responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5668

 

حاجی‌علیلو ، یكى از سه ایل مهم منطقه ارسباران یا قراجه داغ در استان آذربایجان شرقى. این سه ایل عبارت‌اند از : (حاجی‌علیلو، چلبیانلو، قراچورلو؛ درباره دو ایل دیگر رجوع کنید به ارسباران*) در حال حاضر گروهى از ایل حاجى علیلو در استان آذربایجان غربى ساكن‌اند (رجوع کنید به مركز آمار ایران، ص 22ـ30). قدیم‌ترین طوایف این ایل، قره‌خانلو و مقدّم و یاغ‌بسته‌لو هستند (خاماچى، ص 310).

جمعیت كوچنده حاجی‌علیلو طبق سرشمارى اجتماعى، اقتصادى عشایر كوچنده در 1377ش ــكه از آنان به عنوان طایفه مستقل حاج‌ال‌لو/حاج‌لو نام برده شده است ــ 1351 خانوار ( 610، 10تن) بوده است كه از این تعداد 787 خانوار ( 663، 5 تن) در شهرستانهاى اسكو، بناب، مراغه، مرند، ملكان، هشترود در آذربایجان شرقى (مركز آمار ایران، ص 14ـ20) و 564 خانوار ( 947،4 تن) در شهرستانهاى اُشنویه، شاهین‌دژ، مهاباد، میاندوآب و نَقَده در استان آذربایجان غربى (همان، ص 22ـ30) در ییلاق و قشلاق بوده‌اند. حاج علیلوها به تركى آذرى صحبت می‌كنند و شیعه دوازده‌امامی‌اند (دوستى، ص 51، 54).

قبل از اسكان عشایر و تخته‌قاپو* كردن آنها در دوران پهلوى اول (حك: 1304ـ1320ش)، به‌طور كلى ییلاق حاجی‌علیلوها در مراتع كوههاى مشك‌عنبر در هشت فرسخى (حدود 48 كیلومتر) شمال غربى اهر به طرف تبریز، و قشلاقشان در مراتع كناره‌هاى گرم رود ارس و حومه خداآفرین بود (مفتون دنبلى، ص 409؛ خاماچى، همانجا؛ بایبوردى، ص 139؛ دوستى، ص 13، 39ـ40).

بیشتر حاجی‌علیلوها اسكان داده شده‌اند و كشاورزى می‌كنند. آنان غالبآ به كشت گندم و جو و برنج مشغول‌اند و شغل دومشان دامدارى است. گروههایى از حاجی‌علیلو كه داراى گله‌هاى بزرگ دام هستند، براى تعلیف دامها ییلاق و قشلاق می‌كنند (مشكور، ص 181).

تحصیل در میان حاجی‌علیلوها نسبت به دیگر ایلات این ناحیه بیشتر است و اغلب خانهاى آنان تربیت شهرنشینى داشته‌اند. روستاى اووخارا/ آبخواره (از دهستانِ سینا و بخش ورزقانِ شهرستان اهر) عمارتهاى مجللى دارد كه براى سكونت رؤساى آنان ساخته شده است (حافظ‌زاده، ج 2، ص 327ـ328؛ خاماچى، همانجا).

در متون تاریخى دوره صفوى(ح 906ـ1135)، ایلات ارسباران با عنوان كلى شاهسون* نام برده شده‌اند و نام هیچ‌یك از آنها به طور مستقل ذكر نشده است. شاهسونها در جنگهاى صفویان با دولت عثمانى، در سپاه ایران بودند و قواى عثمانى را از تبریز بیرون راندند (بایبوردى، ص 101ـ102).

در دوره قاجار (1210ـ1344/ 1304ش)، نام هر عشیره را به‌طور مستقل ذكر كرده‌اند (همان، ص 102) و نام ایل حاجی‌علیلو تقریبآ از زمان فتحعلى شاه قاجار (حك : 1212ـ 1250) و فرزند او، عباس میرزا، بر سر زبانها افتاد. افراد این ایل به سركردگى اسداللّه سلطان حاجی‌علیلو، جد دودمان حاجی‌علیلو، در 1229 در جنگهاى ایران و روس در ركاب عباس‌میرزا بر ضد روسهاى مهاجم شركت كردند. اسداللّه سلطان در این جنگ نُه پسر خود را از دست داد و حتى در زمان ورود فتحعلی‌شاه به تبریز، دوازده تن از جوانان ایل را به جنگ فرستاد، كه شاه و ولیعهد از او تقدیر كردند (همان، ص 139). وى براى اولین‌بار كلمه ننگین را درباره عهدنامه تركمان چاى* به كار برد (حافظ‌زاده، ج 2، ص 428). پس از او، پسر ارشدش حاج‌على، كه احتمالا ایل حاجى علیلو به وى منسوب است، ریاست ایل را برعهده گرفت (همان، ج 2، ص 429).

رستم خان حاجی‌علیلو در دستگاه ولیعهدى مظفرالدین میرزاى قاجار در تبریز، اسم و رسمى داشت و از او با عنوانهاى رئیس ایل حاجی‌علیلو و رئیس قره‌سوران (رجوع کنید به بایبوردى، ص 140) و در نامه‌اى، مقرب‌الخاقانْ رستم‌خان سرهنگ یاد شده است (رجوع کنید به حافظ‌زاده، ج 2، ص 430).

پس از رستم خان، فرزند او، سام خان حاجی‌علیلو، در عهد ناصرالدین‌شاه سرپرست ایل شد. او ابتدا لقب ارشد نظام، سپس امیر ارشد و سردار ارشد گرفت. پسر دیگر رستم‌خان، محمدحسین خان حاجی‌علیلو، نیز ابتدا لقب ضرغام نظام، سپس سالار عشایر و سردار عشایر گرفت (بایبوردى، همانجا). نام سام خان حاجی‌علیلو، سردار ارشد، در سالنامه‌هاى عصر ناصرالدین‌شاه به عنوان رئیس قره‌سوران ضبط شده است (مجتهدى، ص 307).

ایل حاجی‌علیلو به سرپرستى سام‌خان حاجی‌علیلو، در 1326، جزو نیروهاى رحیم خان چلبیانلو* به طرفدارى از شاه در عملیات محاصره تبریز شركت داشت و در همین سال، براى خاموش كردن شورش ارمنیها و آسوریهاى ارومیه و سلماس اعزام شد. در 1327 نیز با چلبیانلوها، در مأموریتى در مسیر تبریز به جلفا متهم به غارت قریه بزرگ ارمنی‌نشین مجومباركه شدند (هدایت، ص 321؛ بایبوردى، ص 140ـ142). حاجى علیلوها به رهبرى امیر ارشد و برادرش محمدحسین خان ضرغام سردارعشایر، در انقلاب مشروطه جزو اردوى دولتى بودند (مجتهدى، همانجا). آنان به سرپرستى همین دو برادر، در ماجراى یپرم‌خان* ارمنى (از مبارزان مشروطه‌خواه كه براى سركوبى عشایر متمرد و دفع رحیم خان چلبیانلو به آذربایجان آمده بود)، براى كمك به قشون دولتى، به مقابله با یپرم‌خان برخاستند (كسروى، ص 197؛ مجتهدى، همانجا). در قیام شیخ محمد خیابانى*، حاجى علیلوها كه قراجه‌داغ را در اختیار داشتند، از او تمكین نكردند (بایبوردى، ص 142).

در فاصله انقلاب روسیه و استقرار بلشویسم (رجوع کنید به بولشویكها*) در قفقاز، ایل حاجی‌علیلو به ریاست امیر ارشد، عشایر قراجه داغ را تحت نفوذ خود درآورد؛ از جمله، ایل محمد خانلو و چلبیانلو را مغلوب و پراكنده كرد. قدرت این ایل به جایى رسید كه امیر ارشد، قراجه‌داغ را عملا از ایران مجزا ساخت، به‌طورى كه دولت و مردم، ایل حاجی‌علیلو را سرحدّدار ارس و مانع نفوذ بلشویسم در ایران تلقى می‌كردند (مجتهدى، ص 307ـ308). در این زمان، شهرت و قدرت حاجی‌علیلوها به جایى رسیده بود كه نوشته‌اند در زمان كودتاى 1299ش، امیر ارشد حاجی‌علیلو نیز خیال كودتا داشت. قوام‌السلطنه، نخست وزیر، با آگاهى از این امر، در 1300ش براى راحت شدن از شرّ وى مأموریت جنگ با اسمعیل آقا سیمتقو (سمكو) را، كه ارومیه و سلماس و اشنویه را در تصرف داشت و خوى و مراغه را تهدید می‌كرد، به وى محول نمود كه به كشته شدن امیر ارشد انجامید (هدایت، ص 326ـ327؛ بایبوردى، ص140) و نفوذ ایل حاجی‌علیلو پس از آن‌رو به ضعف نهاد (مجتهدى، ص 308).

در 1301ش كه مصدق‌السلطنه، والى آذربایجان شد، محمدحسین‌خان سردارعشایر را توقیف و اسلحه و مهمات ایل حاجی‌علیلو را در قراجه‌داغ ضبط كرد و نفوذ این ایل به‌طور كلى پایان یافت (همانجا؛ دوستى، ص 123). سردارعشایر حاجی‌علیلو، پیش از شهریور 1320، نیروهاى ناصر داشْكَسَنى یاغى را كه تحت تعقیب قواى دولتى بود، قلع و قمع و قبل از شهریور همان سال فوت كرد (بایبوردى، ص 147).


منابع :
(1) حسین بایبوردى، تاریخ ارسباران، تهران 1341ش؛
(2) محمد حافظ‌زاده، ارسباران در گذر حماسه و تاریخ، تبریز 1376ش؛
(3) بهروز خاماچى، فرهنگ جغرافیاى آذربایجان‌شرقى، تهران 1370ش؛
(4) حسین دوستى، نگاهى به تاریخ و جغرافیاى ارسباران، تبریز 1373ش؛
(5) احمد كسروى، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، تهران 1355ش؛
(6) مهدى مجتهدى، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، به‌كوشش غلامرضا طباطبائی‌مجد، تهران [? 1377ش[؛
(7) مركز آمار ایران، سرشمارى اجتماعى ـ اقتصادى عشایر كوچنده :1377 جمعیت عشایرى دهستانها، كل كشور، تهران 1378ش؛
(8) محمدجواد مشكور، نظرى به تاریخ آذربایجان و آثار باستانى و جمعیت‌شناسى آن، تهران 1349ش؛
(9) عبدالرزاق‌بن نجفقلى مفتون دنبلى، مآثر سلطانیه : تاریخ جنگهاى ایران و روس، چاپ غلامحسین زرگری‌نژاد، تهران 1383ش؛
(10) مهدیقلى هدایت، خاطرات و خطرات، تهران 1363ش.

/ محمد سعید جانب‌اللهى فیروزآبادى /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5668
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست