چالدُران ، شهرستان و دشتی در استان آذربایجان غربی.
1) شهرستان چالدران، به مركزیت شهر سیهچشمه *، در شمالغربی استان واقع است. از شمال به ولایت آغْری (در كشور تركیه)، از مشرق به شهرستان ماكو، از جنوب به شهرستان خوی و از مغرب به ولایت وان(در كشور تركیه) محدود میشود و حدود 150 كیلومتر با تركیه مرز مشترك دارد. در ولایت وان تركیه نیز شهری به همین نام وجود دارد (حیدری، ص 42).
چالدران عمدتاً كوهستانی است (رزمآرا، ج 4، ص 154)، تعدادی از آبادیهای آن نیز در دشتهای ببهجیك و آواجیق و دشت چالدران واقعاند. مهمترین كوه آن مَنْدلیخ (بلندترین قله 050 ، 3 متر، سرچشمه رود آقچای) است كه در 48 كیلومتری جنوب غربی ماكو قرار دارد (جعفری، ج 1، ص 517). مهمترین رود آن رود دائمی آقچای، از ریزابههای قُتورچای است (جعفری، ج 2، ص 96). به طور كلی، رودهای این شهرستان، جزء حوضه آبریز دریاچه خزر ارومیهاند. چشمه آبگرم معدنی آبادی تفت چالدران خاصیت درمانی دارد (افتخاری بیات، ص 63).
آب و هوای قسمتهای مرزی شهرستان چالدران سرد و ییلاقی و در دیگر قسمتها معتدل است (رزمآرا، همانجا). تمام ارتفاعات پوشیده از گیاهان دارویی و مراتعی است كه دامداران از آنها استفاده میكنند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج1، ص 1ـ3، 17، 36، 43، و جاهای دیگر).
آب كشاورزی و آشامیدنی آن از رودها، چشمهها و چاه تأمین میشود ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 1، ص 1، 3، 21). اهالی شهرستان به كشاورزی، دامداری، كارگری، زنبورداری و تولید صنایعدستی، از جمله قالی و جاجیم و گلیم، اشتغال دارند (سازمان مدیریت و برنامهریزی استان آذربایجان غربی، ص 188؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها،ج 1، ص 1، 54 ـ55،60، 70 ). اهالی آبادیهای مرزنشین آن سنّیاند و به زبان كردی سخن میگویند، بقیه اهالی شیعه و ترك زباناند. در بعضی آبادیها نیز كردی و تركی و فارسی، هر سه رایج است (رجوع کنید به رزمآرا، ج 4، ص 154؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 1، ص 1، 4، 6، 53). شهرستان، به سبب وجود چهار كلیسا در آن، چهار دیران نامیده میشده كه به مرور به چالدران تبدیل شده است (صدرایی خوئی، ص 82).
چالدران محل ییلاق و قشلاق عشایر جلالی و میلان و طوایف مستقل حیدرانلو و بروكی و قلیكی است (مركز آمار ایران، ص 23ـ24). در 1310 ش، مسعود كیهان (ج 2، ص158) چالدران را یكی از یازده بلوك ولایت ماكو، در ایالت آذربایجان، با هفتاد آبادی، ذكر كرده است. در 1316 ش، چالدران بخشی در شهرستان خوی در استان شمالغرب بود (ایران. قانون تقسیمات كشوری، آبان 1316، ضمیمه، ص1). در 1330 ش، رزمآرا (ج4،ص154) چالدران را دهستانی در بخش سیهچشمه شهرستان ماكو، در استان سوم و چهارم (آذربایجان) آورده است. در تقسیمات كشوری 1355 ش نیز چالدران دهستانی در بخش سیهچشمه شهرستان ماكو در استان آذربایجان غربی بود (ایران. وزارتكشور، ص 21). در 1366 ش، دهستانهای چالدران شمالی و جنوبی در شهرستان ماكو تشكیل شدند (ایران. قوانین و احكام، 1370 ش، ص 732). در اسفند 1375، شهرستان چالدران به مركزیت شهر سیهچشمه، از تركیب بخشهای مركزی و دشتك در استان آذربایجانغربی، ایجاد شد (همو، 1376 ش، ص 1157ـ 1158).
این شهرستان در منطقه زلزلهخیز ایران قرار دارد. در زمینلرزههای 1107، آبادیهای آن به طور كلی ویران شد و زمینلرزه 1355 ش نیز خسارات بسیاری وارد كرد (رجوع کنید به امبرسز و ملویل، ص 23، 52، 110).
شهرستان چالدران، با راههای اصلی به شهرستان ماكو در مشرق و شهرستان خوی در جنوب مرتبط است. طول راههای زمینی آن تا پایان 1379 ش، حدود 226 كیلومتر بوده است (سازمان مدیریت و برنامهریزی استان آذربایجانغربی،ص260؛ اطلس راههای ایران،ص7).
برخی از مهمترین آثار باستانی و تاریخی این شهرستان عبارتاند از: قره كلیسا * یا كلیسای طاطاووس، واقع در آبادی قره كلیسا، متعلق به دوران پیش از اسلام، كه هر سال بسیاری از ارمنیان جهان برای اجرای مراسم به آنجا میروند؛ مقبره نظامالدین میرعبدالباقی، از نوادگان شاه نعمتاللّه ولی؛ آرامگاه كشته شدگان جنگ چالدران (رجوع کنید به چالدران، جنگ * )؛ مقبره صخرهای فرهاد و شیرین؛ كلیسای مریم مقدّس در آبادی پیراحمد كندی؛ امامزاده سید میرجلال در آبادی قُلیدیزج؛ امامزادههای میرجلیل، اسماعیل، یوسف و قاسم و آثار كلیسای مخروبهای متعلق به حدود ششصد سال پیش در آبادی كلیسا كَنْدی؛ امامزاده قاسم در آبادی بابالو و امامزاده حسین در آبادی بدولی (حیدری، ص 42؛ حجازیفر، ص 97، پانویس 1؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 1، ص 12، 17، 95، 101، و جاهای دیگر).
2) دشت چالدران، در شمالغربی شهرستان چالدران و در ارتفاع 868 ، 1 متری از سطح دریا واقع است. از شمال به دشت و بخش آواجیق (در شهرستان چالدران)، از مشرق به بخش مركزی شهرستان ماكو و دشت و بخش ببهجیك شهرستان چالدران، از جنوب به بخش صفائیه شهرستان خوی و از مغرب به كشور تركیه محدود میشود. این دشت به سبب وقوع جنگ چالدران (رجوع کنید به چالدران *، جنگ) در آنجا، مشهور است (حجازیفر، ص 95، پانویس 1؛ صدرایی خوئی، ص 82؛ ساری صراف، ص 195).
دشت چالدران شرقی ـ غربی است. وجود دو رشته كوه به ارتفاع حدود 400 ، 2 تا 750 ، 2 متر در دو طرف دشت، آن را به صورت دره وسیعی در آورده است. این ارتفاعات دشت را در شمال از دشتآواجیق و در مشرق از دشت ببهجیك جدا میكنند (ساری صراف، ص 195ـ 196؛ آقاسی، ص 109؛ حجازیفر، ص 95).
این دشت بسیار حاصلخیز است (ساری صراف، ص 194). اصلیترین شبكه زهكشی آن، رود زنگمار است كه دو شاخه عمده تغذیه كننده آن، قزلچای در شمال و رود شَهیدارْخه در جنوب، در قسمت شمالشرقی دشت به یكدیگر متصل میشوند (همان، ص 196ـ197). مساحت دشت در منابع، به تفاوت، حداكثر تا 750 كیلومتر مربع، ذكر شده است(رجوع کنید به صدرایی خوئی، ص 82؛ ساری صراف، ص 195؛ حجازیفر، همانجا).