responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5109

 

جنگل‌ ، نهضت‌، نهضتی ‌به ‌رهبری‌ كوچك‌ خانِ جنگلی‌* در منطقه‌ گیلان ‌و مازندران ‌برضد استبداد داخلی ‌و استعمار خارجی‌. نهضت‌ جنگل‌ از نظر سیاسی‌، اجتماعی ‌و تركیب‌ رهبری‌ به ‌دو دوره ‌تقسیم‌ می‌شود: دوره‌ نخست‌ با عزیمت ‌میرزا كوچك‌ خان ‌به ‌گیلان (رجب‌1333/ خرداد 1294) آغاز شد و با توقف ‌مخاصمات‌ جنگی ‌و انحلال ‌كمیته‌ اتحاد اسلام ‌پایان ‌یافت (شعبان‌1338/ اردیبهشت‌1299). دوره ‌دوم ‌با ورود ارتش‌ سرخ ‌شوروی ‌به ‌ایران (29 شعبان‌1338/ 28 اردیبهشت‌1299) شروع‌ شد و با شكست‌ نظامی ‌جنگل‌ و شهادت ‌میرزا كوچك ‌خان‌(11 آذر 1300) به ‌پایان‌ رسید. دوره ‌دوم ‌سه ‌مرحله ‌داشت‌: مرحله ‌اول‌، توافق ‌نمایندگان ‌جنگل‌ با نمایندگان ‌دولت‌ شوروی‌ (نه‌مادّه‌انزلی‌) و تشكیل‌ حكومت ‌موقت ‌جمهوری‌؛ مرحله‌ دوم‌، كودتای ‌حزب‌كمونیست‌ بر ضد میرزا و تشكیل ‌دولت ‌ائتلافی ‌احسان‌اللّه ‌خان ‌با نمایندگان ‌دولت ‌شوروی‌ و حزب كمونیست ‌ایران‌؛ و مرحله ‌سوم‌، ورود حیدرخان ‌عمو اوغلی* به ‌ایران ‌و تشكیل ‌دولت‌ جمهوری‌ شورایی‌ گیلان‌.

دوره ‌اول‌ (رجب‌ 1333ـ شعبان‌ 1338/اردیبهشت 1299). در دومین ‌سال ‌جنگ‌ جهانی ‌اول‌، جنبشی‌ مردمی ‌در گیلان ‌به ‌رهبری ‌میرزا كوچك‌ خان ‌بر ضد تجاوز نیروهای ‌خارجی‌، ظلم ‌اربابان ‌در حق ‌رعایا، فقر و بیكاری ‌و فقدان ‌امنیت ‌شكل‌ گرفت‌. میرزا كوچك‌ خان ‌با تنی ‌چند از افراد وابسته‌ به ‌اتحاد اسلام (رجوع کنید به ادامه‌مقاله‌) در تهران ‌تماس ‌گرفت ‌و قرار شد كانون‌ ثابتی ‌برای ‌مبارزه ‌با متجاوزان ‌به ‌وجود آید. نخستین‌ پایگاه ‌عملیاتی ‌در جنگل‌ تولم‌ (سه ‌فرسخی‌ شمال‌غربی‌ رشت‌) تأسیس ‌شد و در شوال‌1333 عملیات‌ خود را بر ضد نیروهای‌ اشغالگر و متجاوزان‌ به ‌دهقانان ‌آغاز كرد (مدنی‌، ص‌42ـ43؛ گیلك‌، ص‌17ـ 18؛ جنگل‌، سال‌1، ش‌28، 15 جمادی‌الا´خره‌1336، ص‌2). هدفهای ‌عمده ‌نهضت‌ جنگل‌ چنین ‌بود: اخراج‌ نیروهای‌ بیگانه ‌و حمایت ‌از استقلال‌ كامل ‌كشور، برقراری امنیت‌، رفع ‌بی‌ عدالت ‌و مبارزه ‌با خودكامگی‌ و استبداد، اصلاحات‌ اساسی‌ و رفع ‌فساد در تشكیلات ‌دولتی (جنگل‌، همان‌، ص‌1ـ2؛ فخرائی‌، ص‌2).

نخستین ‌دسته‌ مجاهدان‌ هفت ‌تن‌ بودند كه ‌به ‌تدریج‌ افزایش ‌یافتند. پس ‌از مدتی ‌احسان‌ اللّه ‌خان‌ دوستدار (از اعضای ‌كمیته ‌مجازات ‌در تهران‌) و خالوقربان‌ هرسینی‌، با تعدادی ‌از كردهای‌ مجاهد نیز به ‌نهضت‌ پیوستند. اعضای‌ هیئتِ رهبری ‌و مجاهدین‌ اولیه ‌نهضت‌، به ‌طور عمده‌، عده‌ای ‌خرده‌ مالك‌ و پیشه‌ور جزء بودند. با توسعه ‌نهضت‌، افسران ‌تعلیم ‌یافته ‌و آشنا به‌ فنون ‌نظامی‌ به ‌نهضت ‌پیوستند (با توصیه‌ كلنل ‌محمدتقی‌ خان ‌پسیان‌) و در مراحل‌ بعدی ‌بیست‌ افسر اتریشی ‌و عثمانی ‌به ‌تربیت‌ مجاهدان ‌جنگل‌ پرداختند (جنگلی‌، ص‌66؛ فخرائی‌، ص‌52، 55؛ سپهر، ص‌386). هزینه‌های ‌نهضت‌ با كمكهای‌ مالی ‌برخی ‌تاجران ‌و زمین‌داران ‌كوچك‌ منطقه ‌و دریافت ‌عشریه‌ تأمین ‌می‌شد (از 1336 به‌ گرفتن‌ عشریه ‌اقدام ‌كردند). همچنین ‌با حمله ‌به ‌انبار سلاح‌ روسها بخشی‌از نیازهای‌ مهمات‌ جنگی‌ خود را تأمین ‌می‌كردند (املشی‌، ص‌207؛ كوچكپور، ص‌9ـ10؛ میرابوالقاسمی‌، ص‌47 و پانویس‌1؛ نهضت ‌جنگل ‌و اتحاد اسلام‌، ص‌117ـ119). هیئت ‌اتحاد اسلام‌ در رشت‌ در واقع‌ هسته‌ رهبری‌ و مركز ثقل ‌تصمیم‌گیریهای ‌سیاسی‌، اداری‌، اجتماعی ‌و نظامی ‌نهضت‌ جنگل‌ بود و بر حفظ‌ استقلال ‌ایران ‌اصرار داشت‌.

نهضت‌ به ‌تدریج ‌سازمان‌نظامی‌ـ سیاسی ‌نیرومندی ‌شد كه ‌كانون ‌خطری‌ برای‌ نیروهای ‌بیگانه‌، زمین‌داران‌ بزرگ‌ و دولت‌مركزی‌ به ‌شمار می‌رفت‌. دو حزب ‌دموكرات ‌و اتفاق ‌و ترقی ‌در رشت‌، از حامیان ‌نهضت‌ بودند و عده‌ای‌ از اعضای‌ آن‌ بعدها به ‌نهضت‌ ملحق‌ شدند (فخرائی‌، ص‌67). گسترش‌نهضت ‌در میان‌ دهقانان ‌و حمایت ‌آنان ‌از مجاهدان‌ جنگل ‌سبب ‌وحشت ‌مالكان ‌بزرگ‌ گیلان‌ از یك ‌سو و كنسولگری‌ روسیه ‌از سوی ‌دیگر شد. ازاین‌رو، فرماندار گیلان ‌گروهی‌ را برای‌ یافتن ‌محل‌ اجتماع‌ جنگلیها اعزام‌ كرد كه ‌به ‌سبب‌ همكاری ‌نكردن ‌دهقانان‌، موفق ‌نشدند. گروههای ‌اعزامی ‌بعدی‌ نیز شكست‌خوردند و با این‌شكست‌، قوا و روحیه‌ مجاهدان‌ جنگل‌ تقویت‌ شد (رجوع کنید به جنگلی‌، ص‌62ـ63؛ املشی‌، ص 212 ـ 213، 215؛ فخرائی‌، ص‌63ـ 74؛ نهضت ‌جنگل ‌و اتحاد اسلام‌، ص‌4ـ6). روسها كه ‌در صدد دفع‌ جنگلیها بودند، در پی ‌شكست‌ نیروهای‌ایرانی‌، قزاقها را برای ‌سركوب‌ آنان ‌روانه ‌كردند. این ‌نخستین‌ رویارویی ‌مجاهدان‌ جنگل‌ با روسها بود كه ‌به ‌پیروزی ‌مجاهدان ‌انجامید. مجاهدان‌ پس‌ از چند درگیری‌ با نیروهای‌دولتی‌ و روسها، فومنات ‌و كسما را تصرف‌ و آنجا را مركز سازمانی ‌و گوراب ‌زرمیخ‌ فومن (پنج ‌فرسخی‌ رشت‌) را مركز نظامی‌ خود كردند (مدنی‌، ص‌46ـ47؛ صبوری‌دیلمی‌، ص‌31ـ32؛ فخرائی‌، ص‌76ـ 77). در این ‌ضمن‌، دولت‌ مركزی‌ مذاكره ‌با سران‌ نهضت‌ را آغاز كرد كه ‌در نتیجه ‌ادامه ‌تجاوز روسها، بی‌نتیجه ‌ماند. بازتاب‌ نهضت‌ جنگل ‌در خارج ‌از مرزهای ‌ایران‌، انورپاشا (حامی ‌تركهای‌ جوان‌* و فرمانده ‌ارتش‌عثمانی‌در جنگ‌ با روسیه ‌و انگلستان‌) را بر آن ‌داشت‌ تا با اعزام‌ افسران‌ عثمانی ‌و ارسال ‌مهمات ‌جنگی‌، با مجاهدان‌جنگل ‌همكاری ‌كند (فخرائی‌، ص‌90ـ91).

میرزاكوچك‌ خان‌، پس ‌از استقرار تشكیلات‌ نظامی‌ در گوراب ‌زرمیخ‌، هریك‌ از سران ‌جنگل ‌را مسئول‌ بخشی‌ از امور اداری‌، مالی ‌و نظامی‌ كرد. همچنین‌ با ایجاد مدرسه‌ نظام ‌بسیاری ‌از جوانان ‌داوطلب ‌خدمت‌، تحت ‌سرپرستی‌ افسران‌ ایرانی‌ و چند افسر آلمانی ‌و اتریشی ‌به ‌تحصیل‌ مشغول‌ شدند. هیئتهایی ‌نیز مأمور تهیه‌ پوشاك‌ وطنی ‌شدند و با تشویق ‌صنعتگران‌ محلی‌، كارگاههایی ‌در حوزه‌ فومن ‌تأسیس ‌كردند كه ‌به ‌تولید پوشاك ‌سربازان ‌می‌پرداخت (جنگلی‌، ص‌66). در كسما نیز، زیر نظر حاجی‌احمد كسمایی‌، چهار اداره ‌وجود داشت‌: كمیته ‌اتحاد اسلام‌، كمیسیون‌جنگ‌، امور داخله ‌و حكومتی (صبوری‌دیلمی‌، ص‌53؛ املشی‌، ص‌220ـ221). كمیته ‌اتحاد اسلام‌، در واقع ‌همان‌هیئت‌اتحاد اسلام‌ بود كه ‌در آغاز، بیشتر اعضای‌ آن‌ از روحانیان ‌بودند ولی ‌پس‌ از چندی ‌به ‌كمیته ‌تبدیل ‌شد و بیشتر اعضا غیر روحانی ‌بودند (فخرائی‌، ص‌96؛ املشی‌، ص‌223ـ 224).

پس‌ از انقلاب‌1917 روسیه‌، دولت‌ انقلابی ‌دستور بازگشت‌ نیروهای‌روسی‌ را صادر كرد. در این ‌میان ‌انگلیسیها نیز خواهان‌عبور سربازان‌انگلیسی ‌به ‌طرف‌ قفقاز شدند. میرزاكوچك‌ خان ‌عبور سربازان‌ روسی ‌را منوط ‌به ‌تحویل ‌سلاح‌كرد و مسئله‌عبور نیروهای ‌انگلیسی ‌را به ‌نظر كمیته‌ اتحاد اسلام ‌ارجاع‌ داد (نیكیتین، ص‌289ـ302؛ نهضت‌ جنگل ‌به ‌روایت ‌اسناد وزارت ‌امور خارجه‌، ص‌72). در پی ‌خروج‌ روسها، قوای‌ جنگل‌ كاملاً به ‌رشت ‌مسلط ‌شد و مراكز اداری ‌و راههای‌ ارتباطی‌ گیلان ‌را در اختیار گرفت‌(گیلك‌، ص‌45ـ50).

در 1336/ 1918 (اواخر جنگ ‌جهانی ‌اول‌) انگلیسیها به ‌مجاهدان‌ حمله ‌و رشت‌ را تصرف‌ كردند. در این‌ حمله‌، روسها نیز شركت‌ داشتند (دنسترویل‌ ، ص‌220 به‌ بعد؛ نهضت ‌جنگل ‌به ‌روایت‌اسناد وزارت‌امور خارجه‌، ص‌109ـ 118؛ سایكس‌ ، ج‌2، ص‌688). در 6 ذیقعده‌1336/ 14 اوت‌1918 انگلیسیها با سران‌جنگل‌ پیمان‌ متاركه‌جنگ‌ بستند. این ‌پیمان ‌در 8 مادّه ‌تنظیم ‌شد و مفاد اصلی‌اش‌ تعهد كمیته‌ اتحاد اسلام‌ بر مستقر نكردن‌ نیروی‌ مسلح ‌در مسیر انزلی‌ـ قزوین‌، دخالت‌ نكردن ‌انگلیس‌ در امور داخلی‌ ایران‌، مبادله ‌اسیران ‌و تأمین‌ خواربار برای ‌نیروهای ‌انگلیسی ‌مستقر در گیلان ‌از سوی ‌كمیته‌ اتحاد اسلام‌ بود (گیلك‌، ص‌186ـ 188؛ فخرائی‌، ص‌139ـ140، 153ـ 155). انگلیسیها، كه‌ همچنان ‌در پی ‌سركوب ‌نهضت ‌جنگل‌ بودند، پس‌ از روی ‌كارآمدن ‌دولت ‌وثوق‌الدوله‌ (1336/ 1918) اهداف ‌خود را از طریق ‌دولت ‌وی‌ دنبال ‌كردند. وثوق‌الدوله‌ برای ‌تطمیع‌ میرزاكوچك‌ خان‌، حكومت‌ گیلان ‌را به ‌او پیشنهاد كرد كه ‌با مخالفت ‌میرزا روبه‌رو شد. در این‌ میان ‌اختلاف ‌حاجی ‌احمد كسمایی‌ با میرزا، انگلیسیها را به ‌اهدافشان ‌نزدیك‌تر كرد. تیرگی‌ روابط ‌آن ‌دو به‌ جدایی‌ مجاهدان ‌كسما از میرزا انجامید. كسمایی ‌به ‌فكر سازش‌ افتاد و با اخذ امان‌نامه‌ از دولت‌ وثوق‌الدوله‌، برای ‌مقابله ‌با میرزا و نهضت‌ جنگل ‌به‌ همكاری‌ با دولت ‌پرداخت‌( نهضت‌ جنگل‌ و اتحاد اسلام‌، ص‌120؛ گیلك‌، ص‌191ـ192؛ جنگلی‌، ص‌110، 116ـ 117؛ صبوری‌دیلمی‌، ص‌ـ91).

پس ‌از شكاف‌ میان ‌مجاهدان‌ جنگل‌، رئیس ‌اداره ‌سیاسی ‌انگلیس ‌در ایران‌ پیمان‌ متاركه‌ را لغو و با ارسال‌ نامه‌ای ‌به ‌میرزا، مهلت ‌پنج‌روزه‌ را برای ‌اطاعت ‌از دولت‌ یا خروج ‌از ایران ‌تعیین ‌كرد (برای‌ متن ‌نامه‌ رجوع کنید به مدنی‌، ص‌63؛ گیلك‌، ص‌193ـ197). با آغاز حملات‌ انگلیسیها، میرزا و مجاهدان ‌راهی‌ شرق‌ گیلان ‌شدند. میرزا برای‌ اینكه ‌مردم ‌دچار آسیب ‌نشوند، از جنگ‌ خودداری‌ كرد و این‌ در حالی‌ بود كه ‌قوای ‌دولت ‌و نیروهای‌ انگلیسی ‌در تعقیب ‌آنان ‌بودند و بسیاری‌ از مجاهدان ‌نیز، به ‌دلیل‌ خستگی‌ و گرسنگی‌، آنان ‌را ترك‌ كرده ‌بودند (فخرائی‌، ص174‌ـ 177؛ گیلك‌، ص‌198 به‌ بعد؛ میناسیان‌، ص‌381). دكتر حشمت ‌نیز، كه ‌از ادامه ‌مبارزه‌ خسته‌ شده‌ بود، با اتكا به ‌وعده‌ فرمانده ‌قزاقها، با تعدادی ‌از یارانش ‌تسلیم ‌قوای‌ دولتی‌شد ولی‌ وی ‌را، به‌ اتهام‌جنگ‌ با دولت مركزی‌، پناه‌ دادن‌ به ‌جنگلیها، اندیشه ‌تجزیه‌ طلبی‌ و مخالفت ‌با نظام‌سلطنتی‌، در 11 شعبان‌1337 در رشت ‌به ‌دار آویختند (كوچكپور، ص‌18ـ23؛ صبوری‌ دیلمی‌، ص‌108ـ114؛ نهضت ‌جنگل ‌و اتحاد اسلام‌، ص‌335 ـ 337؛ میرابوالقاسمی‌، ص‌113). میرزا و هشت‌ تن ‌از مجاهدان ‌به‌ سوی‌ پایگاه ‌اولیه ‌شان‌، فومنات‌، عقب‌نشینی ‌كردند. رئیس‌ آتریاد تهران‌، با ارسال‌ نامه‌ای ‌به ‌میرزا درصدد تطمیع ‌وی‌ برآمد ولی ‌میرزا در پاسخ‌، از برقراری‌ نظام‌ جمهوری‌ در ایران ‌سخن ‌گفت ‌كه ‌نشانه ‌حركت‌ جدید رهبری ‌نهضت ‌بود (گیلك‌، ص‌238ـ 241؛ جنگلی‌، ص‌122ـ126؛ فخرائی‌، ص‌209ـ 220؛ نیز رجوع کنید به كوچك‌خان ‌جنگلی‌* ). این ‌سند ثابت ‌می‌كند كه ‌چنین ‌اندیشه‌ای ‌قبل‌ از ورود ارتش‌ سرخ‌ شوروی‌ و حزب‌ عدالت ‌به ‌گیلان ‌شكل‌ گرفته ‌بود.

انگلیسیها به ‌دلیل ‌نگرانی ‌از پیشروی ‌بولشویكها * به‌ سوی‌ قفقاز از یك ‌سو و عدم ‌موفقیت ‌دولت‌ مركزی‌ در سركوب‌ نهضت‌از سوی‌دیگر، درصدد سازش‌ با مجاهدان‌ جنگل ‌برآمدند و احمد آذری‌، كفیل‌ حكومت ‌گیلان‌، را با وساطت ‌عده‌ای ‌از بزرگان‌ گیلان‌ مأمور مذاكره ‌با میرزا كردند. در 1338 طی‌ مذاكرات‌ فیمابین‌، موافقت ‌شد كه‌ چون ‌دولت ‌وثوق‌الدوله (عاقد قرارداد 1919 با انگلیسیها) در غیاب ‌مجلس‌، صلاحیت ‌مداخله ‌در امور ایران ‌را ندارد، تا افتتاح‌ مجلس ‌شورای‌ ملی‌(مجلس ‌دوره ‌چهارم‌) و معلوم‌ شدن‌ تكلیف ‌قرارداد، صلح‌ میان ‌طرفین ‌برقرار شود و دولت ‌متعرض‌ مجاهدان ‌جنگل‌ نگردد (جنگلی‌، ص‌126ـ127؛ گیلك‌، ص‌258ـ261؛ نهضت ‌جنگل ‌و اتحاد اسلام‌، ص‌143ـ145).

در دوره ‌نخست‌نهضت‌، روزنامه‌ جنگل‌، ناشر افكار و آرای‌نهضت‌، در شعبان‌1335 به ‌صورت‌ هفتگی ‌با مدیریت ‌غلامحسین‌ نویدی ‌و حسین ‌كسمایی ‌به ‌مدت‌ دو سال‌منتشر می‌شد. در 1338 نیز ظاهراً چند شماره‌ای ‌از آن‌ انتشار یافت‌(رجوع کنید به فخرائی‌، ص‌141ـ142، 148؛ صدرهاشمی‌، ج2‌، ص‌172).

دوره‌ دوم (29 شعبان‌1338/ 28 اردیبهشت‌1299 ـ 11 آذر 1300). مرحله‌اول‌. در 11 شعبان 1338 كمیته ‌حزب ‌كمونیست ‌روسیه‌، با ارسال‌ نامه‌ای ‌از لنكران ‌به ‌میرزا، آمادگی‌ كمیته ‌لنكران‌ را برای ‌حمایت ‌از مبارزان ‌جنگلی‌ اعلام‌ كرد. پیش ‌از آن ‌نیز نمایندگانی ‌از سازمانهای ‌انقلابی ‌كمونیستی ‌روسیه‌ برای‌ اعزام ‌نیروی‌ كمكی ‌اعلام ‌آمادگی ‌كرده‌ بودند. میرزا، كه ‌مخالف ‌ورود قوای ‌خارجی‌ به ‌ایران ‌بود، برای ‌اطلاع‌ از آرای ‌آنان‌ عازم ‌لنكران‌ شد ولی ‌زمانی‌ به ‌آنجا رسید كه ‌ارتش‌ سرخ‌ منطقه ‌را ترك ‌كرده ‌بود و وی ‌بدون ‌اخذ نتیجه ‌به ‌گیلان ‌بازگشت‌ (گیلك‌، ص‌242ـ245، 249؛ مدنی‌، ص‌70ـ74؛ فخرائی‌، ص‌225ـ 230؛ جنگلی‌، ص‌128ـ133).

در 29 شعبان‌1338/ 18 مه‌1920، ناوگان ‌ارتش‌ سرخ‌ به‌ بهانه ‌تعقیب ‌روسهای‌ ضد انقلاب ‌وارد انزلی ‌شد و شهر را تصرف‌ كرد. هرچند میرزا و یارانش ‌در همكاری‌ با ارتش‌ سرخ‌ تردید داشتند ولی ‌امیدوار بودند بتوانند از شرایط ‌جدید برای ‌مبارزه‌ با انگلستان ‌استفاده ‌كنند ( برگهای‌جنگل‌، ص‌193ـ 195؛ صبوری‌دیلمی‌، ص‌153ـ154؛ منشور گركانی‌، ج‌1، ص‌38). پس‌از ورود روسها، مجاهدان ‌جنگل ‌در كنگره‌ای ‌در كُما، مشی ‌آینده ‌نهضت ‌جنگل ‌را در جهت ‌منافع ‌جامعه ‌تعیین ‌كردند و خود را اجتماعیون‌ نامیدند و مرامنامه‌ای ‌سی‌ و چهار مادّه‌ای ‌تصویب‌ كردند كه ‌مهم‌ترین ‌نكات ‌آن‌عبارت‌ بود از: كسب‌ آزادی‌ و نجات‌ طبقات ‌زحمتكش‌، در اختیار گرفتن ‌حاكمیت ‌از سوی ‌نمایندگان ‌مردم ‌و مسئولیت ‌قوه ‌مجریه ‌در قبال ‌منتخبین ‌مردم‌، تساوی ‌زن‌ ومرد در حقوق‌مدنی ‌و اجتماعی‌، انفكاك روحانیت ‌از امور سیاسی، رایگان ‌بودن ‌آموزش‌، ملی‌شدن ‌جنگلها، ممنوعیت‌ كار برای ‌كودكان ‌زیر چهارده‌سال ‌و آزادی ‌انتخابات‌ برای ‌همه ‌مردم (گیلك‌، ص‌527 ـ529؛ فخرائی‌، ص‌56 ـ 58).

میرزا به ‌دعوت ‌فرمانده ‌ارتش‌ سرخ‌ شوروی‌ وارد انزلی ‌شد. طی‌ مذاكرات‌، طرفین ‌در این ‌موارد به ‌توافق‌ رسیدند (موافقت ‌نامه ‌نه ‌مادّه‌ای‌): عدم ‌اجرای‌ اصول‌ كمونیسم ‌از حیث ‌مصادره ‌و ضبط ‌اموال ‌و الغای ‌مالكیت ‌و منع ‌تبلیغات‌، تأسیس ‌جمهوری ‌انقلابی ‌موقت ‌پس ‌از ورود به‌ تهران ‌و تأسیس‌ مجلس‌ مبعوثان‌(هر نوع‌ حكومتی ‌كه‌ نمایندگان ‌ملت‌ بپذیرند)، مداخله ‌نكردن ‌روسها در این ‌حكومت‌، وارد نشدن ‌قشون ‌روسیه (افزون ‌بر قوای‌ موجود) بدون‌ اجازه ‌حكومت‌، تأمین ‌مخارج‌ قشون ‌به ‌وسیله ‌جمهوری‌ ایران‌، فروش‌ مهمات ‌و اسلحه ‌به‌ جمهوری‌، تحویل ‌كالاهای‌ ضبط‌ شده ‌تجار ایرانی ‌در بادكوبه‌، و واگذار كردن ‌كلیه ‌مؤسسات‌ت جاری‌ روسیه‌ در ایران ‌به ‌حكومت‌ جمهوری‌(جنگلی‌، ص‌137ـ139؛ گیلك‌، ص‌272ـ273). نكته ‌مهم ‌در این‌ موافقت‌نامه‌، تلاش‌ برای‌ تشكیل‌ جمهوری ‌ایران ‌بود و نه ‌جمهوری ‌گیلان‌.

سران ‌جنگل ‌پس‌ از ورود به ‌رشت‌، در 18 رمضان‌1338 اعلامیه‌ای ‌به ‌نام‌ «جمعیت ‌انقلاب‌ سرخ‌ ایران‌» صادر كردند كه ‌در آن ‌ضمن‌ اشاره‌ به ‌ورود نهضت ‌با «استعانت ‌اصول‌ حقه‌ سوسیالیستی ‌برای ‌نجات‌ ایرانی‌» به ‌مرحله ‌انقلاب ‌سرخ‌، اصول ‌سلطنت ‌را ملغا و حكومت ‌موقت ‌جمهوری ‌را اعلام ‌و بر حفظ‌ شعائر اسلامی‌ تأكید ورزیدند ( جنبش ‌میرزا كوچك ‌خان‌، ص‌3ـ 7؛ یقیكیان‌، ص‌77ـ86؛ گیلك‌، ص‌275ـ280).

متن‌ اعلامیه‌های ‌حكومت‌ موقت‌ جمهوری‌ و مرامنامه ‌در دوره‌ دوم ‌نهضت ‌با برنامه ‌اولیه ‌مجاهدان ‌جنگل‌ در دوره ‌نخست‌ كاملاً متفاوت ‌بود. در دوره ‌اول‌، قانون ‌اساسی‌ و «اطاعت ‌از سلطان ‌مشروطه ‌خواه‌» و مشروطه‌ سلطنت‌ تأكید می‌شد (برای ‌نمونه‌ رجوع کنید به جنگل‌، سال‌1، ش‌5، شوال‌1335، ص‌5، ش‌27، 7 جمادی‌الا´خره‌1336، ص‌1ـ4، ش‌30، 20 رجب‌1336، ص‌4ـ 5) در حالی ‌كه ‌در مرامنامه‌ و اعلامیه‌های ‌دوره ‌دوم‌، از حاكمیت ‌نمایندگان ‌مردم ‌و مسئولیت ‌قوه‌مجریه‌ در برابر آن‌، لغو اساس ‌سلطنت ‌و اعلام ‌نظام ‌جمهوری ‌سخن ‌می‌رفت‌.

بر حسب ‌توافق ‌سران‌ نهضت‌ و بولشویكها، هیئتی ‌مركّب ‌از اعضای ‌ایرانی ‌و روسی ‌به ‌نام «روكم‌» (مخفف‌ واژه ‌روسی‌ رولوسیونی ‌كمیتت‌= كمیته ‌انقلاب‌) در رشت ‌تشكیل ‌شد و رهبری ‌نهضت‌ را به ‌عهده ‌گرفت‌. در 19 رمضان‌1338 هیئت ‌دولت‌ انقلابی ‌با نُه ‌كمیساریا (ادارات‌ دولت ‌انقلابی‌) تشكیل ‌شد كه ‌در آن ‌میرزا سركمیسر و كمیسر جنگ‌ بود. احسان ‌اللّه ‌خان ‌و خالو قربان ‌در این ‌دولت‌ شركت‌ نداشتند (صبوری‌دیلمی‌، ص‌157؛ فخرائی‌، ص‌251؛ جنبش ‌میرزاكوچك‌ خان‌، ص‌8).

كمیته ‌انقلاب ‌سرخ‌، در تلگرامی ‌به ‌سفارتخانه‌های‌ دولتهای ‌خارجی‌، انحلال ‌سلطنت ‌و تشكیل ‌جمهوری ‌موقت ‌را اعلام ‌نمود. میرزا نیز، با ارسال ‌تلگرامی‌ به ‌لنین‌، علاقه ‌خود را به ‌دوستی ‌مشترك ‌ایران ‌و شوروی‌ اعلام ‌كرد (گیلك‌، ص‌281؛ رواسانی‌، ص‌203ـ204؛ لنچوفسكی‌ ، ص‌57). كابینه‌ جمهوری‌، كه ‌دولت ‌شورای‌ كمیسرهای‌ خلق ‌نامیده ‌می‌شد، فاقد عضو كمونیست ‌بود و برنامه ‌آن‌علاوه ‌بر مبارزه ‌با انگلیس‌ و شاه‌، حمایت ‌از مالكیت‌ خصوصی‌ و برابری ‌همه ‌نژادهای‌بشری ‌و ابطال ‌پیمانهای‌ تحمیل‌ شده ‌بر ایران‌، نظیر قرارداد 1919 ایران‌ با انگلستان‌، بود (پرسیتس‌، ص‌35).

در 2 تیر 1299، مدت‌ كوتاهی‌ پس‌ از تشكیل ‌جمهوری ‌موقت ‌در رشت‌، حزب ‌عدالت‌ــ كه ‌در 1332/ 1914 كارگران‌ایرانی ‌مقیم ‌قفقاز، در باكو به‌ وجود آورده‌ بودند ــ با تشكیل‌ كنگره‌ای ‌در انزلی‌، به ‌حزب‌ كمونیست ‌ایران ‌تغییر نام ‌داد (رواسانی‌، ص‌148، 161؛ نیز رجوع کنید به حزب‌كمونیست‌ایران‌* ). رهبران ‌این‌ حزب‌ تبلیغات‌ كمونیستی ‌را در رشت‌ و انزلی ‌آغاز كردند. مأموران ‌دولت ‌شوروی‌ نیز، برخلاف‌ توافق ‌انزلی‌، از تحویل ‌تأسیسات ‌بندری‌ در انزلی ‌و نفت ‌در رشت‌ و برگرداندن ‌اموال‌ تجار ایرانی ‌در باكو، كه ‌به‌ دولت‌ جمهوری ‌وعده ‌كمك‌ مالی ‌داده‌ بودند، خودداری‌ كردند و نیروهای ‌مسلح‌ جدیدی ‌از قفقاز، بدون‌ درخواست ‌و اطلاع ‌سران ‌جنگل‌، وارد ایران ‌كردند (یقیكیان‌، ص‌113ـ 115؛ گیلك‌، ص 290؛ فخرائی‌، ص‌279ـ 283).

كمیته ‌مركزی‌ حزب‌ كمونیست‌ ایران‌، میرزا را به‌ سبب‌ مخالفتش ‌با اشاعه‌ مرام ‌كمونیستی، از سمتهایش‌ در دولت‌ انقلابی ‌عزل ‌كردند. میرزا، به‌ عنوان ‌اعتراض‌، رشت‌ را به‌ قصد فومن ‌ترك‌ كرد. هم‌زمان ‌با خروج ‌او، چند تن‌از فرماندهان ‌نظامی ‌شوروی ‌نیز، كه ‌جانبدار نهضت‌ و همكاری ‌با میرزا بودند، به ‌مسكو فراخوانده ‌شدند (پرسیتس‌، ص‌41ـ50؛ فخرائی‌، ص269 ـ 271؛ گیلك‌، ص‌314؛ نهضت ‌جنگل ‌و اتحاد اسلام‌، ص‌171ـ174). در باره ‌علل‌ شكست‌ ائتلاف‌، نظریات‌ متفاوتی ‌وجود دارد. برخی ‌آن ‌را ناشی‌از عدم‌ پایبندی ‌نمایندگان ‌دولت‌ شوروی‌ و رهبران‌حزب‌ كمونیست ‌ایران ‌به ‌موافقتنامه ‌انزلی‌ دانسته‌اند (رجوع کنید به یقیكیان‌، ص‌201ـ217؛ گیلك‌، ص‌340ـ 353، 417ـ 426؛ فخرائی‌، ص‌279ـ283). رهبران ‌حزب‌ كمونیست ‌ایران‌، عقاید میرزا را درخصوص‌ اجرای‌انقلاب‌ بورژوا دموكراتیك ‌از دلایل ‌شكست ‌می‌دانستند ( اسناد تاریخی‌ جنبش ‌كارگری‌، ج‌1، ص‌82). به ‌گفته ‌ایوانوف‌ ، مورخ ‌روسی (ص‌40)، شكست ‌در نتیجه‌ فعالیت ‌عناصر خائن‌ و چپ‌ تندرو و نفوذ انگلیسیها در صفوف كمونیستهای‌ ایران‌ بود. بررسیها و اسناد نشان ‌می‌دهند كه‌ رفتار نمایندگان ‌رسمی ‌و سران ‌دولت ‌شوروی ‌و رهبری‌ حزب ‌كمونیست ‌ایران ‌در برابر نهضت ‌جنگل‌، با چگونگی ‌مذاكرات ‌دولت ‌انگلستان ‌با نماینده ‌تجاری‌ دولت ‌شوروی‌ در لندن‌مرتبط ‌بود (رواسانی‌، ص240‌ـ 247).

پس‌ از خروج‌ میرزا، كمیته‌ای ‌هشت‌نفره‌ با شركت ‌احسان‌اللّه‌خان‌ و خالوقربان ‌و چهار تن ‌از رهبران‌ حزب‌ كمونیست ‌ایران ‌تشكیل ‌شد. اعضای‌ كمیته ‌در 12 ذیقعده 1338 با هدایت‌ پلیس‌ مخفی‌ و كمیسر تجارت‌ شوروی‌ علیه ‌میرزا در رشت‌ كودتا كردند. طرفداران ‌نهضت‌ جنگل ‌دستگیر شدند و سربازان‌ارتش‌ سرخ‌ برای ‌دستگیری ‌میرزا به ‌جنگل ‌حمله ‌كردند (گیلك‌، ص‌301، 322ـ323؛ فخرائی‌، ص‌268ـ272؛ رواسانی‌، ص‌219ـ220).

مرحله‌ دوم‌. حزب ‌كمونیست‌ پس‌ از كودتا، در 14 ذیقعده‌ دولت‌ جدید را، با حمایت‌ ارتش‌ سرخ‌، به‌ ریاست‌ احسان‌اللّه‌خان ‌تشكیل‌ داد. برنامه ‌دولت ‌كودتا ایجاد تشكیلات‌ نظامی‌ همانند ارتش‌ روسیه ‌و حمله ‌به ‌تهران‌، لغو اختیارات‌ مالكین ‌و امحای‌ اصول‌ ملوك ‌الطوایفی ‌و رفع ‌احتیاجات ‌اصلی‌ كارگران ‌شهر و روستا بود (گیلك‌، ص‌323ـ324؛ پرسیتس‌، ص‌52). احسان‌اللّه‌خان‌ با دولت‌ شوروی‌ برای ‌دریافت ‌اسلحه ‌و مهمات ‌و اعزام‌ قوا از روسیه‌ پیمان ‌بست‌. وی‌ همچنین ‌صنعت ‌ماهیگیری‌ در سواحل‌ ایران‌ را به‌ روسها واگذار كرد (پرسیتس‌، ص‌59 ـ60).

اقدامات ‌تند و بی‌رویه ‌دولت ‌كودتا، نظیر دولتی ‌كردن ‌زمینهای ‌وقفی‌، مصادره‌ اموال ‌و املاك ‌مالكان ‌بزرگ‌ گیلان‌، بستن ‌كارگاههای ‌كوچك ‌و به ‌بیگاری‌ گرفتن ‌كارگران‌ آن‌، حكم ‌رفع ‌حجاب ‌از زنان‌، مخالفت‌ با روحانیان ‌و تبلیغ ‌برضد مذهب‌، سبب‌ بیزاری‌ هرچه‌ بیشتر مردم ‌شد. روحانیان ‌در واكنش ‌به ‌اقدامات ‌احسان‌اللّه‌خان‌، بر ضد او سخنرانی ‌و به ‌فعالیتهای ‌ضد مردمی‌اش‌ اعتراض‌ كردند (گیلك‌، ص‌354ـ357، 421ـ 422؛ برگهای‌جنگل‌، ص‌110؛ دولت‌آبادی‌، ج‌4، ص‌153؛ رواسانی‌، ص‌221ـ222). در این ‌میان‌ عوامل‌ دولت‌ مركزی ‌و انگلیسیها نیز علیه ‌این ‌دولت‌ و نظام ‌كمونیسم ‌تبلیغ ‌می‌كردند. براثر این ‌اقدامات‌، دولت ‌كودتا نتوانست‌ در برابر قوای ‌دولت ‌مركزی‌ مقاومت ‌نماید و رشت‌ به ‌تصرف ‌نیروهای ‌دولتی ‌در آمد. از سوی‌ دیگر، مجاهدان ‌طرفدار میرزا، كه ‌در مازندران ‌مبارزه ‌می‌كردند، از بولشویكها كناره ‌گرفتند و راهی ‌جنگل ‌شدند (یقیكیان‌، ص‌174ـ181، 252؛ دولت‌آبادی‌، ج‌4، ص‌155ـ 156؛ فخرائی‌، ص‌303ـ306؛ جنگلی‌، ص‌184ـ 185). در این‌ میان‌ دولت ‌انگلستان‌، به ‌علت‌ نگرانی ‌شدید از توسعه ‌نهضتهای ‌رهایی‌بخش ‌ضداستعماری ‌در شرق ‌به ‌ویژه ‌ایران‌، درصدد برقراری‌ روابط ‌با روسیه ‌بود. رهبران ‌مسكو نیز بر لزوم‌ سازش‌ و عقد قرارداد تجاری ‌با انگلستان ‌تأكید می‌كردند و از انقلاب ‌بولشویكی ‌در شرق ‌برای ‌معامله ‌دیپلماسی ‌با انگلستان ‌بهره‌می‌گرفتند (رجوع کنید به یقیكیان‌، ص‌558 ـ 559؛ اسناد تاریخی ‌جنبش ‌كارگری‌، ج‌4، ص‌28). از همین‌رو، در پی ‌مذاكرات ‌طرفین‌، دولت ‌شوروی ‌پذیرفت‌ كه‌ از حمایت ‌نهضت‌ جنگل‌ خودداری ‌كند (فخرائی‌، ص‌317ـ 318؛ رواسانی‌، ص‌257ـ263).

هم ‌زمان‌ با تشكیل ‌كنگره‌ ملل‌ شرق‌ در باكو (17 ذیحجه 1338/ سپتامبر 1920)، پلنوم ‌كمیته ‌مركزی‌ حزب ‌كمونیست ‌شوروی‌، به ‌ریاست ‌لنین‌، به ‌دولت ‌توصیه ‌كرد كه ‌مذاكره ‌با ایران ‌را شروع ‌كند (رواسانی‌، ص‌302). حزب ‌كمونیست‌ ایران‌، نمایندگانی ‌به ‌این ‌كنگره ‌فرستاد، اما میرزا آنان ‌را نمایندگان ‌واقعی ‌ایران‌ ندانست‌ و به ‌كنگره ‌پیشنهاد كرد كه ‌كمیسیونی ‌برای ‌بررسی‌ اوضاع‌ ایران ‌تشكیل ‌شود، ولی‌ پاسخ‌ نگرفت‌. پیش ‌از آن‌، تلگرام ‌میرزا به ‌لنین ‌توقیف ‌شد و نامه ‌وی ‌به ‌لنین ‌نیز در خصوص‌ تحولات‌ گیلان ‌بدون ‌پاسخ ‌ماند (فخرائی‌، ص‌274، 289ـ 290؛ پرسیتس‌، ص‌62؛ یقیكیان‌، ص‌183ـ191).

در جریان ‌كنگره‌، اختلاف‌ میان ‌اعضای‌ حزب‌ كمونیست ‌ایران ‌مقیم ‌قفقاز با اعضای ‌كمیته ‌مركزی ‌حزب ‌در خصوص ‌نهضت ‌جنگل ‌آشكار شد. كمونیستهای ‌قفقازی ‌از شیوه ‌برخورد خصمانه ‌كمیته ‌مركزی‌ با نهضت ‌و شخص‌ میرزا انتقاد كردند و خواستار همكاری ‌با میرزا شدند. كمیته ‌جدید حزب‌، بنا به‌خواست ‌لنین‌، به ‌رهبری‌ حیدرخان‌عمواوغلی‌ تشكیل ‌شد و برای ‌تجدید روابط‌ با نهضت‌ جنگل‌ اقدام ‌كرد. میرزا نیز با برقراری ‌روابط ‌جدید با بولشویكها موافقت‌ نمود (رواسانی‌، ص‌228ـ233). در این ‌میان ‌دولت ‌ائتلافی ‌احسان‌اللّه‌خان ‌و حزب ‌كمونیست ‌نیز ــ به ‌دلایلی ‌چون‌ ناآگاهی ‌از قدرت ‌مذهب‌ در بین‌ مردم ‌و برخورد غلط‌ با دین ‌اسلام‌، اجرای‌ بدون ‌برنامه‌ریزی ‌و نادرست ‌سیاست ‌اصلاحات ‌ارضی‌ و تبعیت ‌رهبری ‌حزب ‌كمونیست ‌ایران ‌در گیلان ‌از مقامات ‌ارشد حزب‌ كمونیست‌ و دولت‌ شوروی‌ــشكست سیاسی‌ و نظامی‌ خورد (همان‌، ص‌233ـ 234). بدین ‌ترتیب‌، پس ‌از تصرف‌ مجدد رشت‌ از سوی ‌دولت ‌كودتا، نمایندگان ‌حزب‌ كمونیست ‌از دولت ‌احسان‌اللّه‌خان‌ فراخوانده ‌شدند و احسان ‌اللّه خان ‌با صدور بیانیه‌ای ‌در رشت‌ اعلام‌ كرد كه ‌پس‌ از آن ‌به ‌دین ‌اسلام ‌و اعتقادات‌ مردم‌ اهانت نخواهد شد، سپس‌ دولت‌ جدیدی‌ را بدون ‌شركت ‌اعضای‌ حزب‌ كمونیست ‌تشكیل‌ داد. همچنین ‌وی‌ و خالوقربان‌ در پی‌ كسب‌ پایگاه‌ مردمی‌، در نامه‌ای‌ به‌ میرزا خواستار تجدید همكاری‌شدند كه‌ با موافقت ‌میرزا همراه ‌بود. نمایندگان ‌نریمان‌اف‌ (صدر شورای‌ جمهوری ‌آذربایجان‌) در ملاقات ‌با میرزا در باره ‌آمدن‌ حیدرخان ‌عمواوغلی ‌نیز توافق‌كردند (گیلك‌، ص‌437ـ 438؛ فخرائی‌، ص‌305ـ306، 318ـ 326).

مرحله ‌سوم‌. در اوایل‌1300 ش‌، حیدرخان‌، برای ‌تشكیل ‌جبهه ‌واحد با میرزا، وارد گیلان ‌شد. وی ‌و سران‌نهضت ‌در این ‌موارد به ‌توافق ‌رسیدند: تشكیل ‌كمیته ‌انقلابی ‌به‌ ریاست ‌میرزا، عدم ‌مداخله‌ خارجی‌ در امور سیاسی ‌و امور داخلی‌ ایران‌، برقراری‌ روابط‌ دوستانه‌ با شوروی ‌و گرجستان ‌و آذربایجان‌، و تقویت ‌نیروهای‌ نظامی ‌برای ‌جلوگیری ‌از سقوط‌ گیلان ‌به ‌دست‌ نیروهای ‌حكومت ‌مركزی (پرسیتس‌، ص‌77؛ رواسانی‌، ص‌262). كمیته ‌جدید انقلاب ‌با شركت‌ میرزا، حیدرخان‌، احسان‌اللّه‌خان‌، خالوقربان ‌و میرزامحمدی ‌انشایی ‌تشكیل ‌شد. در اعلامیه‌ای ‌كه ‌كمیته‌ منتشر كرد به ‌بازگشت‌ سربازان‌ شوروی ‌از گیلان ‌اشاره ‌شد كه ‌نشان ‌می‌داد دولت ‌شوروی‌ دست ‌دولت ‌انگلستان ‌و حكومت ‌مركزی‌ ایران ‌را برای ‌سركوب ‌نهضت‌ جنگل ‌بازگذاشته ‌است‌. همچنین ‌روتشتاین‌ ، سفیر شوروی‌ در ایران‌، به ‌احمدشاه‌ وعده ‌داد كه ‌مسئله ‌گیلان ‌به ‌زودی‌ با اقدامات ‌دولت ‌شوروی ‌خاتمه ‌یابد (فخرائی‌، ص‌327ـ 328، 353ـ 354؛ رواسانی‌، ص‌261).

پس‌ از تشكیل ‌كمیته ‌جدید، احسان‌اللّه‌خان ‌بدون ‌اطلاع‌ كمیته ‌با سه‌هزار نیروی ‌مسلح‌ به ‌تهران ‌حمله ‌كرد كه ‌به ‌شكست‌ انجامید. علت ‌اصلی ‌شكست‌، همكاری‌ نكردن ‌افسران ‌روسی‌ اردوی‌ احسان‌اللّه‌خان‌، به ‌دستور روتشتاین ‌بود (جنگلی‌، ص‌213ـ215؛ پرسیتس‌، ص91ـ97 ؛ گیلك‌، ص‌440ـ442؛ فخرائی‌، ص‌346ـ347).

پس‌ از كودتای‌1299 ش‌، رضاخان ‌سردار سپه ‌در صدد حمله ‌به ‌گیلان‌ بود ولی ‌دولت ‌سیدضیاءالدین ‌طباطبایی‌، بنا به ‌تمایل‌ روسها و انگلیسیها، نمایندگانی‌ را با پیشنهادهایی‌ نظیر برقراری‌ همكاری‌ نزدیك‌، عدم‌ تعرض‌ دولت‌ مركزی ‌و رفع ‌نیازهای ‌نهضت‌ جنگل ‌از نظر مادّی ‌و نیروی‌انسانی‌، به‌ جنگل‌ اعزام‌ كرد، ولی‌ میرزا كه ‌سیدضیاء را خائن ‌و عامل ‌انگلیس‌ می‌دانست‌، از همكاری‌ با وی‌ امتناع ‌كرد. روتشتاین‌ نیز در پی‌ توافق‌ دولت‌ شوروی‌ با انگلیس‌ و دولت ‌مركزی‌ ایران‌، واسطه‌ سازش ‌و تسلیم ‌می‌شد ( جنبش‌ میرزاكوچك‌خان‌، ص‌29؛ گیلك‌، ص‌445ـ 455).

در 13 مرداد 1300 سران ‌نهضت‌، دولت‌ جمهوری‌ شورایی‌ گیلان‌ را تشكیل ‌دادند. در این ‌دولت‌، میرزا سر كمیسر و كمیسر مالی‌، حیدرخان‌ كمیسر خارجی‌، و خالوقربان‌ كمیسر جنگ‌ شدند. وظیفه ‌دولت‌جدید سازماندهی ‌نیروهای‌انقلابی‌، تبدیل ‌گیلان ‌به ‌پایگاهی ‌برای ‌حمله ‌به ‌تهران ‌و ناتوان ‌ساختن‌ دولت‌ مركزی‌ در سركوبی ‌نهضت ‌جنگل ‌بود. سیاست ‌این‌ دولت ‌جدید، مخالفت‌رسمی‌ و علنی ‌با توافق ‌میان ‌دولت‌شوروی‌ و دولت ‌انگلستان ‌بود. احسان‌اللّه ‌خان ‌نیز قبل ‌از حمله ‌به ‌تهران ‌از عضویت‌ در كمیته‌ كنار گذاشته‌ شده‌بود ( جنبش ‌میرزاكوچك‌خان‌، ص‌32ـ33؛ گیلك‌، ص‌441؛ رواسانی‌، ص‌263ـ 264).

با وجود تشكیل‌ دولت‌جدید، به ‌سبب‌ اختلاف‌ نظر اعضای‌ این ‌دولت‌ به‌ ویژه ‌میرزا و حیدر خان‌، گیلان ‌عملاً به ‌چهار بخش‌ تقسیم ‌شد و هریك ‌در اختیار یكی ‌از مجاهدان ‌قرار گرفت‌. میرزا در منطقه‌ فومن‌ و جنگلهای‌ گیلان‌، حیدرخان ‌در انزلی‌، خالوقربان‌ در رشت‌ و احسان‌ اللّه‌خان ‌نیز در لاهیجان ‌مستقر بودند كه ‌ضمن ‌رقابت‌، به ‌هم ‌سوءظن‌ نیز داشتند (گیلك‌، ص 483؛ رواسانی‌، ص‌277).

روتشتاین ‌در اجرای‌ سیاست ‌دولت ‌شوروی‌ در نامه‌ای ‌به ‌میرزا خواستار پایان ‌دادن ‌به ‌نهضت‌ شد. میرزا مسئله ‌را منوط‌ به ‌در نظر گرفتن ‌منافع ‌مردم ‌و دفاع‌ از استقلال ‌ایران ‌به ‌وسیله‌ دولت ‌مركزی‌ دانست‌ (برای ‌متن‌ نامه‌ طرفین‌ رجوع کنید به جنبش ‌میرزاكوچك‌خان‌، ص‌38ـ 46) ولی ‌در ملاقات ‌نمایندگان ‌میرزا با روتشتاین‌، معلوم‌ شد كه‌ هدف ‌دولت ‌شوروی‌ از خاتمه ‌دادن ‌به‌ جنبش‌ جنگل ‌اجرای‌ موافقتها با دولت ‌انگلستان ‌بوده ‌است‌(رواسانی‌، ص 240ـ263).

با ادامه ‌اختلاف‌ میان‌ اعضای‌ دولت ‌جدید، در 6 مهر 1300 تنی‌چند از طرفداران ‌میرزا (بدون‌ اطلاع ‌میرزا) به ‌جلسه ‌اعضای ‌دولت‌، كه‌ در مُلاسرا (یك ‌فرسخ‌ و نیمی ‌جنوب ‌غربی ‌رشت‌) به ‌طور هفتگی‌ برگزار می‌شد، حمله ‌كردند. در این ‌جلسه‌ كه‌ حیدرخان‌، سرخوش‌، خالوقربان ‌و عده‌ای ‌از مجاهدان ‌حضور داشتند، حیدرخان‌ دستگیر شد و سپس‌ به ‌قتل ‌رسید و عده‌ای ‌دیگر كشته‌ شدند و تعدادی‌ نیز، از جمله‌خالوقربان‌، فرار كردند (فخرائی‌، ص 365- 369؛ نیز رجوع کنید به حیدرخان‌عمواوغلی‌* ).

این ‌واقعه ‌موجب‌ بروز برخوردهای‌ مسلحانه ‌میان ‌نیروهای‌ چهارگانه ‌سران ‌انقلاب ‌شد و به ‌قوای ‌دولت‌ مركزی‌، كه ‌با حمایت‌ تسلیحاتی ‌و شركت ‌افسران ‌انگلیسی ‌به ‌سوی‌ رشت‌ حركت‌ می‌كردند، امكان‌ داد تا به ‌سهولت ‌گیلان ‌را به ‌تصرف‌ درآورد. با میانجیگری ‌كلانتر اف‌ (وابسته ‌نظامی ‌سفارت‌ شوروی‌) و محمودخان ‌میرپنج‌، كه ‌همراه ‌نیروهای‌ دولت‌ مركزی ‌به ‌فرماندهی ‌رضاخان‌، سردار سپه‌، بودند، خالوقربان ‌تسلیم‌ قوای ‌دولتی ‌شد و رشت ‌را تحویل ‌داد و احسان‌اللّه‌خان ‌نیز به ‌همراه‌ عده‌ای ‌از مجاهدان‌ قفقازی‌ به ‌باكو اعزام‌شدند (فخرائی‌، ص ص 372، 374؛ گیلك‌، ص‌ 499ـ501).

در 22 مهر 1300، رشت‌ به ‌تصرف‌ نیروهای ‌دولتی‌در آمد، ولی ‌میرزا با وجود خیانت ‌عده‌ای ‌از یارانش‌، به‌جنگ‌ و گریز در جنگلهای ‌گیلان‌ ادامه ‌داد. پس‌ از كشته ‌شدن ‌میرزا در 11 آذر 1300، نهضت‌ جنگل‌ از نظر نظامی‌ پایان ‌یافت‌(گیلك‌، ص‌505 ـ 507؛ رواسانی‌، ص‌333ـ340؛ نیز رجوع کنید به كوچك‌خان‌ جنگلی‌* ).


منابع‌:
(1) اسناد تاریخی‌ جنبش‌كارگری‌، سوسیال‌ـ دموكراسی ‌و كمونیستی‌ایران‌، ج‌1، 4، تهران‌: علم‌،[ بی‌تا.(؛
(2) بهاءالدین ‌املشی‌، گوشه‌هائی‌ از تاریخ ‌گیلان‌،) به‌ كوشش‌ محمدهادی میزان‌املشی‌(، )بی‌جا ( 1352 ش‌؛
(3) میخائیل ‌سرگی‌یویچ ‌ایوانوف‌، تاریخ ‌نوین ‌ایران‌، ترجمه ‌هوشنگ ‌تیزابی ‌و حسن ‌قائم‌ پناه‌، استكهلم‌1356 ش‌؛
(4) برگهای ‌جنگل‌: نامه‌های ‌رشت‌ و اسناد نهضت‌ جنگل‌، به ‌كوشش‌ ایرج‌ افشار، تهران‌: فرزان‌روز، 1380 ش‌؛
(5) جنبش ‌میرزا كوچك‌خان‌ بنابر گزارشهای‌ سفارت ‌انگلیس‌ در تهران‌، گردآورنده ‌و مترجم ‌غلامحسین ‌میرزا صالح‌، تهران‌: نشر تاریخ ‌ایران‌، 1369 ش‌؛
(6) اسماعیل‌ جنگلی‌، قیام ‌جنگل‌: یادداشتهای ‌میرزا اسماعیل ‌جنگلی‌ خواهرزاده‌ میرزا كوچك‌خان‌، چاپ‌ اسماعیل ‌رائین‌، )تهران( 1357 ش‌؛
(7) لیونل ‌چارلز دنسترویل‌، امپریالیسم ‌انگلیس ‌در ایران ‌و قفقاز ، ترجمه‌ حسین‌ انصاری‌، تهران‌ 1357 ش‌؛
(8) یحیی ‌دولت‌آبادی‌، حیات ‌یحیی‌، تهران‌1362 ش‌؛
(9) شاپور رواسانی‌، اولین ‌جمهوری ‌شورائی‌ در ایران‌ ( نهضت‌جنگل‌)، تهران‌1384 ش‌؛
(10) سرپرسی‌ مولزورث‌ سایكس‌، تاریخ‌ ایران‌، ترجمه ‌محمدتقی ‌فخرداعی ‌گیلانی‌، ج‌2، تهران‌1370 ش‌؛
(11) احمدعلی ‌سپهر، ایران ‌در جنگ‌ بزرگ‌: 1918ـ1914 ، تهران‌1336 ش‌؛
(12) محمدحسن ‌صبوری‌ دیلمی‌، نگاهی ‌از درون ‌به ‌انقلاب ‌مسلحانه ‌جنگل‌، تهران‌1358 ش‌؛
(13) محمد صدرهاشمی‌، تاریخ ‌جراید و مجلات ‌ایران‌، اصفهان‌1363ـ 1364 ش‌؛
(14) ابراهیم ‌فخرائی‌، سردار جنگل‌: میرزا كوچك‌خان‌، تهران‌1366 ش‌؛
(15) صادق‌ كوچكپور، نهضت ‌جنگل ‌و اوضاع‌ فرهنگی‌ـ اجتماعی ‌گیلان ‌و قزوین‌، به ‌كوشش‌ محمدتقی‌ میرابوالقاسمی‌، رشت‌ 1369 ش‌؛
(16) محمدعلی‌ گیلك‌، تاریخ ‌انقلاب ‌جنگل‌، رشت‌1371 ش‌؛
(17) احمد مدنی‌، جنبش ‌جنگل ‌و میرزا كوچك‌خان‌، چاپ ‌محمدتقی ‌میرابوالقاسمی‌، تهران‌1377 ش‌؛
(18) محمدعلی‌ منشور گركانی‌، سیاست ‌دولت‌ شوروی ‌در ایران ‌از 1296 تا 1306 ، ج‌1، تهران‌1326 ش‌؛
(19) محمدتقی‌ میرابوالقاسمی‌، دكتر حشمت‌ و اندیشه ‌اتحاد اسلام ‌در جنبش ‌جنگل‌، تهران 1378 ش‌؛
(20) خاچاطور میناسیان‌، «ارامنه ‌گیلان ‌در نهضت ‌جنگل‌»، ترجمه ‌گریگور قازاریان‌، با توضیحات‌ علی ‌فروحی‌، آینده‌، سال‌18، ش‌7ـ12 (مهر ـ اسفند 1371)؛
(21) نهضت ‌جنگل‌ به ‌روایت ‌اسناد وزارت ‌امورخارجه‌، به ‌كوشش‌ رقیه ‌سادات ‌عظیمی‌، تهران‌: وزارت ‌امورخارجه‌، دفتر مطالعات‌ سیاسی‌ و بین‌المللی‌، 1377 ش‌؛
(22) نهضت ‌جنگل ‌و اتحاد اسلام‌: اسناد محرمانه ‌و گزارش‌ها ، به ‌كوشش‌ فتح‌اللّه ‌كشاورز، تهران‌: سازمان ‌اسناد ملی‌ایران‌، 1371 ش‌؛
(23) بازیل‌ نیكیتین‌، ایرانی ‌كه ‌من‌ شناخته‌ام‌، ترجمه‌ علی‌محمد فره‌وشی‌، تهران‌1329 ش‌؛
(24) گریگور یقیكیان‌، شوروی ‌و جنبش‌ جنگل‌، به‌ كوشش‌ برزویه ‌دهگان‌،)تهران] 1363 ش‌؛


(25) George Lenczowski, Russia and the West in Iran,1918-1948: a study in big-power rivalry , Ithaca, N.Y. 1949;
(26) Moisei Aronovich Persits, A shamefaced intervention: the Soviet intervention in Iran, 1920-1921 , Moscow 1999.

/ شاپور رواسانی‌/



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5109
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست