چامپانیر (چانپانیر) ، ویرانههای شهری قدیمی در بخش پنج محال ایالت بمبئی هند. این شهر با دژی مستحكم در 25 كیلومتری بروده و در شمالشرق پاواگره قرار داشت و نام آن از نام درخت چمپا گرفته شده بود ( < فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند >، ذیل مادّه).
در 821 و 824 سلطان احمد شاه، از سلاطین گجرات، و در 854، فرزند او، سلطان محمد، به چامپانیر حمله كردند (هروی، ج 3، ص 107، 109؛ علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص 55).
در 889، سلطان محمود بیگرا قلعه چامپانیر را تصرف كرد و چون آب و هوای آنجا را پسندید، شهر چامپانیر را به پایتختی برگزید و ضمن آباد كردن شهر، دربار شاهی و وزارتخانهها را به آنجا منتقل نمود و تا آخر عمر (917) در آنجا زیست. وی نام شهر را به محمودآباد تغییر داد و در آنجا مسجدجامع ساخت و برج و بارو و دروازه در گرد شهر احداث كرد. سلطان محمود قلعهای نیز بهنام قلعه بهادر در این شهر بنا نمود كه از نظر استحكام بینظیر بود. در زمان حكومت وی، این شهر از نظر سیاسی و اقتصادی پیشرفت بسیار كرد و صنایع ابریشمی و شمشیرسازی آن، بهسبب وجود معادن آهن در اطراف شهر، از شهرت برخوردار بود (منجو، ص 127ـ139؛ علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص 64؛< فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند >، همانجا).
پس از مرگ سلطانمحمود، این شهر همچنان پایتخت سلاطین گجرات ماند (هروی، ج 3، ص 173، 195، 198، 202؛ منجو، ص 173، 245؛ علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص 66ـ 74)، اما هنگام سلطنت بهادرشاه گجراتی *(932ـ 943)، فرزند سلطان مظفرشاه دوم و از نوادگان سلطانمحمود، برای مدتی، در 942، به تصرف همایون، پادشاه تیموری هند درآمد و غنایم زیادی از این شهر نصیب وی شد. همایون در چامپانیر به نام خود سكه زد و نظارت بر امور شهر را به شخصی به نام بابا تردی بیگ جلایی سپرد (هروی، ج 2، ص 31ـ37؛ علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص 73ـ81؛ مدنی، ص 39ـ40). پس از چندی، سلطان بهادرشاه توانست متصرفات خود را از دست مغولان خارج سازد و بار دیگر چامپانیر را مركز سیاسی خود نماید (هروی، ج 3، ص 232ـ234؛ علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص 80 ـ82).
پس از مرگ سلطان بهادرشاه در 943، چهار تن از اخلاف وی در چامپانیر حكومت راندند. در 981، دولت سلاطین گجرات به دست اكبرشاه منقرض شد. در دوران وی، چامپانیر مركز نُه بخش بود (علاّ می، ج 2، ص 122؛ منجو، ص 436ـ457).
در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم، شیواجی، سردار مراتههها، چندین شهر از استان گجرات، از جمله چامپانیر، را ویران، و حتی باغها و جنگلها را نیز منهدم كرد (علیمحمدخان بهادر، ج1، ص270، 288؛ < فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند >، همانجا).
در 1218/1803، هنگام تصرف چامپانیر توسط انگلیسیها، این شهر فقط پانصد تن جمعیت داشت. انگلیسیها برای آبادانی آن بسیار تلاش كردند ولی موفق نشدند. در 1274، در چامپانیر فقط دو خانواده باربر و چند روحانی هندو مذهب زندگی میكردند (<فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند>، همانجا). آثار تاریخی چامپانیر اینها هستند: طبقه اول از كاخ هفت طبقه محمود بیگرا، قلعه بهادر، پنج مسجد از جمله مسجدجامع شهر كه در 914 بنا شده است (همانجا؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل Čāmpānēr"").