responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5459

 

سعيدبن قيس هَمْدانى، ، از صحابۀ امام على و امام حسن عليهماالسلام. وى از تيرۀ بني‌زَيد بن مَرِب، از قبيلۀ يمنى هَمْدان در عراق، و رئيس اين قبيله بود (همدانى، ج10، ص 54، 58). طوسى (ص 69)، به روايت فضل ‌بن شاذان، سعيد بن قيس را در شمار ياران نزديك امام على و بزرگان و زهاد تابعين ذكر كرده است. نخستين گزارش تاريخى درباره سعيدبن قيس از حضور او در جنگ نهاوند در سال 21 حكايت دارد (رجوع کنید به طبرى، ج 4، ص 129). سعيدبن قيس در حدود سال 33، حكومت رى را از طرف سعيد بن عاص، والى عثمان در كوفه، عهده‌دار بود (طبرى، ج 4، ص330؛ ابن‌اثير، ج 3، ص 147، 187). وى ظاهرآ پس از قتل عثمان به مدينه رفت (رجوع کنید به ابن‌شبه، ج 4، ص 1313). سعيدبن قيس دلير و جنگجو و از ياران وفادار امام على بود (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 408، 437؛ هَمْدانى، ج10، ص 58؛ ابن‌ابي‌الحديد، ج 13، ص 232؛ امين، ج 7، ص 243). در جنگ جمل، امام على او را به رياست گروه سواركاران قبيله همدان گماشت (بلاذرى، ج 2، ص 166؛ دينورى، ص 146،150؛ مفيد، ص 319). در جنگ صفّين نيز، على عليه‌السلام وى را به رياست قبيلۀ همدان و گروهى از حِميَريان گمارد (نصربن مزاحم، ص 117). در اين جنگ، سعيد از امراى سواره‌نظام سپاه امام بود (ابن‌اعثم كوفى، ج 3، ص 25) و فرماندهى گروه رَجْراجه (سپاه موج‌آسا)، شامل چهار هزار سپاهى زره‌پوش از قبيله همدان، را برعهده داشت ( رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 453، 520). همچنين، سعيد از كسانى بود كه در همين جنگ، امام على نزد معاويه فرستاد تا او را به پيروى از كتاب خدا و فرمان او و پيوستن به جماعت، دعوت نمايند (همان، ص 187؛ ابن‌اعثم كوفى، ج 3، ص 19ـ20). سعيدبن قيس به همراه قومش (هَمدان) در جنگ صفّين رشادت و فداكارى بسيار نمود و برخى از نامداران سپاه معاويه را به هلاكت رساند؛ به‌گونه‌اى كه على عليه‌السلام اشعارى در ستايش او و قبيلۀ همدان خواند (رجوع کنید به ابن‌شهر آشوب، ج 2، ص 355؛ ابن‌ابي‌الحديد، ج 5، ص 216؛ قس نصربن مزاحم، ص 273ـ274؛ بلاذرى، ج 2، ص 222). به زحمت افتادن سپاه معاويه از سعيد بن قيس و همدانيان به‌گونه‌اى بود كه معاويه ناگزير خود به جنگ با سعيد و همدانيان رفت، اما كارى از پيش نبرد و فرار كرد. آنگاه، يمانيان و عَكّيان را به جنگ با همدانيان فرستاد كه آنها نيز شكست خوردند (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 426ـ427، 432ـ438).

سعيد بن قيس پس از آنكه معاويه با نيرنگ، سپاه عراق را به متاركه جنگ و پذيرش حكميت قرآن دعوت كرد، خطاب به سپاه شام گفت كه تاكنون سپاه امام على براى داورى قرآن با شاميان جنگيده بود و اكنون شاميان، سپاه او را به آن مي‌خوانند. اگرچه از روايت نصربن مزاحم (ص 483ـ484، 520) برمي‌آيد كه سعيدبن قيس در قبول يا رد پيشنهاد متاركه جنگ مردد بوده است، اما پس از قرار صلح ميان دو سپاه (چند ماه پيش از اعلام نتيجه حكميت)، سعيد بار ديگر آمادگى خود و قبيلۀ هَمْدان را به فرمانبردارى از على و ادامۀ جنگ اعلام نمود. بااين حال، وى نيز سرانجام آن را پذيرفت و از جمله شاهدان امام برعهدنامه حكميت شد (نصربن مزاحم، ص 506ـ511؛ بلاذرى، ج 2، ص 231؛ دينورى، ص 196). گفته شده كه چون حَكَمين در اعلام نتيجۀ حكميت تأخير و درنگ نمودند، سعيد بن قيس به آنان هشدار داد (رجوع کنید به ابن‌قتيبه، ج 1، ص 117). پس از اعلام حُكم حكمين، على عليه‌السلام بار ديگر براى جنگ با معاويه عزم شام نمود و سعيد بن قيس آمادگى خود و قبيله‌اش را اعلام كرد (رجوع کنید به ابن‌اثير، ج 3، ص340). هنگامى كه خوارج سر برآوردند نيز، سعيدبن قيس از كسانى بود كه امام على ايشان را براى گفتگو با خوارج فرستاد (رجوع کنید به ابن‌بابويه، ص 382). در جريان حملات سرداران معاويه در مناطق تحت امر امام على و گلايه امام از نكوشيدن مردم كوفه براى دفع دشمن، سعيد بن قيس آمادگى خود را اعلام نمود و با هشت هزار نفر براى دفع حملۀ سفيان‌بن عَوف غامدى به شهر انبار، حركت كرد (رجوع کنید به بلاذرى، ج 2، ص 319ـ321، 341ـ342؛ ثقفى، ج 2، ص 464ـ472، 637؛ طبرى، ج 5، ص 79).

پس از شهادت امام على، سعيد بن قيس در كنار امام حسن عليه‌السلام و مورد توجه خاص او بود. هنگامى كه امام حسن سپاه دوازده هزار نفرى خود را، به فرماندهى عبيداللّه‌بن عباس، براى رويارويى با معاويه به سمت شام فرستاد، سعيدبن قيس را از مشاوران وى و دومين (به روايتى سومين) جانشين پس از عبيداللّه قرار داد (بلاذرى، ج 12، ص 381؛ ابوالفرج اصفهانى، ص 62).

تاريخ درگذشت سعيد روشن نيست و اگرچه زركلى (ج 3، ص100) آن را حدود سال 50 دانسته، از روايت ابن‌كلبى برمي‌آيد كه سعيد تا مدتها پس از آن زنده بوده است. به روايت ابن‌كلبى، حَجّاج، والى بصره و كوفه، سعيدبن قيس را وادار كرد تا دختر خود را به ازدواج مردى از بني‌أود درآورد، كه از ياران حجّاج و دشمن امام على بود (رجوع کنید به ابن‌ابي‌الحديد، ج 4، ص 61). هَمْدانى، سعيدبن قيس را از دليران و «دُهات عرب» و بخشنده دانسته است (ج10، ص 58ـ59). سعيد شعر مي‌گفت و در جنگهاى جمل و صفّين اشعارى به‌رجز مي‌خواند (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 427؛ ابن‌ابي‌الحديد، ج 1، ص 144). او سخنور نيز بود و در جنگ صفّين، خطبه و سخنانى بليغ در تحريض يارانش به پيروى از امام على و ستايش از آن حضرت و در ذم معاويه ايراد كرد. سعيد از امام على روايت كرده است (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 236ـ237، 250). على عليه‌السلام ضمن خواندن شعرى در وصف او فرمود، مردى است كه گفتار و كردار و بخشش او درست و استوار است (رجوع کنید به همدانى، ج10، ص 59). از جمله فرزندان سعيدبن قيس، عبدالرحمان‌بن سعيد، عامل مختار در موصل، بود كه در سال 66 در سپاه مختار درگذشت (يعقوبى، ج 2، ص 259؛ ابن‌اثير، ج 4، ص 239). خاندان سعيديّين در بيت زود (يمن) به سعيدبن قيس منسوب بوده‌اند (همدانى، همانجا).


منابع :
(1) ابن ابي‌الحدير، شرح نهج‌البلاغه، چاپ محمدابوالفضل ابراهيم، قاهره 1378/1959؛
(2) ابن‌اثير؛
(3) احمدبن اعثم‌كوفى، كتاب الفتوح، چاپ على شيرى، بيورت 1411/ 1991؛
(4) ابن‌بابويه، الخصال، چاپ علي‌اكبر غفارى، قم 1403ق/1362؛
(5) حسن‌بن احمد ابن‌حائك هَمْدانى، الاكيل من اخبار اليمن و انساب حِمْيَر، بيروت 1408/1987؛
(6) ابن‌شبّه نمرى، تاريخ المدينة المنورة، چاپ فهيم محمد شلتوت، بيروت 1410/1990؛
(7) ابن‌شهر آشوب، مناقب آل ابي‌طالب، نجف 1376/1956؛
(8) ابن‌قتيبه دينورى، الامامة و السياسة، چاپ طه محمد زينى، قاهره 1378/1967؛
(9) ابوالفرج اصفهانى؛
(10) مقاتل الطالبين، چاپ احمد صقر، قاهره 1368ق/ 1949م؛
(11) امين؛
(12) احمدبن يحيى بلاذرى، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق، 1997؛
(13) ابراهيم‌ بن محمد ثقفى، الغارات، چاپ جلال‌الدين محدث؛
(14) تهران 1355ش؛
(15) ابوحنيفه دينورى، الخبار الطوان، چاپ عبدالمنعم عامر، جمال‌الدين شيال، قاهره 1960؛
(16) خيرالدين زركلى، الاعلام، بيروت 1999؛
(17) طبرى، تاريخ (بيروت)؛
(18) محمدبن عمر كشّى، اخيار معرفة الرجال، چاپ حسن مصطفوى، مشهد، 1348ش؛
(19) محمدبن محمد بن نعمان مفيد، الجمل او النصرة لسيّد العترة فى حرب البصرة، چاپ على ميرشريفى، قم 1416ق/ 1374ش؛
(20) نصربن مزاحم منقرى، وقعة صفين، چاپ عبدالسلام هارون، بيروت 1414/1990؛
(21) يعقوبى، تاريخ.

/ ليلا احسانى /

تاریخ انتشار اینترنتی: 04/10/1387

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5459
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست