responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5511

 

چَغَتاى (جَغَتاى) ، بنیان‌گذار خاناتِ چغتاى* و پسر دوم چنگیزخان. مادرش، بُورْتَه فوجین، برگزیده‌ترین همسر چنگیزخان بود (رشیدالدین فضل‌اللّه، ج 1، ص 751). چغتاى در لشكركشى چنگیزخان به چین شمالى (ختا) در 607 و به اُترار در 617 شركت كرد (همان، ج 1، ص 763). چنگیزخان پس از فتح سمرقند، وى را به همراه جوجى* و اوگتاى قاآن* براى تسخیر خوارزم فرستاد (نسوى، ص 123؛ وصّاف‌الحضره، ص 567). به‌علت طولانى شدن محاصره گرگانج (پایتخت خوارزم) و اختلافات چغتاى و جوجى، چنگیزخان، اوگتاى را به فرماندهى برگزید و شهر در 618 فتح شد (رشیدالدین فضل‌اللّه، ج 1، ص 763؛ ابوالغازى بهادرخان، ص 112)، سپس چغتاى از طرف پدر براى پیدا كردن سلطان جلال‌الدین خوارزمشاه منكبرنى* به كَش (نزدیك بخارا) و مُكران (ناحیه‌اى در كرمان فعلى) رفت، اما از او اثرى نیافت و پس از غارت و كشتار، به یورتش در ماوراءالنهر بازگشت (ابوالغازى بهادرخان، ص 129).

چغتاى در 619، همراه پدر و اوگتاى و تولوى*، در تعقیب سلطان جلال‌الدین تا كنار سند رفت، ولى با اینكه سپاهیان سلطان را شكست داده بودند، نتوانستند به جلال‌الدین دست یابند (رشیدالدین فضل‌اللّه، ج 1، ص 764). سرانجام، پس از گرفتن برخى از شهرهاى اطراف سند، هركس به یورت اصلى خود بازگشت. چنگیزخان ماوراءالنهر و قسمتى از خوارزم را با چهار هزار سپاهى به چغتاى داد (همان، ج 1، ص 762). با مرگ چنگیزخان (624)، چغتاى به همراه برادرانش، در قوریلتاى* بزرگ (مجمع عمومى شاهزادگان) شركت جست و بنابه وصیت چنگیزخان،اوگتاى را در 626 به جانشینى پدر برگزیدند. چغتاى با اینكه از اوگتاى بزرگ‌تر بود، شاید به‌سبب خشونت بسیارش، چندان مورد توجه پدر نبود و نتوانست جانشین او شود (رجوع کنید به جوینى، ج 1، ص 146ـ147، 226؛ رشیدالدین فضل‌اللّه، همانجا؛ ابوالغازى بهادرخان، ص 137).

وى از آن پس، بیشتر اوقاتش را در دربار اوگتاى می‌گذراند و كمتر به یورت خود می‌رفت (رشیدالدین فضل‌اللّه، ج 1، ص 766؛ ابوالغازى بهادرخان، ص 149ـ150). به گفته جوینى (ج 1، ص 29، 227)، چغتاى در رعایت قوانین مغولى (یاسا) بسیار سخت‌گیر بود، چنان كه كسى جرئت سرپیچى از این قوانین را نداشت؛ ازاین‌رو، همیشه در یورت او امنیت و انضباط حاكم بود. به سبب این سخت‌گیریها، مسلمانان در به جا آوردن آداب شریعت با مشكلاتى روبه‌رو بودند. با اینكه وزیر چغتاى، حبش عمیدالملك، مسلمان بود، چغتاى نظر خوشى به اسلام نداشت و حتى كسانى را براى بدگویى از مسلمانان نزد اوگتاى می‌فرستاد ولى اوگتاى به این گفته‌ها توجه نمی‌كرد (رجوع کنید به جوینى، ج 1، ص 162، 227ـ228؛ منهاج سراج، ج 2، ص154ـ 157). با این‌همه، چغتاى همیشه مورد اعتماد و طرف مشورت اوگتاى بود و اوگتاى تربیت پسرش، گُیوگ‌خان، را به او سپرده بود (رشیدالدین فضل‌اللّه، ج 1، ص 766). چغتاى در 640، كمى پس از مرگ اوگتاى، درگذشت (همانجا؛ ابوالغازى بهادرخان، ص 149).

جوینى (ج 1، ص 226) چغتاى را فردى شجاع و خشن، و منهاج سراج (ج 2، ص 167) او را ظالم و بدكردار وصف كرده است. بارتولد (ج 1، ص 116) او را حامى مسیحیان معرفى كرده است. ماركوپولو (ج 1، ص 183) چغتاى را مسیحى دانسته، اما یول، مصحح اثر ماركوپولو، بر آن است كه چغتاى مسیحى نبوده و منظور ماركوپولو، چغتاى دیگرى بوده كه او را برادر خان بزرگ (قوبیلاى) دانسته است (رجوع کنید به ج 1، ص 186ـ 187، حواشى یول، ش 2).

چغتاى زنان بسیار داشت. خاتون بزرگش ییسُولُون نام داشت و بعد از وفات وى، چغتاى با خواهر او، تركان خاتون، ازدواج كرد (رشیدالدین فضل‌اللّه، ج 1، ص 751).


منابع :
(1) ابوالغازى بهادرخان، شجره ترك، چاپ پیتر د مزون، سن‌پطرزبورگ 1287/ 1871، چاپ افست آمستردام 1970؛
(2) جوینى؛
(3) رشیدالدین فضل‌اللّه؛
(4) عثمان‌بن محمد منهاج سراج، طبقات ناصرى، یا، تاریخ ایران و اسلام، چاپ عبدالحى حبیبى، تهران 1363ش؛
(5) محمدبن احمد نسوى، سیرت جلال‌الدین مینكبرنى، چاپ مجتبى مینوى، تهران 1365ش؛
(6) عبداللّه‌بن فضل‌اللّه وصّاف‌الحضره، تاریخ وصّاف، چاپ سنگى بمبئى 1269؛


(7) Vasily Vladimirovich Barthold, Four studies on the history of Central Asia, translated from the Russian [by] V. and T. Minorsky, Leiden 1956-1958;
(8) Marco Polo, The book of Ser Marco Polo the Venetian concerning the kingdoms and marvels of the East, translated and edited, with notes by Henry Yule, 187, 3rd. ed. by Henry Cordier, 1903- 1920, repr. London 1975.

/ شهناز رازپوش /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5511
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست