رياله ، عنوان افسر ارشد نيروى دريايى عثمانى، ناخداى كشتى سلطنتى. اين كلمه از واژۀ ايتاليايى رئاله ، به معناى كشتى سلطنتى، گرفته شده است. در دورۀ عثمانى به كشتياى كه به هنگام نبرد، افراد خاندان سلطنتى در آن استقرار داشتند نيز «رئاله همايون» گفته ميشد ( رجوع کنید به اوزون چارشيلى ، ص 434؛ پاكالين ، ج 3، ص 50). اولياء چلبى (رجوع کنید به ج 8، ص 446) اين كلمه را ارياله ضبط كرده است.
درجۀ رياله و برخى درجههاى مشابه آن، ابتدا براى اشاره به افسران نيروى دريايى اروپاييان به كار ميرفت (براى نمونه رجوع کنید به همان، ج 8، ص 446)، سپس در آغاز به صورت غيررسمى در دورۀ سلطان محمد چهارم (حك : 1058ـ1099) در ميان دريانوردان عثمانى معمول شد و در زمان سلطان عبدالحميد اول (حك : 1187ـ1203)، در نيروى دريايى عثمانى رسميت يافت.
دربارۀ سلسله مراتب فرماندهان عالى نيروى دريايى عثمانى اطلاعات مفصّلى در دست است. قپودان پاشا، سالار دريا و رئيس نيروى دريايى بود كه در برخى دورهها رتبهاى همپاى وزير داشت ( رجوع کنید به اوزجان ، ج 1، ص 421؛ يدى ايلدز ، ج 1، ص 506) و فرماندهان ديگر تحت امر وى بودند.
تا پيش از دوره سليم سوم (حك : 1203ـ 1222)، اميرالبحرهايى كه لقببيگ داشتند و كشتيهاى آنها نيز همنام القابشان بود عبارت بودند از: باشتارده ، قپودانه، پاطرونا ، ليمان رئيسى (رئيس بندر استانبول، تنها وى لقب بيگ نداشت) و رياله. اين القاب با توجه به نوع كشتى و افرادى كه در آن استقرار داشتند، به فرماندهان داده ميشد. در كشتى رياله، خاندان شاهى جاى ميگرفتند و هر چند كه فرمانده آن از نظر سلسله مراتب فرماندهى در رتبه پنجم قرار داشت، به هنگام نبرد، كشتى رياله پيشاپيش كشتيهاى ديگر حركت ميكرد.
در زمان سلطان سليم سوم، هنگامى كه سلسله مراتب فرماندهان نيروى دريايى مجددآ سامان يافت و تا حدى نو شد، سه درجۀ اميرالبحرى به وجود آمد كه باز هم زير فرمان قپودانپاشا قرار داشتند و عزل و نصب آنها به دست او صورت ميگرفت. صاحبان اين سه درجه و نيز خود قپودانپاشا حق داشتند عصا يا چوبدستى، كه دگنك خوانده ميشد، در دست گيرند. اين عصا، كه به تقليد از ونيزيان مورد استفاده قرار ميگرفت، با صدف تزيين ميشد و رنگهاى گوناگون داشت و به دارندۀ آن صاحب گنك ميگفتند. سه منصب جديد عبارت بود از: 1) قپودانهبيگ، كه با منصب بسيار جديد رئيس شوراى بحريه معادل بود. مقررى وى ماهيانه 4500 غُروش بود، عصايى سبز رنگ در دست ميگرفت و اجازه داشت پرچمى سه گوش، پايين پرچم قپودانپاشا، بر دكل اصلى كشتى خود نصب كند. 2) پطرونهبيگ، كه 3500 غروش حقوق دريافت ميكرد، چوبدستى آبى داشت و پرچمى بر دكل سينه/ پيشدكل كشتى نصب ميكرد. 3) ريالهبيگ، 3000 غروش مقررى داشت، عصايش آبى بود و پرچمى بر عقب كشتى نصب ميكرد( رجوع کنید به اوزون چارشيلى، ص 433ـ435؛ يدى ايلدز، همانجا). به نظر ميرسد در هر زمان، تنها يك افسر در نيروى دريايى وجود داشت كه داراى درجههاى مذكور بود. مشخص نيست كه چگونه لقب رياله در ميان تركان، تا حد كاربرد براى كشتىِ دونپايهترين اميرالبحرها تنزل يافت. مارسيليى (رجوع کنید به ج 1، ص 146) از شخصى با عنوان رياله نام برده كه درجهاى بالاتر از گارديانباشى (مافوق ناخداى كشتى) داشته است.
تاريخ دقيق كاربرد واژههاى جديد بهجاى درجههاى سابق در نيروى دريايى دانسته نيست، اما در پايان دورۀ عثمانى، درجهها به طور چشمگيرى به هم ريخت و رياله جاى خود را به ميرآفاى ، ميرميران، لوا فريق و حتى بِرِنجيفريق (فريق اول) داد. در مصر دوره خَديوان، مدتى يك ريالهپاشا فرمانده نيروى دريايى بود.
(2) Luigi Ferdinando Marsigli, Stato Militare dell' Imperio ottomanno, (L'Etat Militaire de L'Empire Ottoman). Graz, 1972; (3) AbdÏlkadir Úzcan, "Ottoman Military Establishment", in "History of the ottoman State, Society and civilizaton, Ed. E. Ihsanog«lu. Istanbul, 2001; (4) Mehmet zaki pakalin, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sozlugu, Istanbul, 1971; (5) Ismail Hakki Uzunµaríili, Osmanli Devletirnin Merkez ve Bahriye Teíkila¦ti, Ankara, 1988 Bahaeddin Yediyildiz, "Ottoman Society" in "History of the Ottoman state, society and civilization, Ed. E. Ihsanoglu, Istanbul, 2001.