responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5681

 

حارث‌بن جَبَله ، مشهورترین و نیرومندترین شاه سلسله غسّانیان* در شام، در قرن ششم میلادى. وى نخستین پادشاه غسّانى است كه از دوره او آگاهى روشن و قابل ذكرى داریم (جوادعلى، ج 3، ص 403). نسب وى را حارث‌بن جبلةبن حارث‌بن ثعلبةبن عمروبن جفنةبن عمرو گفته‌اند (رجوع کنید به ابن‌كلبى، ج 1، ص 617ـ618؛ حمزه اصفهانى، ص100). مادر حارث‌بن جبله، ماریه ذات‌القُرطین، دختر عمروبن جَفْنه بوده است (حمزه اصفهانى، همانجا) و بدین‌سبب، حارث‌بن جبله را ابن‌ماریه نیز خوانده‌اند (رجوع کنید به زیدان، ص 248ـ249). به علاوه، در روایات تاریخى مشهور است كه حارث‌بن جبله و حارث‌بن ابی‌شَمِر یكى هستند. براساس برخى از آنها، حارث اعرج (رجوع کنید به ابن‌قتیبه، ص 648؛ ابن‌اثیر، ج 1، ص 540؛ جوادعلى، ج 3، ص 403) و حارث اكبر همان حارث‌بن جبله‌اند (جوادعلى، همانجا).

چون دوره سلطنت حارث طولانى بود (چهل سال؛ زیدان، ص 254؛ جوادعلى، ج 3، ص 404؛ قس حمزه اصفهانى، همانجا: بیست سال)، در میان عربها عنوان پادشاه غسّانى علی‌الاطلاق به حارث‌بن جبله برمی‌گردد؛ لذا راویان عرب هر غسّانی‌اى را كه از او سخن گفته و اسم دقیقش را ندانسته‌اند، حارث‌بن ابی‌شَمِر (حارث‌بن جبله) خوانده‌اند، چنان كه ابوالفرج اصفهانى (ج 9، ص 81) قاتل عمروبن حجر آكل‌المُرار (پادشاه كِنده) را حارث‌بن ابی‌شمر دانسته است، در حالی‌كه او مدتها قبل از دوره حارث و در حدود 450 میلادى كشته شده بود. همچنین بنابر پاره‌اى روایات (رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، ص 49؛ طبرى، ج 2، ص 644)، حضرت محمد صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم در سال ششم هجرت یا پس از آن، براى حارث‌بن ابی‌شمر (پادشاه غسّان) نامه فرستاد و او را به اسلام دعوت كرد، درصورتى كه حارث‌بن جبله در آن زمان زنده نبوده است (تقی‌زاده، قسمت 9، ص 36)؛ بنابراین، معلوم می‌شود كه چرا در نسبنامه‌هاى غسّانیان بین مورخان این همه اختلاف وجود دارد.

بنابر تواریخ رومى، حارث‌بن جبله در 528 با منذر، پادشاه حیره، جنگید و بر او غلبه یافت و سال بعد، براى رفع شورش سامریها در فلسطین، به رومیها كمك كرد. در نتیجه، یوستی‌نیانوس اول (حك : 527ـ565 میلادى)، امپراتور روم شرقى، او را به امارت رساند و در 529 میلادى، او را عامل و كارگزار خویش در میان قبایل عرب شام كرد (تقی‌زاده، قسمت 9، ص 31ـ32؛ جوادعلى، ج 3، ص220ـ221). قیصر همچنین به وى لقبِ بِطریق (پاتریكیوس) داد؛ او نخستین امیر غسّانى و نخستین كس از بزرگان عرب بود كه بطریق لقب گرفت و به عنوان پادشاه تاج بر سر گذاشت (رجوع کنید به بطریق*؛ نیز رجوع کنید به د.اسلام، چاپ دوم، ذیل «حارث‌بن جبله»، «غَسّان»). مركز حكومت وى بلقاء (حمزه اصفهانى، همانجا) یا مُعان (ابن‌سعید مغربى، ج 1، ص 201) بود.

مناسبات غسّانیان با امپراتورى روم‌شرقى در دوران حارث‌بن جبله با پیمانى برقرار شد كه طبق آن، حارث سه وظیفه مهم در مقابل امپراتورى روم‌شرقى داشت: به ارتش شرقى روم‌شرقى براى مقابله با ایرانیان كمك كند؛ در مقابل حكومت لخمیان در حیره ــكه عامل ایران بودندــ بایستد؛ جلوى بیابان‌گردان را بگیرد و از منافع تجارى و سیاسى روم‌شرقى در جاده ادویه دفاع كند. علاوه بر اینها، او باید عملیات نظامى بر ضد یهودیان حجاز را اداره می‌كرد (د.اسلام، ذیل «غسّان»). بیشترین عملیات نظامى و حوادث تاریخى دوران غسّانیان و بیشترین مناسبات سیاسى میان امپراتورى روم‌شرقى و غسّانیان، در دوره حارث روى داد. دوران پادشاهى وى بیشتر به جنگ با منذر، پادشاه حیره، گذشت. حارث در 531 میلادى در دو عملیات بزرگ نظامى بر ضد ایران، بلیزاریوس (سپهسالار روم) را همراهى كرد ولى سپاه روم مغلوب شد (جوادعلى، ج 3، ص 221؛ زیدان، ص 256ـ257؛ د.اسلام، همانجا). وى در همین سال در كالینیكوم (شهر قدیمى در شمال سوریه) جنگید و در 541میلادى، در لشكركشى بلیزاریوس به بین‌النهرین، سپاه روم‌شرقى را یارى كرد، اما كامیاب نبود (د.اسلام، ذیل «حارث‌بن جبله»، «غسّان»؛ تقی‌زاده، قسمت 9، ص 34). در حدود 540 میلادى، حارث با منذربن امرؤالقیس، معروف به منذربن ماءالسماء (رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج 1، ص 439)، بر سر مالكیت زمینهاى جنوب تدمر درگیر شد (رجوع کنید به تقی‌زاده، همانجا؛ زیدان، ص 257). نزاع آنان سبب جنگى دیگر بین حامیان آن دو، یعنى ایرانیان و رومیان، و استیلاى انوشیروان بر بخشهایى از قلمرو روم (سرزمین شام) شد كه سرانجام، در 540 میلادى به صلح خاتمه یافت (رجوع کنید به طبرى، ج 2، ص 148ـ149؛ ابن‌اثیر، ج 1، ص 437ـ438، كه نام حارث‌بن جبله را به اشتباه خالدبن جبله ضبط كرده‌اند؛ پیرنیا، ص 212ـ213).

بزرگ‌ترین نبرد حارث و منذر در 554 میلادى در ناحیه قِنَّسرین روى داد كه در آن، حارث پیروز و منذر كشته شد (جوادعلى، ج 3، ص 227). در این جنگ، دو پسر حارث نیز كشته شدند (رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج 1، ص540ـ542؛ جوادعلى، ج 3، ص 228ـ230؛ جادالمولى و همكاران، ص 51ـ52). به روایتى نیز منذر یكى از پسران حارث را اسیر و او را براى بت معروف عزّى قربانى كرد (نولدكه، ص 171). این نبرد پیروزمندانه حارث، بزرگ‌ترین خدمت به امپراتورى روم‌شرقى محسوب می‌شد، زیرا خاطر آنان را تا مدتها از مرزهاى شرقى امپراتورى آسوده كرد. مورخان درباره این جنگ روایات بسیارى نقل كرده‌اند و در بعضى نكات باهم اختلاف دارند. ابن‌اثیر (همانجا) روز نبردِ حارث‌بن جبله و منذربن امرؤالقیس را از ایام معروف عرب و یوم عین اُباغ نامیده است. وادىِ عین اباغ در عراق، نزدیك شهر انبار و در مسیر فرات به سوى شام قرار داشت (یاقوت حموى، ذیل «اُباغ»). بعضى مورخان نیز این روز را یوم حلیمه (از ایام معروف عرب و نام دختر حارث كه این جنگ با او ارتباط داشته است) دانسته و گفته‌اند یوم عین اباغ مربوط به جنگ پسر حارث با پسر منذر می‌باشد. عده‌اى نیز یوم عین اباغ و یوم حلیمه را یكى دانسته‌اند (رجوع کنید به حمزه اصفهانى، ص 91؛ ابن‌اثیر، ج 1، ص 547؛ جوادعلى، ج 3، ص 408؛ زیدان، ص 258؛ د.اسلام، ذیل «غسّان»). بعضى مورخان نیز محل این جنگ را ناحیه حیار (یا خیار) در نزدیكى قِنَّسرین دانسته‌اند (رجوع کنید به ابن‌قتیبه، ص 648؛ یاقوت حموى، ذیل «الحیار»؛ جوادعلى، ج 3، ص 231ـ233؛ نولدكه، ص170؛ قس ابن‌اثیر، ج 1، ص 541، كه محل جنگ را عین اباغ در ذات‌الخیار ذكر كرده است). به نوشته ابن‌اثیر (ج 1، ص 543)، این جنگ بسیار سخت بوده، چنان كه غبار میدان جنگ آفتاب را از دیدگان نهان می‌داشته است.

حارث‌بن جبله در 563 میلادى به قسطنطنیه، پایتخت روم‌شرقى، سفر كرد تا با امپراتور درباره جانشینىِ پسر خویش، منذر، و نیز درباره اقداماتى كه باید بر ضد عمروبن هند* (یا عمروبن منذر)، پادشاه حیره، می‌كرد، مذاكره و مشورت كند. هیبت حارث براى رومیان مَثَل شد، چنان كه مادران فرزندانشان را با نام او می‌ترساندند و آرام می‌كردند (زیدان، ص 256، 258؛ جوادعلى، ج 3، ص 409ـ410). امرؤالقیس* (شاعر معروف عصر جاهلى) با وساطت حارث به دربار امپراتور روم رفت و با قیصر دیدار كرد (رجوع کنید به امرؤالقیس، ص330ـ345؛ ابوالفرج اصفهانى، ج 9، ص 96ـ99).

حارث در 569 میلادى درگذشت (زیدان، ص 259). وى مقتدرانه حكومت كرد و در برقرارى صلح بین عشایر قبیله طَىّ* نقش مهمى داشت (جوادعلى، ج 3، ص 411). در 559 میلادى به فرمان حارث‌بن جبله، برج دیر قصرالحَیرالغربى* ساخته شد (د. اسلام، همانجا). حمزه اصفهانى (ص100) بناهاى دیگرى را نیز به او نسبت داده است، كه برخى محققان در صحت آن تردید كرده‌اند (جوادعلى، ج 3، ص 404). حارث‌بن جبله را فردى با هیبت و شكوه دانسته‌اند كه چهل سال از عمرش را به جنگ گذراند (زیدان، ص 258). در زمان او، بیشتر مسیحیانِ سوریه و فلسطین از فرقه یعقوبیان* بودند. حارث نیز از آنان طرفدارى می‌كرد و به سبب كوششهاى او كلیساى این مذهب پس از یك دوره فترت احیا گردید (د.اسلام، همانجا). حارث در 542ـ 543 میلادى به كمك تئودورا، ملكه بیزانس كه حامى مذهب یعقوبى بود، دو اسقف (تئودروس و یعقوب بارادائوس) یعقوبى را به رهبرى مسیحیان سوریه گمارد (تقی‌زاده، قسمت 9، ص 35؛ د.اسلام، همانجا). گفته شده است كه حارث فرزندانى به نامهاى نعمان، منذر، مُنَیذر، جبله و ابوشمر داشت كه همه به پادشاهى رسیدند (ابن‌كلبى، ج 1، ص 618؛ قس حمزه اصفهانى، ص100ـ101). پس از مرگ حارث، پسرش منذر به حكومت رسید (زیدان، ص 259). در حدود 570 میلادى، پس از مرگ حارث، قابوس‌بن منذربن ماءالسماء به خون‌خواهى پدرش، به قلمرو منذربن حارث حمله كرد، اما منذر او را شكست داد (جوادعلى، ج 3، ص 259).


منابع :
(1) ابن‌اثیر؛
(2) ابن‌سعید مغربى، نشوةالطرب فى تاریخ جاهلیةالعرب، چاپ نصرت عبدالرحمان، عمان 1402/1982؛
(3) ابن‌قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عكاشه، قاهره 1960؛
(4) ابن‌كلبى، جمهرةالنسب، ج 1، چاپ ناجى حسن، بیروت 1407/1986؛
(5) ابوالفرج اصفهانى؛
(6) امرؤالقیس، دیوان امرئالقیس، چاپ حنّا فاخورى، بیروت 1409/1989؛
(7) حسن پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان، تهران 1370ش؛
(8) حسن تقی‌زاده، تاریخ عربستان و قوم عرب در اوان ظهور اسلام و قبل از آن، تهران (1328ـ1330ش)؛
(9) محمداحمد جادالمولى، علی‌محمد بجاوى، و محمدابوالفضل ابراهیم، ایام‌العرب فی‌الجاهلیة، بیروت 1408/1988؛
(10) جوادعلى، المُفَصَّل فى تاریخ العرب قبل‌الاسلام، بیروت 1976ـ1978؛
(11) حمزةبن حسن حمزه اصفهانى، تاریخ سنى ملوك الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام، بیروت: دارمكتبة الحیاة، (بی‌تا.)؛
(12) خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفى نجیب فوّاز و حكمت كشلى فوّاز، بیروت 1415/1995؛
(13) جرجى زیدان، العرب قبل‌الاسلام، بیروت 1966؛
(14) طبرى، تاریخ (بیروت)؛
(15) یاقوت حموى؛


(16) EI 2, s.vv. "Ghassan", "Al-Harith b. Djabala" (by Irfan Shahid);
(17) Theodor Noldeke, Geschichte der Perser und Araber zur Zeit der Sasaniden, Leiden 1973.

/ محمدحسن سعیدى /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5681
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست