چَكاوَك ، نوعى پرنده و نیز از نواهاى موسیقى ایرانى.
1) پرنده. از نوزده گونه چكاوك (متعلق به نُه جنسِ خانواده Alaudidae، راسته Passeriformes) كه او و اچكوپاربراى خاور نزدیك و میانه ثبت كردهاند (رجوع کنید به ص 465ـ493)، دوازدهگونه از آنها در ایران و افغانستان و پنجگونه از آنها منحصرآ در ایران وجود دارد (رجوع کنید به اسكات و همكاران، ص 227ـ238، كه واژه ادبى چكاوك را به طور قراردادى براى همه نُه جنس این خانواده تعیین كردهاند).
در منابع فارسى، معمولا صورتهاى گوناگون چكاوك را، مثل چَكاوَه (cakava) ، چَكاو (cakav) و چَكوك/ چَكُكcakuk/cakok)؛ قس فرهوشى، ص:179 چكوك cakok در فارسیمیانه)، معادل قُبَّرَة یا ابوالملیح عربى قرار دادهاند (مثلا رجوع کنید به اسدى طوسى، ص 99، 102، 169؛ زمخشرى، قسم 1، ص 470؛ برهان، ذیل «چكاو»، «چكاوك»، «چكاوه»؛ براى دیگر نامها رجوع کنید به دمیرى، ج 3، ص 464). معادل تركى آن به صورت قَزلاق (حكیم مؤمن، ص 206، 211)، غِزلاق (شلیمر، ص 24، معادل چكاوك كاكلى) و... آمده است (نیز رجوع کنید به شاپكا، ذیل "Gezlag"). احتمالا قدیمترین تعریف شناخته شده چكاوك را اسدیطوسى (متوفى 465؛ ص 169) بهدست داده است : «مرغیست چند گنجشكى و بر سر خوچى دارد و بانگى زند خوش و تازیش قنبره است». مطابق نوشته قزوینى (ص460)، قنبره آشیانهاش را روى شاخههاى سه پایهاى شكل درخت، با نوعى علف بسیار ظریف یا برگ درختان به صورت یك سبد كوچك پیچیده، كه براى انسان غیرقابل تقلید است، میبافد. احتمالا قزوینى به پرندهاى دیگر غیر از چكاوك اشاره كرده است، زیرا مطابق نوشتههاى پرندهشناسان، چكاوكها پرندگانى دشتى هستند كه لانههایشان را در چالهاى كوچك روى زمین یا چالهاى كه خودشان حفر كردهاند میسازند (مثلا رجوع کنید به منصورى، ص 246ـ260؛ اسكات و همكاران، ص 227).
دیگر نامهاى فارسى چكاوك، مشتمل است بر واژه منسوخ ژولَه (برهان، ذیل «ژولَه»؛ قس مرعشى، ذیل «چولى»؛ پاینده، ص :190 واژه گیلكى چولى)، جَل/ جَلَك (منسوخ، اما احتمالا در فارسى محلى مشهد هنوز استفاده میشود؛ رجوع کنید به معین، ذیل «جَل»؛ قس قزوینى، همانجا: جَلو؛ در افغانستان، جَل پرندهاى خوشآواز است؛ رجوع کنید به افغانینویس، ذیل واژه)، خول (میدانى، ص 360) و كاكلى (=تاجدار؛ نام جدیدى كه به همهگونههاى تاجدار چكاوك اطلاق میشود رجوع کنید به او و اچكوپار، ص 480ـ 481، لوحههاى,XV XVI)، اما به نظر میرسد كه فقط گونههاىGalerida cristata (كه اسكات و همكارانش، ص 237 آنها را چكاوك كاكلى نامیدهاند) با تاجهاى بسیار برجسته به این نام معروف شدهاند (رجوع کنید به منوچهرى، ص 187، بیت 2339). همه گونههاى چكاوك، خوشآوازند (اسكات و همكاران، ص 227) و دقیقآ به همین دلیل، در شعر كلاسیك فارسى، چكاوك مورد توجه است (مثلا رجوع کنید به منوچهرى، ص 19، بیت 281، جایى كه چكاو، آهنگهاى گنج گاو و گنجباد (آورد) را در تكاو (تكاب: دره، زمین آبكند) مینوازد. براى اشعار بیشتر رجوع کنید به دهخدا، ذیل «چكاو»، «چكاوك» و «چكاوه»). پرندهشناسان نشان دادهاند كه چكاوكهاى نر عمومآ آوازهاى عاشقانه (جفت یابانه) خود را در پرواز یا هنگامى كه بدون بال زدن در آسمان پرواز میكنند سر میدهند (قس نام انگلیسى skylark براى گونه Alauda arvensis رجوع کنید به اسكات و همكاران، ص 238). این ویژگى به شعر سنایى غزنوى (قرن ششم) هم راه یافته است كه خدا را از طریق پرندگان ستایش میكند و میگوید: «بنگر به هوا بر، به چكاوك كه چه گوید/ خیر و حسنتبادا، خیرات و حسان را» (ص 8). علاوه بر اشاره به صداهاى جذاب، غنى و پیاپى به چكاوك، كاكل و پر و بالهایى كه مشخصه Galerida cristataهستند (رجوع کنید به اسكات و همكاران، ص 237) نیز مورد توجه بودهاند (رجوع کنید به منوچهرى، ص 187، بیت 281).
گونههاى مختلف چكاوك در ایران فراوان است (براى گونههاى انحصارى رجوع کنید به اسكات و همكاران، ص 227ـ238)، اگر چه آنها پرندگان حفاظت شدهاى نیستند (رجوع کنید به سازمان حفاظت محیط زیست، ص 9). قدیمترین منبع در مورد چكاوكها به عنوان غذایى خوشمزه در ایران، متن پهلوى خسرو قبادان و ریدك وى است كه در آن (ص 18ـ19) چكاوك (چَكاك)، در كنار پرندگانى مثل تذرو، تیهو، هوبره و تعدادى دیگر، به عنوان بهترین و خوشمزهترین پرندگان آمده است. علاوه بر ارزش غذایى این پرنده، براى آن ارزش دارویى نیز قائل شدهاند. دیوسكوریدس، پزشك و گیاهداروشناس یونانى سده اول میلادى، خوردن گوشت چكاوك را براى قولنج مفید دانسته است (ص 144؛ نیز رجوع کنید به رازى، ج 21، قسم 1، ص 309؛ ابنبیطار، ج 4، ص 39، هر دو به نقل از جالینوس). روفس (متوفى در میانه سده اول میلادى)، از پزشكان معروف و معاصر جالینوس، آن را براى درمان دردهاى پایین شكم توصیه كرده است. ابن ماسه، گوشت آن را قابض و آبگوشتش را مسهل میداند (به نقل رازى، ج 21، قسم 1، ص 310). به عقیده ابنسینا (ج 2، كتاب 3، ص 1308)، اگر بیمارى مبتلا به لغزندگى و صافى معده ناشى از سرد مزاجى باشد، گوشت چكاوك برشته برایش مفید است. او گوشت و آبگوشت آن را براى بیماران مبتلا به استسقاء توصیه میكند. جرجانى (كتاب 3، بخش 1، ص 53) گوشت چكاوك را خشككنندهتر از دیگر گنجشكسانان، شورباى آن را نرم كننده طبع، و غذائیت انواع فربه آن را بیشتر میداند. مصلح آن نیز روغن بادام است (انصارى شیرازى، ص 360). حكیم مؤمن (ص 212) خوردن كباب چكاوك را مدرّ بول و موافق امراض مثانه میداند (براى خواص دیگر رجوع کنید به عقیلى علوى شیرازى، ص 712ـ713؛ براى چكاوك در ادبیات عربى رجوع کنید به ابنجوزى، ص 257؛ دمیرى، ج 3، ص 464ـ469). در احادیث منقول از معصومین علیهمالسلام مردم از آزار و اذیت یا كشتن این پرنده نهى شدهاند و دلیل آن را تسبیح گفتن زیاد این پرنده دانستهاند (رجوع کنید به كلینى، ج 6، ص 225؛ دیلمى، ج 2، ص 236).
2) از نواهاى موسیقى ایرانى. چكاوك بهعنوان نوا (عربى : لحن، نغمه)، در فرهنگها و اشعار كلاسیك ایرانى، از جمله دیوان منوچهرى دامغانى (ص 231، بیت 2770)، مطرح شده است. شاید این امر میراثى از موسیقى زمان ساسانیان باشد (رجوع کنید به اقبال آشتیانى، بخش 1، ص 32). با این حال، در میان سى نواى دلانگیز كه باربد (نوازنده عصر ساسانى) براى استماع ویژه سلطنتى، از میان صد دستان كه در موسیقىِ سازى مهارت داشت، انتخاب كرد چكاوك به چشم نمیخورد (رجوع کنید به نظامى، ص 116ـ118).
منابع سپسین كه در آنها چكاوك، نوایى است كه به صورت یك گروه یا نظام بزرگ موسیقیایى، یعنى دستگاه (مقام عربى)، درآمده است، شامل منابعى از قبیل بهجتالروح (رسالهاى در موسیقى به زبان فارسى تألیف عبدالمؤمنبن صفیالدین، حدود قرن دهم ـ یازدهم) و بحورالالحان به زبان فارسى است كه فرصت شیرازى در 1332 آنها را گردآورده است. در منبع نخست، چكاوك یكى از دو گوشه شعبهاى به نام رَكْب است و خود رَكْب بخشى از كوچَك است كه به قول حكما، یكى از دوازده مقام موسیقایى است (رجوع کنید به عبدالمؤمنبن صفیالدین، ص 93). در منبع دوم، كه به روابط موسیقى سنّتى ایرانى با اوزان عروضى میپردازد، چكاوك، به عنوان یكى از گوشههاى همایون (از هفت دستگاهى كه معروفترین و پراجراترین دستگاههاى زمان فرصت شیرازى و صد سال اخیر بودهاند)، مورد توجه است (رجوع کنید به فرصت شیرازى، ص 24).
در موسیقى معاصر ایرانى، یك ردیف كامل در برگیرنده دوازده دستگاه است كه هر كدام مجموعه خاصى از گوشهها را در خود دارد. چكاوك و نغمه چكاوك، به ترتیب، گوشههاى هفتم و هشتم همایون را تشكیل میدهند (رجوع کنید به مالر، ص 85 و جاهاى دیگر؛ خالقى، ص 14ـ15؛ ملّاح، ص 120؛ معروفى، بخش دستگاه همایون، ص 5ـ7؛ بركشلى، 1355ش، ص 132؛ همو، 1374ش، ص 47). معروفى (همانجا) گوشههاى چكاوك و نغمه چكاوك را عینآ به شیوه اروپایى نغمهنگارى كرده است.
منابع : (1) ابنبیطار؛ (2) ابنجوزى، اخبار الاذكیاء، چاپ محمد مرسى خولى، (بیجا): المكتب شرقى للنشر و التوزیع، 1970؛ (3) ابنسینا؛ (4) علیبن احمد اسدى طوسى، لغت فرس، چاپ محمد دبیرسیاقى، تهران 1336ش؛ (5) درك ا. اسكات، حسین مروج همدانى، و على ادهمى میرحسینى، پرندگان ایران، تهران 1354ش؛ (6) عبداللّه افغانینویس، لغات عامیانه فارسى افغانستان، افغانستان 1335ش، چاپ افست 1369ش؛ (7) عباس اقبال آشتیانى، مجموعه مقالات عباس اقبال آشتیانى، بخش 1، گردآورى و تدوین از محمد دبیرسیاقى: «موسیقى قدیم ایران»، تهران 1369ش؛ (8) علیبن حسین انصارى شیرازى، اختیارات بدیعى (قسمت مفردات)، چاپ محمدتقى میر، تهران 1371ش؛ (9) مهدى بركشلى، شرح ردیف موسیقى ایران، در موسى معروفى، ردیف هفت دستگاه موسیقى ایرانى، تهران 1374ش؛ (10) همو، مداومت در اصول موسیقى ایران: گامها و دستگاههاى موسیقى ایرانى، تهران 1355ش؛ (11) محمدحسینبن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمد معین، تهران 1361ش؛ (12) محمود پاینده، فرهنگ گیل و دیلم: فارسى به گیلكى، تهران 1366ش؛ (13) اسماعیلبن حسن جرجانى، كتاب ذخیره خوارزمشاهى، چاپ محمدرضا محررى، تهران 1380ش ـ ؛ (14) حكیم مؤمن؛ (15) روحاللّه خالقى، موسیقى ایرانى، (تهران) 1364ش؛ (16) محمدبن موسى دمیرى، حیاة الحیوان الكبرى، چاپ ابراهیم صالح، دمشق 1426/2005؛ (17) دهخدا؛ (18) حسنبن محمد دیلمى، ارشاد القلوب، قم 1368ش؛ (19) دیوسكوریدس، هیولیالطب فى الحشائش و السموم، ترجمة اِصطِفَنبن بَسیل و اصلاح حنینبن اسحاق، چاپ سزار ا. دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان 1952؛ (20) محمدبن زكریا رازى، كتاب الحاوى فى الطب، حیدرآباد، دكن 1374ـ1393/ 1955ـ1973؛ (21) محمدبن عمر زمخشرى، پیشرو ادب، یا، مقدمةالادب، چاپ محمدكاظم امام، تهران 1342ـ1343ش؛ (22) سازمان حفاظت محیط زیست، خلاصهاى از مقررات شكار و صید در سال 1354، تهران 1354ش؛ (23) مجدودبن آدم سنایى، دیوان، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1336ش؛ (24) عبدالمؤمنبن صفیالدین، رساله موسیقى بهجتالروح، با مقابله و مقدمه و تعلیقات یاسنت لویى رابینو، تهران 1346ش؛ (25) عقیلى علوى شیرازى؛ (26) محمدنصیربن جعفر فرصت شیرازى، بحورالالحان در علم موسیقى و نسبت آن با عروض، چاپ محمدقاسم صالح رامسرى، تهران 1367ش؛ (27) بهرام فرهوشى، فرهنگ فارسى به پهلوى، تهران 1358ش؛ (28) زكریابن محمد قزوینى، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، چاپ فاروق سعد، بیروت 1978؛ (29) كلینى؛ (30) احمد مرعشى، واژهنامه گویش گیلكى، به انضمام اصطلاحات و ضربالمثلهاى گیلكى، رشت 1363ش؛ (31) موسى معروفى، ردیف هفت دستگاه موسیقى ایرانى، تهران 1374ش؛ (32) محمد معین، فرهنگ فارسى، تهران 1371ش؛ (33) حسینعلى ملّاح، منوچهرى دامغانى و موسیقى، تهران 1363ش؛ (34) جمشید منصورى، راهنماى صحرائى پرندگان ایران، تهران 1379ش؛ (35) احمدبن قوص منوچهرى، دیوان، چاپ محمد دبیرسیاقى، تهران 1356ش؛ (36) احمدبن محمد میدانى، السّامى فى الأسامى، عكس نسخه مكتوب به سال 601 هجرى قمرى محفوظ در كتابخانه ابراهیمپاشا (تركیه)، تهران 1345ش؛ (37) الیاسبن یوسف نظامى، خسرو و شیرین، چاپ برات زنجانى، تهران 1376ش؛
(38) Francois Hue and R. D. Etchecopar, Les oiseaux du proche et du moyen orient de la Mediterranee aux contreforts de l'Himalaya, Paris 1970; (39) Ella Zoins Mahler, Classical Persian music: an introduction, Cambridge, Mass. 1973; (40) King Husrav and his boy, ed. & tr. Jamshedji Maneckji Unvala, Paris: Paul Geuthner, [n.d.]; (41) Ulrich Schapka, "Die persischen Vogelnamen", doctoral thesis, Julius-Maximilians-Universitat, Wurzburg 1972; (42) J. L. Schlimmer, Terminologie medico-pharmaceutique et anthropologique: franaaise-persane, Litho. ed., Tehran 1874, typo. repr. Tehran 1970.