چاراویماق (چهاراویماق) ، شهرستانی در جنوب استان آذربایجان شرقی و مشتمل است بر دو بخش مركزی و شادیان و یك شهر به نام قرهآغاج كه مركز آن محسوب میشود (رجوع کنید به مركز آمار ایران، 1376 ش الف ، ص 22). آب و هوای شهرستان نسبتاً سرد و نیمه خشك است.
از چند چشمه آب گرم معدنی چاراویماق اهالی برای رفع بیماریها استفاده میكنند (خاماچی، ص 308ـ309). رودهای دائم آیدوغموش *و قوریچای (ریزابه زرینهرود به طول حدود نود كیلومتر با جهت كلی جنوب غربی) و چند رود فصلی در آن جریان دارند (رجوع کنید به جعفری، ج 2، ص 99ـ101، 279، 302، 329، 339ـ340).
اهالی چاراویماق به كشاورزی، باغداری، كار در معدن، زنبورداری، مرغداری و دامداری اشتغال دارند. از صنایعدستی آن فرش با طرح گل ابریشم كه صادر میشود، قالیچههای بادوام (برای مصارف محلی)، جاجیم و گلیم است (همان، ج 14، ص 148؛ خاماچی، ص 308).
محصولات عمده چاراویماق، گندم و جو، بنشن، علوفه، ترهبار و محصولات باغی است (همان، ج 14، ص 7، 148، 242؛ خاماچی، همانجا). فراوردههای لبنی، عسل، گندم، بنشن، چغندرقند، دانههای روغنی، انواع صیفی، پوست، فرش و خاك صنعتی كائولن از صادرات آنجاست (همانجاها). چاراویماق نمك آبی بسیار مرغوبی دارد و از معادن آن گچ، سنگ منگنز و كائولن استخراج میشود ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 14، ص 148، 242، 436؛ خاماچی،همانجا). در دوره پهلوی اول از معادن آن مس هم استخراج میشد( اسناد معادن ایران، ص 74).
ایل شاهسون * در دهستان چاراویماق جنوب شرقی، ییلاق و قشلاق و در دهستانهای چاراویماق شرقی و ورقه، قشلاق میكنند. ایل قرهداغ در دهستان چاراویماق جنوب غربی ییلاق و در دهستان چاراویماق مركزی قشلاق میكنند. طوایف مستقل كورانلار یا گوركانلو در چاراویماق جنوبشرقی و حیدرلو در چاراویماق جنوبغربی ییلاق و حاج علیلو در چاراویماق مركزی قشلاق دارند (مركز آمار ایران، 1378 ش، ص 19ـ20). طایفهای به نام موصالّی/ موصلی ــ كه شیعهاند و زبانی مختلط از تركی، فارسی و كردی دارند ــ در این شهرستان به سر میبرند (خاماچی، همانجا). اهالی شهرستان نیز شیعه دوازده امامیاند و به تركی سخن میگویند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 14، ص 148).
در سرشماری 1375 ش، جمعیت چاراویماق 169 ، 11 تن (با احتساب جمعیت دهستانها و شهر قرهآغاج) بوده كه از این میان 648 ، 6 تن (ح 60%) روستانشین و بقیه شهرنشین بودهاند (مركز آمار ایران، 1376 ش الف ، ص 10؛ همو، 1376 ش ب ، ص هفتاد و دو). راه آهن تهران ـ تبریز از شمال آن میگذرد.
در 1323 ش، چاراویماق با 252 آبادی، یكی از دهستانهای شهرستان هشترود از استان سوم و چهارم (آذربایجان) ضبط شده است (ایران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبتاحوال، ج 1، ص 432ـ433). در 1355 ش، چاراویماق (به مركزیت آبادی قرهآغاج) با سه دهستان قوریچای، چاراویماق شمالی و چاراویماق جنوبی به عنوان بخش آمده است (ایران. وزارت كشور، ص 11). در مهر 1379 شهرستان چاراویماق (به مركزیت شهر قرهآغاج) با دو بخش و هفت دهستان تشكیل شد (ایران. وزارت كشور. معاونت سیاسی، 1382 ش، ذیل «استان آذربایجانشرقی»؛ همو، 1379 ش، ص 2) و در تقسیمات 1384 ش، دهستان چاراویماق شمالشرقی از آن جدا و ضمیمه شهرستان هشترود گردید (همو، 1384 ش، ذیل «استان آذربایجان شرقی»).
از آثار قدیمی چاراویماق، گُووَر قلعهسی (قلعه گوور)، نزدیك آبادی اَرْزِه خوران، در حدود 47 كیلومتری جنوب شرقی شهر قرهآغاج است. اثر دیگر محوطهای باستانی نزدیك آبادی بایزید در حدود 39 كیلومتری شمالشرقی قرهآغاج است. مهمترین بنای محوطه باستانی، عمارت كوچكی است كه در كنار پرتگاه قرار دارد و سفالهایی از هزاره دوم پیش از میلاد تا دوره اسلامی در آن پیدا شده است (كلایس، ص230ـ 232؛ مخلصی، ص220ـ223). بنای دیگر این محوطه، قلعه ضحاك است كه برفراز تونل راهآهن تهران ـ تبریز، بین دو شهر میانه و مراغه، قرار دارد و بقایایی از حصارهای محكم آن برجامانده است. بنای آن بسیار محكم و دیوار آن دو لایه با پیشامدگیهای مدور دفاعی بوده كه احتمالاً در دوره اسلامی (ظاهراً اسماعیلیه)، استحكام بیشتری یافته است. ساختمان قلعه با دو حصار جانبی پرتگاههای مشرف به رودخانه را در مغرب و مشرق میبندد (كلایس، ص 228، 230). نام باستانی قلعه معلوم نیست. مونتایث (نخستین كاشف قلعه ضحاك در 1246/1830) احتمال داده است كه نام آن آتروپاتنا بوده باشد. مینورسكی (ص 262، پانویس 1) نام آن را فاناسپا دانسته است (رجوع کنید به كلایس، ص 232، 234ـ 235؛ برای اطلاع بیشتر در باره قلعه و تصاویر آن رجوع کنید به همان، ص 228ـ235).
نام شهرستان چاراویماق از دو واژه چار (چهار) و اویماق (به معنای طایفه و قبیله) تركیب شده است (خاماچی، ص 306).
قرهآغاج، مركز شهرستان چاراویماق در ارتفاع حدود 920 ، 1 متری و در شصت كیلومتری جنوب شهر هشترود واقع است. كوه داشبلاغی در جنوب شرقی آن قرار دارد (رجوع کنید به جعفری، ج 2، ص 327، 329).
این شهر قدمت چندانی ندارد و به نام رودی كه در نزدیكی آن جاری است، قرهآغاج نامیده میشود ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 14، ص 308). در دوره پهلوی دوم مركز بخشی به همین نام بود (رزمآرا، ج 4، ص 355). توسعه محلات آن از دهه 1350 ش به بعد آغاز شد (فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، همانجا). در فروردین 1373 قرهآغاج به شهر تبدیل شد (ایران. قوانین و احكام، ص 913ـ914).
دوشنبهبازار قرهآغاج و بازار مكاره آن در ناحیه مورد توجه (رجوع کنید به خاماچی، ص 308) و شهر به سمت مشرق در حال گسترش است (رجوع کنید به فرهنگ جغرافیائی آبادیها، همانجا).