responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5374

 

چانْغِری‌ ، شهری‌ در شمال‌ آناطولی‌ مركزی‌. نام‌ آن‌ در تركی‌ قدیم‌ كانَغْری‌، كانقری‌ و در تركی‌ عامیانه‌ چانگیری‌ یا چِنگیری‌ است‌. در عهد باستان‌ گانگارا نامیده‌ می‌شد (در منابع‌ عربی‌: خَنْجَره‌ یا جَنْجَره‌). این‌ شهر در پیوستگاه‌ رودهای‌ تاتلی‌چای‌ و آجی‌چای‌، [هر دو از( ریزابههای‌ رود قزل‌ایرماق‌، در ارتفاع‌ 730 متری‌ از سطح‌ دریا و از 1312 ش‌/1933 در مسیر راه‌آهن‌ آنكاراـ زونغولداق(در 174 كیلومتری‌ آنكارا) واقع‌ است‌. چانغری‌ در گذشته ‌مركز سنجقی‌ (لوا) از ایالت‌ آناطولی‌ بود. پس‌ از تنظیمات‌، مركز سنجقی‌ از ولایت‌ قسطمونی‌ شد. در زمان‌ جمهوری‌ ترك‌ )1302 ش‌/1923]، مركز ولایتی‌ (ایل‌) با سه‌ قضا (چانغری‌، چِركش‌ و ایلغاز/ كوچ‌ حصار) گردید.

این‌ شهر در عهد باستان‌ دژی‌ مستحكم‌ به‌ شمار می‌آمد و رومیان‌ شرقی‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ تبعیدگاه‌ استفاده‌ می‌كردند و پس‌ از آن‌، به‌ سبب‌ دژ تسخیرناپذیری‌ كه‌ داشت‌، در جنگ‌ با عربها [در آغاز دوره اسلامی‌( و )سپس‌( تركها اهمیت‌ پیدا كرد. بارها در حمله‌ امویان)حك: 41ـ132] به‌ رومیان‌ شرقی‌، از جمله‌ حمله سال‌ 93 (طبری‌، سلسله 2، ص‌ 1236؛
ابن‌اثیر، ج‌ 4، ص‌ 578؛
یعقوبی‌، ج‌ 2، ص‌ 292، نام‌ شهر چانغری‌ را حصن‌الحدید ذكر كرده‌ است‌) و 109 (یعقوبی‌، ج‌ 2، ص‌ 329) و 114(ابن‌عبری، ج‌ 2، ص‌ 125؛
نیزرجوع کنید به طبری‌، سلسله 2، ص‌ 1561؛
تئوفانس‌ ، ذیل‌ وقایع‌ 6224)، تا خنجره‌ (چانغری‌) پیشروی‌ كردند. وقتی‌ رومیان‌ شرقی‌، در پی‌ شكست‌ ملازگرد در 463/ 1071، ایالتهای‌ خود را در مرزهای‌ شرقی‌ ترك‌ كردند، سلجوقیان‌ و دانشمندیه‌ *سرزمینهای‌ بازمانده‌ را بین‌ خود تقسیم‌ نمودند. سلجوقیان‌ پس‌ از توقف‌ كوتاهی‌ در ازنیق‌، در قونیه‌ مستقر و دانشمندیه‌ در نیمه شمالی‌ آسیای‌ صغیر، از آماسیه‌ تا قسطمونی‌، پراكنده‌ شدند. در بین‌ فتوحات‌ اولیه دانشمندیه‌ در 468/ 1075ـ1076، از چانغری‌ نیز نام‌برده‌ شده‌ است‌ (توقادی‌، ج‌ 2، ص‌ 286 به‌ بعد؛
مورتمان، ص‌ 470، به‌ نقل‌ از هزار فن‌ در تنقیح‌التواریخ‌ ). در 494/1101، ارتش‌ صلیبیان‌ از قسطنطنیه‌ به‌ سوی‌ سرزمینهای‌ دانشمندیه‌ حركت‌ كرد تا بوهموند ، شاه‌ انطاكیه‌، را كه‌ دانشمندیه‌ در مَلَطیه‌ اسیر و در نیكسار زندانی‌ كرده‌ بودند، آزاد كند. این‌ ارتش‌ آنكارا را فتح‌ و سپس‌ به‌سوی‌ چانغری‌ پیشروی‌ كرد، ولی‌ شكست‌ خورد. اندك‌ زمانی‌ بعد اتحاد سلجوقیان‌ و دانشمندیه‌ این‌ ارتش‌ را كاملاً منهدم‌ كرد (آلبر اكسی‌، VIII, I، فصل‌ 8؛
ابن‌اثیر، ج‌ 10، ص‌ 345؛
قس‌ مورتمان‌، ص‌ 476؛
شلاندون‌، ج‌ 1، ص‌ 224 به‌ بعد). امپراتور یوحنای‌ دوم‌، از سلسله كومننوس، در 529/1134، پس‌ از حمله بی‌ثمر سال‌ قبلش‌، به‌ كمك‌ سلاحهای‌ سنگینی‌ كه‌ در محاصره‌ به‌ كار برد، بر چانغری‌ غلبه‌ كرد (رجوع کنید به < وقایع‌نگاری‌ نیكتاس‌ >، ج‌ 1، فصل‌ 6 و به‌ خصوص‌ ژان‌ پرودروموس‌؛
نیز رجوع کنید به شلاندون‌، ج‌ 2، ص‌ 84 به‌ بعد)، ولی‌ اندكی‌ پس‌ از رفتن‌ امپراتور، دانشمندیه‌ دژ را پس‌ گرفتند و دیگر به‌ دست‌ رومیان‌ شرقی‌ نیفتاد.

چانغری‌ سپس‌ در دست‌ سلجوقیان‌ قونیه‌ بود (رجوع کنید به شلاندون‌، جاهای‌ متعدد). پس‌ از انهدام‌ سلجوقیان‌ روم‌ (آناطولی‌)، چانغری‌ بخشی‌ از سرزمینهای‌ چَندَراوغلو در قسطمونی‌ شد. پس‌ از اینكه‌ سلطان‌ مراد اول‌ عثمانی‌ شهر را به‌ طور موقت‌ ضمیمه قلمرو خود كرد (استرآبادی‌، ص‌ 387)، بایزید اول‌، در 795 (نشری‌، ج‌ 1، ص‌ 320) یا در 797 (عاشق‌ پاشازاده‌، ص‌ 72) [یا در 798](سعدالدین‌ افندی‌، ج‌ 1، ص‌ 149ـ150) آن‌ را، به‌ انضمام‌ بخش‌ عظیمی‌ از متصرفات‌ چَنَدراوغلو، از دست‌ آنان‌ خارج‌ كرد، ولی‌ در 803 تیمور این‌ متصرفات‌ را بازگرداند و بالاخره‌ در 822، محمد اول‌ آنها را ضمیمه قلمرو عثمانی‌ كرد (عاشق‌ پاشازاده‌، ص‌ 80 ـ89؛
لونكلاویوس‌، ستون‌ 475؛
اظهارات‌ هامرـ پورگشتال‌ ( ج‌ 1، ص‌ 70 ) ناشی‌ از سوءبرداشت‌ است‌). در دوران‌ صلح‌ و آرامشی‌ كه‌ در پی‌ سلطه عثمانیها پیش‌ آمد، چانغری‌ اهمیت‌ خود را از دست‌ داد و جنبه فرعی‌ پیدا كرد و مورخان‌ به‌ ندرت‌ به‌ آن‌ اشاره‌ كرده‌اند، اما اولیا چلبی‌ (ج‌ 3، ص‌ 250) و حاجی‌خلیفه‌ (ص‌ 645) شهر را با دقت‌ و ذكر جزئیات‌ وصف‌ كرده‌اند. در بین‌ سیاحان‌ اروپایی‌، نخستین‌بار درنشوام‌ (ص‌ 196) در 961ـ 963/1553ـ 1555 از آن‌ نام‌ برده‌ است‌. نزدیك‌ به‌ سیصد سال‌ بعد، اینزورت‌ آنجا را دیده‌ و وصف‌ كرده‌ است‌. مسافران‌ روسی‌ و آلمانی‌ به‌ آسیای‌ صغیر نیز از آنجا دیدن‌ و گاه‌ آن‌ را وصف‌ كرده‌اند.

در پی‌ حمله‌های‌ عربها، دانشمندیه‌، رومیان‌ شرقی‌ و جنگهای‌ صلیبی‌، از قلعه مستحكم‌ آن‌ ویرانه‌ای‌ بیش‌ باقی‌نمانده‌ است‌. تنها بنای‌ تاریخی‌ برجا مانده آن‌، مقبره قراتكین‌ است‌ كه‌ شهر را برای‌ اولین‌ امیر دانشمندیه‌ فتح‌ كرد و اكنون‌ به‌ عنوان‌ پیر مورد احترام‌ است‌. هنوز سازوكار آب‌انبارهای‌ واقع‌ در تپه قلعه‌، كه‌ قدمت‌ آنها به‌ دوره پیش‌ از تاریخ‌ می‌رسد و اولیا چلبی‌ (همانجا) و حاجی‌خلیفه‌، جزئیات‌ آن‌ را وصف‌ كرده‌اند، به‌ دقت‌ بررسی‌ نشده‌ است‌. همین‌ امر در باره «تاش‌ مسجد» و رواق‌ درویشان‌ مولوی‌، و كتیبه‌های‌ آن‌ نیز صدق‌ می‌كند كه‌ بر اساس‌ آنچه‌ اینزورت‌ نقل‌ كرده‌، قدمت‌ آنها به‌ عصر خلفای‌ دوره اسلامی‌ می‌رسد. تاریخ‌ بعضی‌ از مساجد احتمالاً به‌ دوره امپراتوری‌ روم‌ شرقی‌ می‌رسد (رجوع کنید به كوئینه‌، 1894). مسجد اصلی‌ آن‌ را سلیمان‌ اول‌ در 996 ساخته‌ است‌.

معادن‌ عظیم‌ نمك‌ مَغاره‌، در فاصله دو ساعتی‌ جنوب‌شرقی‌ چانغری‌ (همان‌، ج‌ 4، ص‌ 427؛
ماركر، 1899)، در دوره روم‌ شرقی‌ نیز مشهور بوده‌ است‌(دوكانژ، به‌ نقل‌ از نیكولاوس‌ میرپسوس‌، زنده‌ در پایان‌ قرن‌ هفتم‌/ سیزدهم‌). این‌ نمك‌ هنوز هم‌ به‌ شیوه ابتدایی‌ استخراج‌ می‌شود (از سه‌هزار تا پنج‌هزار تُن‌ در سال‌). به‌ زمین‌لرزه‌های‌ بزرگی‌ كه‌ بارها شهر را لرزانده‌ (و آخرین‌ آن‌ در 1323 ش‌/ فوریه 1944 روی‌ داده‌) در سده‌های‌ میانه‌ نیز اشاره‌ شده‌ است‌. قزوینی‌ در كتاب‌ آثارالبلاد (ص‌ 368) گزارش‌ زمین‌لرزه‌ای‌ را داده‌ كه‌ در 442/ اوت‌ 1050، شهر چانغری‌ را ویران‌ كرد.

به‌ نوشته تكسیه‌، چانغری‌ در قرن‌ سیزدهم‌/ اواسط‌ قرن‌ نوزدهم‌، حدود 000 ، 16 تن‌ جمعیت‌ داشت‌ كه‌ بیشتر آنان‌ مسلمان‌ بودند و بیش‌ از چهل‌ خانوار یونانی‌ نداشت‌. در 1255/ 1839 چیاچف‌ تعداد خانه‌های‌ شهر را 800 ، 1 باب‌ تخمین‌زده‌ است‌ كه‌ چهل‌ خانوار آن ‌مسیحی‌ بودند. كوئینه‌ ساكنان‌ شهر را در آخر قرن‌ سیزدهم‌/ نوزدهم‌، 632 ، 15 تن‌ گزارش‌ كرده‌ است‌ كه‌ 780 تن‌ از آنان‌ مسیحی‌ و 472 تن‌ از آنان‌ ارمنی‌ بوده‌اند. سالنامه قسطمونی‌ جمعیت‌ شهر را 200 ، 11 تن‌، لئونارد (1321/1903) 000 ، 25 تن‌ در پنج‌هزار خانه‌ و مورتمان‌ حدود 000 ،30 تن‌ در پنج‌هزار خانه‌، كه‌ 150 خانوار یونانی‌ و پنجاه‌ خانوار ارمنی‌ آنان‌ بعد از جنگ‌ جهانی‌ اول‌ مهاجرت‌ كردند، گزارش‌ داده‌اند. در سرشماری‌ 1370 ش‌/ 1950، جمعیت‌ شهر 161 ، 14 تن‌، جمعیت‌ قضا 402 ، 73 تن‌ و جمعیت‌ ولایت‌ 289 ، 218 تن‌ بوده‌ است‌.


منابع‌:
(1) [ابن‌اثیر؛
(2) عزیزبن‌ اردشیر استرآبادی‌، بزم‌ و رزم‌، با مقدمه تركی‌ محمدفؤاد كوپریلی‌، استانبول‌ 1928(؛
(3) اولیا چلبی‌؛
(4) حسن‌بن‌ علی‌ توقادی‌، تاریخ‌ آل‌ دانشمند، در حسین‌ حسام‌الدین‌، آماسیه‌ تاریخی، استانبول‌ 1322؛
(5) مصطفی‌بن‌ عبداللّه‌ حاجی‌خلیفه‌، جهان‌نما،چاپ‌ ابراهیم ‌متفرقه‌، استانبول‌ 1145/1732؛
(6) )محمدبن‌ حسنجان‌ سعدالدین‌ افندی‌، تاج‌ التواریخ‌، استانبول‌ 1279ـ 1280 (؛
(7) طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)؛
(8) )درویش‌ احمد عاشق‌ پاشازاده‌، عاشق‌ پاشازاده‌ تاریخی‌، چاپ‌ عالی ‌بیگ‌، استانبول‌ 1332 (؛
(9) زكریابن‌ محمد قزوینی‌، كتاب‌ آثارالبلاد و اخبار العباد، چاپ‌ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن‌ 1848، چاپ‌ افست‌ ویسبادن‌ 1967؛
(10) )یعقوبی‌، تاریخ‌]؛


(11) W. F. Ainsworth, Travels and researches in Asia Minor , London 1842, vol.1 109 ff.;
(12) Albert d'Aix, Historia Hierosolymitana ;
(13) Chalandon, Les comnenes ;
(14) V. Cuinet, La Turquie d'Asie, Paris 1894, vol.4, 551 ff.;
(15) Dernschwam, Tagebuch einer Reise nach Konstantinopel und Kleinasien , ed. Babinger, Munich 1923;
(16) Charles du Fresne Du Cange, Glossarium ad scriptores mediæ et infimæ græcitatis;
(17) V. Flottwell, "Aus dem Stromgebiet des Qyzyl-Yrmaq (Halys)", in Petermanns Mitteilungen , Suppl. no.114 (1895), 38 f. and 50 (با نقشه‌ای‌ از خرابه‌های‌ دژ) ;
(18) Joseph von Hammer-Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Pest 1828-1835;
(19) Ibn ـ Ibri, Ketābā de Maktebānūt Zabne, ed. Bruns and Kirsch, Leipzig 1789;
(20) IA .s.v.Ç " ankiri" (by J. H. Mordtmann-[Besim Darkot(;
(21) R. Leonhard, Paphlagonia , Berlin 1915, 66 and 120 (with illustrations);
(22) G.Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, Cambridge 1930,158;
(23) Leunclavius, Historiae Musulmanae Turcorum , Frankfurt 1591;
(24) G. Marcker, in Zeitschrift der Ges. f. Erdkunde , 34 (1899), 368 f. and 373;
(25) A. D. Mordtmann, "Die Dynastie der Danischmende", ZDMG, vol.30 )1876);
(26) ]Mehmed Neşri, Kitâb- Cihan-numâ= Neşri tarihi, ed. Faik Re şit Unat and Mehmed A. Koymen, Ankara 1995;
27- ) August Friedrich von Pauly, Paulys Realencyclopadie der classischen Altertumswissenschaft , ed. G. Wissowa, W. Kroll, and K. Mittelhaus, Stuttgart 1894-1970, vol.7, 707 and 1258;
(28) W. Ramsay, The historical geography of Asia Minor, London 1890-258;
(29) Ritter, Erdkunde ,vol.18, 353 ff;
(30) Ch.Texier, Asie Mineure, 617;
(31) Theophanes, Chronographia ;


(32) نیز رجوع کنید به سالنامه‌ های‌ ولایت‌ قسطمونی‌ از 1286/ 1869ـ1870.

/ ی‌. ه . مورتمان‌، [ ف. تشنر ] ( د. اسلام‌ ) /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5374
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست