حَبلُ الْمَتین ، از نشریات دوره قاجار كه در كلكته، تهران و رشت منتشر میشد. سیدجلالالدین حسینى كاشانى، متخلص به ادیب و ملقب به مؤیدالاسلام، صاحب امتیاز و مدیر حبلالمتین، در 13 رجب 1280 در كاشان متولد شد. پدرش، سیدمحمدرضا مجتهد كاشانى، از علماى ممتاز آن روزگار بود. جلالالدین تحصیلات مقدماتى را در كاشان سپرى كرد و پس از مرگ پدر، بههمراه برادر بزرگش، به اصفهان رفت و در حلقه درس ملامحمدكاشى و آیتاللّه شریعت حضور یافت، چندى بعد عازم عراق شد و درس خارج را در محضر میرزاى شیرازى آموخت. وى در 1305 به بندرعباس رفت و در آنجا با سیدجمالالدین اسدآبادى آشنا شد (ایرانپرست، ص 279ـ280؛ پروین، ج 1، ص 305). ظاهرآ این آشنایى، مؤیدالاسلام را به فكر تأسیس نشریه انداخت (رجوع کنید به محیط طباطبائى، ص 54). وى سپس به عمان و از آنجا به هندوستان رفت و به تجارت پرداخت و در 1311، درنتیجه مكاتباتش با سیدجمال، نشریهاى در كلكته منتشر كرد كه هدف از انتشار آن، ایجاد تحول فكرى در ایرانیان بود (صدرهاشمى، ج 2، ص 200؛ پروین، همانجا).
حبلالمتین كلكته. مؤیدالاسلام، با اقتباس از آیه 103 سوره آلعمران («وَاعتَصموا بحبلِ اللّهِ جمیعاً ولا تفرّقوا»)، نشریه را حبلالمتین نامید. بهنوشته صدرهاشمى (ج 2، ص200ـ 201)، نخستین شماره آن در 10 جمادیالآخرة 1311 منتشر شد (در نسخه موجود از این نشریه در كتابخانه ملى، شماره منتشر شده در یكم رجب 1311 به عنوان اولین شماره ثبت شده است). بالاى عنوان نشریه، عبارت «روزنامه مقدس» درج میگردید. حبلالمتین به صورت هفتگى انتشار مییافت و به بسیارى از نقاط جهان، از جمله ایران، اروپا، عراق (نجف)، عثمانى، افغانستان، مصر، چین، برمه، روسیه، و تركستان فرستاده میشد. توزیع گسترده حبلالمتین بهسبب كمك مالى حاجى زینالعابدین تقیاف بود. حبلالمتین ده سال به رایگان بین روحانیان نجف و ایران و روشنفكران توزیع میشد (كسروى، 1381ش، ص 42؛ صدرهاشمى، همانجا). فعالیت 38 ساله حبلالمتین به سه دوره تقسیم میشود: از آغاز انتشار تا نهضت مشروطه (1324)؛ از نهضت مشروطه تا 1334 (تعطیلى نشریه)؛ از 1303ش تا 1309ش. در طول این دوران، صورت و محتواى اولیه حبلالمتین حفظ شد. حبلالمتین به فارسى منتشر میشد، اما گاهى ضمیمههایى به اردو و بنگالى نیز داشت. حبلالمتین از طریق نمایندگیهاى خود با بیشتر مناطق جهاناسلام در ارتباط بود و بر پایه هدف اصلیاش (اتحاد دنیاى اسلام)، به درج اخبار جهانِ اسلام و ایران توجه بیشترى میكرد.
علاوه بر اخبار، مقالات متنوعى در موضوعات سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى به چاپ میرسید. در حوزه سیاست مقالات بسیارى درباره حكومت قانون، آزادى و برخورد عادلانه با مردم منتشر میگردید كه در برخى از آنها از شاه انتقاد میشد. در حوزه اقتصاد نیز مطالب بسیارى درباره كسب ثروت و استقلال اقتصادى درج میشد (براى نمونه رجوع کنید به وحیدالملك كاشانى، «در توصیف و توسیع و تاریخ تجارت»، حبلالمتین، سال 13، ش 11، 8 رمضان 1323، ص 18ـ20). به جغرافیاى ایران هم توجه میشد و سلسله مقالاتى به معرفى ایالتها (استانها)ى كشور اختصاص داشت (براى نمونه رجوع کنید به «جغرافیاى ایران»، حبلالمتین، همان، ص 5ـ7). تشریح و نقد سیاستهاى استعمارى دولتهاى بزرگ در ایران، بهویژه سیاست انگلیس و روسیه (رجوع کنید به «اتحاد دولتین انگلیس و روس»، حبلالمتین، همان، ص 1ـ3)، و توجه به سیاست آلمان در ایران، از دیگر موضوعات آن بود (رجوع کنید به «ترقى نفوذ آلمان در ایران»، حبلالمتین، سال 14، ش 4، 3 رجب 1324، ص 13).
مهمترین مقالات حبلالمتین درباره علل عقبافتادگى و راههاى ترقى ایران بود. از جمله به موضوعاتى چون اهمیت مدارس و گسترش سوادآموزى و توسعه مدارس دخترانه توجه ویژهاى میشد. سلسله گفتگوهاى سیاح ایرانى و هندى و گفتگوى شاگرد و معلم، نشاندهنده دیدگاههاى حبلالمتین درباره ترقى ایران است (رجوع کنید به «مكالمه شاگرد و معلم»، حبلالمتین، سال 8، ش 26، ذیالحجه 1318، ص 7ـ8؛ «مكالمه سیاح ایرانى با شخص هندى»، حبلالمتین، سال 5، ش 35، 19ربیعالاول 1316، ص 417ـ418). مؤیدالاسلام راه ترقى ایران را اقتباس از فرهنگ غرب میدانست، ولى تقلید كوركورانه را نفى میكرد. همچنین ژاپن را بهترین الگو میدانست و با تمجید از اوضاع آن، ایرانیان را به اخذ تجربههاى آن كشور دعوت میكرد («ژاپون و شكوفه تازه»، حبلالمتین، سال 4، ش 1، 10 جمادیالثانى 1313، ص 5).
انتقاد نشریات خارج از كشور از سیاستهاى رجال كشور، بهویژه امینالسلطان (صدراعظم)، بهحدى بود كه وى در 1318 ورود جراید فارسى زبان چاپ خارج، از جمله حبلالمتین، را به كشور ممنوع كرد (صدرهاشمى، ج 2، ص 201؛ كهن، ج 1، ص 222)، گرچه بهرغم تلاش دولت، حبلالمتین به صورت قاچاق وارد ایران میشد (پروین، ج 2، ص 451). چاپ حبلالمتین در هندوستان نیز توقیف شد (همان، ج 2، ص 452؛ صدرهاشمى، ج 2، ص 207). دعوت به قانون و حكومت مشروطه و سپس حفظ نظام مشروطه، از دغدغههاى گردانندگان حبلالمتین بود؛ از جمله سرمقاله مفصّلى در این نشریه، خطاب به شاه، به این امر پرداخت (رجوع کنید به «شاهنشاها ولینعمتا»، حبلالمتین، سال 14، ش 35، 8 ربیعالاول 1325، ص 1ـ7؛ نیز رجوع کنید به صدرهاشمى، ج 2، ص 201) و در نامهاى به مشیرالدوله، نكات مهمى در باب اصلاحات به او یادآور شد (رجوع کنید به «جناب مشیرالدوله»، حبلالمتین، سال 14، ش 2، 19 جمادیالآخره 1324، ص 1ـ8، ش 3، 26 جمادیالآخره 1324، ص 2ـ16). همچنین در این نشریه متن كامل قانون اساسى (سال 14، ش 11، 26 شعبان 1324، ص 7ـ14) و اشعارى كه صبغه ملى داشتند و از مشروطیت تجلیل میكردند، چاپ شد (براى نمونه رجوع کنید به سال 14، ش 8، 2 شعبان 1334، ص 18ـ20)؛ ازاینرو، مستشارالدوله صادق (مجموعه 1، ص 253) از حبلالمتین با نام «روزنامه مقدّسه» یاد كرده كه «لوح امان دردمندان» است. ملكزاده نیز (ج 1، ص 185) نویسنده حبلالمتین را رهبر آزادى و در پیدایش مشروطیت مؤثر دانسته است. حبلالمتین در دوره فعالیتش، 43 بار توقیف شد و مؤیدالاسلام نیز بارها تبعید یا زندانى گردید (ایرانپرست، ص 281؛ صدرهاشمى، ج 2، ص 207؛ كهن، ج 1، ص 166). مؤیدالاسلام در آخر عمر نابینا شد و دخترش، فرخسلطان، اداره امور نشریه را برعهده گرفت كه نامش با سمت دبیر ثانى در نشریه قید میشد (ملكزاده، همانجا؛ صدرهاشمى، ج 2، ص 204). آخرین شماره حبلالمتین در 13 آبان 1309 منتشر شد و در آن، پایانِ سال سیوهشتم روزنامه اعلام گردید و به خوانندگان قول داده شد كه در سال آینده نقایص روزنامه برطرف شود (رجوع کنید به «خاتمه سال سیوهشتم»، حبلالمتین، سال 38، ش 41ـ 42، 13 آبان 1309، ص 1).
با مرگ مؤیدالاسلام در 24 آذر 1309، حبلالمتین براى همیشه تعطیل شد (پروین، ج 1، ص 305). طبق وصیت مؤیدالاسلام، جسدش به مشهد منتقل شد و در ایوان عباسى دفن گردید (صدرهاشمى، ج 2، ص 208). درباره شخصیت مؤیدالاسلام قضاوتهاى گوناگونى كردهاند براى دو نمونه از آنها رجوع کنید به همان، ج 2، ص 202؛ كسروى، 1381ش، ص 42ـ43).
حبلالمتین تهران. پس از پیروزى نهضت مشروطه، مؤیدالاسلام از برادر كهترش، سیدحسن كاشانى، كه نماینده حبلالمتین در ایران بود، خواست تا نشریهاى را به نام حبلالمتین، به نیابت از او، در تهران منتشر كند. كسروى علت این تصمیم را كمارج شدن حبلالمتین كلكته دانسته است زیرا مردم، بهسبب دیر رسیدن حبلالمتین به ایران و تأسیس روزنامههاى جدید، نیاز چندانى به مطالعه آن نداشتند (1381ش، ص 276). سیدحسن از پیشروان راه آزادى به شمار میرفت. وى بهسبب نوشتن شبنامه، به دستور مظفرالدین شاه بازداشت شد (همان، ص 26؛ همو، 1378ش، ص 68) و پس از یك سال اقامت اجبارى در مباركآباد، به هندوستان تبعید گردید. او پس از دو سال به تهران بازگشت (صدرهاشمى، ج 2، ص 213) و در 15 ربیعالاول 1325 نخستین شماره حبلالمتین را در چهار صفحه به صورت روزانه منتشر كرد. در سر مقاله اولین شماره آن به یكى بودن مسلك روزنامه با مسلك حبلالمتین كلكته اشاره شده است (رجوع کنید به «ربَّنا آتِنا مِن لَدُنك رحمةً و هَیئْ لَنا مِن اَمرِنا رَشَداً»، حبلالمتین، سال 1، ش 1، 15ربیعالاول 1325، ص 1). حبلالمتین تهران از نظر ظاهر و محتوا تا حدودى به حبلالمتین كلكته شبیه بود. كسروى، بهرغم انتقاد از روزنامههاى آن روز تهران، حبلالمتین را روزنامهاى آبرومند و مقالاتش را مغزدار خوانده است (1381ش، ص 275، 277). حبلالمتین گاهى اندیشه جمهوریخواهى را مطرح میكرد (كهن، ج 2، ص 115ـ 116). در 14 جمادیالآخره 1325 حبلالمتین، بهسبب انتشار مقالهاى بر ضد ارفعالدوله، سفیر ایران در استانبول و از هواخواهان روسیه، چند روز توقیف شد (رجوع کنید به «محاكمه حبل المتین»، ص 4، براى متن مقاله مزبور رجوع کنید به «آخر تا چند»، حبل المتین، سال 1، ش 76، 13 جمادیالآخره 1325، ص 1ـ3؛ براى جایگاه ارفعالدوله در میان آزادیخواهان رجوع کنید به صدرهاشمى، ج 2، ص 237). پس از به توپ بسته شدن مجلس (23 جمادیالاولى 1326)، همه روزنامهها، از جمله حبلالمتین، تعطیل شدند. قزاقها به منزل سیدحسن یورش بردند، ولى او موفق شد به سفارت انگلیس پناه ببرد (كسروى، 1378ش، همانجا). به گفته صدرهاشمى (ج 2، ص 210، 213)، محمدعلى شاه وى را به قفقاز تبعید كرد و او مدتى در رشت توقف نمود.
حبلالمتین رشت. پس از تشكیل كمیته مشروطهخواهان رشت (كمیته ستار) و رهایى رشت از دست مستبدان، سیدحسن كاشانى كه در رشت بود (محرّم 1327)، حبلالمتین را در این شهر منتشر كرد. حبلالمتین رشت روزنامهاى «ملى، آزاد، سیاسى، تاریخى، ادبى، علمى، اخبار و اقتصادى» معرفى شد كه هر روز، به جز روزهاى تعطیل، منتشر میشد. مدت انتشار آن از 22 صفر 1327 تا 10 رجب همان سال بود (رابینو، ص 121).
پس از فتح تهران (1327)، سیدحسن رشت را ترك كرد و حبلالمتین را بار دیگر در تهران منتشر نمود، اما به سبب انتشار مقالهاى در شماره ششم (14 رجب 1327) با عنوان «اِذا فَسَدَ العالِم فَسَدَالعالَم»، نشریه توقیف شد و خود او نیز به زندان افتاد و انتشار حبلالمتین روزانه براى همیشه متوقف شد (اسناد مطبوعات، ج1،ص436،438،440؛ صدرهاشمى،ج2، ص210ـ 213؛ براى سبب توقیف نشریه رجوع کنید به كسروى، 1378ش، ص69).
منابع : (1) اسناد مطبوعات: 1286ـ1320ه ش، چاپ كاوه بیات و مسعود كوهستانینژاد، تهران: سازمان اسناد ملى ایران، 1372ش؛ (2) نوراللّه ایرانپرست، «شرححال آقایمؤید مدیر روزنامه حبلالمتین»، ارمغان، سال 10، ش 5ـ6 (مرداد ـ شهریور 1308)؛ (3) ناصرالدین پروین، تاریخ روزنامهنگارى ایرانیان و دیگر پارسینویسان، تهران، ج 1، 1377ش، ج 2، 1379ش؛ (4) یاسنت لویى رابینو، روزنامههاى ایران: از آغاز تا سال 1329ه ق/1289ه ش، با اضافات و شرح كامل به همراه تصاویر روزنامهها، ترجمه و تدوین جعفر خمامیزاده، تهران 1372ش؛ (5) صادق صادق، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق، چاپ ایرج افشار، تهران 1361ـ1374ش؛ (6) محمدصدر هاشمى، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان 1363ـ1364ش؛ (7) احمد كسروى، تاریخ مشروطه ایران، تهران 1381ش؛ (8) همو، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، تهران 1378ش؛ (9) گوئل كهن، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، تهران، ج 1، 1363ش، ج 2، 1362ش؛ (10) «محاكمه حبلالمتین»، محاكمات، سال 1، ش 5، 3 رجب 1325؛ (11) محمد محیط طباطبائى، تاریخ تحلیلى مطبوعات ایران، تهران 1366ش؛ (12) مهدى ملكزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران 1371ش.