responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5946

 

خُزَيْمَة بن ثابِت ، بن فاكِه ‌بن ثَعْلَبَة بن ساعده انصارى، از اصحاب برجستۀ پيامبر اسلام صلي‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم و از ياران مشهور حضرت على عليه‌السلام. او از اهالى مدينه، قبيلۀ اوس و طايفۀ بني‌خَطْمَه بود. مادرش، كَبْشَة دختر اَوْس، از بني‌ساعده بود (ابن‌كلبى، ص 642ـ643؛ ابن‌اثير، 1390، ج 2، ص 133؛ نووى، ج 1، ص 175). كنيۀ خزيمه را ابوعمارة نوشته‌اند (ابن‌عبدالبرّ، ج 2، ص 448؛ ابن‌اثير، همانجا؛ ابن‌حجر عسقلانى، 1412، ج 2، ص 278). او از نخستين مردم مدينه بود كه به اسلام گرويد و در سلك اصحاب خاص رسول اكرم درآمد (ابن‌حجر عسقلانى، همانجا). وى بتهاى بني‌خَطْمَه را به دست خود شكست (ابن‌اثير، همانجا).

خزيمة بن ثابت به لقب ذوالشهادتين معروف است (ابن‌كلبى، ص 643)، زيرا در جريان گواهى خواستن بر صحت يك دادوستد، شهادت داد و رسول خدا شهادت او را به منزلۀ شهادت دو شاهد عادل پذيرفت كه ظاهرآ ناشى از ايمان استوار خزيمه به رسول خدا و اسلام بوده است (رجوع کنید به ابن‌اثير، 1390، ج 2، ص 133؛ ابن‌حجر عسقلانى، همان، ص 278ـ279). اين امر موجب موقعيتى بس ارزشمند براى خزيمه شد و مردم مدينه اعم از اوس و خزرج بدين امر افتخار مي‌كردند. مردم اوس مي‌گفتند، كسى كه پيامبر خدا شهادت او را به‌مثابه شهادت دو نفر قرار داد، از ميان ماست (ذهبى، ج 2، ص 478؛ ابن‌حجر عسقلانى، همان، ص 279). گواهى خزيمه دربارۀ اسبى از پيامبر، به‌نام مُرْتَجِز، بود (ابن‌قتيبه، ص 149؛ ابن‌اثير، 1385، ج 2، ص 314) كه پيامبر آن را از يك اعرابى خريد، اما آن اعرابى معامله را انكار كرد و خزيمه به نفع رسول خدا شهادت داد. پيامبر از او پرسيد، چگونه شهادت مي‌دهى، در حالى كه تو همراه ما نبودى؟ خزيمه پاسخ داد، من مي‌دانم كه تو جز حق نمي‌گويى. پس از آن، پيامبر فرمود هر كه خزيمه به نفع يا برضد وى براى او شهادت دهد، او را بس است (ابن‌سعد، ج 4، ص 378ـ379؛ كلينى، ج 7، ص 401؛ مقدسى، ج 5، ص 24ـ25؛ ابن‌اثير، 1390، ج 2، ص 133).

خزيمةبن ثابت از مسلمانانى بود كه در غزوۀ بدر و جنگها و غزوات پس از آن شركت كرد (رجوع کنید به ابن‌عبدالبرّ، ج 2، ص 448؛ ابن‌اثير، 1390، ج 2، ص 133). به روايتى، وى نخستين‌بار در غزوه احد حضور يافت (ذهبى، ج 2، ص 485؛ ابن‌حجر عسقلانى، همانجا)، هر چند نويسندگان مَغازى نام وى را در شمار ياران پيامبر در غزوۀ احد ياد نكرده‌اند و گفته شده است كه وى پس از غزوۀ احد در غزوات حضور يافت (ابن‌اثير، 1390، ج 2، ص 133؛ ابن‌حجر عسقلانى، 1415، ج 2، ص 557). در هنگام فتح مكه، خزيمةبن ثابت پرچم طايفۀ بني‌خطمه را حمل مي‌كرد (ابن عبدالبرّ، ج 2، ص 448).

خزيمةبن ثابت در جنگ موته (سال 8) حضور يافت (ابن‌عساكر، ج 16، ص 359؛ ذهبى، ج 2، ص 485). وى از جمله كسانى است كه روايت كرده‌اند، على عليه‌السلام در گرويدن به اسلام و پيامبر، بر تمامى اصحاب سبقت دارد. خزيمةبن ثابت، همچون برخى ديگر از اصحاب، پس از رحلت پيامبر به همراه اكثر بني‌هاشم در امر خلافت به على عليه‌السلام رجوع كرد و خلافت ابوبكر را نپذيرفت و در اين‌باره با ابوبكر محاجه كرد. خزيمه شهادت داد كه پيامبر در روز غديرخم فرمود، «من كنت مولاه فهذا على مولاه» و به ولايت و برادرى و جانشينى على عليه‌السلام گواهى داد (رجوع کنید به يعقوبى، ج 2، ص 179؛ ابن‌بابويه، ص 53؛ طوسى، 1348، ص 38، 45).

پس از قتل عثمان (سال 35) كه مردم مدينه با على عليه‌السلام بيعت كردند، خزيمةبن ثابت نيز با آن حضرت بيعت نمود (ابن‌سعد، ج 3، ص 31). در جنگ جمل (سال 36)، خزيمةبن ثابت از بزرگان انصار بود كه براى يارى على عليه‌السلام اعلام آمادگى كرد و براى جنگ با پيمان‌شكنان، همراه امام از مدينه عازم بصره شد (رجوع کنید به مسعودى، ج 3، ص 103ـ104؛ ابن‌اثير، 1385، ج 3، ص 221؛ نيز رجوع کنید به مفيد، ص 54ـ55، 61، 105). وى در حالى كه عمامه‌اى زرد و جامه‌اى سپيد پوشيده و شمشيرى بر كمر بسته و كمانى برگردن نهاده بود، سوار بر اسبى وارد بصره شد و در پى او هزار سوار بودند (مسعودى، ج 3، ص 104ـ105). خزيمه چنان نزد على عليه‌السلام عزيز و گرامى بود كه در جنگ جمل وقتى امام بر پسرش محمد حنفيه خشم گرفت، به خواهش خزيمةبن ثابت پرچم طلايه سپاه را از نو به او بازگرداند (رجوع کنید به مسعودى، ج 3، ص 112ـ113). بعدآ خزيمةبن ثابت همراه علي‌عليه‌السلام به كوفه رفت و پيوسته با او بود (ابن‌سعد، ج 6، ص 51). خزيمه در جنگ صفّين از بزرگان سپاه امام بود. وى كه در آن هنگام پيرى ريش‌سپيد بود، با ايمان به حقانيت امام‌على، سرسختانه با سپاهيان معاويه جنگيد و از فريب‌كارى معاويه سستى به خود راه نداد (رجوع کنید به ذهبى، ج 2، ص 485؛ امين، ج 6، ص 319). در جنگ صفّين، پس از آنكه عماربن ياسر به شهادت رسيد، خزيمةبن ثابت به چادر خويش رفت، غسل كرد و سپس به ميدان جنگ آمد و چندان نبرد كرد تا به شهادت رسيد (ابن‌سعد، ج 3، ص 32، 263؛ طوسى، 1348، ص 52ـ53؛ ابن‌عساكر، ج 16، ص370).

خزيمةبن ثابت از پيامبر روايت كرده است كه، عماربن ياسر به دست گروهى ستمكار كشته خواهد شد (ابن‌سعد، ج 3، ص 259؛ ابن‌عبدالبرّ، ج 2، ص 448؛ ابن‌حجر عسقلانى، همان، ص 279). شهادت خزيمةبن ثابت در سال 37 (ابن‌عبدالبرّ، ج 2، ص 448)، در مرحله‌اى از جنگ صفّين روى داد كه آتش پيكار بسيار شديد شد و به «يَوم وَقعة الخميس» معروف گشته است (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 362ـ363). امام على عليه‌السلام خزيمة بن ثابت را جزو شهداى صفّين و از برادران خويش ياد كرده كه تا آخر بر راه حق پايدار ماندند (رجوع کنید به نهج‌البلاغة، خطبۀ 182، ص 192). بنابراين با توجه به روايات پيشين، اينكه خزيمةبن ثابت در جنگ جمل و در جنگ صفّين تا قبل از شهادت عمار ياسر جنگ نمي‌كرده است (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 3، ص 259؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجا؛ ابن‌اثير، 1385، ابن‌حجر عسقلانى، همانجا؛ ج 3، ص 325)، صحت ندارد (تسترى، ج 4، ص 173؛ قس امين، ج 6، ص 318).

برخى راويان گفته‌اند كه خزيمةبن ثابت در زمان عثمان درگذشت و آن كسى كه در صفّين حضور داشت، فرد ديگرى همنام او بود (رجوع کنید به طبرى، ج 4، ص 447؛ ابن‌عساكر، ج 16، ص 371ـ372)، اما شهادت خزيمةبن ثابت در صفّين طبق روايات عام و خاص، متواتر است و انكار شهادت خزيمه در صفّين، در واقع تلاشى از سوى معاندان براى بيان اين مطلب است كه مجاهدان بدر على عليه‌السلام را در صفّين يارى نكرده‌اند (تسترى، ج 4، ص 172). به علاوه، غالب مورخان همچون خطيب بغدادى و ابن‌ابي‌الحديد، گفته‌اند ذوالشهادتين همان خزيمةبن ثابت است و با استناد به كتب انساب، در ميان انصار هيچ مرد ديگرى به نام خزيمةبن ثابت نبوده است، اين نظر كه خزيمه فردى غير از ذوالشهادتين است، در حقيقت ناشى از تعصبهاى برخاسته از تبليغات امويان است (ابن ابي‌الحديد، ج 10، ص 109؛ ابن‌حجر عسقلانى، 1412، ج 2، ص280؛ امين، ج 6، ص 317ـ318).

خزيمةبن ثابت در زمره راويان حديث و از ثقات است و مستقيمآ از رسول خدا صلي‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم نقل حديث كرده است (براى مثال رجوع کنید به ابن‌عساكر، ج 16، ص 358، 366؛ ابن‌اثير، 1390، ج 2، ص 133). كسانى نيز از خزيمةبن ثابت روايت كرده‌اند كه بعضى از آنها عبارت‌اند از فرزندش عُمارة، جابربن عبداللّه انصارى، عمارةبن عثمان‌بن حنيف، عمروبن ميمون، ابراهيم‌بن سعدبن ابي‌وقاص، ابوعبداللّه جَدَلى، عبداللّه‌بن يزيد خطمى و عطاءبن يَسار (ابن‌حجر عسقلانى، 1415، ج 2، ص 556). از خزيمةبن ثابت 38 حديث از رسول خدا روايت شده كه در مجامع حديثى آمده است (نووى، ج 1، ص 176).

خزيمةبن ثابت ذوق شاعرى نيز داشت و اشعار بسيارى به او منسوب است. بعضى او را در زمرۀ شعراى شيعه برشمرده‌اند. خزيمه كه در وقايعى چون سقيفۀ بني‌ساعده، جمل و صفّين حاضر بوده، در تفضيل و ستايش اميرالمؤمنين على عليه‌السلام و حمايت از آن حضرت اشعار فراوانى سروده است (Äرجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 398؛ ابن‌شهرآشوب، ج 2، ص 211، 320، 345، 362، 375ـ376؛ ابن‌ابي‌الحديد، ج 1، ص 145ـ146، ج 13، ص 231). دختر خزيمه نيز در رثاى پدر مرثيه‌اى سروده است (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 365ـ366). محل قبر خزيمةبن ثابت در صفّين ناشناخته است (هروى، ص 62).


منابع :
(1) ابن ابي‌الحديد، شرح نهج‌البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 87ـ1385/ 67ـ 1965 ؛
(2) ابن‌اثير، اُسْد الغابة فى معرفة الصحابة، چاپ محمدابراهيم بنا و محمداحمد عاشور و محمود عبدالوهاب فايد، قاهره 1390ـ1393/1970ـ1973؛
(3) همو، الكامل في‌التاريخ؛
(4) ابن‌بابويه، امالي‌الصدوق، چاپ حسين اعلمى، بيروت 1400/1980؛
(5) ابن‌حجر عسقلانى، الاصابة فى تمييز الصحابة، چاپ على محمد بجاوى، بيروت 1412/1992؛
(6) همو، تهذيب التهذيب، چاپ صدقى جميل عطار، بيروت 1415/1995؛
(7) ابن‌سعد (بيروت)؛
(8) ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابي‌طالب، نجف 1376/1956؛
(9) ابن‌عبدالبر، الاستيعاب فى معرفة الاصحاب، چاپ على محمد بجاوى، بيروت، 1412/1992؛
(10) ابن‌عساكر، تاريخ مدينة دمشق، چاپ على شيرى، بيروت 1415/1995؛
(11) ابن‌قتيبه، المعارف، چاپ ثروت عكاشه، قاهره 1388/1969؛
(12) ابن‌كلبى، جمهرةالنسب، چاپ ناجى حسن، بيروت 1407/1986؛
(13) امين؛
(14) تسترى؛
(15) ذهبى؛
(16) طبرى، تاريخ (بيروت)؛
(17) محمدبن حسن طوسى، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قيّومى اصفهانى، قم 1415؛
(18) علي‌بن ابي‌طالب، امام اول، نهج‌البلاغة، چاپ جعفر شهيدى، تهران 1370؛
(19) محمدبن عمركشى، اختيار معرفةالرجال المعروف برجال الكشى ،(تلخيص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348؛
(20) كلينى؛
(21) مسعودى، مروج (بيروت)؛
(22) محمدبن محمد مفيد، الجمل و النصرة لسيدالعترة فى حرب البصرة، چاپ على ميرشريفى، قم 1416/1374؛
(23) مطهربن طاهر مقدسى، البدء و التاريخ، چاپ كلمان هوار، پاريس 1916؛
(24) نصربن مزاحم منقرى، وقعة صفّين، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره 1382؛
(25) محي‌الدين نووى، تهذيب الاسماء و اللغات، مصر، ادارة الصباعة المنيرية (افست تهران)؛
(26) علي‌بن ابى بكر هروى، الاشارات الى معرفة الزيارات، چاپ جانين سورديل ـ طومين، دمشق 1953؛
(27) يعقوبى، تاريخ.

/ محمدحسن سعيدى /

تاریخ انتشار اینترنتی:

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5946
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست