حامِض ، ابوموسى سلیمانبن محمد، زبانشناس و نحوى بغدادى. زبیدى (ص170) نام وى را محمدبن سلیمان نوشته است. از تاریخ ولادت وى اطلاعى در دست نیست.
وى شاگرد احمدبن یحیى ثعلب* (متوفى 291) بود و چهل سال از محضر او بهره برد و پس از درگذشت وى به تدریس پرداخت (ابنندیم، ص 86؛ خطیب بغدادى، ج10، ص 85ـ 86). در نحو پیرو مكتب كوفه بود و از علماى بنام آن مكتب بهشمار میرفت (زبیدى، همانجا؛ خطیب بغدادى، ج10، ص 85). او با اتخاذ شیوههایى از مكتب بصره، این دو مكتب را باهم آمیخت و در هر دو مكتب تبحر یافت (ابنندیم، همانجا؛ قفطى، ج 2، ص 22). وى به كوفه سفر كرد و در آنجا به تدریس كتاب الادغام ابوزكریا یحیى فرّاء* (متوفى 207) پرداخت (خطیب بغدادى، ج10، ص 85ـ86).
حامض فردى متدین و معتمد بود و در نگارش و ضبط مطالب، بسیار دقت داشت (ابنندیم، ص 87؛ خطیب بغدادى، ج10، ص 85). از شاگردان وى، ابوعمر محمدبن عبدالواحد الزاهد معروف به غلام ثعلب* (متوفى 345) و ابوجعفراحمدبن یعقوببن یوسف اصفهانى معروف به برزویه (بزرویه) بودند (خطیب بغدادى، همانجا).
تندخویى وى مانع از آن شد كه حتى به او اجازه دهند بر جنازه استادش نماز بخواند و به سبب همین تندخویى او را حامض (ترشروى) لقب دادند (زبیدى، همانجا؛ سیوطى، ج 1، ص 601). وى بخیل نیز بود، چنانكه به ابنفاتك معتضدى/ ابوفاتك مقتدرى سفارش كرده بود كه مكتوباتش به دست كسى از اهل علم نرسد (زبیدى، همانجا؛ ابنخلّكان، ج 2، ص 406).
حامض در زمان خلافت مقتدر عباسى، در 25 ذیحجّه 305 درگذشت و در باب التِّبْن (محلهاى در بغداد) دفن شد (زبیدى، همانجا؛ یاقوت حموى، ج 11، ص 255).
حامض كتابهایى تألیف كرده بود با عناوین خلقالانسان، النبات، الوحوش، مختصرالنحو، غریب الحدیث، السَّبق و النِّضال، و ما یذكَّر و یوُنَّث من الانسان و اللباس (ابنندیم؛ خطیب بغدادى، همانجاها؛ زركلى، ج 3، ص 132).
منابع : (1) ابنخلّكان؛ (2) ابنندیم (تهران)؛ (3) خطیب بغدادى؛ (4) محمدبن حسن زبیدى، طبقات النحویین و اللغویین، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره 1373/1954؛ (5) خیرالدین زركلى، الاعلام، بیروت 1999؛ (6) عبدالرحمانبن ابیبكر سیوطى، بغیة الوعاة فى طبقات اللغویین و النحاة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره 1384؛ (7) علیبن یوسف قفطى، انباه الرواة على انباه النحاة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج 2، قاهره 1371/1952؛ (8) یاقوت حموى، معجمالادباء، بیروت 1400/1980.