سينهچاك ، سنانالدين يوسفدده، شيخ طريقت مولويه، نويسنده و شاعر سدۀ دهم در آناطولى. از زمان تولدش اطلاعى در دست نيست. وى در شهر ينيچه واردار در مقدونيه به دنيا آمد (قناليزاده، ج 2، ص 1085؛ گولپينارلى، 1366، ص 164؛ بروسهلى، ج 1، ص 80). نخست نزد پدرش علم آموخت (ثاقبدده، بخش دوم، ص20) و اندكى بعد به ابراهيم گلشنى (متوفى 940)، بانى طريقت گلشنيه، و پس از آن به طريقت مولويه انتساب جست (بروسهلى؛ گولپينارلى، همانجاها؛ رجوع کنید به قناليزاده، ج 2، ص 1085ـ1086). سپس به سير و سفر پرداخت و در پى اداى حج، در مولويخانه بيتالمقدّس اقامت گزيد. آنگاه به عتبات و سپس مشهد رفت و به زيارت بقاع امامان شيعه پرداخت (ثاقبدده، بخش دوم، ص 20ـ21).
او مدتى نيز سرپرست مولويخانه ادرنه بود اما ظاهرآ، بهسبب توطئه حاكم آن شهر كه در صدد دستاندازى به اوقاف اين خانقاه بود، ادرنه را به قصد استانبول ترك گفت (ثاقبدده، بخش دوم، ص 21؛ گلپينارلى، 1366، ص 165؛ قس بغدادى، 1387، ج 2، ص 564، كه خانقاه مراديه در ادرنه ذكر كرده است).
سينهچاك در 953 در سوتليجه استانبول درگذشت و در نزديكى خانقاهى در مسير گردشگاه جعفرآباد به خاك سپرده شد (گلپينارلى، 1366، همانجا، پانويس 84؛ رجوع کنید به بروسهلى، همانجا). در 10 محرّم 954 گروهى از پيروان و شاگردان او، از جمله شورى و حسن گناهى، در كنار مزارش سماع بر پا كردند، خوراك آيينى عاشوره پختند و با ستردن مو و چاك كردن سر و سينه در ماتم امام حسين عليهالسلام و سرودن اشعارى، به بزرگداشت او پرداختند (گلپينارلى، 1366، ص 165).
يوسف سينهچاك را پيرو سرسخت انديشۀ وحدت وجودى، عقايد حروفيه* و مشرب علويان دانستهاند كه همراه با عارف* چلبى، شاهدى (متوفى 957) و ديوانه محمد چلبى* در گسترش طريقت مولويه در آناطولى فعال بود (هلبروك، ج 2، ص 100، 352، 354؛ گلپينارلى، ص 167).
مهمترين اثرى كه از او باقيمانده جزيره مثنوى است كه گزيدهاى در 366 بيت از شش دفتر مثنوى مولوى است. اين ابيات بهگونهاى در پى هم آمدهاند كه متنى مستقل، با ارتباط معنايى ميان ابيات، پديد آمده است. جزيره مثنوى از همان آغاز، شهرت بسيار يافت و اقبال مولويه بدان چشمگير بود. شمارى از مشايخ مولويه نيز به شرح و ترجمۀ آن به تركى پرداختند، از جمله علمى دده بغدادى، شيخ مولويخانه دمشق كه در 979 در اثرى با عنوان سمحات لمعات بحرالمعنوى بشرح جزيرةالمثنوى، آن را شرح كرد. عبداللّه بوسنوى (شارح فصوصالحكم)، ابراهيم جورى و غالبدده نيز به شرح آن پرداختند (گلپينارلى، ص 166). اين اثر همچنين سرمشق شاهدى در تهيۀ گلچين ديگرى از مثنوى با نام گلشن توحيد گرديد (گلپينارلى، 1366، ص 180).
ديگر كتاب سينهچاك، منتخبات ربابنامه (رجوع کنید به همان، ص 166)، گزيدهاى از رباعيات سلطانولد، بوده است كه اكنون در دست نيست. اسماعيلپاشا بغدادى (ج 6، ص 564؛ همو، 1387، ج 2، ص 563) از ديوان شعر تركى وى ياد كرده است. بروسهلى (ج 1، ص 80) كتاب نظيره محمديه را به سينهچاك نسبت داده، كه اشتباه است (گلپينارلى، 1366، ص 166، پانويس 85). اثر ديگر او با نام تضليلالتأويل، به تركى، در 1300 در استانبول چاپ شده است (گلپينارلى، 1378، ص 263).
منابع : (1) محمدطاهر بروسهلى، عثمانلى مؤلفلرى، استانبول، 1333ق؛ (2) اسماعيل پاشا بغدادى، هديةالعارفين، تهران، 1387ق؛ (3) همو، كشفالظنون، تهران، 1360ش؛ (4) مصطفى ثاقبدده، سفينه نفيسه مولويه، مصر، 1283؛ (5) قناييزاده حسن چلبى، تذكرةالشعرا، به كوشش ابراهيم كتلوك ، آنكارا، 1981؛ (6) عبدالباقى گولپينارلى، مولويه بعد از مولانا، ترجمۀ توفيق سبحانى، تهران، 1366ش؛ (7) همو، ملامت و ملامتيان، ترجمه توفيق سبحانى، تهران 1378؛
(8) Victoria Holbrook, "Diverse tastes in the Spirtual life the Diffusion of Rumi's order", in The Heritage of Sufism, Edited by leonard lewisohn, Oxford, 1999.