بَحرانی ، هاشم بن سلیمان ، مفسّر و محدّث و مؤلّف شیعی قرن یازدهم . نسب او، بنا به نقل افندی اصفهانی ، به سیّد مرتضی علم الهدی * و از آن طریق به امام موسی کاظم علیه السّلام می رسد (ج 5، ص 298). اهل تَوبَلی از توابع بحرین بود، در 1107 یا 1109 درگذشت و در زادگاه خود به خاک سپرده شد (یوسف بحرانی ، ص 64). در منابع هیچ گونه اطلاعی دربارة دوران تحصیل او یافت نمی شود و فقط برخی از علمای اخباری معاصرش را، مانند فخرالدین طُرَیحی * ، بنقل از خود او به عنوان مشایخ او نام برده اند (یوسف بحرانی ، ص 66؛ افندی اصفهانی ، ج 5، ص 304؛ نوری ، ج 3، ص 389). سلسلة مشایخ روایی بحرانی ، چنانکه در پایان البرهان آمده است ، به کلینی و صدوق و طوسی می رسد (هاشم بحرانی ، ج 4، ص 551). گذشته از ریاست دینی در روزگار خود، در گردآوری نوادر کتب حدیث پیشینیان و تتبّع در این علم کم نظیر بوده است . یوسف بحرانی (ص 63) از این جهت فقط علاّ مة مجلسی را برتر از او می شمارد، هر چند که او برخلاف مجلسی تنها به جمع و نقل روایات بی هیچ توضیح و تفسیری اهتمام داشته است . به دلیل کثرت تألیفات (75 اثر به نوشته افندی اصفهانی ، ج 5، ص 300) و اطلاعات گسترده در زمینه های مختلف علوم دینی ، به سیّد هاشم علاّ مه مشهور شده است (یوسف بحرانی ، ص 3؛ افندی اصفهانی ، ج 5، ص 298). بیشتر آثار او، مانند غایة المرام و ایضاح المسترشدین و الانصاف و معالم الزّلفی ، دربارة مسایل امامت و سایر عقاید دینی از نظرگاه شیعه تألیف شده است (دربارة آثار او رجوع کنید به یوسف بحرانی ، ص 64 - 66؛ افندی اصفهانی ، ج 5، ص 299 - 300). تفسیر معروفش البرهان فی تفسیرالقرآن ، و به نام شاه سلیمان صفوی ، بر همین اساس تهیه شده است . در فقه استدلالی کتابی به نام التّنبیهات داشته که ، به نقل افندی اصفهانی ، نسخه ای از آن نزد بازماندگان علاّمة مجلسی موجود بوده است (ج 5، ص 300 - 301). مع هذا یوسف بحرانی (ص 63) بر این گمان که از او اثری در فقه باقی نمانده است در مقام فقهی او تردید کرده است ، ولی تصریح می کند که سرپرستی کارهای دینی شهر را، از جمله قضا و امور حسبیّه ، را برعهده داشته و در امر به معروف و نهی از منکر، حتّی نسبت به زمامداران وقت ، بسیار جدّی بوده است . از کتابهای او البرهان فی تفسیرالقرآن و غایة المرام و معالم الزلفی و المحجّة و تبصرة الولیّ و حلیة الابرار بارها چاپ شده است . کتاب غایة المرام او در زمان ناصرالدین شاه قاجار بر دست شیخ محمّد تقی دزفولی با عنوان کفایة الخصام به فارسی ترجمه شد (آقابزرگ طهرانی ، ج 16، ص 21؛ خوانساری ، ج 8، ص 183). سیّد هاشم بحرانی ، چنانکه از آثارش برمی آید، از علمای اخباری بوده است و تأکید او بر لزوم فراگیری همة دانشهای دینی از اهل بیت پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلّم در مقدمة البرهان معرّف دیدگاه اوست . بحرانی تا پایان عمر به تدریس اشتغال داشت (افندی اصفهانی ، ج 5، ص 300) و کسانی از او اجازة روایت یافتند (یوسف بحرانی ، ص 75) که از جمله ایشان شیخ حرّ عاملی بود (حرّ عاملی ، ج 2، ص 341).
منابع : (1) محمد محسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت 1403/؛ (2) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء ، چاپ احمد حسینی ، قم 1401؛ (3) محسن امین ، اعیان الشیعة ، بیروت 1403/1983، ج 10، ص 249-250؛ (4) هاشم بن سلیمان بحرانی ، البرهان فی تفسیر القرآن ، چاپ محمودبن جعفر موسوی زرندی ، تهران 1334 ش ؛ (5) یوسف بن احمد بحرانی ، لؤلؤة البحرین ، چاپ محمد صادق بحرالعلوم ، قم ( بی تا. ) ؛ (6) محمدبن حسن حرّعاملی ، امل الا´مل ، چاپ احمد حسینی ، ج 2، قم 1362 ش ؛ (7) محمد باقربن زین العابدین خوانساری ، روضات الجنّات فی احوال العلماء و السادات ، چاپ اسداللّه اسماعیلیان ، قم 1390-1392؛ حسین بن محمدتقی نوری ، مستدرک الوسائل ، ج 3، چاپ محمدرضا نوری نجفی ، تهران 1321.