسته است (قس بیهقى، 1421، ج 1، ص 123، كه حسیب را فقط در زمره صفاتِ فعل خدا آورده است).


منابع :
(1) علاوه بر قرآن؛
(2) ابن‌بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینى طهرانى، قم [?1357ش[؛
(3) ابن‌عربى، الفتوحات المكیة، بیروت: دارصادر، (بی‌تا.)؛
(4) ابن‌فورك، مجرد مقالات الشیخ ابی‌الحسن الاشعرى، چاپ دانیل ژیماره، بیروت 1987؛
(5) ابن‌منظور؛
(6) ابن‌میمون، شرح‌الارشاد، چاپ احمد حجازى احمد سقا، قاهره 1407/1987؛
(7) ابونعیم اصفهانى، جزء فیه طرق حدیث «ان‌للّه تسعة و تسعین اسمآ»، چاپ مشهوربن حسن‌بن سلمان، مدینه 1413؛
(8) محمدبن احمد ازهرى، تهذیب اللغة، ج 4، چاپ عبدالكریم عزباوى، قاهره (بی‌تا.)؛
(9) احمدبن حسین بیهقى، شعب‌الایمان، چاپ محمدسعید بسیونى زغلول، بیروت 1421/2000؛
(10) همو، كتاب الاسماء و الصفات، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت 1423/2002؛
(11) محمدبن عیسى ترمذى، سنن‌الترمذى، ج 5، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت 1403؛
(12) عبدالملك‌بن عبداللّه جوینى، كتاب الارشاد الى قواطع الادلة فى اصول الاعتقاد، چاپ اسعد تمیم، بیروت 1416/ 1996؛
(13) عبدالكریم‌بن ابراهیم جیلى، الكمالات الالهیة فى الصفات المحمدیة، چاپ سعید عبدالفتاح، قاهره 1417/1997؛
(14) حرّعاملى؛
(15) حسین‌بن حسن حلیمى، كتاب المنهاج فى شعب الایمان، چاپ حلمى محمد فوده، (بیروت) 1399/1979؛
(16) خلیل‌بن احمد، ترتیب كتاب‌العین، تحقیق مهدى مخزومى و ابراهیم سامرائى، تصحیح اسعد طیب، قم 1425؛
(17) ابراهیم‌بن سرى زجاج، تفسیر اسماءاللّه الحسنى، چاپ احمد یوسف دقاق، (قاهره) 1395/1975؛
(18) عبدالرحمان‌بن اسحاق زجاجى، اشتقاق اسماءاللّه، چاپ عبدالحسین مبارك، بیروت 1406/1986؛
(19) زمخشرى؛
(20) هادی‌بن مهدى سبزوارى، شرح الاسماء، او، شرح دعاء الجوشن‌الكبیر، چاپ نجفقلى حبیبى، تهران 1375ش؛
(21) سلیمان سامى محمود، النور الاسمى فى شرح اسماءاللّه الحسنى، قاهره : دارالصابونى، (بی‌تا.)؛
(22) سیدقطب، فی‌ظلال‌القرآن، بیروت 1386/1967؛
(23) سیوطى؛
(24) محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوى، ترجمه و متن كتاب الفكوك، یا، كلید اسرار فصوص الحكم، مقدمه و تصحیح و ترجمه محمد خواجوى، تهران 1371ش؛
(25) طباطبائى؛
(26) طبرسى؛
(27) طبرى، جامع؛
(28) طوسى؛
(29) محمدبن محمد غزالى، المقصد الاسنى فى شرح معانى اسماءاللّه الحسنى، چاپ فضله شحاده، بیروت 1971؛
(30) محمدبن عمر فخررازى، التفسیرالكبیر، او، مفاتیح‌الغیب، چاپ عماد زكی‌بارودى، قاهره 2003؛
(31) محمدبن حمزه فنارى، مصباح‌الانس، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوى، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوى، تهران 1374ش؛
(32) محمدبن احمد قرطبى، الاسنى فى شرح اسماءاللّه الحسنى و صفاته العُلى، چاپ شحات احمد طحان، منصوره 1427/2006؛
(33) عبدالكریم‌بن هوازن قشیرى، التحبیر فی‌التذكیر، چاپ ابراهیم بسیونى، قاهره 1968؛
(34) همو، الفصول فى الاصول، چاپ ریچارد فرانك، در MIDEO، ش 16 (1983)؛


(35) Daniel Gimaret, Les noms divins en Islam, Paris 1988.

/ سیده زهرا مبلّغ /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست