سخى سرور سلطان، ، صوفى سلسلۀ چِشتيه در قرن ششم. اطلاعات موجود دربارۀ او اندك است. سيداحمد، مشهور به سخى سرور سلطان، در 524 در كُرسى كوت/ سيالكوتِ شهر مُلتان به دنيا آمد ) د. اردو، ذيل مادّه. ( القاب متعددى براى او ذكر كردهاند، از جمله پير خانو، لكهيخان، لكه داتا) غلام سرور لاهورى، ج 2، ص 245 و گنجبخش عبدالرشيد، ص( 23 . پدرش، زينالعابدين، از سادات حسينى بود كه از سرزمينهاى عربى به سيالكوت مهاجرت كرده بود (غلام سرور لاهورى، ج 2، ص 245ـ246 ). زينالعابدين از صوفيان ملتان بهشمار ميرفت؛ بنابراين، سخى در ابتدا مريد پدر خود شد. آنگاه به بغداد رفت و مدتى نزد عبدالقادر گيلانى و سپس شيخ شهابالدين سهروردى به سير و سلوك پرداخت(همان، ج 2، ص 246 ). پس از آن، در بازگشت به هند، در چشت توقف كرد و در آنجا به خواجه مودود چشتى دست ارادت داد و خرقۀ خلافت و اجازه دستگيرى دريافت نمود (همانجا؛ قس محمود زيدى، ص 13، كه او را از سلسلۀ سهرورديه دانسته و آريا، ص 44، نيز از او تبعيت كردهاست). سخى در مدتى كه نزد خواجه مودود بود، به چوپانى و زراعت پرداخت(، سپس به لاهور رفت و از مولوى محمداسحاق لاهورى علوم ظاهرى آموخت. بعد از آن به سودبرا(يكى از روستاهاى ناحيه وزيرآباد) رفت و به سيروسلوك و ارشاد مردم پرداخت) غلام سرور لاهورى، ج 2، همانجا). در همانجا بود كه به سخى سرور و لكه داتا مشهور شد، چون كسى از نزد او محروم بازنميگشت(همان، ج 2، ص 246ـ247 ). به همين دليل كراماتى هم به او نسبت دادهاند(رجوع کنید بههمان، ج 2، ص 247ـ248).
سخى پس از مدتى به زادگاه خود بازگشت و به تعليم و تربيت مريدان پرداخت. در آنجا افراد زيادى به او دست ارادت دادند؛ ازاينرو، عدهاى از روى كينه، او و همسر و برادرش (عبدالغنى) و پسرش (سراجالدين معروف به سيد راج) را در 577 به قتل رساندند (همان، ج 2، ص 248). مزار او در سيالكوت است (همانجا)؛ اما كوثر (ص 27) مزار او را در ديره غازيخان پنجاب دانسته و آرمان سرحدى (ص 87) نيز آن را در مورى دروازۀ لاهور ذكر كرده است. عُرس سخى هر سال در 11 آوريل برگزار ميشود (د. اردو، همانجا)؛ اما آرمان سرحدى (همانجا) تاريخ عرس را 29 اوت هر سال نوشته است. از سخى سرور اثرى گزارش نشده است، فقط كتابى با نام شجرهنامه پيروان سروريه وجود دارد كه دربارۀ زنجيرۀ تبار و پيروان سروريه است (رجوع کنید به منزوى، ج 11، ص 1095).
در منطقه نِگاهه پنجاب، خانقاهى به نام سخى سرور بنا شده است. حكومت پاكستان در 1339ش/ 1960 ادارۀ اوقاف را تأسيس كرد و اكثر خانقاهها را تحت پوشش خود قرار داد و ساماندهى خانقاه سخى سرور هم به اين اداره محول شد (د. اردو، همانجا). امروزه سخى سرور پيروان زيادى دارد، كه بيشتر به سروريه، سلطانيه، نگاهيه، سيوك سخى سرور، سلطانيرام راى، نگاهه پير و دهونگَل سيوك معروفاند (همانجا). جالب توجه آنكه برخى هندوان هم به وى معتقد و به «سلطانى» مشهورند (اكرام، ص 83). اكثر پيروان او در پنجاب، گُجرات، بلوچستان، ملتان و لاهور سكونت دارند (د. اردو؛ كوثر، همانجاها).
منابع : (1) اماناللّهخان آرمان سرحدى، عرس اورميلى، لاهور 1958؛ (2) غلامعلى آريا، طريقه چشتيه در هند و پاكستان، تهران 1383ش؛ (3) محمداكرام، آب كوثر، لاهور 2002؛ (4) مقبول بيگ بدخشانى، «سخى سرور سلطان»، در اردو دائره معارف اسلاميه، لاهور 1973؛ (5) عبدالرشيد، داتا گنج بخش، زندگينامه و تعاليم شيخابوالحسن عليبن عثمان هجويرى، ترجمه احمد سميعى، تهران 1349ش؛ (6) غلامسرور لاهورى، خزينة الاصفياء، نولكشور 1332/1914؛ (7) انعامالحق كوثر، تذكره صوفيائى بلوچستان، لاهور 1986؛ (8) شميم محمود زيدى، احوال و آثار شيخ بهاءالدين زكريا ملتانى و خلاصهالعارفين، راولپندى 1353ش/1394؛ (9) احمد منزوى، فهرست مشترك نسخههاى خطى فارسى پاكستان، اسلامآباد 1369ش.