responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5858

 

حَدّاد ، سیدهاشم موسوى، عارف شیعى قرن چهاردهم، از سلسله عارفان متشرع عتبات عالیات در كربلا و نجف.

وى در 1318 در كربلا به‌دنیا آمد. جدش، سیدحسن، از شیعیان هند بود كه در نزاع میان دو طایفه در هند، به‌دست گروه غالب اسیر شد. آنان وى را به خانواده‌اى شیعى فروختند و آن خانواده هم در مهاجرت به كربلا، او را با خود به آنجا بردند و آزاد كردند. وى در كربلا به سقایى پرداخت و در همانجا ازدواج كرد. از یكى از فرزندان او، به نام سیدقاسم، سه فرزند باقى ماند كه سیدهاشم حدّاد بزرگ‌ترین آنها بود.

حدّاد در كربلا شروع به كسب علم كرد و براى ادامه تحصیل به نجف رفت و حجره‌اى در مدرسه هندى گرفت و در آنجا با سیدعلى قاضى طباطبایى آشنا شد و 28 سال در كربلا و نجف با او در ارتباط بود. با آنكه قاضى شاگردانى همانند شیخ‌محمدتقى آملى و سیدمحمدحسین طباطبایى داشت، اما حدّاد مورد توجه خاص او بود، كه می‌توان دلیل این توجه را شدت تجرید حدّاد دانست.

حدّاد شاگردان بسیارى داشت، اما مشهورترین و مهم‌ترین آنها سیدمحمدحسین حسینى طهرانى بود كه 28 سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامه‌اى با عنوان روح مجرد (مشهد 1418) درباره زندگى و طریق سلوك حدّاد نوشت. حدّاد از راه نعل‌سازى و نعل‌كوبى امرار معاش می‌كرد، لذا مدتى به نعل‌بند مشهور بود اما بعدها خود، این لقب را به حدّاد تغییر داد. وى با آنكه در فقر به‌سر می‌برد، از كسى كمك مالى نمی‌خواست و آنچه را هم كه داشت، در اختیار فقیران قرار می‌داد. حدّاد به شهرهاى عراق و نیز سوریه و مكه و مدینه سفر كرد و دو ماه هم به ایران آمد و با آیت‌اللّه میلانى و سیدمحمدحسین طباطبایى و بانو امین اصفهانى و مرتضى مطهرى دیدار كرد.

سیدهاشم حدّاد كتاب یا رساله‌اى از خود برجاى نگذاشته و فقط سیدمحمدحسین حسینى طهرانى در روح مجرد، حالات و سخنان عرفانى او را نقل كرده است. به نوشته او، حدّاد در توحید بسیار تعصب داشت و كلمه فنا بیش از هر واژه دیگرى بر زبان او جارى بود. حدّاد معتقد بود كه توجه به صحت یا بطلان عمل، موجب غفلت از حق و ابتلا به دوگانه‌پرستى می‌گردد. به نظر حدّاد، وحدت وجود از معارف بسیار عالى است كه كسى قادر به ادراك آن ــ كما هو حقّه ــ نیست و معناى آن نزد حدّاد این است كه جز خدا چیز دیگرى وجود بالذات و مستقل ندارد؛ یعنى، وجود حقیقى، اوست و دیگر موجودات، عین وابستگى و نیاز به حق هستند. همچنین به نظر او، اینكه حاجى در اعمال و مناسك حج، خصوصآ در رمى جمره اولى و وسطى، رو به قبله شیطان را رمى می‌كند و در رمی‌جمره عقبه، پشت به قبله این عمل را انجام می‌دهد، بدان معناست كه حاجى باتوجه به اصل توحید، كه بدون سمت و سوى است و نیز با نفسى كه توجه به آن سمت و سویى ندارد، شیطان را رمى می‌كند. به نظر او، رمی‌جمره عقبه از دو رمى دیگر زلال‌تر و به توحید نزدیك‌تر است. او شهادت امام حسین علیه‌السلام‌راعالی‌ترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیكوترین مظاهر اسماء رحمت و غضب الهى می‌دانست. به نظر او، اگر گوشه‌اى از تجلیات الهى در عاشورا را به سالكان نشان دهند تا ابد مدهوش می‌گردند. شیوه نگرش او به شهادت امام حسین علیه‌السلام مسبوق به توصیف عرفانى جلال‌الدین مولوى از عاشورا در مثنوى (تصحیح نیكلسون، چاپ پورجوادى، تهران 1363ش، ج 3، دفتر6، ص 316ـ320) است. وى با آنكه برخى آراى ابن‌عربى را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز می‌كرد.

حسینى طهرانى، حدّاد را در عرفان، كامل دانسته است، اما برخى متشرعان از او انتقاد كرده‌اند كه مهم‌ترین آنها مربوط به مسئله وحدت وجود و نقل سخنان محیی‌الدین ابن‌عربى و قرائت مثنوى جلال‌الدین مولوى و تمایلات عارفانه اوست. حدّاد به آن ایرادها پاسخ داد. وى در رمضان 1404/ مهر 1363 در كربلا وفات یافت. از او تنها چند نامه كوتاه باقى مانده كه مشتمل بر مطالب عرفانى و دستورهاى سلوكى است كه برخى استنادات آن فارسى است. وى به اشعار فارسى شمس‌مغربى، حافظ و مولوى علاقه فراوان داشت و، به مناسبت، به آنها استناد كرده است.

منبع اصلى مطالب این مقاله اثر زیر است : محمدحسین حسینى طهرانى، روح مجرد: یادنامه موحد عظیم و عارف كبیر حاج سیدهاشم موسوى حداد، مشهد 1427.

/ اكبر ثبوت /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5858
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست