حاجیواشنگتن ، شهرت حسینقلیخان معتمدالوزاره، ملقب به صدرالسلطنه، نخستین وزیرمختار ایران در امریكا. وى پسر هفتم میرزا آقاخان نورى* بود. در صفر 1265 به دنیا آمد (شرف، ش 60، ص ( 1)؛ اقبال آشتیانى، بخش 2، ص 414) و هنگام عزل پدرش ده ساله بود و از آن زمان تا 1281 كه میرزا آقاخان نورى فوت كرد، با خانوادهاش در تبعید بهسر برد (محبوبى اردكانى، ص 458ـ459؛ بامداد، ج 1، ص 459).
حسینقلیخان تا شانزده سالگى زیر نظر پدرش به تحصیل پرداخت. در 1287 به فرمان ناصرالدین شاه و تحت سرپرستى میرزا سعیدخان مؤتمنالملك، وزیر امورخارجه، مشغول به كار شد (شرف؛ اقبال آشتیانى، همانجاها). در 1292 به منصب استیفا رسید و به ریاست مجلس تنظیمات حَسنه (مجلس ولایتى براى تنظیم امور) اصفهان مأمور شد. پس از آن، به دربار بازگشت و چند سال در دفتر استیفا مشغول خدمت بود. در 1295 به حج رفت و پس از عزل میرزا حسینخان سپهسالار* و وزارت مجدد مؤتمنالملك در امورخارجه، به نیابت اول وزارت امورخارجه منصوب شد و در 1302 به معاونت آن وزارتخانه ارتقا یافت (شرف، ص ( 2)؛ اقبال آشتیانى، بخش 2، ص 414ـ415). در همان سال، لقب معتمدالوزاره گرفت و با سمت ژنرال كنسول ایران به هند رفت. در این مأموریت، به دلیل حُسن خدمت و ابراز لیاقت، سرتیپ اول شد (شرف، همانجا)؛ ولى در 1305 از هندوستان احضار شد (همانجا؛ اقبالآشتیانى، بخش2، ص415).
در همان سال، ادوارد اسپنسر پرات، سفیر امریكا در ایران، ناصرالدینشاه را به اعزام هیئتى به امریكا ترغیب كرد (موجانى، ص15) و ناصرالدینشاه، حسینقلیخان را براى این سفر انتخاب كرد (دلدم، ص 83) و او در ذیحجه 1305 همراه با هیئتى حدود ده نفر عازمامریكا شد (نیز رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، 1350ش،ص578).
حسینقلیخان در 23 محرّم 1306 وارد نیویورك شد و از آنجا به واشنگتن رفت و در 25 محرّم 1306 با توماس فرانسیس بایارد، وزیر امورخارجه امریكا، دیدار كرد (رجوع کنید به رضازاده ملك، ص 182). در 26 محرّم نیز به دیدن گروور كلیولند، رئیسجمهورى امریكا، رفت و نامهاى از طرف ناصرالدین شاه به وى داد (رجوع کنید به بایگانى اسناد وزارت امورخارجه، سند مورخ 1306، كارتن 20، پرونده 3، سند ش10؛ نیز رجوع کنید به غفارى، ص 41؛ دلدم، ص 101). ناصرالدین شاه از دولت امریكا خواسته بود، براى نجات ایران از دست روس و انگلیس و در زمینههاى اقتصادى و علمى، به ایران كمك كند (غفارى، ص 43؛ یسلسون، ص 79ـ80). حسینقلیخان به طور منظم گزارشهایى به وزارت خارجه ایران و گاهى نیز نامههایى محرمانه براى امینالسلطان، صدراعظم وقت، میفرستاد كه در آنها اوضاع سیاسى و اجتماعى امریكا را گزارش میداد و تقاضاى در نظر گرفتن اصول و سیاستهاى آنان را در ایران داشت. وى در این گزارشها، نحوه قانونگذارى، قدرت كنگره و نظام پارلمانى امریكا را براى ناصرالدینشاه تشریح و فواید و مزایاى آن را ذكر میكرد و همچنین به پیشرفتهاى صنعتى امریكا اشاره مینمود (رجوع کنید به بایگانى اسناد وزارت امورخارجه، همان، سند ش 12، 13، 14؛ نیز رجوع کنید به رضازاده ملك، ص 189ـ193؛ دلدم، ص 92ـ93). حسینقلیخان یك سال در امریكا مأموریت داشت و خودش در گزارش اول صفر 1306 به این مطلب اشاره كرده است، ولى حدود هشت ماه در این كشور ماند و در عین حال، توانست تصویرى واقعى از جامعه امریكا ارائه دهد. امریكا از نظر وى با ایران تفاوت چندانى نداشت و معتقد بود كه اگر ایرانیان نیز به خود آیند، میتوانند در اندك مدتى همپاى آنان شوند. او از نظام حكومتى ایران انتقاد نمیكرد، اما گزارشهایش اثر مهمى در شاه و درباریان داشت (بایگانى اسناد وزارت خارجه، همان، سند ش 13؛ گزیده اسناد روابط ایران و آمریكا، مقدمه موجانى، ص 11ـ12). از دیگر اقدامات وى در امریكا، تهیه اسامى ادارات و رؤساى آنها بود. همچنین، از وزارت جنگ امریكا قیمت لباسهاى نظامى و توپهاى جنگى را خواسته بود و اطلاعات دقیقى را كه درباره توپها به دست آورده بود، براى شاه فرستاد. حسینقلیخان وضع گمرك امریكا و امكان صدور كالا به این كشور را نیز در گزارشهاى خود یادآور شد (رجوع کنید به بایگانى اسناد وزارت امورخارجه، همان، سند ش 8، 10).
ظاهرآ این عوامل سبب شد تا شاه سفیر خود را از واشنگتن فراخواند و سفارت ایران در امریكا مدتها تعطیل شود (رجوع کنید به گزیده اسناد روابط ایران و آمریكا، همان مقدمه، ص 12). نكته جالبتوجه درباره حسینقلیخان، تصور نادرستى است كه از او در برخى منابع آمده است. اعتمادالسلطنه (1350ش، ص 656، 661) به صراحت او را دیوانه خوانده است. احتشامالسلطنه (ص 234) واژه افتضاحات را درباره مأموریت وى ــكه سبب تمسخر و مضحكه جراید و محافل سیاسى آن زمان و عزل او از آن مقام شده بودــ به كاربرده است. از جمله اعمالى كه به حسینقلیخان نسبت دادهاند، ذبح گوسفند در روز عید قربان در ساختمان سفارت است كه سبب جلب توجه مردم و كنجكاوى پلیس براى پیبردن به موضوع شده بود (مفتاح، ص 5؛ دلدم، ص 88ـ92؛ موجانى، ص 18). صرفنظر از معلوم نبودن منبعِ این مطلب، در اصلِ آن نیز شك وجود دارد، زیرا او در محرّم 1306 وارد امریكا شده و پس از هشت ماه، یعنى در رمضان همان سال (حدود سه ماه پیش از عید قربان)، آنجا را ترك كرده بود (موجانى، همانجا). افزون بر این، اعتمادالسلطنه (1350ش، ص 656) در 11 ذیحجه 1306 او را در فرانسه دیده و قرار بود كه وى اثاث ناصرالدین شاه را از اروپا به تهران برساند، ناصرالدین شاه (كتاب 2، ص 238ـ239) نیز به این مطلب اشاره كرده است. همچنین، اعتمادالسلطنه (1350ش، ص661) در 10محرّم 1307 از حضور حسینقلیخان در استانبول یاد كرده است؛ بنابراین، احتمالا دیگر روایتهاى راجع به حسینقلیخان (مانند حمل پانزده آفتابه مسى، خرید خانهاى به سبك منازل ایرانى (درباره اجاره خانهاى براى نُه ماه در شمال غربىِ واشنگتن رجوع کنید به بایگانى اسناد وزارت امورخارجه، سند مورخ 1306، كارتن19، پرونده13، سند ش1؛ همو، سند مورخ1306، كارتن 20، پرونده 3، سند ش11؛ نیز رجوع کنید به رضازادهملك، ص 185)، حمام كردن در استخر سفارت و حیرت مهماندار امریكایى از قلیان كشیدن وى)، به دلیل نداشتن مأخذ معتبر، اعتبار تاریخیندارند (موجانى،ص18ـ19؛ قس دلدم، ص 85 ـ86).
حسینقلیخان اگرچه در منابع، شخصى ساده معرفى شده است، سوابق سیاسى وى نشان میدهد كه پیش از آنكه به عنوان سفیر به امریكا اعزام شود، در وزارت خارجه داراى مراتبى بوده (شرف، ص 2؛ گزیده اسناد روابط ایران و آمریكا، همان مقدمه، ص 10ـ11) و احتمالا وقایع دوره سفارت او تحریف شده، به گونهاى كه در نشریه ایران و آمریكا، از دو نفر با نامهاى حاجیمعتمدالوزاره (لقب حسینقلیخان) و حسینقلیخان صدرالسلطنه صحبت شده است (مفتاح، ص 5). در هر صورت، پس از مراجعت حسینقلیخان، مردم تهران او را حاجیواشنگتن خواندند (اقبال آشتیانى، بخش 2، ص 414؛ قس موجانى، ص 15).
حاجیواشنگتن پس از بازگشت از امریكا لقب صدرالسلطنه گرفت و در 1310 وزیر فوائدعامه شد. سال بعد، با پرداخت ده هزار تومان پیشكش، به جاى ناظمالدوله، وزیر مختار و كارپرداز اول بغداد شد (اعتمادالسلطنه،1350ش، ص 840؛ احتشامالسلطنه، ص 234، 260، توضیحات موسوى؛ بامداد، ج1، ص460). احتشامالسلطنه كه پس از عزل حاجیواشنگتن، به جاى او كارپرداز بغداد شد، در كتاب خاطرات خود مطالبى درباره اقدامات حاجیواشنگتن در بغداد ذكر كرده است، از جمله ضبط اموال تاجرى ایرانى در كاظمین پس از فوت وى؛ اختلاف با رجبپاشا (مشیر اردوى ششم عراق عرب) كه مشكل بزرگى براى دولت ایران ایجاد كرد؛ كتك زدن یكى از مأموران ایرانى در كركوك به نام عیسى، كه منجر به مرگ وى شد و در پى شكایت خانواده مقتول، دولت عثمانى اكبرخان ویس (كنسول ایران در كركوك) را زندانى كرد؛ و توطئه برضد میرزاى شیرازى، مرجع بزرگ تقلید شیعیان در سامره. این اقدامات براى دولت و خودش مشكلاتى ایجاد كرد و به عزل او از این مقام انجامید (رجوع کنید به ص235ـ236). از دیگر وقایع زندگى حاجیواشنگتن اطلاعى در دست نیست. وى در 1316ش در تهران درگذشت (رضازاده ملك، ص 196).
حاجیواشنگتن زبان انگلیسى و فرانسه میدانست و خوشخط بود. گاهى شعر میسرود، ولى اشعارش مضامین سست و پیشپا افتادهاى داشتند (احتشامالسلطنه، ص 235؛ اقبال آشتیانى، بخش 2، ص 415ـ416؛ بامداد، همانجا). تنها فرزند وى، مهرماه خانم بود كه به همسرى محمدحسینخان، پسر ساعدالدوله سردار تنكابنى، درآمد (رجوع کنید به اقبال آشتیانى، بخش 2، ص 416).
منابع : (1) علاوه بر اسناد مذكور در متن؛ (2) محمود احتشامالسلطنه، خاطرات احتشامالسلطنه، چاپ محمدمهدى موسوى، تهران 1366ش؛ (3) محمدحسنبن على اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، چاپ ایرج افشار، تهران 1350ش؛ (4) همو، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج 1، تهران: اساطیر، 1363ش؛ (5) عباس اقبال آشتیانى، مجموعه مقالات عباس اقبال آشتیانى، بخش 2، گردآورى و تدوین از محمد دبیرسیاقى: «نخستین رابطه سیاسى بین ایران و امریكا و مختصرى از احوال میرزاسعیدخان وزیرخارجه»، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، 1382ش؛ (6) مهدى بامداد، شرححال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجرى، تهران 1357ش؛ (7) اسكندر دلدم، حاجیواشنگتن: تاریخ روابط ایران و آمریكا در روزگار قاجاریه و پهلوى، (تهران) 1368ش؛ (8) رحیم رضازاده ملك، تاریخ روابط ایران و ممالك متحده امریكا، تهران 1350ش؛ (9) شرف، ش60، رجب 1305؛ (10) امیرضیاء غفارى، نقش امریكا در ایران: سده كاپیتولاسیون، تهران 1380ش؛ (11) گزیده اسناد روابط ایران و آمریكا، بهكوشش على موجانى، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، 1375ش؛ (12) حسین محبوبى اردكانى، تعلیقات حسین محبوبى اردكانى بر المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج 2، تهران: اساطیر، 1368ش؛ (13) ع.ح. مفتاح، «تاریخچه سفارت ایران در واشنگتن»، ایران و آمریكا، سال 1، ش 3 (فروردین 1325)؛ (14) على موجانى، بررسى مناسبات ایران و آمریكا: 1851 تا 1925 میلادى، تهران 1375ش؛ (15) ناصرالدین قاجار، شاه ایران، روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه در سفر سوم فرنگستان، چاپ محمداسماعیل رضوانى و فاطمه قاضیها، تهران 1369ـ1373ش؛ (16) آبراهام یسلسون، روابط سیاسى ایران و آمریكا، ترجمه محمدباقر آرام، تهران 1368ش.