چَغْمینى ، محمودبن محمدبن عمر، ریاضیدان، ستارهشناس و پزشكینویس ایرانى. آگاهیهاى ما درباره زندگى او بسیار محدود است. وى به چغمین، شهرى در منطقه خوارزم*، منسوب است (زركلى، ج 7، ص 181؛ قربانى، ص 219). تاریخهاى متعددى براى زمان فوت او ذكر كردهاند، از جمله 618 (زركلى، همانجا؛ كحّاله، ج 12، ص 198)، 745 و 747 (حائرى، ج10، بخش 1، ص 512؛ قربانى، همانجا). از سویى، اسماعیلپاشا بغدادى (ج 2، ستون 410) سال پایان تألیف یكى از آثار او را 808 ثبت كرده است. قرائنى وجود دارد كه تاریخ 618 یا حوالى آن درستتر از دیگر زمانهاست. در دو عنوان از آثار چغمینى به زمان تقریبى تألیف اثر اشاراتى وجود دارد: در باب پنجم از مقاله نخست كتاب الملخص فیالهیئة (ص10؛ درباره این كتاب رجوع کنید به ادامه مقاله) چغمینى از موضع اوج خورشید و سیارات در ابتداى سال 1517 ذیالقرنینى (=سلوكى) و در اواسط رساله قُوَیالكواكب و ضعفُها (ص 250) از همین مختصات براى سال 1516 ذیالقرنینى یاد كرده كه مقارن سال 600 هجرى است. چغمینى در ابتداى رساله تلخیص كتاب اوقلیدس (ص 16) نوشته است كه این كتاب را به درخواست شهابالدین ابیسعدبن عمران خوارزمى خیوقى تألیف كرده است.این شهابالدین خیوقى(=خیوفى) به احتمال زیاد همان شخصى است كه در سال 617، در جریان نخستین یورشهاى لشكر مغول به ایران، مورد مشورت سلطان محمدخوارزمشاه قرار گرفت (رجوع کنید به ابناثیر، ج 12، ص 362ـ 363). سومین قرینه در مورد دوران زندگى چغمینى، وجود دستنویسهایى كهن از آثار اوست. وجود دستنویسى متعلق به سال 615 از كتاب تلخیص كتاب اوقلیدس (رجوع کنید به ص 246) و نیز دستنویسى از كتاب الملخص او كتابت شده به سال 644 (رجوع کنید به كراوزه، ص 509ـ510)، موضوع مدت زندگى او تا سالهاى 745 و 808 را كاملا منتفى میسازد. تاریخ 618 كمابیش مورد توجه بروكلمان (ج 1، ص 624، >ذیل<، ج 1، ص 865) و روزنفلد و احساناوغلو (ص 198) نیز قرار گرفته است. تقریبآ هیچ آگاهى دیگرى درباره زندگى چغمینى بهدست نیامده است.
آثار چغمینى مجموعه متنوعى در موضوعهاى ریاضیات، ستارهشناسى و پزشكى است. از او این آثار بهجا مانده است : 1)رسالة فى قوى الكواكب و ضعفها، رساله كوچكى در ستارهشناسى، كه از آن چند نسخه خطى وجود دارد (رجوع کنید به سلان، ص 468). این رساله، براساس نسخهاى در ایران، چاپ عكسى شده است (رجوع کنید به چغمینى، 1384ش، ص 249ـ 253)؛ 2)الضرب،رساله كوچكى در ریاضیات، احتمالا از چغمینى (دانشپژوه، ج 16، ص 396ـ397)؛ 3) صورالحساب (همان، ج 16، ص 396)؛ 4) رسالة فى حساب التِسع (حائرى، ج10، بخش4، ص2021ـ2023؛ بروكلمان، ج1، ص624)؛ 5)منظومة فیالجبر و المقابلة، منظومهاى 25 بیتى درباره مسائل مقترنات جبر و مقابله. حائرى این منظومه را در فهرست كتابخانه مجلس شوراى ملى (ج 10، بخش 4، ص 2023 و پانویس 2) به چاپ رسانده است؛ 6)شرح طرق الحساب فى المسائل الوصایا، كه فقط بروكلمان (>ذیل<، ج 1، ص 865) آن را به چغمینى نسبت داده است؛ 7) تلخیص كتاب اوقلیدس. این كتاب مهمترین اثر باقى مانده از چغمینى در موضوع ریاضیات دوره اسلامى به شمار میرود. غرض او، به گفته خودش (ص 68)، تهیه متنى متوسط (نه موجز و نه مفصّل) از اصول اقلیدس بوده است. بر این اساس، چغمینى در این خلاصه گزارشى به وجود آورده است شامل مهمترین گزارههاى طرح شده در اصول، بدون توجه به قضایاى مختلفى كه در ترجمههاى گوناگون اصول هست (در این باره رجوع کنید به تحریر اصول اقلیدس*). در خلاصهاى كه چغمینى تهیه كرده، به ترجمههاى در دسترس او، اینكه كدام متن اساس كار بوده است و اینكه گزارههاى این خلاصه از كدام ترجمه اصول گرفته شدهاند، هیچگونه اشارهاى وجود ندارد. براساس دستنویسى از این متن، متعلق به سال 615 (رجوع کنید به چغمینى، 1384ش الف، ص 246)، این تلخیص تقریبآ سى سال پیش از نگارش تحریر اصول خواجه نصیرالدین طوسى تهیه شده است. خلاصه چغمینى براساس تنها دستنویس باقى مانده از آن (رجوع کنید به سزگین، ج 5، ص 115؛ قربانى، ص 219) در 1384ش در قم چاپ عكسى شده است. 8)الملخص فى الهیئة، مهمترین كتاب چغمینى در علم نجوم و شامل دو مقاله (درباره این كتاب رجوع کنید به آلوارت، ج 5، ص 157ـ 158؛ گلچین معانى، ج 8، ص 444ـ445)، كه احتمالا در سال 618 تألیف شده است (استورى، ج 2، بخش 1، ص 50؛ براى آگاهى از نسخههاى خطى این كتاب رجوع کنید به گلچین معانى، همانجا؛ روزنفلد و احساناوغلو، ص 198ـ199؛ حائرى، ج 10، بخش 1، ص 512). چغمینى در این كتاب درباره مهمترین مباحث نجوم، بدون توجه به چگونگى اثبات یا تبیین آنها، گزارشى داده است. این كتاب بسیار مورد توجه دانشمندان پس از وى قرار گرفته، بهطورى كه شرحها و حاشیههاى متعددى بر آن نوشته شده است (براى گزارشى از شروح این كتاب رجوع کنید به بروكلمان، همانجا؛ حاجیخلیفه، ج 2، ستون 819ـ820؛ >تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانى<، ج 1، ص 24، 40ـ41). ابوترابى همدانى در مقدمه خود بر ترجمه فارسى این كتاب (چغمینى، 1383ش، مقدمه، ص 868ـ869؛ درباره این ترجمه رجوع کنید به ادامه مقاله)، یازده عنوان از حواشى، شروح و ترجمه آن را معرفى كرده است. از مهمترین شروح آن، شرح موسیبن محمود قاضیزاده رومى است (درباره ساختار این شرح رجوع کنید به آلوارت، ج 5، ص 158ـ 159؛ براى آگاهى از نسخههاى خطى این شرح رجوع کنید به بروكلمان، همانجا؛ >تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانى<، ج 1، ص 8ـ 9؛ گلچین معانى، ج 8، ص 225ـ229؛ علینقى منزوى، ج 11، ص 59ـ61). الملخص بارها به چاپ رسیده است (از جمله رجوع کنید به سركیس، ج 1، ستون 702) و از آن چند ترجمه فارسى وجود دارد (رجوع کنید به احمد منزوى، ج 4، ص 2858ـ 2859). یكى از این ترجمهها اثر محمدبن عمر اندقانى در قرن هشتم است كه ابوترابى همدانى آن را به چاپ رسانده است (رجوع کنید به چغمینى، 1383ش، ص 875ـ915). در قرن دوازدهم، محمدزمانبن محمدصادق انبالهجى دهلوى شرح ـترجمهاى از این كتاب به زبان فارسى پدید آورد (رجوع کنید به احمد منزوى، ج 4، ص 2911ـ 2912). الملخص در 1893 به كوشش ردولف و هوخهایم به آلمانى ترجمه و چاپ شد.
9)قانونچه، مهمترین اثر چغمینى در موضوع پزشكى، مشتمل بر ده مقاله. این كتاب به بررسى طب نظرى و عملى اختصاص دارد و در آن به توضیح 65 بیمارى پرداخته شده است (درباره ساختار كتاب رجوع کنید به عرفانیان، ج 19، ص 404ـ 409؛ براى آگاهى از دستنویسهاى آن رجوع کنید به بروكلمان، >ذیل<، ج 1، ص 826؛ ششن و همكاران، ص 184ـ186؛ حائرى، ج 19، ص 18، 97؛ افشار و دانشپژوه، ج 1، ص 565). چغمینى در ابتداى قانونچه (ص 1) نوشته كه این كتاب را به صورت برگزیدهاى از آثار متقدمان خود پدید آورده است. او از كتاب خاصى نام نبرده، اما شباهت نام آن به قانون ابنسینا باعث شده است كه این كتاب را خلاصه قانون بدانند (رجوع کنید به حسینى اشكورى، ج 7، ص 75). قانونچه بارها به چاپ رسیده (رجوع کنید به مشار، ج 6، ستون 85ـ 86) و بر آن شروح متعددى نوشته شده است (رجوع کنید به بروكلمان، همانجا؛ عرفانیان، ج 19، ص310ـ312) كه از جمله آنها شرح فاضل بغدادى (رجوع کنید به آلوارت، ج 5، ص 556ـ 558)، تاجالدین حكیمزاده (ششن و همكاران، ص 186) و حسینبن محمد استرآبادى (همانجا) است. قانونچه را میرقوامالدین سیفى قزوینى در 1106 به نظم درآورده است (رجوع کنید به حائرى، ج 19، ص 71ـ72؛ علینقى منزوى، ج 11، ص 90ـ92). این كتاب بارها به فارسى ترجمه شده است (براى مشخصات آنها رجوع کنید به احمد منزوى، ج 5، ص4020). یكى از این ترجمهها به نام مستحضر الطبیب و مستبشر اللبیب، كار محمدسعید بختبن مولوى میرعبدالعزیز قادرى كشمیرى در قرن چهاردهم است كه در دهلى به چاپ رسیده است (رجوع کنید به احمد منزوى، ج5، ص 3700؛ باشتنى و همكاران، ج 1، ص 623). جدیدترین ترجمه فارسى نیز كار محمدتقیمیر است كه در 1350ش و 1362ش بهچاپ رسیده است (باشتنى و همكاران، همانجا).
علاوه بر منظومة فى الجبر و المقابلة، از چغمینى چند بیت عربى نیز باقى مانده است، شامل هفت بیت ابتداى كتاب تلخیص (رجوع کنید به چغمینى، 1384ش الف، ص 16ـ17) و یك قصیده (رجوع کنید به همان، ص 247ـ249). بروكلمان (>ذیل<، ج 1، ص 865) كتابى به نام القوامى فى الحساب را به چغمینى نسبت داده، اما قربانى (ص220) آن را متعلق به ابونصر سموألبن یحیى مغربى دانسته است.
منابع : (1) ابناثیر؛ (2) ایرج افشار و محمدتقى دانشپژوه، فهرست كتابهاى خطى كتابخانه ملى ملك، ج 1، تهران 1352ش؛ (3) موسیالرضا باشتنى، مهین فضائلى جوان، و عباس كیهانفر، فهرست كتابهاى فارسى شده چاپى از آغاز تا سال 1370، مشهد 1380ش؛ (4) اسماعیل بغدادى، هدیةالعارفین، ج 2، در حاجیخلیفه، ج 6؛ (5) محمودبن محمد چغمینى، «ترجمه كهن الملخص فى الهیئة چغمینى»، از محمدبن عمر اندقانى، چاپ آرش ابوترابى همدانى، در نامه معانى: یادنامه استاد احمد گلچین معانى، بهكوشش بهروز ایمانى، تهران: كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراى اسلامى، تهران 1383ش؛ (6) همو، تلخیص كتاب اوقلیدس، چاپ عكسى از نسخه خطى كتابخانه سریزدى، ش 98، چاپ صادق حسینى اشكورى، قم 1384ش الف، همو، رسالة فى قوى الكواكب و ضعفها، چاپ عكسى از نسخه خطى كتابخانه سریزدى، ش 2ر98، چاپ صادق حسینى اشكورى، قم 1384ش ب؛ (7) همو، قانونچه، نسخه خطى كتابخانه (ش 1) مجلس شوراى اسلامى، ش 6111؛ (8) همو، الملخص فى الهیئة، نسخه خطى كتابخانه لیدن هلند، ش 1ر234، میكروفیلم كتابخانه بنیاد دایرةالمعارف اسلامى؛ (9) حاجیخلیفه؛ (10) عبدالحسین حائرى، فهرست كتابخانه مجلس شوراى ملى، تهران، ج10، بخش 1، 1347ش، ج10، بخش 4، 1352ش، ج 19، 1350ش؛ (11) احمد حسینى اشكورى، فهرست نسخههاى خطى كتابخانه عمومى حضرت آیةاللّه العظمى مرعشى نجفى، قم 1354ـ1376ش؛ (12) محمدتقى دانشپژوه، فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مركزى و مركز اسناد دانشگاه تهران، ج 16، تهران 1357ش؛ (13) خیرالدین زركلى، الاعلام، بیروت 1999؛ (14) یوسف الیان سركیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعربة، قاهره 1346/ 1928، چاپ افست قم 1410؛ (15) رمضان ششن، جمیل آقپنار، و جواد ایزگى، فهرس مخطوطات الطب الاسلامى باللغات العربیة و التركیة و الفارسیة فى مكتبات تركیا، استانبول 1404/1984؛ (16) غلامعلى عرفانیان، فهرست كتب خطى كتابخانه مركزى و مركز اسناد آستان قدس رضوى، ج 19، مشهد 1380ش؛ (17) ابوالقاسم قربانى، زندگینامه ریاضیدانان دوره اسلامى: از سده سوم تا سده یازدهم هجرى، تهران 1365ش؛ (18) عمررضا كحّاله، معجمالمؤلفین، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛ (19) احمد گلچین معانى، فهرست كتب خطى كتابخانه آستان قدس رضوى، ج 8، مشهد 1350ش؛ (20) خانبابا مشار، مؤلفین كتب چاپى فارسى و عربى، تهران 1340ـ1344ش؛ (21) احمد منزوى، فهرستواره كتابهاى فارسى، تهران 1374ش ـ؛ (22) علینقى منزوى، فهرست نسخ خطى كتابخانه ملى جمهورى اسلامى ایران، ج 11، تهران 1375ش؛
(23) W. Ahlwardt, Verzeichniss der arabischen Handschriften der Koniglichen Bibliothek zu Berlin, Berlin 1887- 1899; (24) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942; (25) Max Krause, "Stambuler Handschriften islamischer Mathematiker", Quellen und studien zur Geschichte der Mathematik, Astronomie und Physik, pt. B: study 3 (1936); (26) Osmanlι astronomi literatu ru tarihi=History of astronomy literature during the Ottoman period, compiled by Ekmeleddin Ihsanoglu et al., ed. Ekmeleddin Ihsanoglu, Istanbul 1997; (27) Boris A. Rozenfeld and Ekmeledin Ihsanoglu, Mathematicians, astronomers and other scholars of Islamic civilization and their works (7th-19thc.), Istanbul 2003; (28) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967-; (29) M. Le Baron de Slane, Catalogue des manuscrits arabes, Paris 1883- 1895; (30) Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio- bibliographical survey, vol. 2, pt.1, London 1972.