responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5828

 

N حجازى ، محمد (ملقب به مطیع‌الدوله)، نویسنده و دولتمرد دوره پهلوى. وى در 26 فروردین 1280/ 24 ذیحجه 1318 در تهران زاده شد. پدرش، سید نصراللّه مستوفى (ملقب به مطیع‌الدوله)، از دولتمردان عهد قاجار و مشهور به وزیر لشكر بود. حجازى كودكى و نوجوانى را در تهران گذراند. وى نخست نزد معلم خصوصى فارسى و عربى آموخت و سپس در مدرسه اسلام و مدرسه سن‌لوئى، متعلق به هیئت مبلّغان كاتولیك فرانسوى، تحصیل كرد. در چهارده سالگى پدر را از دست داد و بسیار جوان بود كه وارد خدمت دولت شد. در 1300ش از طرف وزارت پست و تلگراف به اروپا رفت. در پاریس مدتى در رشته حقوق سیاسى تحصیل كرد و نیز در رشته مخابرات لیسانس گرفت. در 1302ش كتاب كوچك تلگرافِ بی‌سیم را در چاپخانه كاویانى برلین منتشر كرد. پس از هشت سال به ایران بازگشت و در وزارت پست و تلگراف به مناصب عالى رسید. در 1311ش نیز مجله پست و تلگراف و تلفن را منتشر كرد (صدرهاشمى، ج 1، ص 330؛ دست‌غیب، ص 2؛ آرین‌پور، ج 3، ص 243؛ كامشاد، ص 114). در 1313ش، به وزارت مالیه انتقال یافت و رئیس دفتر وزیر مالیه وقت، علی‌اكبر داور، شد (حكیم‌فر، ص 91؛ د. ایرانیكا، ذیل مادّه). در 1316ش كه سازمان پرورش افكار از طرف حكومت براى تبلیغ سیاستهاى رضا شاه پهلوى تأسیس شد، حجازى مدیریت كمیسیون مطبوعات آن را برعهده گرفت و سه دوره مجله ایران امروز، نشریه كمیسیون مذكور، به سردبیرى او چاپ و منتشر گردید. این نشریه قصد ترویج دانش، آشنایى مردم با فرهنگ جدید، تبلیغ فعالیتهاى حكومت و ترویج حس شاه‌دوستى را داشت و به طرزى زیبا و مصور چاپ می‌شد (رجوع کنید به صدر هاشمى، ج 1، ص 326ـ329؛ حكیم‌فر، همانجا).

پس از شهریور 1320، حجازى چندى رئیس اداره كل انتشارات و تبلیغات ایران شد (آرین‌پور، همانجا؛ نیز رجوع کنید به اسنادى از تاریخچه رادیو در ایران، ص 335ـ336، 345، 353، كه نامه‌هاى حجازى را به عنوان معاون نخست‌وزیر و رئیس اداره كل انتشارات و تبلیغات درج كرده است). سپس سرپرستى دانشجویان ایرانى در اروپا را بر عهده گرفت و در بهار 1330ش، معاون حسین علاء، نخست‌وزیر، گردید و تا نخست‌وزیرى محمدمصدق در این مقام بود (حكیم‌فر؛ د. ایرانیكا، همانجاها). پس از كودتاى 1332ش، به توصیه حسین علاء، وزیر دربار وقت، با محمدرضا شاه چندبار دیدار كرد و درباره مسائل اجتماعى و فرهنگى و سیاسى با هم گفتگو كردند و در این ملاقاتها پیشنهاد چاپ كتاب مردان خودساخته (تهران 1335ش) داده شد كه خود شاه سرگذشت پدرش، و حجازى شرح زندگى كمال‌الملك، نقاش مشهور، را براى كتاب مذكور نوشت (د. ایرانیكا، همانجا). پس از این ملاقات، حجازى در ادوار دوم و سوم مجلس سنا، سناتور انتصابى و در ادوار چهارم و پنجم، تا یك سال پیش از مرگش، سناتور انتخابى تهران بود. او عضو پیوسته فرهنگستان ایران، رئیس انجمن فرهنگى ایران و پاكستان بود و سِمَتهاى اجرایى و سیاسى دیگرى را نیز برعهده داشت. وى در 10 بهمن 1352، بر اثر سكته مغزى، درگذشت و در بهشت‌زهراى تهران به خاك سپرده شد (حكیم‌فر؛ آرین‌پور، همانجاها).

حجازى، برخلاف بیشتر نویسندگان معاصر ایران، هم در زندگى شخصى و هم در كار نویسندگى، از روزگار جوانى با دستگاه دولتى پیوند نزدیك داشت و در تمام زندگی‌اش یكى از نویسندگان مشهور به شمار می‌آمد (كامشاد، ص 113ـ 114)؛ به همین سبب، برخى نشریه‌هاى انتقادى به او خرده می‌گرفتند، از جمله روزنامه باباشمل (ش 86) سبك نویسندگى و روش زندگى او را استهزا كرد (رجوع کنید به صدرهاشمى، ج 1، ص 329ـ330).

حجازى از نخستین داستان‌نویسان رمانتیك ایرانى است كه بر اثر آشنایى با فرهنگ و ادبیات غربى، به این مكتب روى آورد. احساسات و اخلاقیات از ویژگیهاى بارز داستانهاى اوست (رجوع کنید به دست‌غیب، ص 1؛ میرصادقى، ص 458؛ مسكوب، ص 182؛ كامشاد، ص 128)، اما ناقدان و صاحب‌نظران از سبك نویسندگى و ضعف داستان‌پردازى او انتقاد كرده‌اند (مثلاً خانلرى، ص 152ـ153؛ كامشاد، همانجا).

آثار حجازى به سه گروه تقسیم می‌شوند: رمانها، داستانهاى كوتاه، مقاله‌ها و نوشته‌هاى پراكنده. شهرت حجازى بیشتر براى رمانهاى هما (تهران 1307ش)، پریچهر (تهران 1308ش) و زیبا (تهران 1311ش) است. قهرمانان این كتابها همه از طبقه متوسط شهرنشین‌اند. درون‌مایه آنها سرنوشت و شخصیت و اخلاق زن ایرانى از دیدگاه نویسنده است (رجوع کنید به خانلرى، همانجا؛ كامشاد، ص 114). هما نمونه زن خوب و نجیب، و پریچهر نمونه زن بد و خیانتكار است (میرعابدینى، ج 1، ص 70). شخصیتهاى اصلى رمان هما، دو انسان پاكدامن هستند: هما، كه دخترى درس خوانده از طبقه متوسط است و حسنعلی‌خان ، كه نمونه روشنفكر شریف ایرانى است. حسنعلی‌خان، دوست پدر هماست. پدر هما وصیت كرده است كه پس از مرگش، سرپرستى هما به حسنعلی‌خان سپرده شود. حسنعلی‌خان كه متأهل و سالها از هما بزرگ‌تر است، دلباخته او می‌شود، اما هما عاشق جوانى ناشایسته است و می‌خواهد با او ازدواج كند. حسنعلی‌خان با فداكارى بسیار از این ازدواج جلوگیرى می‌كند و ماجراها به خوشى به پایان می‌رسد. هما با خواندن دفتر خاطرات حسنعلی‌خان متوجه عشق او می‌شود و این دو با هم ازدواج می‌كنند (همانجا؛ كامشاد، ص 115).

رمان پریچهر از حیث نگارش و شخصیت‌پردازى از هما ضعیف‌تر است. پریچهر، شخصیت اصلى رمان، زنى هوسباز و شرور است كه با شوهرش در حین سفر به خراسان، اسیر تركمنان یاغى می‌شود. او به یكى از تركمنها دل می‌بازد، با این حال، شوهر به هنگام فرار او را نیز با خود می‌برد. مرد تركمن از پى آنان می‌رود و آن دو را می‌كشد و پس از چندى خود نیز می‌میرد (رجوع کنید به میرعابدینى، همانجا؛ كامشاد، ص 116).

موفق‌ترین كتاب حجازى، رمان سه جلدى زیبا است كه شخصیتهاى اصلى آن زیبا و شیخ‌حسین هستند. زیبا دخترى زیبا و نانجیب است كه با دستگاه دولتى هرگونه رابطه‌اى دارد و شیخ‌حسین، عاشق زیبا، جوان روستایى شیادى است كه با همكارى زیبا دست به هرگونه فتنه و فریبكارى می‌زند. این رمان به خوبى از فساد دستگاه دولتى، رشوه‌خواریها و تبهكاریهاى كارمندان ادارى دوره رضا شاه پرده برمی‌دارد و از این‌رو، برخى از ناقدان آن را ستوده‌اند (رجوع کنید به خانلرى، ص 153؛ مسكوب، ص 160ـ 178؛ میرعابدینى، ج 1، ص 70ـ71؛ كامشاد، ص 116ـ117).

حجازى رمان پروانه (تهران 1332ش) و سرشك (تهران 1332ش) را نیز منتشر كرد كه در آنها، پس از ذكر ماجراهاى عشق دختر و مردى جوان، خواننده را به اخلاقیات و نوعى عرفان رهنمون می‌شود، اما این دو كتاب از لحاظ فن نویسندگى چندان قوى نیستند (كامشاد، ص 119ـ120).

حجازى داستان كوتاه و قطعات ادبى كوتاهى، كه بیشتر به مقاله شبیه است تا داستان، نیز نوشته و آنها را در چندین مجموعه منتشر كرده، از آن جمله است: آیینه (تهران 1307ش)، اندیشه (تهران 1322ش)، ساغر (تهران 1326ش)، آهنگ (تهران 1330ش) و نسیم (تهران 1339ش). از بین داستانهاى كوتاه او، «بابا كوهى» از مجموعه آیینه شهرت یافته است. او مجموعه داستانهاى اندیشه را به سفارش وزارت آموزش و پرورش براى دانش‌آموزان دبیرستانى نوشته (همان، ص 122) و در آنها از سبك گلستان سعدى پیروى كرده است (همان، ص 127). حجازى چند كتاب نیز ترجمه كرده است، از جمله رشد شخصیت (تهران 1333ش)، از هلن شاكتر؛ شادكامى (تهران 1334ش)، از ر. مك آیور؛ رؤیا (تهران 1335ش)، اثر زیگموند فروید؛ و عیش پیرى و راز دوستى(تهران1335ش)نوشته سیسرون (رجوع کنید به همان،ص124).

از او چند نمایشنامه نیز به جاى مانده است، از جمله حافظ (تهران 1326ش)، و محمود آقا را وكیل كنید (تهران 1328ش)، كه در تهران اجرا شد. نمایشنامه اخیر از نظر فنى اگر چه نقصهایى دارد، از لحاظ نشان دادن فساد دستگاه دولتى، رشوه‌خوارى و اختلاس سیاستمداران وقت، جزو آثار انتقادى حجازى محسوب شده است (رجوع کنید به همان، ص 125). از او مقاله‌هاى علمى و ادبى هم منتشر شده است.

حجازى را هم در اندیشه و هم در نویسندگى، ضعیف و فاقد جهان‌بینى لازمِ نویسنده صاحب سبك شمرده‌اند (رجوع کنید به نخستین كنگره نویسندگان ایران، ص 182، به نقل از فاطمه سیاح؛ كامشاد، ص 127ـ128).


منابع :
(1) یحیى آرین‌پور، از صبا تا نیما، ج :3 از نیما تا روزگار ما، تهران 1374ش؛
(2) اسنادى از تاریخچه رادیو در ایران (1345ـ 1318ه .ش)، تهیه و تنظیم معاونت خدمات مدیریت و اطلاع‌رسانى دفتر رئیس‌جمهور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1379ش؛
(3) عبداللّه حكیم‌فر، «استاد محمد حجازى: مطیع‌الدوله»، گوهر، سال 2، ش 1 (فروردین 1353)؛
(4) پرویز خانلرى، «نثر فارسى در دوره اخیر»، در نخستین كنگره نویسندگان ایران، تیرماه 1325، تهران 1326ش؛
(5) عبدالعلى دست‌غیب، «(درباره) محمد حجازى»، پیام نوین، سال 4، ش 3 (آذر 1340)؛
(6) محمد صدرهاشمى، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان 1363ـ1364ش؛
(7) حسن كامشاد، پایه‌گذاران نثر جدید فارسى، تهران 1384ش؛
(8) شاهرخ مسكوب، داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع، تهران 1378ش؛
(9) جمال میرصادقى، ادبیات داستانى: قصه، داستان كوتاه، رمان، تهران 1366ش؛
(10) حسن میرعابدینى، صد سال داستان‌نویسى ایران، تهران 1383ش؛
(11) نخستین كنگره نویسندگان ایران، تیرماه 1325، تهران 1326ش؛


(12) EIr., s.v. "Hejazi, Mohammad" (by M. Ghanoonparvar)".

/ یعقوب آژند /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5828
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست