جوزجانی ، ابوعمرو عثمانبن سراجالدین محمد، مشهور به منهاج سراج، قاضی، شاعر و مورخ ایرانی دربار غوریان و سلاطین هند در سده هفتم و مؤلف كتاب طبقات ناصری . از تاریخ تولد و زادگاه او اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی از مطالب كتابش دانسته میشود كه وی در 589 به دنیا آمده است (جوزجانی، ج 2، تعلیقات حبیبی، ص 239). برخی از مورخان مولد او را لاهور و برخی دیگر فیروزكوه (پایتخت غوریان) میدانند (رجوع کنید به همان، ج 2، تعلیقات حبیبی، ص 241؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه). جوزجانی از خاندانی اهل علم و سیاست بود كه اصالتاً از مردم جوزجان بودند و در دربار غزنویان و غوریان مناصب مهمی داشتند. پدر وی، سراجالدین محمدبن عثمان، فقیه و قاضی دربار غوریان بود. جوزجانی از سوی مادر نیز متعلق به دودمانهای معروف و وابسته به غوریان بود ( رجوع کنید به جوزجانی، ج 2، تعلیقات حبیبی، ص 224ـ226، 238؛ اقبال آشتیانی، ص 483).
دوره كودكی جوزجانی در حرم ماهملك، دختر سلطان غیاثالدین محمد سام (حك: 558ـ 599)، گذشت. او تا 22 سالگی (611) در فیروزكوه بود و در همانجا به تحصیل پرداخت (جوزجانی، ج 2، تعلیقات حبیبی، ص 242ـ243). زندگی جوزجانی پس از انقراض غوریان مبهم است. به نظر میرسد او در این سالها در خدمت حاكمان محلی بوده و سفرهایی (621ـ623) نیز از جانب آنان به نیمروز و قُهستان كرده است ( رجوع کنید به همان، ج 1، ص 285، 410، ج 2، ص 122ـ123).
جوزجانی در 624 پس از هجوم مغولهابه هند نزد ناصرالدین قُباچه، از سلاطین مملوك غوری كه در سند و مُلتان و اُچ حكومت میكرد، رفت. ناصرالدین قباچه نیز اداره امور مدرسه فیروزی اُچ و قضاوت لشكر را به او سپرد (همان، ج 1، ص 420؛ اقبال آشتیانی، همانجا). در جمادیالا´خره 625 كه سلطان شمسالدین اِلْتُتْمِش اچ را فتح كرد، جوزجانی مورد توجه وی قرار گرفت و همراه او به دهلی رفت (جوزجانی، ج 1، ص 447ـ 448). در 630 جوزجانی عهدهدار قضاوت و امور شرعی هند شد و در گوالیار اقامت گزید (همان، ج 1، ص 448ـ 449، ج 2، تعلیقات حبیبی، ص 248ـ250). پس از درگذشت التتمش در 633، اوضاع هند آشفته شد اما وقتی سلطنت، در 634، به دختر التتمش، سلطان رضیه رسید. جوزجانی تدریس و اداره مدرسه ناصریه دهلی را برعهده گرفت و بار دیگر قاضی گوالیار شد (همان، ج 1، ص 449ـ450، 456ـ457، 460، ج 2، ص 214).
جوزجانی در جمادیالاولی 639 در دوره حكومت معزالدین بهرامشاه قاضی كل هند شد (همان، ج 1، ص 462ـ463، 466) و پس از كشته شدن بهرامشاه، كه سلطان علاءالدین مسعود شاه (حك: 639ـ644) به سلطنت رسید، جوزجانی نیز ناگزیر از منصب قضا كنارهگیری كرد و در ذیحجه 640 به لَكهنو رفت. در 643 به همراه طغانخان، حاكم لكهنو، به دهلی رفت (همان، ج 1، ص 467ـ470، ج 2، ص 16) و به در بار علاءالدین مسعود راه یافت و با حمایت غیاثالدین الغخان بَلبَن*، مسئولیت مدرسه ناصریه و منصب قضا در گوالیار به او سپرده شد و در همان سال همراه سلطان مسعود در جنگ با مغولان شركت كرد (همان، ج 1، ص 470ـ 471). در 649، در زمان سلطان ناصرالدین محمودشاه، جوزجانی قاضیالقضات دهلی شد (همان، ج 1، ص 485) و تا 651 بر این منصب بود ولی در آن سال، به دلیل اختلاف و بدبینی سلطان به بلبن، بركنار شد (همان، ج 1، ص 487). در ربیعالاول 652 صدرالملك نجمالدین ابوبكر به وزارت سلطان ناصرالدین محمود رسید و با حمایت وی، سلطان به جوزجانی لقب صدر جهان داد و به توصیه بلبن، كه باز نزد سلطان تقرب یافته بود، قاضیالقضات هند شد (رجوع کنید به همان، ج 1، ص 488ـ489، ج 2، ص 66، 68ـ69).
جوزجانی، افزون بر تاریخنگاری، به فارسی و عربی نیز شعر میسرود. او منظومه ناصرینامه را در مدح سلطان ناصرالدین محمود شاه سرود كه اكنون در دست نیست (رجوع کنید به صفا، ج 3، بخش 2، ص 1176ـ 1178).
جوزجانی همچنین به طریقت چشتیه*، ارادت داشت (رجوع کنید به عبدالحق دهلوی، ص 80؛ رجوع کنید به جوزجانی، ج 2، تعلیقات حبیبی، ص 264ـ 265). از زندگی او پس از 658، یعنی پایان تألیف طبقات ناصری، اطلاعی در دست نیست.
شهرت جوزجانی بیشتر به سبب كتاب طبقات ناصری اوست. وی این اثر را در 653 به نام ناصرالدین محمود آغاز كرد و در 658 به پایان رساند (همان،ج 1،ص 7ـ 8، ج 2، ص 221). این كتاب تاریخ عمومی، شامل 23 «طبقه» است كه بخشهای مهم آن، تاریخ غزنویان، غوریان، خوارزمشاهیان و سلاطین هند است، ضمن اینكه تاریخ حمله مغولان به ماوراءالنهر و هند (قسمت آخر) اختصاصاً در باره استیلای مغول، از ابتدای خروج تاتار تا فتح بغداد، نوشته شده كه بر اساس مشاهدات مؤلف است و اطلاعات تاریخی با ارزشی دارد. طبقات ناصری همزمان با تاریخ جهانگشای*جوینی نوشته شده است (اقبال آشتیانی، ص 484ـ 485؛ بارتولد، ترجمه انگلیسی، ص 38؛ ترجمه فارسی، ج 1، ص 109ـ110؛ عزیز احمد، ص 113). جوزجانی در تألیف اثرش از منابع معتبری چون تاریخ بیهقی*(رجوع کنید به جوزجانی، ج 1، ص 247) و تاریخ یمینی*(همان، ج 1، ص 218) نیز بهره برده است. كتاب نثری روان و استوار دارد و یكی از آثار ارزشمند زبان فارسی است (اقبال آشتیانی، ص 484). نفیسی (ص 610) تاریخ جوزجانی را همتراز بیهقی، البته در قرن بعد، خوانده است.
طبقات ناصری مأخذ تاریخنگاران دورههای بعد بوده است. سیفی هروی در تاریخ هرات (ص 70ـ73)، محمد قاسم فرشته در تاریخ فرشته (ج 1، ص 64ـ 65) و خواجه نظامالدین هروی در طبقات اكبری از این كتاب اقتباس و نقل كردهاند (جوزجانی، ج 2، تعلیقات حبیبی، ص 263 ـ 264). ضیاءالدین برنی* نیز كتاب خود، تاریخ فیروزشاهی، را در تكمیل طبقات ناصری نوشته است (رجوع کنید به برنی، حصه 1، ص 24ـ 25).
نخستینبار شش طبقه از كتاب طبقات ناصری در 1281/1864 به كوشش ویلیام نسو لیز و خادم حسین و عبدالحی حبیبی در كلكته منتشر شد. متن كامل كتاب را عبدالحی حبیبی با تعلیقات مفصّلی در باره شرححال مؤلف در دو جلد (جلد اول در كابل 1328 ش و جلد دوم در لاهور 1332 ش) به چاپ رساند. همچنین سرهنگ راورتی در 1881 طبقات ناصری را در دو جلد به انگلیسی ترجمه و در لندن چاپ كرد و در 1897 فهرستهای آن منتشر شد (مشار، ج 3،ستون 3444ـ 3445؛ افشار، ص 393؛ بلوص، ص 128، پانویس 1؛ بارتولد، ترجمه انگلیسی، ص 38، پانویس 5؛ ترجمه فارسی، ص 110، پانویس 1).