responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5893

 

حُذَیفة بن یمان ، كنیه‌اش ابوعبداللّه، صحابى مشهور پیامبر اكرم. پدرش، حِسْل یا حُسَیل، از قبیله عَبْس یمن، و مشهور به یمان بود (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 7، ص 317، ج 8، ص 320؛ ابن‌اثیر، 1280ـ1286، ج 1، ص 390). این واژه در اصل یمانى، یعنى منسوب به یمن، بوده (رجوع کنید به ابن‌اثیر، 1414، ج 3، ص 417) سپس «ى» نسبت از آن حذف شده است.

یمان پیش از ظهور اسلام به مدینه رفت و با خاندان عبدالاشهل، از شاخه اوس، هم‌پیمان شد و رباب، دختر كعب، را از آن خاندان به همسرى برگزید (ابن‌سعد، ج 7، ص 317؛ ابن‌اثیر، 1280ـ1286، همانجا). او، از رباب جز حذیفه، سه پسر دیگر به نامهاى سعد (ابن‌سعد، ج 6، ص 215)، صفوان (همان، ج 7، ص 317) و مُدْلج (همان، ج 8، ص 342) و دخترانى به نامهاى لیلى (همان، ج 3، ص 441)، سلمه (ابن‌سعد، همانجا) و فاطمه (همان، ج 8، ص 325) داشت (همان، ج 8، ص 320).

حذیفه كه از نخستین اسلام‌آورندگان بود (رجوع کنید به همان، ج 3، ص 250)، به همراه پدرش براى شركت در جنگ به سوى مدینه حركت كرد. در میان راه مشركان آن دو را دستگیر كردند و از ایشان پیمان گرفتند كه در جنگ بدر شركت نكنند و سپس آنان را رها ساختند. آن دو، به فرمان رسول اكرم، بر پیمان خود وفادار ماندند و در جنگ بدر شركت نكردند (ابن‌اثیر، 1280ـ1286، ج 1، ص 391؛ نیز رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 7، ص 317). به همین سبب، درباره اینكه حذیفه از مهاجران یا انصار بود اختلاف‌نظر وجود دارد. نوشته‌اند كه رسول خدا حذیفه را در این باره مخیر فرمود و او انتساب به انصار را برگزید (رجوع کنید به ابن‌قتیبه، ص 263؛ ابن‌حجر عسقلانى، ج 2، ص 40) و پیامبر نیز آن را تصویب كرد (ابن‌قتیبه، همانجا).

حذیفه و پدرش، كه پیرى فرتوت بود (طبرى، ج 2، ص530)، در جنگ احد شركت كرد و مسلمانان ناآگاهانه پدرش را كشتند (واقدى، ج 1، ص 301؛ ابن‌سعد، ج 2، ص 43). حذیفه براى قاتلان پدرش آمرزش خواست و چون رسول خدا خواست خون‌بهاى او را از بیت‌المال بپردازد، حذیفه آن را بخشید (واقدى، ج 1، ص 233ـ234).

حذیفه در جنگ خندق، پس از عقب‌نشینى احزاب از مدینه، در شبى بسیار سرد و طوفانى از سوى پیامبر مأموریت یافت كه به میان دشمن برود و از آنان خبر بیاورد و او وظیفه‌اش را به‌خوبى به انجام رساند (رجوع کنید به همان، ج 2، ص 488ـ491؛ ابن‌سعد، ج 2، ص 69). وى در غزوات دیگرِ رسول خدا نیز همراه ایشان بود (ابن‌سعد، ج 6، ص 15). به هنگام بستن پیمان برادرى میان مهاجران و انصار، به فرمان پیامبر میان او و عمار پیمان برادرى بسته شد (ابن‌هشام، ج 1، ص 355؛ ابن‌سعد، ج 3، ص 250). او در روزگار خلافت عمر به حكومت مدائن گمارده شد (ابن‌سعد، ج 7، ص 317).

حذیفه در آغاز سال سی‌وششم هجرى، چهل شب پس از كشته شدن عثمان و آغاز بیعت مردم با على علیه‌السلام، در مدائن درگذشت (همانجا)؛ اما به نقل برخى مؤلفان شیعه (مثلاً رجوع کنید به ابن‌بابویه، ص490؛ فتال نیشابورى، ج 2، ص 286) حذیفه پس از شهادت عمار، یعنى سال سى و هفتم هجرى، زنده بوده است. فرزندزادگان حذیفه تا سده سوم در مدائن برجاى بودند (ابن‌سعد، همانجا).

شرح‌حال‌نگاران از حذیفه با عنوان «صاحب سرّ» (رازدار) رسول خدا یاد كرده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌عبدالبرّ، قسم 1، ص335؛ ابن‌اثیر، 1280ـ1286؛ ابن‌حجر عسقلانى، همانجاها)، زیرا پیامبر خبر بسیارى از حوادث و فتنه‌هاى آینده را با او در میان گذاشته بود و از باطن بسیارى افراد به او خبر داده و برخى منافقان را به او شناسانده بود (رجوع کنید به مروزى، ص 14؛ ابن‌سعد، ج 2، ص 346)، به‌ویژه رسول خدا به هنگام بازگشت از تبوك*، نام تك‌تك منافقانى را كه قصد راندن مركب وى را داشتند، به او گفت (رجوع کنید به واقدى، ج 3، ص 1042ـ 1044؛ قطب راوندى، ج 2، ص 504ـ505). از همین‌رو، رسول اكرم درباره حذیفه و على علیه‌السلام فرمود: «آنان بهتر از همه مردم، منافقان را می‌شناسند» (طبرسى، ج 1، ص 127). عمر نیز از حذیفه پیروى می‌كرد؛ اگر او در تشییع جنازه‌اى حاضر نمی‌شد، درمی‌یافت كه آن مرده از منافقان بوده و او نیز در آن مراسم شركت نمی‌كرد (رجوع کنید به واقدى، ج 3، ص 1045؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجا). از حذیفه كسان بسیارى نقل روایت كرده‌اند (رجوع کنید به مزّى، ج 5، ص 497ـ499). او به پرهیزكارى، دنیاگریزى و دورى از ثروت‌اندوزى معروف بود (رجوع کنید به ابونعیم اصفهانى، ج 1، ص270ـ283؛ ابن‌جوزى، ج 1، ص 249ـ251).

عمر وى را جانشین فرمانده جنگ نهاوند كرد و او پس از كشته شدنِ نعمان‌بن مقرن، فرماندهى سپاه را برعهده گرفت و نهاوند را گشود (مقدسى، ج 5، ص 181؛ ابن‌اثیر، 1280ـ1286، همانجا). چند شهر دیگر ایران را نیز فتح كرد (رجوع کنید به ابن‌اثیر، 1280ـ1286، همانجا).

حذیفه از كسانى بود كه به روزگار خلافت عثمان در خاك‌سپارى ابوذر شركت كرد (یعقوبى، ج 2، ص 173) و از گزارش‌دهندگان و گواهان باده‌نوشىِ ولیدبن عُقْبه بود (همان، ج 2، ص 165) و همو بود كه، پس از آگاهى از اختلاف مصاحف، تدوین قرآن واحد را به عثمان پیشنهاد داد (رجوع کنید به ابن‌شبّه نمیرى، ج 3، ص 992؛ ابن‌ندیم، ص 27). وى در میان اصحاب حضرت على، یكى از اركان چهارگانه یاد شده است (طوسى، ص 60). كشى (ص 6ـ7) در خبرى، حذیفه را در زمره هفت‌تنى دانسته كه به‌سبب ایشان، عنایتهاى خدا بر مردم ارزانى می‌شده است و همانها در نمازگزاردن بر پیكر فاطمه زهرا علیهاالسلام و خاك‌سپارى او حضور داشته‌اند. هنگامى كه على علیه‌السلام براى شركت در جنگ جمل* به منطقه ذوقار رسید، حذیفه به یاران خود گفت خود را به امیرالمؤمنین و وصى سیدالمرسلین برسانید كه حق در یارى دادن اوست (ابن‌ابی‌الحدید، ج 2، ص 188). از او روایاتى در شأن و منزلت امام على (رجوع کنید به مفید، ج 1، ص 91) و اهل بیت رسول خدا علیهم‌السلام (رجوع کنید به اربلى، ج 2، ص 95، 219) نقل شده است. حذیفه در روایتى، تصریح پیامبر بر امامان دوازده‌گانه پس از خود را نقل كرده است (رجوع کنید به خزاز رازى، ص 136).

مسعودى (ج 3، ص 131) به همراهى دو پسر حذیفه به نامهاى صفوان و سعد با على علیه‌السلام در جنگ صفّین اشاره كرده و آنان را از شهیدان این جنگ دانسته است، ولى به نوشته طبرى (ج 5، ص 555)، سعد پسر حذیفه هنگام قیام توابین زنده بوده و سلیمان‌بن صُرَد* خزاعى در نامه‌اى از او یارى خواسته و سعد نیز آمادگى خود را اعلام كرده است.


منابع :
(1) ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385ـ 1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت (بی‌تا.)؛
(2) ابن‌اثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، قاهره 1280ـ1286، چاپ افست بیروت (بی‌تا.)؛
(3) همو، اللباب فى تهذیب الانساب، بیروت 1414 /1994؛
(4) ابن‌بابویه، الامالى، قم 1417؛
(5) ابن‌جوزى، كتاب صفة الصفوة، حیدرآباد، دكن 1355 ـ 1356؛
(6) ابن‌حجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی‌محمد معوض، بیروت 1415/ 1995؛
(7) ابن‌سعد (بیروت)؛
(8) ابن‌شبّه نمیرى، كتاب تاریخ‌المدینةالمنورة : اخبارالمدینة النبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت، (جدّه) 1399/1979، چاپ افست قم 1368ش؛
(9) ابن‌عبدالبرّ، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، چاپ علی‌محمد بجاوى، قاهره (1380/ 1960)؛
(10) ابن‌ قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عكاشه، قاهره 1960؛
(11) ابن‌ندیم (تهران)؛
(12) ابن‌هشام، السیرةالنبویة، چاپ سهیل زكار، بیروت 1412/1992؛
(13) ابونعیم اصفهانى، حیلةالاولیاء و طبقات‌الأصفیاء، چاپ محمدامین خانجى، بیروت 1387/1967؛
(14) علی‌بن عیسی‌اِربلى، كشف‌الغمةفی‌معرفةالائمة، بیروت 1405/ 1985؛
(15) علی‌بن محمد خزاز رازى، كفایة الاثر فى النص علی‌الائمة الاثنی‌عشر، چاپ عبداللطیف حسینى كوه كمرى خوئى، قم 1401؛
(16) احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی‌خرسان، بیروت 1401/1981؛
(17) طبرى، تاریخ (بیروت)؛
(18) محمدبن‌حسن طوسى، رجال الطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم 1415؛
(19) محمدبن حسن فتال نیشابورى، روضة الواعظین، نجف 1386/1966، چاپ افست قم 1368ش؛
(20) سعیدبن هبةاللّه قطب راوندى، الخرائج و الجرائح، قم 1409؛
(21) محمدبن عمر كشى، اختیار معرفةالرجال، (تلخیص) محمدبن‌حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348ش؛
(22) نعیم‌بن حماد مروزى، كتاب‌الفتن، چاپ سهیل‌زكار، (بیروت) 1414/1993؛
(23) یوسف‌بن عبدالرحمان مزّى، تهذیب الكمال فى اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1422/2002؛
(24) مسعودى، مروج (پاریس)؛
(25) محمدبن محمد مفید، الارشاد فى معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد، قم: دار المفید، (بی‌تا.)؛
(26) مطهربن طاهر مقدسى، كتاب‌البدء و التاریخ، چاپ كلمان هوار، پاریس 1899ـ1919، چاپ افست تهران 1962؛
(27) محمدبن عمر واقدى، كتاب المغازى، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966؛
(28) یعقوبى، تاریخ.

/ محمود مهدوی‌دامغانى /





نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5893
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست