جونپوری ، ملامحمود بنمحمدعمری فاروقی، مشهور به ملامحمود، حكیم و منطقی و ادیب هندی. وی در 993 در جونپور، كه دارالعلم هندوستان به شمار میرفت، متولد شد (رحمان علی، ص 221؛ حسنی، 1396، ج 5، ص 409؛ صدرالافاضل، ص 636). پدرش (ص 221). ابتدا نزد جدش، شاهمحمد، و در هفده سالگی نزد مولانا محمدافضل جونپوری، در زادگاهش به تحصیل پرداخت و در منطق و حكمت بر اقران خود پیشی گرفت، سپس به انگیزه تأسیس رصدخانه و كسب اجازه از شاهجهان، به اكبرآباد (آگره) رفت. در آنجا آصفخان، وزیر شاهجهان، مانع از مساعدت شاه به جونپوری شد و او به زادگاهش بازگشت و به تدریس علوم پرداخت (رحمانعلی، همانجا؛ حسنی، 1396، ج 5، ص409ـ410).
آقابزرگ طهرانی (1411، ص 550) وی را از عالمان و فقیهان شیعی دانسته است. بنابر پارهای گزارشها، جونپوری علوم عقلی را نزد حكیمان ایرانی آموخت و با بعضی از ایشان مناظره كرد، از جمله در اصفهان در باره حدوث زمانی، كه خود بدان معتقد بود، با میرداماد بحث كرد اما اختلافشان در این باره حل نشد. پساز این ملاقاتها، وی بههند بازگشت و كتاب مهم خود، الحكمه البالغه، را نوشت و سبب معرفیافكار میرداماد و ملاصدرا در هند شد (صدر الافاضل،همانجا؛ رضوی، ص35ـ36).
نقل شده است كه ملامحمود به دعوت شاه شجاع، فرزند شاهجهان، به بنگال رفت و در آنجا به وی علوم حِكْمی آموخت (حسنی، 1396، ج 5، ص410) و در همین ایام (در 1052)، با محمود نعمتاللّه نارنولیبن عطاءاللّه فیروزپوری (از صوفیان سلسله قادریه، متوفی 1072) در بنگال ملاقات كرد و ضمن بیعت با او، از وی كسب طریقت كرد و از او ذكر گرفت (همان، ج 5، ص 435ـ436).
به نوشته عبدالحی حسنی (1396، ج 5، ص 410)، بسیاری از عالمان آن دوره از شاگردان جونپوری بودند، از جمله نواب شایستهخان، ابوطالببن ابوالحسن اكبرآبادی، كه نزد جونپوری الفرائد المحمودیه را میخواند كه احتمالاً نام مشهورتر كتاب جونپوری با عنوان فرائد شمس بازغه است (رجوع کنید به ادامه مقاله)؛ شیخنورالدین جعفر جونپوری؛ و عبدالباقیبن غوث الاءسلام صدیقی، مؤلف الا´داب الباقیه.
جونپوری در 9 ربیعالاول 1062 در زادگاهش وفات یافت. مقبره او خارج از شهر جونپور است (رحمانعلی، همانجا؛ حسنی، 1396، ج 5، ص 411).
برخی از آثار جونپوری عبارتاند از: 1) الحكمه البالغه (رضوی، ص 36). 2) الشمس البازغه فی شرح الحكمه البالغه، در حكمت و شامل منطق و طبیعیات و عقلیات. این كتاب مشهورترین اثر اوست و پس از شرح ملاصدرا بر الهدایه الاثیریه اثیرالدین ابهری، از كتابهای مهم حكمت در هند است (حسنی، 1396، ج5، ص411؛ همو،1403، ص16؛ سركیس، ج2، ستون 1704؛ غلام سرور لاهوری، ج2، ص350؛ بروكلمان، < ذیل>، ج 2، ص 621). حواشی بسیاری بر این كتاب نوشته شده است، از جمله حاشیه حمداللّهبن شكراللّه سَندیلَوی (حسنی، 1403، ص 267). الشمس البازغه نخستینبار به كوشش محمد كَلَنْدار علی الزُبیری در 1280 در لكهنو چاپ شد و در 1308 با حواشی محمد عبدالحمید لكهنوی مجدداً در لكهنو به چاپ رسید (سركیس، همانجا). 3) فرائد شمس بازغه، در علم معانی و بیان كه آن را برای شاه جهان تألیف كرده است (آقابزرگ طهرانی، 1403، ج16، ص137). عبداللطیف شوشتری (ص419ـ 420) گفته كه نسخهای از آن را دیده است. 4) الفرائد فی شرح الفوائد الغیاثیه، نوشته قاضی عضدالدینایجی، در بلاغت و معانی و بیان (حسنی،1396، همانجا؛ همو، 1403، ص 45؛ بروكلمان؛ سركیس، همانجاها). 5) الدوحه المیاده فی تحقیق الصوره و المادّه، كه ابوالحسنات محمد لكهنوی حاشیهای بر آن نوشته است (سركیس؛ بروكلمان، همانجاها). این اثر به انضمام رساله فیالكلی و الجزئی و رساله فی تحقیق اجتماع النقیضین و ارتفاعهما، هر دو از شیخ محمد جونپوری، در 1308 در هند چاپ سنگی شده است (سركیس، همانجا). 6) دیوان شعر به فارسی (حسنی، 1396، همانجا).
در باره جونپوری و آرای وی كتابهایی نوشته شده كه از آن جمله است كتاب المحاكمه اثر اماناللّهبن نوراللّه بنارسی *كه آن را در باره آرای میرداماد در كتاب الافقالمبین و آرای جونپوری در كتاب الشمس البازغه، راجع به مسئله حدوث دهری، نوشته است (همو، 1403، ص 265ـ266). همچنین گفته شده كه یكی از احفاد میرداماد كتابی در باره جونپوری تألیف كرده است (صدرالافاضل، همانجا).