responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5425

 

چرخاب‌ ، وسیله‌ای‌ برای‌ آب‌كِشی‌ از آبِ جاری‌ یا چاهِ آب‌. این‌ وسیله‌ با جریان‌ آب‌ یا نیروی‌ حیوان‌ یا انسان‌ می‌چرخد و آب‌ را تا ارتفاع‌ موردنظر بالا می‌برد. به‌ آن‌ دولاب‌، چرخ‌ دولاب‌، چرخ‌ دلو، دولابه‌ ( برهان‌ قاطع‌؛ نفیسی‌؛ دهخدا، ذیل‌ همین‌ واژه‌ها)، چرخ‌ دول‌ (دهخدا، ذیل‌ «منجنون‌») و در عربی‌ ناعوره، ساقیه، دالِیه و مَنْجَنون‌ هم‌ گفته‌اند (رجوع کنید به خوارزمی‌، ص‌ 71؛ ابن‌منظور، ذیل‌ «نعر»، «سقی‌»، «دلا»، «منجنون‌»).

چرخابِ آبْگَرْد شامل‌ چرخی‌ پره‌دار و چوبی‌ بود كه‌ به‌صورت‌ عمودی‌ در مسیر رودخانه‌ یا نهر نصب‌ می‌شد و بر اثر برخورد آب‌ به‌ پره‌هایش‌، به‌ گردش‌ در می‌آمد. دورِ چرخاب‌ دلوهایی‌ بسته‌ می‌شد كه‌ با گردش‌ چرخاب‌ در آب‌ فرومی‌رفتند و از آب‌ پُر می‌شدند و در ادامه گردش‌، هنگامی‌ كه‌ به‌ قسمت‌ بالایی‌ مسیر گردش‌ چرخاب‌ می‌رسیدند، آبِ خود را درون‌ آبراهه‌ای‌ تخلیه‌ می‌كردند. به‌جای‌ دلو، گاهی‌ با تخته‌، محفظه‌هایی‌ بین‌ دو وجه‌ چرخ‌ ایجاد می‌كردند كه‌ كار آب‌گیری‌ از رودخانه‌ و تخلیه‌ در آبراهه‌ با این‌ محفظه‌ها انجام‌ می‌شد (دوما، ج‌ 1، ص 140 ـ 141؛ < دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، ج‌ 3، ص‌ 774ـ775).

اگر برای‌ گرداندن‌ چرخاب‌ از نیروی‌ حیوان‌ یا انسان‌ به‌جای‌ قوه آب‌ استفاده‌ می‌شد، در یك‌ وجه‌ چرخ‌ میله‌هایی‌ تعبیه‌ می‌شد كه‌ آن‌ را به‌صورت‌ یك‌ چرخ‌ دنده میخی‌ درمی‌آورد. این‌ میخها با میله‌های‌ یك‌ چرخ‌ افقی‌ ــ كه‌ به‌صورت‌ چرخ‌دنده میله‌دار عمل‌ می‌كرد ــ درگیر می‌شدند و هنگامی ‌كه‌ این‌ چرخ‌ افقی‌ را دسته‌ای‌ با نیروی‌ حیوان‌ یا انسان‌ به‌ گردش‌ درمی‌آورد، چرخِ عمودی دَلْودار نیز می‌گردید و كارِ آب‌كشی‌ را انجام‌ می‌داد. برای‌ آنكه‌ چرخ‌ عمودی‌ فقط‌ در یك‌ جهت‌ بچرخد ضامنی‌ به‌كار می‌رفت‌ تا در صورتی‌ كه‌ به‌ هر علت‌ دسته‌ رها شود مانع‌ گردش‌ این‌ چرخ‌ در جهت‌ دیگر شود. عملكردِ این‌ چرخاب‌، ساده‌ ولی‌ ساخت‌ آن‌ كاملاً پیچیده‌ و شامل‌ بیش‌ از دویست‌ قطعه‌ بود ( < دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، ج‌ 3، ص‌ 771ـ774).

در بعضی‌ منابع‌، ظاهراً به‌ پیروی‌ از آنچه‌ در سوریه‌ متداول‌ بوده‌ است‌، چرخابِ آبْگَرْد را ناعوره‌ و چرخابی‌ را كه‌ با نیروی‌ حیوان‌ می‌گردید، ساقیه نامیده‌اند (رجوع کنید به همان‌، ج‌ 3، ص‌ 771ـ776؛
حسن‌ و هیل، ص‌ 38؛
د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ "Nā ūra").

در نوعی‌ از چرخاب‌ به‌جای‌ دلو از محفظه‌های‌ توخالی بشكه‌ مانند استفاده‌ می‌شد. بشكه‌ها حول‌ چرخ‌ انحنا داشتند و در واقع‌ بدنه چرخ‌ را تشكیل‌ می‌دادند. این‌ بشكه‌ها گنجایش‌ زیادی‌ داشتند ولی‌ آب‌ را تا ارتفاعِ كمی‌ بالا می‌بردند. این‌ نوع‌ چرخاب‌، كه‌ آن‌ را حیوان‌ یا انسان‌ می‌چرخاند و در مینیاتوری‌ از بغداد متعلق‌ به‌ قرن‌ ششم‌ نیز تصویر شده‌، در منابع‌ غربی‌ چرخ‌ ملاقه‌دار حلزونی‌ نامیده‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به دوما، ج‌ 1، تصویر ص‌ 425؛
< دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، ج‌ 3، ص‌ 774).

در نوع‌ دیگری‌ از چرخاب‌، چرخِ گردنده‌ كه‌ استوانه‌ای‌ شكل‌ بود، با منبع‌ آب‌ تماس‌ نداشت‌ بلكه‌ بالای‌ آن‌ نصب‌ می‌شد. جَزَری‌ (ص‌ 448) آن‌ را دولاباً سِندیاً (چرخ‌ سِنْدی‌) نامیده‌ است‌. احتمالاً منشأ طراحی‌ چرخ‌ سندی‌ در سرزمین‌ سند در شمال‌غربی‌ هند بوده‌ است‌ (همان‌، ترجمه فارسی‌، توضیحات‌ هیل‌، ص‌ 577). فیلون‌ در حدود 210 ق‌ م‌ این‌ نوع‌ چرخ‌ را وصف‌ كرده‌ است‌ (رجوع کنید به همان‌، ص‌ 595). روی‌ این‌ چرخ‌ دو رشته‌ طناب‌ افكنده‌ می‌شد كه‌ هریك‌ به‌ صورت‌ حلقه‌ای‌ بسته‌ تا درونِ آب‌ آویزان‌ بود. بین‌ دو رشته‌، كوزه‌هایی‌ وصل‌ می‌شد. وقتی‌ چرخ‌ دَوَران‌ می‌كرد، رشته‌ طنابها نیز همراهِ كوزه‌ها می‌گردیدند و كوزه‌ها، به‌ توالی‌، آب‌گیری‌ و تخلیه‌ را انجام‌ می‌دادند (رجوع کنید به محبّی‌، ص‌ 151، به‌ نقل‌ از لاوفر ).

نوعی‌ دیگر از چرخهای‌ آب‌كِشی‌، كه‌ عموماً برای‌ تخلیه آب‌ معادن‌ از آنها استفاده‌ می‌شد، طبلكِ آب‌كشی‌ بود (رجوع کنید به داوسون‌، ص‌ 59ـ60؛
<دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌>، ج‌ 3، ص‌ 769ـ771). این‌ چرخ‌ شامل‌ طبلك‌ محفظه‌بندی‌ شده‌ای‌ بود كه‌ عمودی‌ در آب‌ قرار می‌گرفت‌ و با پا می‌چرخید و محفظه‌ها آب‌گیری‌ و تخلیه آب‌ را انجام‌ می‌دادند. ابداع‌ طبلك‌ آب‌كشی‌ به‌ مصریها در نیمه اول‌ سده سوم‌ پیش‌ از میلاد نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌. ویتروویوس‌ (متخصص‌ هنر و تاریخ‌ معماری‌ در اوایل‌ قرن‌ اول‌ پیش‌ از میلاد تا اوایل‌ قرن‌ اول‌ میلادی‌) هم‌ در نوشته‌های‌ خود به‌ آن‌ اشاره‌ كرده‌ است‌ (داوسون‌؛
< دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، همانجاها).

پیچ‌ ارشمیدس‌، كه‌ احتمالاً اختراعِ ارشمیدس‌ (حدود 287ـ212 ق‌ م‌) است‌، از دیگر وسایل‌ آبیاری‌ بوده‌ است‌، شاملِ تیغه حلزونی‌ درازی‌ از چوب‌ یا فلز كه‌ درون‌ یك‌ پوسته استوانه‌ای‌ چوبی‌ یا فلزی‌ قرار داشته‌ و با دسته‌ای‌ می‌چرخیده‌ است‌. یك‌ انتهای‌ پیچ‌، درون‌ آب‌ و انتهای‌ دسته‌دارِ آن‌ بیرون‌ قرار گرفته‌، به‌گونه‌ای‌ كه‌ پیچ‌ به‌ حالت‌ شیب‌دار درمی‌آمده‌ و با چرخیدن‌ تیغه حلزونی‌، آب‌ بالا می‌آمده‌ است‌ ( < دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، ج‌ 3، ص‌ 771؛
داوسون‌، ص‌ 51). تقی‌الدین‌ راصد (ص‌ 32ـ34) طرح‌ تلمبه‌ای‌ حلزونی‌، شامل‌ پیچ‌ ارشمیدس‌، را ارائه‌ داده‌ كه‌ با پروانه‌ می‌گردیده‌ است‌. پیچ‌ ارشمیدس‌ در زمینهای‌ پست‌ به‌كار می‌رفت‌ و برای‌ بالا آوردن‌ مواد سبك‌، مثل‌ حبوبات‌ و شن‌ و ماسه‌، نیز مناسب‌ بود (ابن‌ساعاتی‌، مقدمه دهمان‌، ص‌ 55).

سازوكارِ اصلی‌ چرخاب‌ آب‌گرد را چرخ‌ پره‌دار یا پروانه‌ای‌ تشكیل‌ می‌داد كه‌ با برخورد جریان‌ آب‌ به‌ پره‌هایش‌ می‌گردید. پروانه‌، عمودی‌ یا افقی‌ نصب‌ می‌شد.

جَزَری‌ *سه‌ نوع‌ پروانه‌ معرفی‌ كرده‌ است‌. یك‌ نوع‌، كه‌ از آن‌ بیشتر استفاده‌ كرده‌، چرخ‌ كفه‌دار یا دولاب‌ ذوكفّات‌ است‌ كه‌ عموماً روگرد بوده‌ و پره‌هایی‌ شبیه‌ كفه‌های‌ ملاقه‌ داشته‌ است‌ (مثلاً ص‌ 50 ـ 51، 57، 245ـ 255، 450، 452). در پروانه عمودی‌ روگرد آب‌ جاری‌ از بالای‌ چرخ‌ روی‌ پره‌هایش‌ می‌ریخت‌ و باعث‌ گردش‌ آن‌ می‌شد. نوع‌ دیگر، چرخ‌ پره‌دارِ روگردِ افقی‌ به‌ نام‌ دولاب‌ ذوریشات‌ یا دولاب‌ ذوفَرَجات‌ بوده‌ كه‌ از ورقه نازك‌ مسی‌ ساخته‌ می‌شده‌ و جزری‌ آن‌ را مانند چرخ‌ آسیاب‌ یا سُرْن‌ الرَّحی‌ دانسته‌ است‌ (ص‌ 229ـ233، 458). خوارزمی‌ (ص‌ 254) نیز سرن‌الرّحی‌ را به‌ معنای‌ پروانه‌ای‌ كه‌ با ریزش‌ آب‌ می‌چرخد آورده‌ است‌. وی‌ پره‌های‌ این‌ پروانه‌ را بَرْكارالسرن‌ نامیده‌ و یادآوری‌ كرده‌ كه‌ معرّب‌ واژه‌ای‌ فارسی‌ است‌. نوع‌ سوم‌ پروانه جزری‌، عمودی‌ و زیرگرد به‌نام‌ دولاب‌ ذواَجْنِحه بود و پره‌هایی‌ پهن‌ شبیه‌ پارو داشت‌ (رجوع کنید به ص‌ 459). در پروانه عمودی‌ زیرگرد، آب‌ جاری‌ از زیر به‌ پره‌های‌ پایینی‌ می‌خورد و چرخ‌ را می‌گرداند.

نوعی‌ پروانه افقی‌ هم‌ به‌نام‌ نُرس‌ یا چرخ‌ یونانی‌ وجود داشت‌ كه‌ پره‌های‌ آن‌ پارویی‌ شكل‌ بود. احتمالاً منشأ آن‌ در خاورمیانه‌ بود و تا سده‌های‌ میانی‌ رواج‌ داشت‌ (همان‌، ترجمه فارسی‌، توضیحات‌ هیل‌، ص‌ 601). پروانه‌ای‌ هم‌ كه‌ بنوموسی‌ *به‌كار برده‌ بودند افقی‌ بود. این‌ پروانه‌، هم‌ به‌صورت‌ هواگَرْد با وزش‌ هوا می‌چرخید (بنوموسی‌، ص‌340ـ342) و هم‌ به‌ صورت‌ آب‌گرد دَوَران‌ می‌كرد (همان‌، ص‌ 346ـ349).

محمدحافظ‌ اصفهانی‌ ــ كه‌ در سده دهم‌ در خراسان‌ می‌زیست‌ ــ از پروانه‌هایی‌ به‌ نام‌ اُولی ‌اجنحه یا چرخ‌ اصل‌ برای‌ دستگاههای‌ عصاری‌ و روغن‌كِشی‌ (رجوع کنید به ص‌ 79ـ131) و یك‌ آسیای‌ آبی‌ (رجوع کنید به ص‌ 134ـ160) به‌ تفصیل‌ سخن‌ گفته‌ و جزئیات‌ طراحی‌ و ساخت‌ آن‌ را بیان‌ كرده‌ است‌. به‌ گفته وی‌ (ص‌ 158) مجرای‌ هدایت‌ آب‌، یعنی‌ ناو، باید گاو دم‌ باشد، یعنی‌ دهانه بالایی‌ آن‌ گشاد باشد و به‌تدریج‌ كوچك‌تر شود تا به‌ دهانه خروجی‌ ــ كه‌ سرِ پره‌های‌ چرخ‌ واقع‌ است‌ ــ برسد. به‌ این‌ صورت‌ آب‌ به‌ راحتی‌ درون‌ ناو هدایت‌ می‌شود و هرچه‌ پایین‌تر آید تندتر می‌شود و تا سرِ پره‌ برسد، پرزور گشته‌ چرخ‌ را سریع‌تر می‌گرداند.

ناعوره‌، ساقیه‌، چرخ‌ با زنجیره دلوها و چرخاب‌ بشكه‌ای‌ در بسیاری‌ از منابع‌، چرخ‌ ایرانی‌ (احتمالاً به‌ دلیل‌ منشأ آن‌) نامیده‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به پیسی، ص‌ 38؛
< فرهنگ‌ وِبْسْتِر>، ذیل‌ "Persian wheel" ). قدیم‌ترین‌ نوشته‌ در باره ناعوره‌ از ویتروویوس‌ است‌ ( د. اسلام‌، همانجا؛
< دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌>، ج‌ 3، ص‌ 775). از این‌ نوشته‌ چنین‌ برمی‌آید كه‌ ناعوره‌ تا آن‌ زمان‌ مدتی‌ بوده‌ كه‌ استفاده‌ می‌شده‌ و احتمالاً در یكی‌ از مناطق‌ كوهستانی‌ خاورمیانه‌ با رودهای‌ چهارفصل‌، مثل‌ سوریه‌ و بین‌النهرین‌ و ایران‌، در حدود 200 ق‌ م‌ اختراع‌ شده‌ بوده‌ است‌ ( < دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، همانجا).

در یكی‌ از نامه‌های‌ توماس‌ جفرسون‌ (رئیس‌جمهوری‌ امریكا در آغاز قرن‌ سیزدهم‌/ نوزدهم‌) آمده‌ كه‌ در گزارش‌ سفری‌ از مصر در سالهای‌ 1139 تا 1141/ 1727ـ1729، شكلی‌ از یك‌ «چرخ‌ ایرانی‌» متشكل‌ از زنجیره دلوها ترسیم‌ شده‌ كه‌ از چاهی‌ در قاهره‌ به‌ عمق‌ 264 فوت‌ (هشتاد متر) آب‌ می‌كشیده‌ است‌ (رجوع کنید به جفرسون‌، 2003). درواقع‌، غیر از پیچ‌ ارشمیدس‌ و شادوف‌ (ابزار آب‌كشی‌ از چاه‌ به‌ شكل‌ اهرمی‌ با بازوی‌ طولانی‌)، بقیه چرخها كه‌ چرخ‌ ایرانی‌ نامیده‌ شده‌اند، ساختارشان‌ با یكدیگر بی‌ارتباط‌ نیست‌ و احتمالاً، برحسب‌ شرایط‌ محلی‌، از یكدیگر مشتق‌ شده‌اند. تصویری‌ از چرخ‌ ایرانی‌ در یك‌ مینیاتور ایرانی‌ در نسخه‌ای‌ از تنگ‌لوشا دیده‌ می‌شود (رجوع کنید به < شكوه‌ ایران‌ >، ج‌ 3، ص‌ 294)؛
البته‌ هیل(رجوع کنید به < دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، ج‌ 3، ص‌ 771) اختراع‌ ساقیه را در مصر، حدود سال‌ 200ق‌ م‌ دانسته‌ ولی‌ معتقد است‌ این‌ نوع‌ چرخاب‌ تا ابداع‌ سازوكار ضامن‌ چرخ‌، كه‌ ایمنی‌ عملكرد آن‌ را تأمین‌ كند، رواج‌ نیافت‌. چرخابِ بشكه‌ای‌ از قدیم‌ در كشورهای‌ اسلامی‌ به‌كار می‌رفت‌. این‌ چرخاب‌ امروزه‌ هم‌ در مصر رایج‌ است‌ و مهندسان‌ مصری‌ در یك‌ مركز پژوهشی‌ نزدیك‌ قاهره‌ سعی‌ در افزایش‌ بازده‌ آن‌ دارند ( <دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌>، ج‌ 3، ص‌ 774).

بسیاری‌ از مهندسان‌ مسلمان‌، مثل‌ بنوموسی‌، جزری‌ و تقی‌الدین‌ راصد*، چرخاب‌ یا پروانه‌هایی ‌با كاربرد صنعتی‌ طراحی‌ كردند. ابن‌خلف‌ مرادی‌ نیز، كه‌ در سده پنجم‌ در اندلس‌ می‌زیست‌، از چرخاب‌ استفاده‌ كرده‌ و گفته‌ است‌ اگر جریان‌ آب‌ ضعیف‌ باشد از چرخاب‌ روگرد وگرنه‌ باید از چرخاب‌ زیرگرد استفاده‌ شود (رجوع کنید به حسن‌ و هیل‌، ص‌53، 62؛
هیل‌، 1998، مقاله 18، ص‌12).

جهانگردان‌ و جغرافی‌دانانِ بسیاری‌ در نوشته‌های‌ خود از چرخابهایی‌ كه‌ دیده‌ بودند یا سراغ‌ داشتند یاد كرده‌اند. حمداللّه‌ مستوفی‌ (ص‌ 111) از دولابی‌ بزرگ‌ یاد كرده‌ كه‌ بر جویی‌ در كنار شهر اندیمشك‌ نصب‌ بوده‌ و آب‌ شهر را تأمین‌ می‌كرده‌ است‌. در ایران‌، چرخاب‌ را در كار سدها نیز به‌كار می‌بردند و آبی‌ كه‌ چرخاب‌ را می‌گرداند از پشت‌ سد گرفته‌ می‌شد و از طریق‌ لوله بزرگی‌ بر پره‌های‌ چرخاب‌ می‌ریخت‌ و آن‌ را می‌گرداند (پیسی‌، ص‌ 42ـ43). مقدسی‌ در قرن‌ چهارم‌، در وصف‌ سد عظیم‌ روی‌ رودِ كُر (رجوع کنید به بندامیر*( 1 ) )، گفته‌ است‌ كه‌ ده‌ چرخاب‌ (دولاب‌) در دوجانب‌ آن‌ وجود دارد كه‌ آسیابها را می‌گردانند و آنها را از عجایب‌ ولایت‌ فارس‌ شمرده‌ است‌ (ص‌ 444). مقدسی‌ (ص‌ 402، 411) همچنین‌ در ذكر اقلیم‌ خوزستان‌ از وجود دولابهای‌ زیبا و متعددی‌ در اهواز سخن‌ به‌ میان‌ آورده‌ است‌ كه‌ با آب‌ می‌گشتند و ناعوره‌ نامیده‌ می‌شدند. ابن‌بطوطه‌ (ج‌ 1، ص‌ 203، 237) از دولابهایی‌ سخن‌ گفته‌ است‌ كه‌ در رودخانه عمیق‌ شهر شوشتر كار گذاشته‌ بودند و باغهای‌ دوطرف‌ رودخانه‌ را با آن‌ آبیاری‌ می‌كردند. ویرانه‌های‌ این‌ دولابها هنوز در شوشتر باقی‌ است‌.

ناصرخسرو (ص‌ 19) و ابن‌بطوطه‌ (ج‌ 1، ص‌ 83 ـ84) از دولابهای‌ بسیاری‌ یاد كرده‌اند كه‌ بر لبِ رودِ عاصی‌ در شهر حماه‌ نصب‌ شده‌ بود. بعضی‌ از دولابهای‌ حماه‌ همچنان‌ وجود دارند. ناصرخسرو (ص‌ 69)، در شرح‌ دیدارش‌ از مصر و نیل‌ و جویهای‌ بسیارِ منشعب‌ از آن‌، از دولابهایی‌ یاد كرده‌ و گفته‌ كه‌ برآورد تعداد آنها دشوار است‌. به‌ نوشته وی‌ (ص‌ 79)، دولابهایی‌ در قاهره‌ برای‌ آبیاری‌ بستانها وجود داشت‌ و در مقابل‌ شهر اَسوان‌، در میان‌ نیل‌، جزیره‌ای‌ حاصلخیز بود كه‌ باغهای‌ آن‌ را با دولاب‌ آب‌ می‌دادند. ابن‌بطوطه‌ نیز از دولابهای‌ رودخانه بزرگ‌ سیاهْ آب‌ (قره‌ سو) در داخل‌ و خارج‌ شهر نَكْده عراق‌ (ج‌ 1، ص‌ 302) و دولابهای‌ شهر اماصیه‌ عراق‌ (ج‌ 1، ص‌ 304) سخن‌ گفته‌ است‌.

در اندلس‌ نیز چرخاب‌ فراوان‌ بود؛
روی‌ رودخانه‌ها چرخابهای‌ عظیمی‌ ساخته‌ بودند كه‌ قطر دایره‌شان‌ بیست‌ تا سی‌ متر بود. چرخاب‌ ویران‌ شهر قرطبه‌ در كنار رود وادی‌الكبیر هنوز وجود دارد (رجوع کنید به هونكه‌، ص‌ 571 و شرح‌ زیر تصویر 13 از تصاویر رنگی‌ انتهای‌ كتاب‌). ناعوره‌ را سوریها به‌ اندلس‌ بردند. در سده ششم‌ در طلیطله‌ از چرخابهایی‌ شبیه‌ آنچه‌ در حماه‌ نصب‌ بود، استفاده‌ می‌شد. این‌ چرخابها در سراسر اندلس‌ رایج‌ شده‌ بود. ساقیه‌ را نیز مسلمانان‌ در شبه‌جزیره ایبری‌ رایج‌ كردند. هر دو نوع‌ چرخاب‌ از آنجا به‌ بسیاری‌ از مناطق‌ اروپایی‌ راه‌ یافتند و مهندسان‌ اسپانیایی‌ آنها را به‌ دنیای‌ جدید معرفی‌ كردند. چرخاب‌ از كشورهای‌ اسلامی‌ به‌ آسیای‌ شرقی‌ نیز برده‌ شد ( < دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، ج‌ 3، ص‌ 774ـ776).

برای‌ افزایش‌ كارایی‌ چرخابهای‌ گرداننده آسیاب‌ * ، آنها را روی‌ كشتی‌ نصب‌ می‌كردند تا از سرعت‌ بیشتر جریان‌ آب‌ در قسمت‌ میانی‌ رودخانه‌ها استفاه‌ كنند یا مشكل‌ پایین‌ آمدن‌ آب‌ رودخانه‌ و ضعیف‌ شدن‌ جریانهای‌ كناری‌ كه‌ قادر به‌ گرداندن‌ چرخاب‌ نبودند حل‌ شود. استفاده‌ از این‌ نوع‌ چرخابها و آسیابها رواج‌ بسیاری‌ در جهان‌ اسلام‌ داشت‌؛
در بین‌النهرین‌ روی‌ رودخانه‌های‌ دجله‌ و فرات‌ و در اندلس‌ از آنها استفاده‌ می‌شد. روش‌ دیگر این‌ بود كه‌ سدی‌ محلی‌ نزدیك‌ به‌ مكان‌ نصب‌ چرخاب‌ ایجاد می‌كردند و چرخاب‌ را به‌ پایه‌های‌ آن‌ می‌بستند تا بازده‌ آن‌، بر اثر جریان‌ بیشتر آب‌، افزایش‌ یابد. چرخابهایی‌ نیز در سده چهارم‌ در حوالی‌ بصره‌ كار می‌كردند كه‌ با جزر و مد آب‌ می‌چرخیدند و آسیابها را به‌ گردش‌ درمی‌آوردند. آسیابهای‌ جزر و مدی‌ یك‌ سره‌ پس‌ از این‌ تاریخ‌ در اروپا پدیدار شد (همان‌، ج‌ 3، ص‌ 783؛
هیل‌، 1993، ص‌ 111).

هونكه‌ (ص‌ 160ـ161)، پیسی‌ (ص‌ 38) و بسیاری‌ دیگر، مهارت‌ مسلمانان‌ را در ساخت‌ دستگاههای‌ آبی‌ ستوده‌اند. مهندسی‌ آبرسانی‌ در ایران‌، شامل‌ سدسازی‌، احداث‌ شبكه‌های‌ آبیاری‌ و ساخت‌ انواع‌ دستگاههای‌ آب‌ كشی‌، رشد چشمگیری‌ داشت‌. اطلاق‌ چرخ‌ ایرانی‌ به‌ چرخابها نشان‌ می‌دهد كه‌ پژوهشگران‌ نقش‌ ایرانیها را در این‌ زمینه‌ مهم‌ می‌دانند. برنال‌(ج‌ 1، ص‌ 208، پانویس‌) نقش‌ ایرانیان‌ را در همه زمینه‌ها، از جمله‌ مهندسی‌ سازه‌های‌ آبی‌، مهم‌ شمرده‌ است‌.

هنوز هم‌ در بسیاری‌ از نقاط‌ دنیا، چرخاب‌ وجود دارد و همچنان‌ ساخته‌ و به‌كار گرفته‌ می‌شود. بعضی‌ از این‌ چرخابها، مثل‌ ناعوره‌، ساقیه‌،حلزونی‌ ملاقه‌دار و چرخ‌ با زنجیره دلوها، به‌ كمك‌ فنّاوریهای‌ جدید، استفاده وسیع‌تری‌ می‌یابند. امروزه‌ این‌ چرخابها در شركتهای‌ مهندسی‌ و تولیدی‌، به‌ موتور و جعبه‌ دنده‌ مجهز می‌گردند و با بازدهی‌ بهتر ساخته‌ و برای‌ آبیاری‌ به‌ كار گرفته‌ می‌شوند.

پروانه‌، كه‌ در واقع‌ چرخابِ آب‌ گرد محسوب‌ می‌شود، افزون‌ بر آبیاری‌ و تأمین‌ آب‌ آشامیدنی‌، برای‌ تأمین‌ نیروی‌ محركه دستگاههای‌ صنعتی‌ نیز به‌كار می‌رفت‌. از این‌ حیث‌، اولین‌ و بیشترین‌ استفاده آن‌ در آسیابها بود (دوما، ج‌ 1، ص‌ 144ـ145). علاوه‌ بر آن‌، استفاده‌ از نیروی‌ آب‌ در جهان‌ اسلام‌ برای‌ راه‌اندازی‌ دستگاههای‌ عصاری‌، روغن‌كشی‌، آسیای‌ شكر، تهیه خمیر كاغذ، شالی‌كوبی‌، لباس‌شویی‌ (قصّاری‌) و آسیای‌ سنگ‌ معدن‌ رایج‌ بود. اخیراً در دره اردن‌ بقایای‌ 32 آسیای‌ شكر كشف‌ شده‌ است‌ كه‌ با نیروی‌ آب‌ كار می‌كرده‌اند و متعلق‌ به‌ دوره ایوبی‌ هستند. در حوالی‌ سدّ كُر چرخابهای‌ بسیاری‌، برای‌ آسیای‌ غلات‌ و نیشكر، شستشوی‌ پارچه‌های‌ پشمی‌ و آماده‌سازی‌ خمیر كاغذ، نصب‌ شده‌ بود. از قوه آب‌ برای‌ اره‌ كردن‌ الوار هم‌ استفاده‌ می‌شد (هیل‌، 1993، ص‌ 113؛
< دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >،ج‌ 3، ص‌ 783 ـ 784؛
پیسی‌، ص‌ 17).

مسلمانان‌ كاغذسازی‌ را از اسیران‌ جنگی‌ چینی‌ در سمرقند آموختند و آسیای‌ كاغذ را ساختند كه‌ خیلی‌ زود در بغداد، یمن‌، مصر، سوریه‌، ایران‌، افریقای‌ شمالی‌ و اندلس‌ آسیاهای‌ مشابه‌ برپا شد ( < دایره المعارف‌ تاریخ‌ علوم‌ عربی‌ >، همانجا). برای‌ تهیه خمیر كاغذ، چرخاب‌، بازوی‌ متحركی‌ را كه‌ ضامن‌دار بود و به‌ انتهایش‌ چكشی‌ وصل‌ بود، بالا و پایین‌ می‌برد و چكش‌ بر الیاف‌ گیاهی‌ ضربه‌ می‌زد تا خمیر كاغذ آماده‌ شود. به‌ مجموعه بازوی‌ چكش‌دار، آب‌ دَنگ‌ می‌گفتند. غیاث‌الدین‌ جمشید كاشانی‌ در پیوست‌ نامه دوم‌ خود، یك‌ آسیای‌ كاغذسازی‌ را كه‌ در سمرقند كار می‌كرده‌ شرح‌ داده‌ است‌ (رجوع کنید به ص‌ 89).

ابوریحان‌ بیرونی‌ (ص‌ 385) از كاربرد آب‌ دنگ‌ برای‌ خرد كردن‌ سنگ‌ معدن‌ طلا سخن‌ گفته‌ و آن‌ را برای‌ این‌ منظور بهتر از آسیا دانسته‌ است‌. وی‌ این‌ آب‌ دنگها را مشاجن‌ نامیده‌ و گفته‌ است‌ با دستگاههایی‌ كار می‌كنند كه‌ در آب‌ جاری‌ نصب‌ شده‌اند و آنها را به‌ آب‌ دنگهایی‌ تشبیه‌ كرده‌ است‌ كه‌ برای‌ كوبیدن‌ كنف‌ كاغذسازی‌ در سمرقند به‌ كار می‌رفتند. در حاشیه ترجمه مقاله‌ای‌ از ابن‌حاج‌ (ص‌ 23)، تصویری‌ برگرفته‌ از یك‌ نسخه خطی‌ كشمیری‌ وجود دارد كه‌ متعلق‌ به‌ سده سیزدهم‌ است‌ و كاغذسازانی‌ را در حال‌ ساخت‌ خمیر كاغذ نشان‌ می‌دهد.

در دوره اسلامی‌، چرخاب‌ و پروانه‌ در ساخت‌ اشیای‌ خودكار و تزیینی‌ نیز به‌كار می‌رفتند، چنان‌كه‌ جزری‌ از آنها در بسیاری‌ از دستگاههای‌ خودكار استفاده‌ كرده‌ است‌، از جمله‌ استفاده‌ از چرخ‌ كفه‌دار در ساعتهای‌ آبی‌ برای‌ به‌ حركت‌ درآوردن‌ دست‌ مجسمه‌های‌ نوازنده‌ و ایجاد صدای‌ سوت‌ (ص‌50ـ57، 93، 172ـ175)، چرخ‌ پره‌دار افقی‌ در ظروف‌ خودكار (ص‌ 246ـ262) و پروانه زیرگرد با پره‌های‌ پهن‌ و پارویی‌شكل‌ در ساخت‌ تلمبه‌ (ص‌ 458ـ465). بنوموسی‌ هم‌ از پروانه‌های‌ آبی‌ و هوایی‌ در ساخت‌ فواره‌ها استفاده‌ كرده‌ بودند (رجوع کنید به ص‌ 340ـ342، 346ـ349).

چرخ‌چاه‌، كه‌ نوعی‌ چرخاب‌ است‌، وسیله‌ای‌ باستانی‌ است‌ كه‌ از ماشینهای‌ ساده هرون‌ به‌شمار می‌آید (روسو، ص‌ 121). این‌ وسیله‌ به‌ شكل‌ استوانه‌ای‌ چوبی‌ و میان‌تهی‌ است‌ كه‌ بر سرِ چاه‌ نصب‌ می‌كنند، بر آن‌ طنابی‌ می‌اندازند و دلوی‌ به‌ انتهای‌ آزاد طناب‌ می‌بندند كه‌ با آن‌ از چاه‌ آب‌ می‌كشند. چرخ‌ با دست‌ و گاهی‌ كه‌ دلو سنگین‌ است‌ به‌ كمك‌ پا می‌گردد و طناب‌ با بازشدن‌ از دورِ آن‌ در چاه‌ فرو می‌رود و با پیچیدن‌ به‌ دورِ آن‌ بالا می‌آید. گاهی‌ دسته‌ای‌ نیز بر یكی‌ از دو قاعده آن‌ برای‌ سهولت‌ گرداندنش‌ تعبیه‌ می‌شود. چرخ‌چاه‌ را چرخ‌ آب‌كِشی‌، چرخ‌ دولاب‌ (دهخدا، ذیل‌ «چرخاب‌»، «چرخ‌چاه‌»؛
نفیسی‌؛
فرهنگ‌ بزرگ‌ سخن‌ ، ذیل‌ «چرخ‌») و بَكْرَه (ابن‌منظور، ذیل‌ «بكر»؛
جمع‌ آن‌ بكرات‌ رجوع کنید به خوارزمی‌، ص‌ 248) نیزنامیده‌اند. چرخ‌چاه‌ برای‌ بیرون‌ كشیدن‌ خاك‌ هنگام‌ حفر چاه‌ و كاریز، و سنگ‌ معدن‌ و آب‌ و گِل‌ از معادن‌ نیز به‌كار می‌رفت‌ (حسن‌ و هیل‌، ص‌ 237، 239).

چرخ‌چاه‌ برای‌ تأمین‌ آب‌خانگی‌ از چاههایی‌ كه‌ در منازل‌ شهری‌ و روستایی‌ حفر می‌شد، به‌طور وسیعی‌ به‌كار می‌رفت‌ و برخلاف‌ دیگر چرخابها كه‌ عمومی‌تر بودند، استفاده خصوصی‌ و خانوادگی‌ داشت‌ و ابزارِ كارِ مقنی‌ برای‌ حفر چاه‌ و كاریز هم‌ بود.

نوعی‌ از چرخ‌چاه‌، كه‌ برای‌ آبیاری‌ و نیز تأمین‌ آب‌ حمامهای‌ عمومی‌ به‌كار می‌رفت‌، شامل‌ یك‌ یا دو استوانه‌ بود كه‌ هریك‌ دلوی‌ داشت‌. هر دلو با دو تسمه‌، كه‌ یكی‌ از دیگری‌ كوتاه‌تر بود، به‌ حیوانی‌ بسته‌ می‌شد. حیوان‌ از یك‌ سرازیری‌ به‌ نام‌ گاورو پایین‌ می‌رفت‌ و طناب‌ بلندتر چرخ‌ را می‌چرخاند تا دلو بالا بیاید. در انتهای‌ مسیر، طنابِ كوتاه‌تر باعث‌ كج‌ شدن‌ دلو و ریخته‌ شدن‌ آب‌ آن‌ به‌ درون‌ مخزن‌ آب‌ می‌شد ( د. ایرانیكا، ذیلark- ečāh" Č" ).

وسعت‌ استفاه‌ از چرخ‌چاه‌ و دیگر چرخابها منشأ نام‌گذاری‌ بسیاری‌ از روستاها به‌نام‌ دولاب‌ در ایران‌ بوده‌ است‌. چرخ‌چاه‌ هنوز هم‌ در بسیاری‌ از نواحی‌ كشورهای‌ اسلامی‌، به‌ویژه‌ در مناطق‌ روستایی‌، كاربرد دارد. در تمدن‌ اسلامی‌ چرخ‌چاه‌ در جنگ‌افزارها مانند فلاخن‌ و منجنیق‌ كاربرد داشته‌ است‌ (رجوع کنید به دوما، ج‌ 1، ص‌ 681؛
حسن‌ و هیل‌، ص‌ 99ـ102).


منابع‌:
(1) ابن‌بطوطه‌، رحله ابن‌بطوطه، چاپ‌ محمدعبدالمنعم‌ عریان‌، بیروت‌ 1407/1987؛
(2) ابن‌حاج‌، «در بیان‌ كیفیت‌ و نیكو گردانیدن‌ نیت‌ ورّاق‌ و كاتب‌ و صحّاف‌»، ترجمه شهریار نیازی‌، نامه بهارستان‌، سال‌ 2، ش‌ 2 (پاییز ـ زمستان‌ 1380)؛
(3) ابن‌ساعاتی‌، علم‌الساعات‌ و العمل‌ بها، چاپ‌ محمداحمد دهمان‌، دمشق‌ [? 1401/1981 ]؛
(4) ابن‌منظور؛
(5) ابوریحان‌ بیرونی‌، الجماهر فی‌ الجواهر، چاپ‌ یوسف‌ الهادی‌، تهران‌ 1374 ش‌؛
(6) جان‌ دزموند برنال‌، علم‌ در تاریخ‌، ج‌ 1، ترجمه ح‌. اسدپور پیرانفر، تهران‌ 1380 ش‌؛
(7) محمدحسین‌بن‌ خلف‌ برهان‌، برهان‌ قاطع‌، چاپ‌ محمد معین‌، تهران‌ 1361 ش‌؛
(8) بنوموسی‌، كتاب‌ الحیل ، چاپ‌ احمد یوسف‌ حسن‌، حلب‌ 1981؛
(9) آرنولد پیسی‌، تكنولوژی‌ در تمدن‌ جهان، ترجمه فریدون‌ بدره‌ای‌، تهران‌ 1376 ش‌؛
(10) محمدبن‌ معروف‌ تقی‌الدین‌ راصد، الطرق‌ السنیه فی‌ الا´لات‌ الروحانیه، نسخه عكسی‌، در احمد یوسف‌ حسن‌، تقی‌الدین‌ و الهندسه المیكانیكیه العربیه، حلب‌ 1976؛
(11) اسماعیل‌بن‌ رزّاز جزری‌، الجامع‌ بین‌ العلم‌ و العمل‌ النافع‌ فی‌ صناعه الحیل‌، چاپ‌ احمد یوسف‌ حسن‌، حلب‌ 1979؛
(12) همان‌، ترجمه فارسی‌: مبانی‌ نظری‌ و عملی‌ مهندسی‌ مكانیك‌ در تمدن‌ اسلامی‌ ( الجامع‌ بین‌ العلم‌ و العمل‌ النافع‌ فی‌ صناعه الحیل‌ )، ترجمه‌ و تحشیه محمدجواد ناطق‌، حمیدرضا نفیسی‌، و سعید رفعت‌جاه‌، تهران‌ 1380 ش‌؛
(13) محمد حافظ‌ اصفهانی‌، سه‌ رساله‌ در اختراعات‌ صنعتی‌: ساعت‌، آسیا، دستگاه‌ روغن‌كشی ( نتیجه الدّوله‌ )، چاپ‌ تقی‌ بینش‌، تهران‌ 1350 ش‌؛
(14) حمداللّه‌ مستوفی‌، نزهه القلوب‌؛
(15) محمدبن‌ احمد خوارزمی‌، كتاب‌ مفاتیح‌ العلوم‌، چاپ‌ فان‌ فلوتن‌، لیدن‌ 1895، چاپ‌ افست‌ 1968؛
(16) موریس‌ دوما، تاریخ‌ صنعت‌ و اختراع، ترجمه عبداللّه‌ ارگانی‌، تهران‌ 1378 ش‌؛
(17) دهخدا؛
(18) پیر روسو، تاریخ‌ علوم‌، ترجمه حسن‌ صفّاری‌، تهران‌ 1378 ش‌؛
(19) غیاث‌الدین‌ جمشید كاشانی‌، از سمرقند به‌ كاشان‌: نامه‌های‌ غیاث‌الدین‌ جمشید كاشانی‌ به‌ پدرش، چاپ‌ محمد باقری‌، تهران‌ 1375 ش‌؛
(20) فرهنگ‌ بزرگ‌ سخن، به‌ سرپرستی‌ حسن‌ انوری‌، تهران‌: سخن‌، 1381 ش‌؛
(21) پرویز محبّی‌، فنون‌ و منابع‌ در ایران‌: مقدمه‌ای‌ بر تاریخ‌ تكنولوژی‌ و كاربرد مواد در ایران‌ از قرن‌ اول‌ تا سیزدهم‌ هجری، ترجمه آرام‌ قریب‌، تهران1383 ش‌؛
(22) مقدسی‌؛
(23) ناصرخسرو، سفرنامه حكیم‌ ناصرخسرو قبادیانی‌ مروزی، چاپ‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌ 1363 ش‌؛
(24) علی‌اكبر نفیسی‌، فرهنگ‌ نفیسی‌، تهران‌ 1355 ش‌؛
(25) زیگرید هونكه‌، فرهنگ‌ اسلام‌ در اروپا: خورشیدالله‌ بر فراز مغرب‌ زمین‌، ترجمه مرتضی‌ رهبانی‌، تهران‌ 1370 ش‌؛


(26) Duncan Dowson, History of tribology, London 1998;
(27) EIr . s.v. "Čark-e čāh" (by Nā şer Golām – Rezāi);
(28) EI 2 , s.v. "Nāura" (by D. R. Hill), s.vv. "Waterwheel" (by Terry S.Reynolds), "Wheel" (by Leslie Spier Danbury 1995);
(29) Encyclopedia of the history of Arabic science , ed. Roshdi Rashed, London: Routledge, 1996, s.v. "Engineering" (by Donald R. Hill);
(30) Ahmad Y. Hassan and Donald R. Hill, Islamic technology: an illustrated history , Paris 1992;
(31) Donald Routledge Hill, "Andalusian technology", repr. in Donald Routledge Hill, Studies in medieval Islamic technology , ed. David A. King, Aldershot 1998;
(32) idem, Islamic science and engineering , Edinburgh 1993;
Thomas Jefferson, "The letters of Thomas Jefferson: to Isaac McPherson Monticello, August 13/1813", From Revolution to Reconstruction. 6 Mar. 2003. [Online]. Available: http://odur.let.rug. nl/ usa/p/tj3/ writings/brf/ jeflxx.htm. ]17 Jul. 2007];
The Splendour of Iran , ed. N. Pourjavady, London: Booth-Clibborn Editions, 2001;
Webster's third new international dictionary of the English language: unabridged , ed. Philip Babcock Gove, Springfield, Mass. 1981.

/ محمدجواد ناطق‌ /

تصاویر این مدخل:
چرخ ایرانی در نسخه ای از تنگ لوشا (کتاب قرن 11) منبع: The Splendour of Iran, London: Booth-clibborn Editions, 2001, vol.3 , p. 294
چرخاب آب گرد (ناعوره) (چرخاب در حین گردش، آب موجود در محفظه ها را در آبراهه فوقانی تخلیه می کند) منبع: Aahmad Y. Hassan and Donald R. Hill, Islamic technology : an illustrated history, paris 1992, p. 35

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5425
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست