حُبَیشبن حسن اَعْسَم دمشقى ، از برجستهترین مترجمان نسطورى آثار پزشكى یونانى به عربى و سریانى در سده سوم، شاگرد و خواهرزاده حنینبن اسحاق*. از تاریخ دقیق تولد و مرگ وى اطلاعى در دست نیست. عنوان دمشقى احتمالاً دلالت بر زادگاهش دارد. او در بغداد در روزگار متوكل (حك : 232ـ247) و جانشینانش میزیست (لوكلر، ج 1، ص 154). لقب اَعْسَم شاید به سبب وجود نقص یا اعوجاجى در دست یا پایش بوده است (رجوع کنید به ابنمنظور، ذیل «عَسَمَ»). او را پزشكى چیرهدست و مهندس نیز دانستهاند (رجوع کنید به بیهقى، ص 6؛ شهرزورى، ج 2، ص 4)، ولى در این موارد نمیتوان داورى كرد.
درباره دانش او در زبان یونانى اختلاف وجود دارد. ابنندیم (ص 355) او را فقط مترجم سریانى به عربى دانسته و به گفته دیتریش (رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، تكمله 5ـ6، ذیل «حبیشبنالحسنالدمشقى») حبیش اگر هم یونانى میدانسته بسیار اندك بوده است، ولى رجوع به منابع، حتى ادامه گفته دیتریش (همانجا) كه او را مترجم سوگندنامه بقراط* و حشائش دیوسكوریدوس* دانسته، ما را به این نتیجه میرساند كه دانش او در زبان یونانى اندك نبوده است. حنینبن اسحاق (ص 9ـ10) تصریح كرده كه كتاب فیالعضل و فیالعصب را نه او، كه حبیش، به عربى ترجمه كرده و ابنندیم (ص 351) احتمال داده است كه ترجمه حشائش از حبیش باشد. قفطى (ص 177) نیز بهصراحت گفته كه حبیش از یونانى ترجمه میكرده و مایرهوف (ص 24ـ25، پانویس 42) نوشته كه او فیالاورام از جالینوس* را زمانى به عربى ترجمه كرد كه نسخه كامل سریانى آن وجود نداشت. ماكس سیمون، در ارزیابى ترجمه حبیش از كتاب تشریح جالینوس، به این نتیجه رسیده است كه حبیش در كنار ترجمه سریانى، از سه نسخه متن یونانى نیز، به منظور مقابله، استفاده كرده است (به نقل صدیقى، ص 22).
ترجمههاى بسیارى به نام حبیش باقى مانده (رجوع کنید به حنینبن اسحاق، ص 9، 14، 17، 24ـ29، و جاهاى دیگر؛ مایرهوف، ص 6ـ12؛ خالدى، ص 136ـ138) ولى عقیده بر این است كه ترجمههاى او بیش از این تعداد بوده است و كاتبانِ ناآگاه، به دلیل شهرت حنین، در برخورد با نام حبیش در بسیارى موارد آن را حنین ضبط كردهاند (رجوع کنید به ابنندیم، ص 348؛ قفطى، همانجا؛ ابنعبرى، ص 252ـ253). شمارى از این ترجمهها به سفارش كسانى از قبیل محمدبنموسى و احمدبن موسى (رجوع کنید به بنوموسى*)، یوحنابن ماسویه (رجوع کنید به ابنماسویه*) و ابوالحسن علیبن یحیى (ابنالمنجم) صورت گرفته است (رجوع کنید به حنینبن اسحاق، ص 14، 23ـ24، 26، 28، 34، 43، 48، 53، 56، 60ـ 63).
پژوهشگران ترجمههاى حبیش را، موفق و وفادار به معنى ارزیابى كردهاند (صدیقى، ص 22، به نقل از ماكس سیمون درباره ترجمه بابهایى از كتاب تشریح جالینوس). به نظر سیمون، بسیارى از عبارات توضیحىِ افزوده شده، به متن یونانى تعلق ندارند (رجوع کنید به همانجا، ص 22، پانویس 2). سبك او را به درخشانى سبك حنین نمیدانند، ولى اشتیاق او را براى عرضه ترجمه دقیقِ اصطلاحات یونانى به عربى تشخیص دادهاند (مایرهوف، ص 22، به نقل از برگشترسر). حنین در رساله او را مترجم سه كتاب جالینوس به سریانى و 35 كتاب او به عربى معرفى كرده است.
كمتر از اینكه حنینبن اسحاق (ص 15) دقت او را در ترجمه استعداد وى دانسته، بیتردید بعدها مورد تجدیدنظر قرار گرفته، چون حبیش در پركارى و دقت تقریباً مانند حنین بوده است (مایرهوف، ص 24).
حبیش كتاب تعریف امراض العین را نیز تألیف كرد و بر كتاب مشهور حنین، المسائل یا المدخل، مطالبى با نام الزیادة فى المسائل افزود (قفطى، همانجا؛ سزگین، ج 3، ص 265). ابنابیاصیبعه (ج 1، ص 202) این كتابها را از آثار او برشمرده است: كتاب اصلاح الادویة المسهلة، كتابالادویة المفردة، كتابالاغذیة، كتاب فیالاستسقاء، و مقالة فیالنبض. ترجمههاى او به همراه ترجمههاى حنینبن اسحاق و اسحاقبن حنین، بخش چشمگیرى از آثار پزشكى یونانى ـ اسلامى را به وجود آورد كه از طریق ترجمههاى لاتینى بر پزشكى اواخر سدههاى میانى اروپا تأثیر گذاشتند (رجوع کنید به مایرهوف، ص40).
منابع : (1) ابنابیاصیبعه، كتاب عیون الأنباء فى طبقات الأطباء، چاپ امرؤالقیسبن طحان (آوگوست مولر)، كونیگسبرگ و قاهره 1299/1882، چاپ افست انگلستان 1972؛ (2) ابنعبرى، تاریخ مختصرالدول، چاپ انطون صالحانى یسوعى، لبنان 1403/1983؛ (3) ابنمنظور؛ (4) ابنندیم (تهران)؛ (5) علیبن زید بیهقى، كتاب تتمة صوان الحكمة، لاهور 1351؛ (6) حنینبن اسحاق، رسالة حنینبن اسحق الى علیبن یحیى فى ذكر ماتُرجِمَ من كتب جالینوس، متن عربى با ترجمه فارسى، چاپ مهدى محقق، تهران 1379ش؛ (7) صلاحالدین خالدى، «السریان و نقلهم التراث العلمى الیونانى الیالحضارة العربیة»، در ابحاث المؤتمر السنوى السادس لتاریخ العلوم عندالعرب، حلب: جامعة حلب، معهد التراثالعلمى العربى، 1984؛ (8) محمدبن محمود شهرزورى، نزهةالارواح و روضة الافراح فى تاریخ الحكماء و الفلاسفة، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد، دكن 1396/1976؛ (9) علیبن یوسف قفطى، تاریخ الحكماء، و هو مختصر الزوزنى المسمى بالمنتخبات الملتقطات من كتاب اخبار العلماء باخبار الحكماء، چاپ یولیوس لیپرت، لایپزیگ 1903؛
(10) EI2, suppl., fascs. 5-6, Leiden 1982, s.v. "Hubaysh b. al-Hasan al-Dimashki" (by A. Dietrich); (11) Lucien Leclerc, Histoire de la Medecine arabe, New York 1971; (12) Max Meyerhof "New light on Hunain ibn Ishaq and his period", Isis, 8(1926), repr. in Islamic medicine, vol. 20: Galen in the Arabic tradition, texts and studies, collected and reprinted by Fuat Sezgin, Frankfort on the Main: Institute for the History of Arabic-Islamic Science at the Johann Wolfgang Goethe University, 1996; (13) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967- ; (14) Muhammad Zubayr Siddiqi, Studies in Arabic and Persian medical literature, Calcutta 1959.