حائرى ، عبدالهادى، مورخ معاصر ایرانى. وى فرزند میرزااحمد حائرى و نوه دخترى آیتاللّه شیخ عبدالكریم حائرى یزدى* بود. در حدود سالهاى 1312ـ1314ش در شهر قم، در خانوادهاى روحانى و سرشناس و در عین حال تنگدست، به دنیا آمد (حائرى، 1372ش، ص 11؛ یوسفیفر، ص 35). حائرى از كودكى به آموزش قرآن و خط و مشق در مكتبخانه پرداخت و پس از آن پدرش دروس مقدماتى عربى را به او آموخت. حائرى به سبب تنگدستى پدر و نیز مخالفت سرسختانه وى با نظام جدید آموزش و پرورش، به مدرسه نرفت و چندى بعد، به نوشته خودش، چون پدرش او را بیاستعداد میدانست، به پارچهبافى گمارده شد. وى در حدود 1328ش، در پى آشنایى با چند نوجوان همسن خود به ادامه تحصیل علاقهمند شد و توانست در عین اشتغال به پارچهبافى، به صورت «متفرقه» درس بخواند و دوره شش ساله ابتدایى را در یك سال تحصیلى طى كند. وى از آن پس به طور جدّى تحصیل را ادامه داد (حائرى، 1372ش، ص 19ـ20، 24ـ25، 38، 63، 78).
حائرى در 1336ش به دانشكده معقول و منقول تهران راه یافت. آشنایى وى با عبدالحسین زرینكوب* در دانشگاه، در علاقهمند شدن او به پژوهش تاریخى مؤثر بود (همان، ص 246، 261). پس از گرفتن مدرك كارشناسى، حائرى مدتى بیكار و سرگردان بود تا در نهایت در اداره بهداشت شغلى یافت كه موجب رهایى وى از تنگناهاى اقتصادى گردید. او در 1342ش بورسیه دانشگاه مگگیل كانادا در رشته تاریخ و خاورشناسى شد و پس از پشت سرگذاردن دشواریهاى بسیار، در 1352ش از رساله دكترى خود دفاع كرد (همان، ص 331ـ 346، 464). بلافاصله دانشگاه بركلى در كالیفرنیاى امریكا وى را به همكارى دعوت كرد و او شش سال به تدریس در آن دانشگاه پرداخت. وى اندكى پیش از پیروزى انقلاب اسلامى به ایران بازگشت و با رتبه دانشیارى در دانشگاه فردوسى مشهد استخدام شد و به تدریس دروس دوره قاجاریه، انقلاب مشروطه و تاریخ معاصر پرداخت (همان، ص 421، 504ـ508).
پس از پیروزى انقلاب اسلامى و سپس انقلاب فرهنگى، كه به تعطیل موقت دانشگاهها انجامید، حائرى در جمع كمیته پژوهشگران وزارت علوم و شوراى عالى انقلاب فرهنگى به كار خود ادامه داد. وى بعدها رتبه استادى یافت و در سال تحصیلى 1370ـ 1371ش استاد نمونه كشور گردید (همان، ص 512، 514ـ 515، 550؛ شعبانى، ص 145ـ146). وى در اواخر عمر به سرطان خون مبتلا شد و پس از دو سال، در 23 تیر 1372درگذشت. همسرش، زهرا افشارنژاد، گنجینه نفیسى از كتابهاى فارسى، عربى، انگلیسى و فرانسه او را به دانشگاه فردوسى مشهد اهدا كرد (لؤلؤئى، ص 32).
حائرى در 1329ش در كتابخانهاى در قم كتابدار روزمزد شد و از این رهگذر با مطبوعات و دیدگاههاى سیاسى و شیوههاى نویسندگى و مباحث گوناگون فكرى و ایدئولوژیك آشنا شد. این امر در شكلگیرى اندیشه وى تأثیر اساسى داشت تا بدانجا كه از همان زمان به فعالیتهاى قلمى در روزنامهها و مجلات شهر قم و سپس تهران پرداخت (حائرى، 1372ش، ص82، 94، 97ـ 99، 105، 109). نخستین تكاپوهاى قلمى حائرى، در زمینه ادبیات (همچون رمان اشك سرد، مشهد 1343ش) و مسائل سیاسى و اجتماعى و دینى بود (همان، ص 97ـ 99، 131)، اما بعدها مشخصآ به كار در عرصه تاریخ پرداخت و چندین كتاب و بیش از شصت مقاله تألیف كرد (براى آگاهى از فهرستى از این كتابها و مقالات او رجوع کنید به اصیلى، ص 503ـ508؛ براى ترجمه برخى از مقالات دایرةالمعارفى حائرى رجوع کنید به خودآگاهى و تاریخپژوهى، ص 413ـ499؛ براى آگاهى از چگونگى همكارى او با د. اسلام رجوع کنید به حائرى، 1372ش، ص 492).
برخى از مهمترین آثار او بدین شرح است: رساله دكتریاش با عنوان تشیع و مشروطیت و نقش ایرانیان مقیم عراق، كه پس از بازگشت به ایران آن را از انگلیسى به فارسى ترجمه و چاپ كرد (تهران 1360ش). این كتاب ــ بهرغم برخى انتقادهاى وارد شده بر آن، مبنى بر اصالت نداشتن و بیاعتبارى برخى منابع یا تحلیل نادرستِ ماهیت نهضت مشروطه ــ در سالهاى اخیر به عنوان یكى از منابع مشروطهپژوهان اهمیت یافته است، بهویژه در مطالعات مربوط به آرا و دیدگاههاى میرزامحمدحسین نائینى* و شناخت برخى فقها و عملكرد آنان در رویدادهاى انقلاب مشروطه (جوادزاده، ص 23ـ24؛ براى آگاهى از برخى نقدهاى كتاب رجوع کنید به حائرى، 1364ش، ص هفت ـ ده).
كتاب دیگر او با عنوان نخستین رویاروییهاى اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازى غرب، در 1367ش كتاب سال شد. این كتاب مبتنى است بر الگوى نظرى حائرى در مطالعات تاریخیاش، كه تقریبآ در همه آثار او بدان پرداخته شده، و مشتمل است بر توجه همزمان به دو رویه تمدن غرب؛ یعنى، استعمار و دانش و كارشناسى (رجوع کنید به حائرى، 1380ش، ص9، 21ـ 88؛ نظرى هاشمى، 1378ش، ص220؛ صفت گل، 1378ش، ص8). انتشار دو كتاب مذكور موجب شهرت فراوان نویسنده در داخلوخارج از ایران گردید. او در كتاب تاریخ جنبشهاوتكاپوهاى فراماسونگرى در كشورهاى اسلامى، تاریخ فراماسونرى در كشورهاى غربى و نقش تاریخى، اجتماعى و سیاسى آن در ایران، تركیه، كشورهاى عربى، هندوستان و اندونزى را نشان میدهد (حائرى، 1368ش، ص 14). اسامى برخى دیگر از آثار حائرى بدینشرح است: ایران و جهان اسلام : پژوهشهایى تاریخى پیرامون چهرهها، اندیشهها و جنبشها (مشهد 1368ش)، همگامى ایران و لیبى بر ضد امپریالیسم: دو سند تاریخى (مشهد 1360ش) و آزادیهاى سیاسى و اجتماعى از دیدگاه اندیشهگران : گذرى بر نوشتههاى پارسى در دو سده واپسین (مشهد 1374ش). آخرین اثر حائرى، كه در دوران بیمارى او نگاشته شده، كتاب آنچه گذشت: نقشى از نیم قرن تكاپوست كه در واقع زندگینامه خودْنوشت اوست (جلالى، ص 101ـ102).
حائریاز نمایندگان برجسته نسل جدید مورخان ایرانى است كه متأثر از تحولات معرفتى و روششناسى رایج در غرباند (صفتگل، 1380ش، ص 153ـ154). صراحت بیان، دقت و بهرهگیرى از منابع متنوع و گسترده مراكز اسناد كشورهایى چون امریكا و انگلستان و نیز كتابخانههاى معتبر دنیا و نیز روشمندى او در بررسى تحولات تاریخى، جایگاه ممتازى به آثار پژوهشى وى بخشیده است.
تأكید بر شناخت جریانهاى فكرى در پژوهش تاریخى؛ نواندیشى در پژوهش؛ تأكید بر عنصر تحلیل در پژوهش تاریخى؛ تأكید بر بهكارگیرى نظریه در پژوهش تاریخى؛ و پایبندى به استناد در پژوهش تاریخى از عناصر اصلى سبك تاریخنگارى حائرى است.
منابع : (1) سوسن اصیلى، «كتابشناسى دكتر عبدالهادى حائرى»، در خودآگاهى و تاریخپژوهى: مجموعه مقالات همایش بزرگداشت استاد دكتر عبدالهادى حائرى (مهرماه 1379)، بهكوشش شهرام یوسفیفر، تهران: دانشگاه تهران، 1380ش؛ (2) محمدرضا جلالى، «نگاهى روانشناختى به شخصیت دكتر حائرى»، در همان؛ (3) علیرضا جوادزاده، «نقد و بررسى كتاب تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق»، نامه تاریخپژوهان، سال 2، ش 7 (پاییز 1385)؛ (4) عبدالهادى حائرى، آنچه گذشت: نقشى از نیم قرن تكاپو، تهران 1372ش؛ (5) همو، تاریخجنبشها و تكاپوهاى فراماسونگرى در كشورهاى اسلامى، مشهد 1368ش؛ (6) همو، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران 1364ش؛ (7) همو، نخستین رویاروییهاى اندیشهگران ایران : با دو رویه تمدن بورژوازى غرب، تهران 1380ش؛ (8) خودآگاهى و تاریخپژوهى: مجموعه مقالات همایش بزرگداشت استاددكتر عبدالهادى حائرى (مهرماه 1379)، بهكوشش شهرام یوسفیفر، تهران : دانشگاه تهران، 1380ش؛ (9) رضا شعبانى، «یادیاز روانشاد استاددكتر عبدالهادى حائرى»، در همان؛ (10) منصور صفتگل، «دكتر حائرى و تاریخنگارى فرهنگى: بینش و روش در تاریخنگارى پیش از قاجار»، در همان؛ (11) همو، «مطالعات صفوى در تاریخنگارى دكتر حائرى»، كتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال 2، ش 10 (مرداد 1378)؛ (12) كیوان لؤلؤئى، «كتابخانه دكتر حائرى: یادگارى نفیس از آن استاد فقید»، كتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال 2، ش10 (مرداد 1378)؛ (13) محمد نظرى هاشمى، «مرورى كوتاه بر آخرین اثر منتشرشده مرحوم دكتر عبدالهادى حائرى»، دانشگاه انقلاب، ش 112 (پاییز 1378)؛ (14) همو، «مفهوم آزادى در آثار دكتر حائرى»، در خودآگاهى و تاریخپژوهى، همان؛ (15) شهرام یوسفیفر، «گذرى بر زندگى، پژوهشها و آثار زندهیاد استاد دكتر عبدالهادى حائرى»، كتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال 4، ش 3 (دى 1379).