responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5801

 

حبیب‌بن مُظاهر ، از یاران امام على و امام حسین علیهماالسلام و از شهداى كربلا، ملقب به اسدى و منسوب به قبیله بنی‌اسد. در منابع متقدم نام پدر او گاه به صورت مُظاهر (رجوع کنید به طبرى، ج 5، ص 352، 355، 416 و جاهاى دیگر) و گاه به صورت مُظَهَّر (رجوع کنید به بلاذرى، ج 2، ص 462، 478،480 و جاهاى دیگر؛
دینورى، ص 256؛
ابن‌بابویه، 1417، ص 224) و در برخى مُطَهَّر (رجوع کنید به ابن‌اعثم كوفى، ج 5، ص 28، 34، 87 و جاهاى دیگر؛
ابن‌اثیر، ج 4، ص20، 59، 62 و جاهاى دیگر) ذكر شده است. سمعانى (ج 5، ص 331) نیز وصف او را ذیل مُظَهَّرى آورده، اما مامقانى (1423، ج 17، ص 394ـ395، ص 252)، با استناد به آنچه در زبانها و زیارات مشهور است، مُظاهر را صحیح شمرده و گفته است «مظهر» همان مُظاهر بوده كه، بنابر رسم‌الخط متداول آن زمان، بدون الف نوشته شده است. ابن‌كلبى (ج 1، ص 170) نسب كامل او را آورده است.

به گفته ابن‌حجر عسقلانى (ج 2، ص 142)، حبیب پیامبر را درك نموده، اما شیخ‌طوسى (ص60، 93، 100) او را تابعى و از اصحاب امام على، امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام ذكر كرده است (نیز رجوع کنید به ابن‌داوود حلّى، ص 4، 7). همچنین علامه حلّى (ص 132) او را با وصف مشكور مدح كرده است كه دلالت بر وثاقت وى دارد (رجوع کنید به مامقانى، 1411ـ1413، ج 2، ص 246). حبیب با حضرت على علیه‌السلام به كوفه رفت و از یاران خاص آن حضرت به‌شمار می‌آمد و در تمام جنگها همراه وى بود (سماوى، ص 101). در كتاب الاختصاص (ص 3)، حبیب‌بن مظاهر و میثم تمار و رُشَید هَجَرى از یاران برگزیده امام على شمرده شده‌اند. كشى (ص 78ـ79) در روایتى كه محمدبن عبداللّه‌بن مهران كرخى (رجوع کنید به نجاشى، ص 350) در سلسله سند آن آمده، خبرى آورده دالّ بر اینكه حبیب از اخبار غیبى و سرانجام خویش آگاه بوده است (نیز رجوع کنید به خوئى، ج 4، ص 223 كه سند روایت را ضعیف دانسته است).

پس از مرگ معاویه (سال 60)، حبیب و جمعى از بزرگان شیعیان كوفه، همچون سلیمان‌بن صُرَد، مسیب‌بن نَجَبَه و رفاعةبن شداد بَجَلى، از بیعت با یزید خوددارى كردند و براى امام حسین نامه نوشتند و آن حضرت را براى قیام برضد امویان به كوفه دعوت كردند (بلاذرى، ج 2، ص 462؛
طبرى، ج 5، ص 352؛
ابن‌اعثم كوفى، ج 5، ص 28؛
مفید، ج 2، ص 37) و زمانى كه مسلم‌بن عقیل به كوفه آمد، به یارى او شتافتند (رجوع کنید به طبرى، ج 5، ص 355؛
ابن‌اعثم كوفى، ج 5، ص 34). به‌نوشته سماوى (ص102)، حبیب‌بن مظاهر و مسلم‌بن عوسَجه در كوفه براى امام بیعت می‌گرفتند تا اینكه عبیداللّه‌بن زیاد به‌آنجا رفت و مردم كوفه از یارى مسلم دست كشیدند و از گرد او پراكندند. خاندان حبیب و مسلم‌بن عوسجه نیز آن دو را پنهان كردند تا اینكه مخفیانه از شهر گریختند و در كربلا به امام حسین پیوستند.

حبیب و دیگر یاران امام حسین علیه‌السلام از پذیرفتن امان‌نامه دشمن خوددارى كردند و استدلالشان این بود كه اگر حسین كشته شود، ما عذرى نزد رسول خدا نخواهیم داشت (كشى، ص 79). در كربلا، زمانى كه حبیب كمى یاران امام را دید، به اذن وى نزد قبیله‌اى از بنی‌اسد رفت و آنان را به یارى امام دعوت كرد. عده‌اى دعوت او را پاسخ گفتند، اما عمرسعد با فرستادن سپاهى، مانع از پیوستن آنان به امام شد (بلاذرى، ج 2، ص480؛
ابن‌اعثم كوفى، ج 5، ص90ـ91؛
اخطب خوارزم، ج 1، ص 345ـ346). در عصر تاسوعا، حبیب به قصد موعظه سپاه دشمن كه می‌خواستند به خیمه‌هاى امام حمله كنند، به ذكر اوصاف امام و یارانش پرداخت و ایشان را از جنگ برحذر داشت، ولى عزرةبن قیس سخنان او را حمل بر خودستایى كرد (بلاذرى، ج 2، ص 484؛
طبرى، ج 5، ص 416ـ417؛
ابن‌اعثم كوفى، ج 5، ص 95؛
اخطب خوارزم، ج 1، ص 353). در شب عاشورا، هلال‌بن نافع، حبیب را از نگرانى زینب دختر امام على، درباره وفادارى یاران امام آگاه ساخت. هلال و حبیب، اصحاب امام حسین را گرد آوردند و همگى نزد امام رفتند و اعلان كردند كه تا آخرین قطره خون خود از خاندان پیامبر حمایت خواهند كرد (موسوعة كلمات‌الامام‌الحسین علیه‌السلام، ص 407ـ408؛
حائرى مازندرانى، ص 319ـ320).

امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا حبیب را فرمانده جناح چپ سپاه خود قرار داد (بلاذرى، ج 2، ص 487؛
دینورى، همانجا؛
طبرى، ج 5، ص 422؛
مفید، ج 2، ص 95). وقتى امام حسین براى سپاه عمرسعد موعظه می‌كرد، شمربن ذی‌الجوشن سخنانى جسارت‌آمیز بر زبان آورد كه پاسخ صریح حبیب را در پی‌داشت (رجوع کنید به طبرى، ج 5، ص 424ـ425؛
مفید، ج 2، ص 98؛
اخطب خوارزم، ج 1، ص 358). هنگام شهادت مسلم‌بن عوسجه، امام حسین و حبیب در كنار او حاضر شدند و مسلم از حبیب قول گرفت كه تا سرحد جان در كنار امام بجنگد (طبرى، ج 5، ص 435ـ436). كشى (همانجا) در وصف حالت حبیب‌بن مظاهر در روز عاشورا، آورده است كه هرچه به لحظه شهادتش نزدیك می‌شد، چهره‌اش بشاش‌تر می‌گردید و با یارانش بیشتر مزاح می‌كرد، به‌گونه‌اى كه اعجاب ایشان را برانگیخت. هنگامی‌كه امام حسین علیه‌السلام براى اداى نماز ظهر مهلت خواست، حُصَین‌بن تمیم به امام اهانت كرد؛
این‌بار نیز حبیب به او پاسخ داد و در پى آن، بین حبیب و سپاه دشمن مبارزه سختى درگرفت و او جمعى از ایشان را كشت (رجوع کنید به ابن‌شهرآشوب، ج 4، ص 103؛
مجلسى، ج 45، ص 27). آنگاه بدیل‌بن صریم عَقَفانى به حبیب حمله كرد و او را مجروح ساخت و در نهایت، حصین‌بن‌تمیم سر از بدنِ حبیب جدا كرد (بلاذرى، ج2، ص494؛
طبرى، ج 5، ص 439ـ440؛
اخطب خوارزم، ج 2، ص 22).

وقتى حبیب به شهادت رسید، امام حسین او را ستود و در حقش دعا كرد (قندوزى، ج 3، ص 71؛
نیز رجوع کنید به طبرى، ج 5، ص440). پس از اتمام درگیرى، گروهى از قبیله بنی‌اسد اجساد اصحاب سیدالشهدا، از جمله حبیب‌بن مظاهر، را در مقبره‌اى دسته‌جمعى به خاك سپردند (مفید، ج 2، ص 114، 126). نام حبیب در زیارت معروف‌به زیارت ناحیه و نیز زیارت امام حسین علیه‌السلام در ماه رجب آمده است (رجوع کنید به ابن‌مشهدى، ص493؛
ابن‌طاووس، ج3، ص78، 344؛
مجلسى، ج45، ص71).

در كتابهاى فقهى شیعه، روایتى از حمادبن عثمان از حبیب‌بن مظاهر از ابوعبداللّه علیه‌السلام درباره طواف حج آمده (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌بابویه، 1404، ج 2، ص 395؛
حرّ عاملى، ج 13، ص 379) كه به احتمال بسیار، وى غیر از حبیب‌بن مظاهر اسدى است (رجوع کنید به مامقانى، 1423، ج 17، ص 396ـ397؛
ابن‌بابویه، 1404، ج 2، ص 395، پانویس 1؛
شوشترى، ج 3، ص100؛
خوئى، ج 4، ص 223)، اما حرّ عاملى (ج 13، ص379، پانویس 1) مراد از ابوعبداللّه را امام حسین علیه‌السلام و حبیب‌بن مظاهر را صحابى مقتول او در كربلا دانسته است.


منابع :
(1) ابن‌اثیر؛
(2) ابن‌اعثم كوفى، كتاب‌الفتوح، چاپ على شیرى، بیروت 1411/1991؛
(3) ابن‌بابویه، الامالى، قم 1417؛
(4) همو، كتاب من لایحضُرُه‌الفقیه، چاپ علی‌اكبر غفارى، قم 1404؛
(5) ابن‌حجر عسقلانى، الاصابة فى تمییزالصحابة، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی‌محمد معوض، بیروت 1415/1995؛
(6) ابن‌داوود حلّى، كتاب‌الرجال، تهران 1383ش؛
(7) ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم (بی‌تا.)؛
(8) ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم 1414ـ1416؛
(9) ابن‌كلبى، جمهرةالنسب، ج 1، چاپ ناجى حسن، بیروت 1407/1986؛
(10) ابن‌مشهدى، المزارالكبیر، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم 1419؛
(11) الاختصاص، (منسوب به) محمدبن محمد مفید، چاپ علی‌اكبر غفارى، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، (بی‌تا.)؛
(12) موفق‌بن احمد اخطب خوارزم، مقتل‌الحسین علیه‌السلام للخوارزمى، چاپ محمد سماوى، (قم) 1381ش؛
(13) احمدبن یحیى بلاذرى، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق 1996ـ2000؛
(14) مهدى حائرى مازندرانى، معالى السِّبطین فى احوال‌الحسن و الحسین علیهماالسلام، قم 1425؛
(15) حرّعاملى؛
(16) خوئى؛
(17) احمدبن داوود دینورى، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره 1960، چاپ افست قم 1368ش؛
(18) محمد سماوى، اِبصارالعین فى انصارالحسین علیه‌السلام، چاپ محمدجعفر طبسى، (قم) 1377ش؛
(19) سمعانى؛
(20) شوشترى؛
(21) طبرى، تاریخ (بیروت)؛
(22) محمدبن حسن طوسى، رجال الطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم 1415؛
(23) حسن‌بن یوسف علامه‌حلّى، خلاصةالاقوال فى معرفةالرجال، چاپ جواد قیومى اصفهانى، (قم) 1417؛
(24) سلیمان‌بن ابراهیم قندوزى، ینابیع الموَدَّة لِذَوىِ القُربى، چاپ على جمال‌اشرف حسینى، قم 1416؛
(25) محمدبن عمركشى، اختیار معرفةالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348ش؛
(26) عبداللّه مامقانى، تنقیح‌المقال فى علم الرجال، چاپ محیی‌الدین مامقانى، قم 1423ـ ؛
(27) همو، مقباس‌الهدایة فى علم‌الدرایة، چاپ محمدرضا مامقانى، قم 1411ـ1413؛
(28) مجلسى؛
(29) محمدبن محمد مفید، الارشاد فى معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد، قم 1413؛
(30) موسوعة كلمات‌الامام الحسین علیه‌السلام، اعداد لجنةالحدیث، معهد تحقیقات باقرالعلوم علیه‌السلام، قم: دارالمعروف، 1374ش؛
(31) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفی‌الشیعة المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبیرى زنجانى، قم 1407.

/ لیلا اوصالى /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5801
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست