حامد اَفَندى ، فقیه و شیخالاسلام حنفى قرن دهم. او در سال 900 در قونیه به دنیا آمد. پدرش، محمد افندى، عالم و قاضى بیگشهر* و جدش، دروز افندى، از مشایخ صوفیه بود (تمیمى، ج 3، ص 24؛ عطائى، ص 242ـ243). بغدادى (ج 1، ستون 260)، به اشتباه، نام پدرش را على ذكر كرده است. حامد در 920 به استانبول رفت و نزد آشجیزاده حسن چلپى، سعدى چلپى، محییالدین محمد چیویزاده و عبدالقادر چلپیافندى درس خواند، سپس ملازم عبدالقادر چلپى شد و در زمانى كه عبدالقادر سِمَت قاضى عسكر یافت، حامد منشى وى شد (طاشكوپریزاده، ص 488؛ تمیمى، همانجا؛ د. ا. د. ترك، ذیل مادّه). حامد از 940 در مدارس شهرهایى چون بورسه، مَغنیسا و استانبول به تدریس پرداخت. وى در 948 با دختر چیویزاده ازدواج كرد و به «چیویزاده دامادى» (داماد چیویزاده) شهرت یافت؛ در 954 مفتى مغنیسا و در 955 استاد مدرسه «شاهزاده» در استانبول شد (رجوع کنید به طاشكوپریزاده، همانجا؛ تمیمى، ج 3، ص 24ـ25؛ عطائى، ص 243؛ نیز رجوع کنید به چیویزاده*).
حامد افندى در 956 قاضى شام و از 957 تا 959 قاضى مصر بود و سپس به تدریس در مدرسه ایاصوفیه استانبول پرداخت. از 961 تا 963 قضاوت بورسه و استانبول را برعهده داشت و در 964 قاضى عسكر روم ایلى (بخش اروپایى حكومت عثمانى) شد و حدود ده سال در همین سمت بود (ابنطولون، ص 326؛ تمیمى، ج 3، ص 25؛ عطائى، همانجا). به گفته طاشكوپریزاده (همانجا)، حامد بسیار مورد اعتماد سلطان سلیمان قانونى بود و سلطان قصد داشت او را صدراعظم خود كند، اما پس از وفات سلطان در 974، به فرمان سلطان سلیم دوم از مقام قاضى عسكرى روم ایلى بركنار گردید و تا اواخر حكومت وى، هیچ سمتى نداشت (تمیمى؛ د. ا. د. ترك، همانجاها).
در پى وفات ابوالسعود افندى* (شیخالاسلام عصر سلطان سلیم دوم) در 982، حامد افندى شیخالاسلام شد و تا هنگام وفاتش در 985، در همین سمت بود. وى در استانبول در كنار قبر ابوایوب انصارى، از صحابه پیامبر اكرم، دفن شد (طاشكوپریزاده؛ تمیمى؛ عطائى، همانجاها).
حامد را به نیكسیرتى، تدین، كثرت محفوظات و تبحر در علم فقه ستودهاند. وى در استانبول مسجدى بنا كرد كه از آن براى آموزش علوم دینى استفاده میشد، ولى اثرى از آن باقینمانده است (رجوع کنید به طاشكوپریزاده، ص 489؛ عطائى؛ د. ا. د. ترك، همانجاها).
وى مجموعهاى از فتواهاى فقهى به زبان عربى را گردآورى كرد و پس از تدوین موضوعى بر مواردى از آنها حاشیه نگاشت. برخى عنوان این اثر را الفتاویالحامدیة دانستهاند (رجوع کنید به تمیمى؛ عطائى، همانجاها؛ حاجیخلیفه، ج 2، ستون 1222؛ د.ا.د.ترك، همانجا؛ براى آگاهى از نسخههاى خطى و دیگر عناوین آن رجوع کنید به د. ا. د. ترك، همانجا). به گفته تمیمى (همانجا)، این اثر حدود پانزده مجلد بوده است (قس حاجیخلیفه، همانجا).
در بعضى منابع، نسب و آثار حامد افندى با نسب و آثار حامدبن على عمادى* درآمیخته است، بیشتر به سبب همنام بودن اثرشان، الفتاوى الحامدیة (از جمله رجوع کنید به سركیس، ج 1، ستون 739؛ بروكلمان، ج 9، ص 339؛ شقیرات، ج 1، ص 406، 411).
منابع : (1) ابنطولون، قضاة دمشق، چاپ صلاحالدین منجد، دمشق 1956؛ (2) كارل بروكلمان، تاریخ الادبالعربى، ج 9، نقله الیالعربیة عمر صابر عبدالجلیل، (قاهره) 1995؛ (3) اسماعیل بغدادى، هدیةالعارفین، ج 1، در حاجیخلیفه، ج 5؛ (4) تقیالدینبن عبدالقادر تمیمى، الطبقات السَنیة فى تراجم الحنفیة، ج 3، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض 1403/1983؛ (5) حاجیخلیفه؛ (6) یوسف الیان سركیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعربة، قاهره 1346/1928، چاپ افست قم 1410؛ (7) احمد صدقى على شقیرات، تاریخ مؤسسة شیوخ الاسلام فى العهد العثمانى : 828ـ1341ه = 1425ـ 1922، اربد، اردن 1423/2002؛ (8) احمدبن مصطفى طاشكوپریزاده، الشقائق النعمانیة فى علماءالدولة العثمانیة، بیروت 1395/1975؛ (9) محمدبن یحیى عطائى، حدائق الحقائق فى تكملةالشقائق، در شقائق نعمانیه و ذیللرى، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوة، 1989؛