responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5578

 

چوبان‌زاده ، بَكْرْصدقى، پژوهشگر ادبیات، زبان‌شناس و شاعر تاتار در قرن چهاردهم. وى در 1310 در قصبه قره‌صو بازارى، واقع در ولایت آق‌مسجد (سیمفروپُل) شبه‌جزیره كریمه (رجوع کنید به سامى، ذیل «قره‌صوبازارى»)، به دنیا آمد. پدرش چوپان بود و او نیز در نوجوانى همراه پدرش چوپانى می‌كرد؛ ازاین‌رو، با آنكه آموزش سنّتى را از كودكى نزد مكتب‌دار زادگاه خود شروع كرده بود، آموزش مقدماتى رسمى را خیلى دیر و در مدرسه رشدیه (=متوسطه) قره‌صوبازارى آغاز كرد و بعد در مدرسه رشدیه آق‌مسجد ادامه داد و پس از مدت كوتاهى از آنجا فارغ‌التحصیل شد. موفقیت درخشان او سبب شد كه با حمایت انجمنى دینى براى ادامه تحصیل به استانبول اعزام شود. تحصیل چوبان‌زاده در استانبول هم‌زمان بود با سالهاى پس از اعلان مشروطیت دوم (1326) و رشد و توسعه ملی‌گرایى و ترك‌گرایى (رجوع کنید به تونایا، ج 3، ص310ـ321) كه این همه بر دانش‌آموزان كریمه‌اى مشغول تحصیل در استانبول بی‌تأثیر نبود، چنان‌كه در 1328/1910 «گروه نویسندگان تاتار جوان»را در استانبول تشكیل دادند. این گروه داراى تمایلات ملی‌گرایانه بود و چوبان‌زاده نیز در آن عضویت داشت (آجار، ص 39ـ40). چوبان‌زاده در این ایام به سرودن شعر نیز علاقه‌مند شد و نخستین منظومه خود را به‌نام >مادرت كجاست؟< سرود (آجار، همانجا). همچنین، در دوره عالى سه ساله وابسته

به دانشگاه استانبول شركت كرد و زبانهاى عربى و فارسى (احمدوف، ص 69) و به روایتى دیگر عربى و فرانسه (رجوع کنید به ن.بابایف، ص150؛ اصلانوف، ص150) را فرا گرفت و پس از فارغ‌التحصیلى در صفر 1334، به كریمه برگشت و یك سال در اودسا زبانهاى اسلاوى را فراگرفت. سپس براى ادامه تحصیل به بوداپست رفت و در آنجا با دیولا نمت، ترك‌شناس مجار، كه استادش بود، و لاسلو راسونیى، همكلاسی‌اش، كه بعدها ترك‌شناس معروفى شد، مناسبات نزدیكى پیدا كرد (دولت، ص 193؛ آجار، ص40ـ41، 43ـ 44). وى پس از تحصیل در رشته زبان‌شناسىِ زبانهاى تركى، عربى و مجارى (ن.بابایف، همانجا)، با دفاع از رساله خود درباره كودكس كومانیكوس(مجموعه كومان؛ رجوع کنید به تركى*، زبان و ادبیات)، در شعبان 1337 موفق به دریافت مدرك دكترى شد. وى در دوره تحصیل در بوداپست، به زبانهاى تركى و مجارى براى مطبوعات مقاله نوشت و به سرودن شعر نیز ادامه داد (آجار، ص 41ـ 43). او پس از بازگشت به كریمه، از 1299 تا 1303ش/ 1920ـ1924 به فعالیتهاى فرهنگى و سیاسى پرداخت (همان، ص 43ـ44). در 1303ش/ 1924، كه تغییر الفبا در دستور كار نظام جدید حاكم بر جمهورى آذربایجان قرار داشت (رجوع کنید به موسایوا، ص 208 به بعد)، به ریاست هیئت علمى كمیته الفباى جدید منصوب گردید و در عین حال به مدیریت گروه زبان تركى و چند وظیفه علمى و اجرایى دیگر انتخاب شد و با اقدامات خود تحركى در دانشكده شرق ایجاد كرد و هشت ماه پس از ورود به باكو به ریاست آن ارتقا یافت (ع. بابایف، ص 43ـ45).

چوبان‌زاده در تغییر الفبا از عربى به لاتینى، در جمهورى آذربایجان و دیگر جمهوریهاى ترك‌زبان شوروى، نقش مهمى ایفا كرد و با همان هدف، به‌ویژه در برگزارى همایش ترك‌شناسى (اسفند 1304/ مارس 1926)، شركت فعال داشت (رجوع کنید به ن. بابایف، ص 150ـ 151؛ اصلانوف، ص 193). وى براى فراهم‌آوردن الفبایى مشترك براى ترك‌زبانان شوروى كوشید و در دوره‌هایى كه در 1307ش/1928 براى آموزش معلمان در مؤسسه‌هاى تربیت معلم مسكو و لنینگراد برگزار شد، تدریس كرد (آجار، ص 48ـ 49؛ احمدوف، ص70). چوبان‌زاده، به اعتبار فعالیتهاى علمى خود، به عضویت برخى نهادهاى علمى و تحقیقاتى پذیرفته شد، از جمله در >مؤسسه پژوهشى علمى خلقهاى شرق<، یعنى شعبه ماوراى قفقاز (قفقاز جنوبى) فرهنگستان علوم اتحاد جماهیر شوروى، و در جمعیت زبان‌شناسى پاریس (آجار، همانجا).

هم‌زمان با گسترش فعالیتهاى فرهنگى و ادبى چوبان‌زاده، از حدود 1307ش/ 1928، زدن اتهاماتى چون ملی‌گراى بورژوا، پان‌تركیست، پان‌تورانیست و غیره به وى، در مطبوعات كریمه و جمهورى آذربایجان شدت یافت و این‌همه به بركنارى تدریجى او از مقامات رسمى، جلوگیرى از نشر بعضى از آثارش (همان، ص50ـ51) و ممنوع شدن تدریس كتابهاى او در مؤسسات آموزشى انجامید (ع. بابایف، ص 75). در این اوضاع و نیز هم‌زمان با اوج‌گیرى جریان تصفیه‌هاى خونین سالهاى 1316ـ 1317ش/ 1937ـ1938، چوبان‌زاده هم در زمستان 1315ش/ 1937 از كار اخراج و اندكى بعد بازداشت شد و پس از تحمل بازجوییهاى دشوار (رجوع کنید به همان، ص 88ـ108)، در مهر 1316/ اكتبر 1937 ابتدا محكوم به اعدام، اما بعد محكوم به تبعید شد. وى در 1318ش/1939 در تبعیدگاه درگذشت یا احتمالا اعدام شد (رجوع کنید به آجار، ص 52ـ53).

چوبان‌زاده افزون بر دانستن لهجه‌ها و گویشهاى زبان تركى، با زبانهاى فارسى، عربى، روسى، فرانسه، آلمانى، زبانهاى اروپاى شرقى و قفقاز جنوبى آشنایى داشت (آجار، ص 38؛ ن. بابایف، ص 151؛ اصلانوف، ص 193، 197). از وى پانزده كتاب، چند تك‌نگارى و نزدیك به دویست مقاله علمى در موضوعات گوناگون زبان‌شناسى و ادبى، به‌جا مانده است (ع.بابایف، ص 85). مهم‌ترین آثارش، به‌ترتیب تاریخ چاپ، عبارت‌اند از: تورك تاتار لسانیاتینه مدخل (مدخلى بر زبانهاى تركى ـ تاتارى)، باكو 1924؛ قوموق دیلى و ادبیاتى تدقیقلرى (تحقیقات در پیرامون زبان و ادبیات قوموق)، باكو 1926؛ تورك دیلى و ادبیاتینین تدریس اصولى (اصول تدریس زبان و ادبیات تركى)، باكو 1926ـ1927؛ تورك ـ تاتار دیالكتولوژیسى (لهجه‌شناسى تركى ـ تاتارى)، باكو 1927؛ تورك دیلى (زبان تركى)، باكو 1929؛ آذرى ادبیاتینین ینی‌دورى (دوره جدید ادبیات تركى آذرى)، باكو 1930؛ تورك گرامرى (گرامر تركى)، باكو 1930. وى درباره الفباى جدید تركى نیز كتابهایى به زبانهاى روسى و ازبكى و قزاقى نوشته است (براى مشخصات كتابها و مقالات چوبان‌زاده رجوع کنید به آجار، ص490ـ499). مجموعه اشعار او به زبان ازبكى در 1971 در تاشكند منتشر شد (ن. بابایف، ص 152؛ احمدوف، ص 70). بیشتر آثار چوبان‌زاده درباره زبان‌شناسى، نظریه ادبى، ادبیات آذربایجان شوروى و ادبیات كلاسیك آذربایجان و شرق است (طالب‌زاده، ج 2، ص 395)، لیكن آثارى درباره موضوعات دیگر نیز نوشته كه از آن جمله كتاب >اصلاحات دینى و انقلاب مدنى< است كه در 1927 در آق‌مسجد به چاپ رسیده است (رجوع کنید به قانلی‌دره، ص 115).

شمارى از آثار چوبان‌زاده چاپ نشده‌اند،مانند: >«تحلیل ادبى ـ زبانى كتاب دده قورقود»< كه ظاهرآ از بین رفته است؛ >«درباره زبان و آفرینش ادبى خَتایى»< و >«درباره ابن‌مُهنّا و اثرش»<، كه در مخزن دولتى ادبیات و هنر جمهورى آذربایجان نگهدارى می‌شوند (رجوع کنید به جعفراوغلو، ج 2، ص 145ـ 149؛ نیز رجوع کنید به اصلانوف، ص 194ـ197).

اصلانوف (ص 193)، چوبان‌زاده را بنیان‌گذار لهجه‌شناسى و واژه‌شناسى علمى در آذربایجان دانسته و ع.بابایف (ص 74) بر آن است كه همه زبان‌شناسان نسل گذشته جمهورى آذربایجان از متن >مدخلى بر زبان‌شناسى تركى ـ تاتارى< متأثر بوده‌اند. با این‌همه، بررسى وى درباره ادبیات خلقهاى ترك ـ تاتار به‌منزله ملتى واحد و كوشش وى براى آفریدن زبان و ادبیات واحد تركى ـ تاتارى مورد انتقاد قرار گرفته و غیرعلمى ارزیابى شده است (رجوع کنید به >تاریخ‌ادبیات آذربایجان شوروى<، ج 1، ص 208). به نظر برخى، آراى ادبى چوبان‌زاده از محدودیتهاى نظرى خاص آن دوره و نارساییهاى روش‌شناسى نظام حاكم و مخصوصآ جامعه‌شناسى عامیانه بركنار نبوده است (رجوع کنید به طالب‌زاده، ص 403).




منابع :
(1) شمس‌الدین‌بن خالد سامى، قاموس الاعلام، چاپ مهران استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ1898؛


(2) Kenan Acar, Kirimli Bekir Sidki Cobanzade: dilciligi ve edebiyat arastirmaciligi, Ankara 2001;
(3) Teymur Ahmadov, Azarbayjan yazicilari, Baku 1995;
(4) Vaqif Aslanov, "Bakir Chobanzada", in Agh lakalar silinir, Baku 1991;
(5) Azarbayjan Savet adabiyyatitarikhi, ed. M. Arif et al, Baku 1967;
(6) Adil Babayev, Dililiyimizin mabadi, Baku 2002;
(7) Nizamaddin Babayev, "Bakir Chobanzada", in Fikrin karvani, Baku 1984;
(8) Ahmet Caferoglu, Turk dili tarihi, Istanbul 1970- 1977;
(9) Nadir Devlet, Rusya turklerinin milli mucadele tarihi: 1905-1917, Ankara 1999;
(10) Ahmet Kanlidere, Kadimle cedid arasinda Musa Carullah, hayati, eserleri, fikirleri, Istanbul 2005;
(11) T. H. Musayeva, "Madani qurujulughun bashlanmasi", in Azarbayjan tarikhi, vol.6, ed. F.Q. Maqsudov et al, Baku 2000;
(12) Kamal Talibzada, Sechilmish asarlari, Baku 1994;
(13) Tarik Zefer Tunaya, Turkiye'de siyasal partiler, Istanbul 1988-1989;
(14) Recep Usta, Tevfik Fikret, hayati, sanati ve eserleri, Istanbul 1986.

/ رحیم رئیس‌نیا /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5578
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست