responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5311

 

جیرفت‌ ، شهرستان‌، سدّ و شهری‌ در استان‌ كرمان‌.

1) شهرستان‌ جیرفت‌ . در جنوب‌ استان‌ واقع‌ است‌. از شمال‌ به‌ شهرستان‌ كرمان‌، از مشرق‌ به‌ شهرستان‌ بم*، از جنوب‌ به‌ شهرستانهای‌ عَنبرآباد و كَهنوج‌ *و از مغرب‌ به‌ شهرستان‌ بافت* محدود می‌شود و مشتمل‌ است‌ بر سه‌ بخش‌ به‌ نامهای‌ مركزی‌، جِبالْبارِز و ساردوئیه‌، یازده‌ دهستان‌ و سه‌ شهرِ درب‌ بهشت‌، جبال‌بارز و جیرفت‌ (مركز شهرستان‌).

جیرفت‌ در دره نسبتاً پهنی‌ گسترده‌ شده‌ است‌. رشته‌كوه‌ بارز *(جبال‌ بارز)، كه‌ مرز طبیعی‌ شهرستانهای‌ جیرفت‌ و بم‌ است‌، به‌طول‌ حدود 156 كیلومتر از شمال‌غربی‌ تا جنوب‌شرقی‌ كشیده‌ شده‌ و كوهستان‌ بَهْرْآسِمان‌ (بلندترین‌ قله‌ ح 886 ، 3 متر) در شمال‌ شهرستان‌ امتداد دارد (جعفری‌، ج‌ 1، ص‌ 121، 173). گسل‌ جیرفت‌، كه‌ از مشرق‌ شهر جیرفت‌ آغاز می‌شود و به‌ سمت‌ جنوب‌ ادامه‌ می‌یابد، در این‌ شهرستان‌ است‌ (درویش‌زاده‌، ص‌ 171). زمینهای‌ جیرفت‌ با هلیل‌رود *و شعبه‌های‌ آن‌ آبیاری‌ می‌شود. رود فرق‌ از شعبه‌های‌ هلیل‌رود، آبشاری‌ به‌ ارتفاع‌ 170 متر دارد (جعفری‌، ج‌ 2، ص‌ 86، 236، 300، 432، 480؛ صفا، ص‌ 8، 14). یكی‌ از بلندترین‌ آبشارهای‌ ایران‌، به‌ نام‌ سَرندكوه‌ درین‌، به‌ ارتفاع‌ 177 متر، در جیرفت‌ واقع‌ است‌ (صفا، ص‌ 154).

جیرفت‌ سه‌ منطقه آب‌ و هوایی‌ دارد: سرد، گرم‌ و معتدل‌. نفوذ رطوبت‌ اقیانوس‌ هند به‌ آن‌، سبب‌ ریزش‌ بارانهای‌ سیل‌آسا می‌شود. در تابستان‌ باد بسیار گرمی‌ (در محل‌ معروف‌ به‌ «هوشا» و «كوه‌ باد») از كوههای‌ شمال‌ و شمال‌شرقی‌ به‌طرف‌ دشت‌ جیرفت‌ می‌وزد. این‌ باد ــ كه‌ مدت‌ وزشِ آن‌، گاهی‌ به‌ هفت‌ شبانه‌روز می‌رسد ــ رطوبت‌ هوای‌ جیرفت‌ را كاهش‌ می‌دهد (صفا، ص‌ 4).

از لحاظ‌ كشاورزی‌، شهرستان‌ جیرفت‌ مستعدترین‌ ناحیه استان‌ كرمان‌ محسوب‌ می‌شود و به‌سبب‌ تنوع‌ آب‌ و هوا، هم‌ محصولات‌ گرمسیری‌ و هم‌ محصولات‌ سردسیری‌ دارد و ازاین‌رو، به‌ «هند كوچك‌» معروف‌ است‌ (همان‌، ص‌ 3).

اهالی‌ جیرفت‌ شیعه دوازده‌ امامی‌اند و به‌ فارسی‌ با گویش‌ محلی‌ گفتگو می‌كنند ( فرهنگ‌ جغرافیائی‌ آبادیها، ج‌ 119، ص‌ 56). برخی‌ ایلها، از جمله‌ آسیابر، جبال‌بارزی‌، مِهْنی‌، بلوچِ سلیمانی‌، ایل‌ عرب‌ سَرحَدی‌ در این‌ شهرستان‌ ییلاق‌ و قشلاق‌ می‌كنند (مركز آمار ایران‌، 1378 ش‌، ص‌ 123ـ 125).

جمعیت‌ شهرستان‌ در 1375 ش‌، 874 ، 208 تن‌ بوده‌ كه‌ از این‌ میان‌ 790 ، 74 تن‌ (ح 36%) شهرنشین‌ و بقیه‌ روستانشین‌ بوده‌اند (مركز آمار ایران‌، 1376 ش‌، ص‌ شصت‌).

راه‌ اصلی‌ كرمان‌ ـ بندرعباس‌ از این‌ شهرستان‌ می‌گذرد. در 1351 ش‌، با احداث‌ پل‌ سنگی‌ بزرگی‌ با 22 دهنه‌ بر روی‌ هلیل‌رود، شهر جیرفت‌ در كرانه چپ‌ و آبادی‌ كَهیرو در كرانه راست‌ باهم‌ مرتبط‌ شدند (صفا، ص‌ 13).

جیرفت‌ در 1316 ش‌ شهرستانی‌ مشتمل‌ بر سه‌ بخش‌ در استان‌ جنوب‌ بود (ایران‌. قوانین‌ و احكام‌، 1316 ش‌، ص‌ 75). در 19 دی‌ همان‌ سال‌، با ضبط‌ سبزواران‌، از بخشهای‌ تابع‌ شهرستان‌ بم‌ شد (همان‌، ص‌ 89 ـ90) و در 1329 ش‌، با همین‌ ضبط‌، شهرستان‌ گردید (ایران‌. وزارت‌ كشور. اداره كل‌ آمار و ثبت‌ احوال‌، ج‌ 2، ص‌ 368،440ـ446). در 1330 ش‌ جیرفت‌ شهرستانی‌ مشتمل‌ بر چهار بخش‌ به‌ مركزیت‌ شهر سبزواران‌ (= جیرفت‌) ذكر شده‌ است‌ (حسینعلی‌ رزم‌آرا، ج‌ 8، ص‌ 105ـ106). در تقسیمات‌ كشوری‌ 1355 ش‌، شهرستان‌ جیرفت‌ مشتمل‌ بر دو بخش‌ بود و در استان‌ كرمان‌ قرار داشت‌. در 1369 ش‌، شهرستان‌ جیرفت‌ به‌ مركزیت‌ شهر جیرفت‌، مشتمل‌ بر چهار بخش‌ (مركزی‌، جبال‌بارز، ساردوئیه‌ و عنبرآباد) و 22 دهستان‌ و دو شهر (جیرفت‌ و عنبرآباد)، تشكیل‌ شد (ایران‌. قوانین‌ و احكام‌، 1370 ش‌، ص‌ 832 ـ833). در 1377 ش‌، دو شهر جبال‌بارز و درب‌ بهشت‌ و 121 آبادی‌ در تركیب‌ آن‌ جای‌ داشتند. در فروردین‌ 1382 بخش‌ عنبرآباد از آن‌ جدا و شهرستان‌ مستقلی‌ شد (ایران‌. وزارت‌ كشور. معاونت‌ سیاسی‌، 1382 ش‌، ذیل‌ «استان‌ كرمان‌»).

آثار باستانی‌ و تاریخی‌ این‌ شهرستان‌ عبارت‌اند از: 1) بقایای‌ انسانهای‌ پارینه‌سنگی‌ و نوسنگی‌ كه‌ در غارهایی‌ در كوههای‌ دَلفارد و جبال‌بارز یافته‌ شده‌ است‌. 2) محوطه نسبتاً وسیعی‌ معروف‌ به‌ شهر دقیانوس‌ كه‌ در آن‌ بقایای‌ شهری‌ تاریخی‌ دیده‌ می‌شود. این‌ محوطه‌ در دو سوی‌ هلیل‌رود، از شمال‌ آبادی‌ زِینَل‌آباد (در حدود بیست‌ كیلومتری‌ شمال‌غربی‌ جیرفت‌) و مزرعه نجف‌آباد(در حدود چهارده‌ كیلومتری‌ شمال‌غربی‌ جیرفت‌)، در كرانه چپ‌ رود حسین‌آباد (در حدود بیست‌ كیلومتری‌ شمال‌شرقی‌ كهنوج‌) در كرانه راست‌ رود تا كُنارْصَندَل‌ و امیرآباد بالا (در حدود سی‌ كیلومتری‌ جنوب‌ جیرفت‌) را در بر می‌گیرد. در این‌ محوطه‌، كه‌ در محل‌ معروف‌ به‌ كِلْنِگْ است‌، این‌ آثار دیده‌ می‌شود: سكه‌هایی‌ متعلق‌ به‌ دوره اشكانی‌؛ آثار نهری‌ بزرگ‌ (در محل‌ معروف‌ به‌ كَمِهاری‌) منشعب‌ از رودِشور، كه‌ ویرانی‌ آن‌ را به‌ غزها نسبت‌ داده‌اند؛ قلعه «گبرها» در آبادی‌ بِهجَردِ بالا (در هفت‌ كیلومتری‌ مغرب‌ جیرفت‌) و قلعه‌ای‌ در شمال‌ آبادی‌ هُوكِرد كه‌ ظاهراً محل‌ ارگ‌ شهر بوده‌ است‌. همچنین‌ شهرستان‌ چند زیارتگاه‌ دارد به‌ نامهای‌ حضرت‌ امیر در آبادی‌ قلعه‌كوچك‌ (حدود 35 كیلومتری‌ جنوب‌ جیرفت‌)، «دوازده‌ امام‌» در آبادی‌ اللّه‌آباد (در حدود پنجاه‌ كیلومتری‌ جنوب‌غربی‌ جیرفت‌)، «پیركَهُور» در آبادی‌ تَلْسَمَند (در حدود 79 كیلومتری‌ جنوب‌شرقی‌ جیرفت‌) و آرامگاهی‌ به‌ نام‌ امیرحیدر، متعلق‌ به‌ دوره صفوی‌، در دهستان‌ اسفندقه‌ (صفا، ص‌ 15، 22، 35ـ36، 69؛ فرهنگ‌ جغرافیائی‌ آبادیها، ج‌ 115، ص‌ 12، 42، 57).

2) سدّ جیرفت‌ یا هلیل‌رود، پنجمین‌ سد بتونی‌ ایران‌، كه‌ در حدود 45 كیلومتری‌ شمال‌غربی‌ شهر جیرفت‌، در محلی‌ معروف‌ به‌ «تنگِ نرآب‌»، بر روی‌ هلیل‌رود احداث‌ شده‌ است‌. ارتفاع‌ این‌ سد 134 متر، طول‌ تاج‌ آن‌ 250 متر و گنجایش‌ كل‌ مخزن‌ آن‌ 430 میلیون‌ متر مكعب‌ است‌ و با شش‌ دریچه‌، قدرت‌ تخلیه 400 ، 6 متر مكعب‌ آب‌ را در هر ثانیه‌ و توانایی‌ تولید سی‌هزار كیلووات‌ برق‌ را دارد. دریاچه سد (به‌ مساحت‌ تقریبی‌ دوازده‌ هكتار) حدود 200 ، 14 هكتار از زمینهای‌ شهرستان‌ را آبیاری‌ می‌كند (فرهنگی‌، ص‌ 96؛ صفا، ص‌ 13ـ14). ساخت‌ سد جیرفت‌ در 1354 ش‌ آغاز شد و در 1372 ش‌ خاتمه‌ یافت‌ (فرهنگی‌، همانجا).

بهره‌برداری‌ از سد جیرفت‌ به‌ همراه‌ بندهای‌ انحرافی‌ و آبراهه‌ها، علاوه‌ بر تأمین‌ آبِ زمینهای‌ كشاورزی‌ شهرستان‌ جیرفت‌، آبیاری‌ حدود 500 ، 4 هكتار از زمینهای‌ كهنوج‌ را نیز میسر می‌كند (نیك‌نفس‌ دهقانی‌، ص‌ 8).

3) شهر جیرفت، مركز شهرستان‌، در ارتفاع‌ حدود 690 متری‌، در حدود 248 كیلومتری‌ جنوب‌شرقی‌ شهر كرمان‌، در مسیر كرمان‌ ـ بندرعباس‌ قرار دارد. اراضی‌ آن‌ در دشت‌ گسترده‌ شده‌ است‌. هلیل‌رود در شمال‌ و مشرق‌ آن‌ جریان‌ دارد. آب‌ وهوای‌ آن‌ گرم‌ و خشك‌ است‌. حداكثر دمای‌ شهر ْ47 در مرداد و كمترین‌ آن‌ ْ2 در بهمن‌ و بارش‌ سالانه آن‌ حدود 251 میلیمتر ضبط‌ شده‌ است‌ (سازمان‌ هواشناسی‌ كشور، ص‌ 454).

شهر جیرفت‌، علاوه‌ بر در اختیار داشتن‌ فرودگاه‌ داخلی‌، با راه‌ اصلی‌ به‌ طول‌ حدود 282 كیلومتر به‌ سمت‌ جنوب‌غربی‌، با بندرعباس‌ و به‌ طول‌ حدود 248 كیلومتر به‌ سمت‌ شمال‌غربی‌ با مركز استان‌ كرمان‌، و از 95 كیلومتری‌ همین‌ راه‌ به‌ سمت‌ مشرق‌ با زاهدان‌ مرتبط‌ می‌شود. شهر دارای‌ كارخانه‌های‌ روغن‌كشی‌ و پنبه‌پاك‌كنی‌ است‌ ( فرهنگ‌ جغرافیائی‌ آبادیها ، ج‌ 115، ص‌ 128؛ نیك‌نفس‌ دهقانی‌، ص‌ 9).

جیرفت‌ در 1330 ش‌ به‌ شهر تبدیل‌ شد (ایران‌. وزارت‌ كشور. معاونت‌ سیاسی‌، 1382 ش‌، ذیل‌ «استان‌ كرمان‌»). در سرشماری‌ 1375 ش‌، جمعیت‌ آن‌ 201 ، 59 تن‌ بوده‌ است‌ (مركز آمار ایران‌، 1376 ش‌، ص‌ هشتادویك‌).

آثار مهم‌ تاریخی‌ این‌ شهر عبارت‌اند از: ویرانه‌های‌ شهری‌ تاریخی‌ در حدود دو كیلومتری‌ جنوب‌غربی‌ شهر جیرفت‌، كه‌ به‌ گمان‌ برخی‌، مكان‌ شهر تاریخی‌ جیرفت‌ یا مكان‌ شهر كمادین‌/ قمادین‌(رجوع کنید به ادامه مقاله‌) است‌؛و دو امامزاده به‌ نامهای‌ بی‌بی‌شهربانو و شاهسواران‌ (فرهنگ‌ جغرافیائی‌ آبادیها، ج‌ 115، ص‌128).

پیشینه‌. نام‌ جیرفت‌ متشكل‌ از دو كلمه «جیر» به‌ معنای‌ پَست‌ و پایین‌ و «اُفت‌» به‌ معنای‌ افتادن‌ است‌. نام‌ شهر را از جمله‌ به‌ معنای‌ كناررود هم‌ دانسته‌اند (رجوع کنید به برهان‌، ج‌ 2، ص‌ 605؛ صفا، ص‌ 2؛ حاج‌علی‌ رزم‌آرا، ص‌ 23).

از پیشینه قبل‌ از اسلام‌ جیرفت‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌. گفته‌اند (سایكس‌، ص 48ـ49، 444ـ445؛ گابریل‌، 1952، ص‌ 12؛ همو، 1371 ش‌، ص‌ 278؛ باستانی‌ پاریزی‌، ج‌ 1، ص‌ 11) «گدروزیا» ــ كه‌ سپاهیان‌ اسكندر در راه‌ بازگشت‌ از هند، و كراتروس‌ (سردار وی‌) برای‌ مذاكره‌ با پادشاه‌ گدروزیا در 325 ق‌ م‌ در آن‌ توقف‌ كردند و استرابون‌، مورخ‌ یونانی‌،در 63 ق‌ م‌ در ذكر قلمرو ایالت‌ كارمانیا (كرمان‌) از آن‌ یاد كرده‌ (ج‌ 1، ص‌ 501) ــ ظاهراً قدیم‌ترین‌ نام‌ جیرفت‌ است‌. یاقوت‌ حموی‌ (ذیل‌ «جِزدَوس‌») نام‌ جِیرَفت‌ را به‌ عنوان‌ قصبه ولایت‌ جِردَوس‌ در كرمان‌ به‌ كار برده‌ است‌.

در زمان‌ فتح‌ آن‌ در دوره اسلامی‌، جیرفت‌ قصبه (مركزِ) كرمان‌ به‌شمار می‌رفت‌. به‌نوشته محمدبن‌ جریر طبری‌ (ج‌ 4، ص‌180؛ نیز رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج‌ 3، ص‌ 43ـ46)،جیرفت‌ در سال‌ 23، آخرین‌ سال‌ خلافت‌ عمربن‌ خطاب‌، به‌ دست‌ سهیل‌بن‌ عَدی فتح‌ شد. بار دیگر در زمان‌ خلافت‌ عثمان‌بن‌ عفان‌ (23ـ35)، مجاشع‌بن‌ مسعود سُلَمی‌ آن‌ را گشود (بلاذری‌، ص‌ 551)، اما ظاهراً اهالی‌ منطقه‌ تا دوره عباسیان‌ (132ـ656)، پیرو آیین‌ زردشت‌ بودند و اسلام‌ را رسماً در آن‌ دوره‌ پذیرفتند (حافظ‌ ابرو، ج‌ 3، ص‌20). در سده اول‌، ولایت‌ كرمان‌، به‌ ویژه‌ شهر جیرفت‌، از عمده‌ترین‌ مراكز خوارج‌ به‌شمار می‌رفت‌ و مُهَلّب‌بن‌ ابی‌صُفره اَزْدی‌، در سال‌ 77 در آنجا با خوارج‌ جنگید كه‌ منجر به‌ شكست‌ و رانده‌ شدن‌ آنان‌ از جیرفت‌ شد (طبری‌، ج‌6، ص‌ 301). در 130، جیرفت‌ نبردگاه‌ عامربن‌ ضُباره‌ با شَیبان‌بن‌ عبدالعزیز یشكُری‌، به‌ سبب‌ مخالفت‌ شیبان‌ با مروان‌ بن‌محمد، آخرین‌ خلیفه اموی‌، بود كه‌ به‌ شكست‌ شیبان‌ انجامید (همان‌، ج‌ 7، ص 352).

یعقوب‌ لیث‌ صفار (حك: 247ـ 265)، پس‌ از سركوبی‌ اهالی‌ متمرد جیرفت‌ و قوم‌ كوفچ‌ *، آنجا را تسخیر كرد. مقارن‌ حكومت‌ صفاریان‌، بر آبادانی‌ جیرفت‌ افزوده‌ شد (افضل‌الدین‌ كرمانی‌، 1356 ش‌، ص‌ 122ـ123؛ حافظ‌ابرو، همانجا؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله‌). شاید بتوان‌ بیشترین‌ اهمیت‌ جیرفت‌ را در این‌ دوره‌ و حتی‌ پس‌ از آن‌، قرارگرفتن‌ شهر در محل‌اتصال‌ دو راه‌ اصلی‌ دانست‌: یكی‌ راه‌ هندوستان‌، از طریق‌ جالْق‌ (شهر مرزی‌ در سیستان‌ و بلوچستان‌) و دیگری‌ راه‌ خلیج‌فارس‌، از طریق‌ بندرعباس‌ (بارتولد، ص‌ 141). كالاهای‌ تجار از قُمادینِ جیرفت‌ (رجوع کنید به ادامه مقاله‌) به‌ دیگر نقاط‌ كشور صادر می‌شد.

در سده سوم‌، ابن‌خرداذبه‌ (ص‌ 49، 54) جیرفت‌ را از شهرهای‌ بزرگ‌ كرمان‌، در بیست‌ فرسخی‌ بم‌، معرفی‌ كرده‌ است‌. شهر در سده چهارم‌ مركز كوره جیرفت‌، مجمع‌ تجار، بزرگ‌تر از اصطخرِ فارس‌ و بسیار آباد بود. دژی‌ با چهار دروازه‌ به‌ نامهای‌ شاپور، بم‌، سیرجان‌ و مصلی‌ داشت‌ و دارای‌ مسجدجامع‌، بازار، حمامهای‌ پاكیزه‌، میوه‌های‌ سردسیری‌ و گرمسیری‌ چون‌ خرما و جوز و ترنج‌، و معادن‌ بسیار، به‌ ویژه‌ نقره‌، بود و در جویهای‌ آن‌ زر یافت‌ می‌شد (اصطخری‌، ص‌ 166؛ مقدسی‌، ص‌ 461، 466؛ حدودالعالم، ص‌ 126). جغرافی‌نویسان‌ این‌ دوره‌، از دیورود (هلیل‌رود)، كه‌ قدرت‌ گرداندن‌ شصت‌ آسیاب‌ را داشت‌، و دیه‌های‌ معروف‌ به‌ «خوره‌» در جیرفت‌ مطالبی‌ آورده‌اند (رجوع کنید به حدودالعالم، ص‌ 31، 126؛ جیهانی‌، ص 129ـ130). كوره جیرفت‌ دارای‌ شهرهای‌ بسیار بود و شهری‌ به‌ نام‌ هرمزملك‌ (نباید آن‌ را با هرمزكنونی‌ یكی‌ دانست‌)، متعلق‌ به‌ دوره ساسانی‌، در راه‌ جیرفت‌ ـ بم‌ قرار داشت‌ (اصطخری‌، ص‌ 161). در 324، جیرفت‌ كه‌ همچنان‌ مركز كرمان‌ محسوب‌ می‌شد، به‌دست‌ معزالدوله‌ دیلمی‌ افتاد. در 360 عضدالدوله‌ دیلمی‌ آنجا را تصرف‌ كرد (ابن‌اثیر، ج‌ 8، ص‌ 324ـ326، 613ـ614). در 390 ابونصربن‌ عزالدوله‌ بختیار (از امرای‌ دیالمه‌) و سپس‌ بهاءالدوله‌ (فرزند عضدالدوله‌) و سال‌ بعد طاهربن‌ احمد صفاری‌ (حاكم‌ سیستان‌) جیرفت‌ را تسخیر كردند (همان‌، ج‌ 9، ص‌160ـ161، 166ـ167). در اواسط‌ سده پنجم‌، به‌ سبب‌ ضعف‌ امرای‌ دیلمی‌، بیشتر نواحی‌ كرمان‌ و از جمله‌ جیرفت‌ را اقوام‌ كوفچ‌ غارت‌ می‌كردند. قاوردبن‌ چَغری‌ بیگ‌ داوود، مؤسس‌ سلجوقیان‌ كرمان‌، در 443 آنان‌ را سركوب‌ و جیرفت‌ را تسخیر كرد (حافظ‌ابرو، ج‌ 3، ص‌ 23ـ24). در دوره حكومت‌ سلجوقیان‌ كرمان‌، به‌ویژه‌ در دوره محمدبن‌ ارسلانشاه‌ (حك: 537 ـ551)، بر آبادانی‌ جیرفت‌ افزوده‌ شد و به‌ دستور وی‌ رباطها، مساجد و مدارس‌ بسیاری‌ در آنجا احداث‌ شد (افضل‌الدین‌ كرمانی‌، 1326 ش‌، ص‌ 27). در همین‌ دوره‌ برای‌ نخستین‌ بار از موضعی‌ (شهركی‌) به‌نام‌ قُمادین‌ یاد شده‌ كه‌ بارتولد (ص‌ 141) آن‌ را محله‌ای‌ خارج‌ از شهر و مسكن‌ عمده تجار خارجی‌ دانسته‌ است‌. به‌نوشته افضل‌الدین‌ كرمانی‌ (1343 ش‌، ص‌100)، قمادین‌ مخزن‌ نفایس‌ چین‌، خطا/ ختا، هندوستان‌، حبشه‌، زنگبار، روم‌، مصر، ارمینیه‌، آذربایجان‌، ماوراءالنهر، عراق‌، خراسان‌ و فارس‌ بود.

جیرفت‌ تا اوایل‌ نیمه دوم‌ سده ششم‌، شهری‌ نیكو بود و ام‌القرای‌ كرمان‌ محسوب‌ می‌شد (ادریسی‌،ج 1، ص‌ 434؛ بیهقی‌، ص‌ 32)، اما در 562 به‌ سبب‌ شایع‌ شدن‌ بیماری‌ و مرگ‌، طغرل ‌شاه‌بن‌ محمد و تركان‌ و غلامان‌ شهر را غارت‌ كردند (افضل‌الدین‌ كرمانی‌، 1343 ش‌، ص 51). جیرفت‌ پس‌ از مرگ‌ طغرل‌شاه‌، به‌ سبب‌ اختلاف‌ فرزندان‌ وی‌ برای‌ كسب‌ قدرت‌، رو به‌ انحطاط‌ و ویرانی‌ گذاشت‌ و از اهمیت‌ تجاری‌ آن‌ تا حد زیادی‌ كاسته‌ شد(رجوع کنید به همان‌، ص‌ 176؛ همو، 1356 ش‌، ص‌ 79)، چنان‌كه‌ در 566، بهرام‌شاه‌، قمادینِ جیرفت‌ را غارت‌ و شهر و روستاهای‌ آن‌ را ویران‌ كرد (همو، 1343 ش‌، ص‌ 61ـ62). در 575، جیرفت‌ با حمله وحشیانه غزهای‌ رانده‌ شده‌ از سرخس‌، به‌ كلی‌ ویران‌ شد (همو، 1326 ش‌، ص‌ 87 ـ 89). پس‌ از آن‌ جیرفت‌ مدتی‌، در دوره ملك‌ دینارغز (والی‌ كرمان‌، متوفی‌ 591)، در آرامش‌ نسبی‌ به‌ سر برد (همان‌، ص‌ 161). در آن‌ دوره‌، دارالملك‌ كرمان‌ بود و به‌ دلیل‌ آب‌ و هوای‌ مطبوع‌ لقب‌ «جَنَّه اَرْبَعَةِ اَشهُر» (بهشت‌ چهار ماه‌) داشت‌ (همو، 1356 ش‌، ص‌ 126، 163). در سال‌ 600، امیرقطب‌الدین‌ مبارز، از ملوك‌ شبانكاره‌، دور شهر حصار كشید و قدرت‌ دفاعی‌ آن‌ را بالا برد (همان‌، ص‌ 217). در 619، منطقه‌ به‌ دست‌ قراختاییان‌ (قتلغ‌خانیان‌) افتاد(همان‌، ص‌ 222ـ223؛ ناصرالدین‌ منشی‌ كرمانی‌، ص‌ 22ـ23). ظاهراً پس‌ از آنكه‌ جیرفت‌ اهمیت‌ خود را تا حدی‌ به‌ دست‌ آورد و در ردیف‌ شهرهای‌ بزرگ‌ كرمان‌ قرار گرفت‌ (رجوع کنید به یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «جِیرَفْت‌»)، بر اثر حمله مغولها، در 621 به‌ كلی‌ ویران‌ شد (نَسَوی‌، ص‌ 126، 132). در اواسط‌ قرن‌ هفتم‌، كه‌ ماركوپولو از شهر دیدن‌ كرده‌، از ویرانی‌ آن‌ به‌ دست‌ تاتارها (مغول‌) گزارش‌ داده‌ و نام‌ شهر جیرفت‌ (یا شاید قمادین‌) را «كاماندو » و ناحیه مجاور آن‌ را «رئوبارل‌ » (رودبار، اكنون‌ دهستانی‌ در جیرفت‌) ضبط‌ كرده‌ است‌ (ص‌ 58 ـ60). به‌ گفته وی‌ (همانجا)، برخی‌ از شهرهای‌ ناحیه‌، از ترس‌ حمله دزدانِ قبیله قراوناس‌ (ظاهراً ساكن‌ مكران‌)، با دیوارهای‌ بلند گلی‌ محصور شده‌ بودند. ظاهراً شهر پس‌ از ویران‌ شدن‌ به‌ دست‌ مغولها، دیگر آباد نشد و نام‌ جیرفت‌ تا مدتها (دست‌كم‌ تا سده چهاردهم‌) فقط‌ به‌ ناحیه آن‌ اطلاق‌ می‌شد (رجوع کنید به لسترنج، ص‌ 314؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله‌).

در سده هشتم‌ حمداللّه‌ مستوفی‌ (ص‌ 140) از نخلستان‌ فراوان‌ و خرمای‌ ارزان‌ در آن‌ یاد كرده‌ است‌.

از حوادث‌ مهم‌ دوره صفوی‌، حمله بلوچها به‌ جیرفت‌ و غارت‌ آنجا (مشیزی‌، ص‌ 614، 621) بوده‌ است‌.

در اوایل‌ دوره قاجار، وزیری‌ كرمانی‌ (ص‌ 115، 117ـ 118) جیرفت‌ را بلوكی‌ (ظاهراً به‌ مركزیت‌ دوساری‌) با خانه‌هایی‌ از كَپَر و كُتّوك‌ و جمعیتی‌ بالغ‌ بر هشت‌ هزار تن‌ ذكر كرده‌ است‌. در زمان‌ او جایی‌ در بلوك‌ جیرفت‌ كه‌ بتوان‌ آن‌ را شهر نامید وجود نداشته‌ است‌ و در محلّ شهر قدیمی‌ جیرفت‌، پس‌ از باران‌ می‌توانستند اشیای‌ قیمتی‌ بیابند (ص‌ 116). وی‌ حتی‌ در ذكر اسامی‌ قرای‌ معتبر آن‌ (ص‌ 117)، از آبادی‌ جیرفت‌ (شهر كنونی‌) نام‌ نبرده‌ است‌. ظاهراً نخستین‌بار در دوره محمدشاه‌ قاجار (حك:1250ـ1264)، فیروزمیرزا فرمانفرما (ص‌69ـ75 ) نامی‌ از شهر جیرفت‌ كنونی‌، با ضبط‌ سبزواران‌، آورده‌ است‌. در آن‌ زمان‌، دوساری‌ كماكان‌ مركز بلوكات‌ جیرفت‌، سارد و جبال‌ بارز بود.

در 1267/1850 كیت‌ آبوت، كنسول‌ انگلیس‌ در تهران‌، به‌ قصد تحقیق‌ در بیابانهای‌مركزی‌ ایران‌، به‌ جیرفت‌ رفت‌ و از خرابه‌های‌ معروف‌ به‌ شهرِ دقیانوس‌ (شهر جیرفت‌ تاریخی‌) دیدن‌ كرد (گابریل‌، 1952، ص‌ 188ـ189). در 1321/1903، سرپرسی‌سایكس‌ (ص‌ 144) در باره قبرستانی‌ در جیرفت‌ (ظاهراً متعلق‌ به‌ قرن‌ یازدهم‌) مطالبی‌ آورده‌ است‌. وی‌ مكان‌ شهر تاریخی‌ جیرفت‌ را مقابل‌ دَشتِ كوچ‌، در حدود ده‌ كیلومتری‌ مغرب‌ شهر كنونی‌ جیرفت‌، ذكر كرده‌ است‌ (ص‌ 145). بارتولد (ص‌ 141) نوشته‌ كه‌ مكان‌ آن‌ نزدیك‌ آبادی‌ كریم‌آباد (ظاهراً كریم‌آباد بالا)، در حدود 22 كیلومتری‌ جنوب‌ جیرفت‌ كنونی‌، و قمادین‌ نزدیك‌ آبادی‌ سَرگَز (چهارده‌ كیلومتری‌ شمال‌غربی‌ شهر جیرفت‌ كنونی‌) است‌. وی‌ در جنوب‌ مكان‌ اخیر، در محلی‌ معروف‌ به‌ باغ‌ بابو، مرهم‌دانی‌ متعلق‌ به‌ دوره یونانی‌ یافته‌ و آن‌ را دلیلی‌ بر وجود سپاهیان‌ اسكندر در آنجا دانسته‌ است‌. در 1330، جاده‌های‌ جیرفت‌ ناامن‌ بود، زیرا بلوچها كاروانها (عمدتاً كاروانهای‌ هندیها و انگلیسیها) را غارت‌ می‌كردند ( كتاب‌ آبی، ج‌5، ص‌1014، 1209، ج‌6، ص‌1284ـ 1285).

ظاهراً از اوایل‌ سده چهاردهم‌ به‌ بعد نام‌ شهر كنونی‌ جیرفت‌ به‌عنوان‌ قصبه بلوك‌ جیرفت‌ و گاهی‌ با ضبط‌ سبزواران‌ در منابع‌ دیده‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به كیهان‌،ج 2، ص‌ 251؛
ایران‌. وزارت‌ كشور. اداره كل‌ آمار و ثبت‌ احوال‌، ج2، ص‌ 441). در حدود 1330 ش‌ سبزواران‌ و دیگر بخشهای‌ شهرستان‌ جیرفت‌ از حاصلخیزترین‌ نقاط‌ استان‌ هشتم‌ (كرمان‌ و مكران‌) به‌ شمار می‌رفت‌ و مردم‌ آنجا به‌ كشت‌ غلات‌، خرما، برنج‌ و حبوبات‌ اشتغال‌ داشتند. غلات‌ و برنج‌ آن صادر می‌شد و جمعیت‌ شهر سبزواران‌، به‌ سبب‌ كوچ‌ ایلات‌ و تفاوت‌ آب‌ و هوا، در تابستانها اندك‌ و در زمستانها بیشتر بود (حسینعلی‌رزم‌آرا،ج‌8،ص‌105، 228ـ229). در اواسط‌ همین‌ سده‌، خشكسالی‌ و قحطی‌ در جیرفت‌، به‌ویژه‌ در 1341ش‌، منجر به‌ كشته‌شدن‌ بسیاری‌ از اهالی‌ آنجا شد. خشكسالی‌ اكنون‌ هم‌ در جیرفت‌ دیده‌ می‌شود (صفا، ص‌ 138ـ139).


منابع‌:
(1) ابن‌اثیر؛
(2) ابن‌خرداذبه‌؛
(3) محمدبن‌ محمد ادریسی‌، كتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الا´فاق‌، قاهره‌: مكتبه الثقافه الدینیه،[بی‌تا.(؛
(4) اصطخری‌؛
(5) احمدبن‌ حامد افضل‌الدین‌ كرمانی‌، تاریخ‌ افضل‌، یا، بدایع‌الازمان‌ فی‌ وقایع‌ كرمان‌، چاپ‌ مهدی‌ بیانی‌، تهران‌ 1326 ش‌؛
(6) همو، تاریخ‌ كرمان‌: سلجوقیان‌ و غز در كرمان، )تحریر(محمدابراهیم‌ خبیصی‌، چاپ‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ 1343 ش‌؛
(7) همو، كتاب‌ عقدالعلی‌ للموقف‌ الاعلی‌، چاپ‌ علیمحمد عامری‌ نائینی‌، تهران‌ 1356 ش‌؛
(8) ایران‌. قوانین‌ و احكام‌، مجموعه‌ قوانین‌ سال‌ 1316، تهران‌: روزنامه رسمی‌ كشور شاهنشاهی‌ ایران‌، )? 1316 ش‌(؛
(9) همو، مجموعه‌ قوانین‌ و مقررات‌ مربوط‌ به‌ وزارت‌ كشور: از آغاز پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ تا پایان‌ سال‌ 1369، تهران‌ 1370 ش‌؛
(10) ایران‌. وزارت‌ كشور، تقسیمات‌ كشور شاهنشاهی‌ ایران، تهران‌ 1355 ش‌؛
(11) ایران‌. وزارت‌ كشور. اداره كل‌ آمار وثبت‌ احوال‌، كتاب‌ جغرافیا و اسامی‌ دهات‌ كشور، ج‌ 2، تهران‌ 1329 ش‌؛
(12) ایران‌. وزارت‌ كشور. معاونت‌ سیاسی‌. دفتر تقسیمات‌ كشوری‌، نشریه تاریخ‌ تأسیس‌ عناصر تقسیماتی‌ به‌ همراه‌ شماره مصوبات‌ آن، تهران‌ 1382 ش‌؛
(13) همو، نشریه عناصر و واحدهای‌ تقسیمات‌ كشوری، ) تا پایان‌ آبان‌ 1384( تهران‌ 1384 ش‌؛
(14) محمدابراهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، وادی‌ هفت‌ واد: بحثی‌ در تاریخ‌ اجتماعی‌ و آثار تاریخی‌ كرمان‌، ج 1، تهران‌ 1355 ش‌؛
(15) محمدحسین‌بن‌ خلف ‌برهان‌، برهان‌ قاطع‌، چاپ‌ محمدمعین‌، تهران‌ 1361 ش‌؛
(16) بلاذری‌؛
(17) علی‌بن‌ زید بیهقی‌، تاریخ‌ بیهق، چاپ‌ احمد بهمنیار، )تهران‌ 1361 ش‌ (؛
(18) عباس‌ جعفری‌، گیتاشناسی‌ ایران‌، تهران‌ 1368ـ1379 ش‌؛
(19) ابوالقاسم‌ بن‌ احمد جیهانی‌، اشكال‌العالم‌، ترجمه علی‌بن‌عبدالسلام‌ كاتب‌، چاپ‌ فیروز منصوری‌، تهران‌ 1368 ش‌؛
(20) عبداللّه‌بن‌ لطف‌اللّه‌ حافظ‌ابرو، جغرافیای‌ حافظ‌ابرو، چاپ‌ صادق‌ سجادی‌، تهران‌ 1375 ش‌ـ ؛
(21) حدودالعالم‌؛
(22) حمداللّه‌ مستوفی‌، نزهه القلوب؛
(23) علی‌ درویش‌زاده‌، زمین ‌شناسی ایران‌، تهران‌ 1380 ش‌؛
(24) حاج‌علی‌ رزم‌آرا؛
(25) جغرافیای‌ نظامی‌ ایران‌: كرمان‌، تهران‌ 1323 ش‌؛
26- حسینعلی‌ رزم‌آرا؛
(27) سازمان‌ هواشناسی‌ كشور، سالنامه آماری‌ هواشناسی‌: 76ـ 1375، تهران‌ 1378 ش‌؛
(28) عزیزاللّه‌ صفا، تاریخ‌ جیرفت‌ و كهنوج‌، )كرمان‌] 1373 ش‌؛
(29) طبری‌، تاریخ‌ (بیروت‌)؛
(30) فیروز میرزابن‌ عباس‌میرزا فرمانفرما، سفرنامه كرمان‌ و بلوچستان، چاپ‌ منصوره‌ اتحادیه‌ (نظام‌ مافی‌)، تهران‌ 1360ش‌؛
(31) فرهنگ‌ جغرافیائی‌ آبادیهای‌ كشور جمهوری‌ اسلامی‌ ایران، ج 115: سبزواران، تهران‌: اداره جغرافیائی‌ ارتش‌، 1362 ش‌؛
(32) بیژن‌ فرهنگی‌، نگرشی‌ بر سدهای‌ ایران‌: گذشته‌، حال‌، آینده‌، تهران‌ 1372 ش‌؛
(33) كتاب‌ آبی‌: گزارشهای‌ محرمانه وزارت‌ امور خارجه‌ انگلیس‌ در باره انقلاب‌ مشروطه ایران، چاپ‌ احمد بشیری‌، تهران‌: نشر نو، 1362ـ1369ش‌؛
(34) مسعود كیهان‌، جغرافیای‌ مفصل‌ ایران، تهران‌ 1310ـ1311 ش‌؛
(35) آلفونس‌ گابریل‌، عبور از صحاری‌ ایران‌، ترجمه فرامرز نجد سمیعی‌، مشهد1371ش‌؛
(36) مركز آمار ایران‌، سرشماری‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌ عشایر كوچنده‌ 1377: نتایج‌ تفصیلی‌ كل‌ كشور، تهران‌1378 ش‌؛
(37) همو، سرشماری‌ عموی‌ نفوس‌ و مسكن‌ 1375: نتایج‌ تفصیلی‌ كل‌ كشور، تهران‌ 1376 ش‌؛
(38) میرمحمد سعیدبن‌ علی‌ مشیزی‌، تذكره صفویه كرمان‌، چاپ‌ محمد ابراهیم‌ باستانی‌پاریزی‌، تهران‌ 1369 ش‌؛
(39) مقدسی‌؛
(40) ناصرالدین منشی‌ كرمانی‌، سمط‌العلی‌ للحضره العلیا، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌، تهران‌ 1362 ش‌؛
(41) محمدبن‌ احمد نسوی، سیرت‌ جلال‌الدین‌ مینكبرنی، چاپ‌ مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ 1365 ش‌؛
(42) نقشه تقسیمات‌ كشوری‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، مقیاس‌ 000 ، 500 ،2 :1، تهران‌: سازمان‌ نقشه‌برداری‌ كشور، 1383 ش‌؛
(43) نقشه راههای‌ ایران‌، مقیاس‌ 000 ، 500 ،2 : 1، تهران‌: سازمان‌ نقشه‌برداری‌ كشور، 1377 ش‌؛
(44) اسلام‌ نیك‌ نفس‌ دهقانی‌، بررسی‌ گویش‌ جیرفت‌ و كهنوج‌، كرمان‌ 1377 ش‌؛
(45) احمدعلی‌ وزیری‌ كرمانی‌، جغرافیای‌ كرمان‌،چاپ‌ باستانی‌ پاریزی، تهران‌ 1353 ش‌؛
(46) یاقوت‌ حموی‌؛


(47) Vasily Vladimirovich Barthold, An historical geography of Iran , tr. Svat Soucek, Princeton, N. J. 1984;
(48) Alfons Gabriel, Die Erforschung Persiens , Vienna 1952;
(49) Guy Le Strang, The lands of the Eastern Caliphate , Cambridge 1930;
(50) Marco Polo, The travels of Marco Polo ,tr. and ed. William Marsden, London 1946;
(51) Strabo, The geography of Strabo , with an English translation by Horace Leonard Jones, vol. 1, London 1949;
(52) Percy Molesworth Sykes, Ten thousand miles in persia or eight years in Iran , New York 1902.

/ معصومه‌ بادنج‌ /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5311
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست