10. جراید زنان. مشروطه موجی از تحولات اجتماعی و فرهنگی پدید آورد، كه از آن جمله گشایش عرصه برای فعالیت زنان بود. در نخستین سالهای دوره مشروطه و به فاصله 75 سال از نشر نخستین روزنامه فارسی، نشریه زنان منتشر شد. آغاز روزنامهنگاری زنان، حاصل تفكری نوگرا و نیاز اجتماعی بود و بر این اساس نخستین گام را زنی تحصیلكرده برداشت و مجلهای با عنوان دانش در 1328 در تهران منتشر كرد. این نشریه به مدیریت دكتر كحال، دختر یعقوب جدیدالاسلام همدانی، با هدف ارتقای فرهنگ و دفاع از حقوق زن ایرانی در سی شماره به صورت هفتگی به مدت یك سال انتشار یافت (صدرهاشمی، ج 2، ص 266ـ267؛ شكوفه؛ به انضمام دانش ، ص هشت). غالب مطالب این مجله، توصیههای اخلاقی بهویژه به دختران و انتقاد از بیحرمتیها و بیمبالاتیهای مردان در حق زنان بود. همچنین بهسبب آشنایی مدیر نشریه با اصول بهداشتی و طبی، بخشی از آن نیز به مسائل سلامتی اختصاص داشت (برای نمونه رجوع كنید به: «خطاب به دوشیزگان»، دانش ، سال 1، ش 1، 1328، ص 286؛ «اخطار به مردان و جوانان»، همان، سال 1، ش 2، 1328، ص 292؛ «حفظ الصحه هنگام شیوع وبا»، همان، سال 1، ش 4، 1328، ص310). دانش در 1329 تعطیل شد.
شكوفه ، دومین نشریه زنان، پانزده روز یك بار به صورت مصور و به مدت شش سال، از 1330 در تهران بهچاپ رسید. شكوفه نخستین روزنامه زنان و نشریه رسمی بود كه خود بانوان آن را برای بانوان منتشر میكردند. در این نشریه فعالیتهای زنان درج میشد. شكوفه ، در دوره انتشار، دو مرحله را پشت سر گذاشت: در مرحله نخست، ماهیتی فرهنگی و اجتماعی داشت و مسائل خانواده، بحث از تساوی حقوق زن و مرد، و توسعه امور فرهنگی در میان زنان و مدارس دخترانه، ركن اصلی مباحث آن را تشكیل میداد؛ در مرحله دوم، كه ترجمان «انجمن همت خواتین» شد، بهتدریج رنگ سیاسی و انتقادی به خود گرفت و به بیان مسائلی چون استقلال ملی و مبارزه با نفوذ خارجیان و نارساییهای سیاسی و اقتصادی پرداخت (صدرهاشمی، ج 3، ص 80 81؛ شكوفه؛ به انضمام دانش ، ص سه، شش). مریم عمید سنائی (مزینالسلطنه)، مدیر آن، از خرافهپرستی انتقاد میكرد و تحصیل دانش و داشتن باورهای مذهبی را راهحل مناسب برای خرافهزدایی میدانست و بر حفظ حریم زن و مرد و حجاب زن نیز تأكید میكرد (برای نمونه رجوع كنید به: «معارف زنهای ایران یكی از سرچشمههای بدبختی ما»، شكوفه ، سال 1، ش 9، 1331، ص 33ـ34؛ «حسنات الابرار سیئات المقرّبین»، همان، سال 1، ش 15، 1331، ص 58ـ59). این روزنامه در ترقی زنان نقش مؤثری داشت و راهگشای فعالیت مطبوعاتی زنان بود.
پس از انتشار دو نشریه در تهران، زنان روزنامهنگار شهرستانی نیز این حركت اجتماعی را ادامه دادند. صدیقه دولتآبادی در 1337 (در آستانه كودتای 1299 ش)، زبان زنان را در اصفهان منتشر كرد (بامداد، ج 1، ص 51)، كه سومین نشریه خاص زنان در ایران، و نخستین نشریهای بود كه در عنوان آن واژه زنان آمده بود و اولین نشریه سیاسی زنانه نیز بود. وی با طرح مسئله آزادی و استبداد مورد بغض استبدادطلبان قرار گرفت و بارها منزل او و اداره روزنامهاش سنگباران شد. حوادث مذكور و نیز كودتای 1299 ش سبب شد تا دولتآبادی روزنامه را در اصفهان تعطیل كند و عازم تهران شود. وی در 1300 ش، زبان زنان را به صورت مجله در تهران منتشر كرد (صدرهاشمی، ج 3، ص 6ـ11). در فاصله میان كودتا و آغاز دوران حكومت پهلوی (1299 ش ـ 1304 ش) ــ كه حدود چهار سال از اواخر دوره قاجار را در برداشت شش نشریه با عناوین نامه بانوان ، عالم نسوان ، زنان ایران ، جهان زنان ، زبان زنان ، و جمعیت نسوان وطنخواه ایران منتشر شد. از میان این نشریات، مدیران دو نشریه نامه بانوان و جهان زنان ، به سبب محتوای نشریه، حبس و تبعید شدند. شهناز آزاد (دختر میرزاحسن رشدیه و همسر ابوالقاسم آزاد مراغهای مدیر روزنامههای آزاد ، آسایش و نامه پارسی )، مدیر نامه بانوان ، از جمله زنان روزنامهنگاری بود كه خواهان بیداری زنان و آگاهی آنان به حق و حقوقشان بود و برای كسب آزادی و حضور زنان در حیات سیاسی و فرهنگی تلاش میكرد. وی از حامیان كشف حجاب بود، با درج شعار «این روزنامه برای بیداری و رستگاری زنان بیچاره و ستمكش ایران است» هدفش را عیان میكرد (همان، ج 4، ص 262).
مجله جهان زنان نیز با هدف «تفهیم لزوم تعلیم و تعلم زنان» و «آشنا كردن آنان به حقوقشان» ابتدا در مشهد در 1299 ش منتشر میشد و بعداً به تهران منتقل شد. انتشار مقالهای با عنوان «از حالا» در شماره پنجم آن (نخستین شماره منتشره در تهران)، كه در آن زنان به همكاری با مردان دعوت شده بودند، غوغایی بر پا كرد و مدیر آن فرخ دین پارسا و سردبیر آن فخر آفاق پارسا، به اتهام مخالفت با دین، به اراك تبعید شدند («از حالا»، جهان زنان ، سال 1، ش 5، محرّم 1340، ص 4ـ7؛ صدرهاشمی، ج 2، ص 183ـ184).
جمعیت نسوان وطنخواه ایران از دیگر نشریات این دوره بود كه از سوی جمعیتی با همین نام در 1302 ش، به مدیریت شاهزاده محترم اسكندری، منتشر شد. مطالب آن در خصوص حقوق زنان، اصلاحات اجتماعی و شعر و ادب و هر موضوعی بود كه برای زنان فایده داشت. اسكندری نیز، بهسبب محتوای مجله مورد اعتراض شدید واقع شد (شیخالاسلامی، ص 144، 146ـ147، 149).
در مجموع، نه نشریه در دوران نخست فعالیت روزنامهنگاری زنان در عصر قاجار منتشر شد. آغاز فعالیت جراید محلی زنان نیز از همین دوره بود.
با آغاز حكومت پهلوی اول (1304 ش ـ 1320 ش)، نشریات زنان، همچون اغلب نشریات این دوره، با سیاستهای فرهنگی حكومت همسو شدند. این نشریات در اشاعه فرهنگ غرب و تشویق زنان به بیحجابی تلاش میكردند. زنانی كه در این دوره وارد عرصه روزنامهنگاری شدند، معمولاً شغل فرهنگی داشتند و مدیر مدرسه بودند. از جمله نشریات این دوره، نامه نسوان شرق ، رهنمای بانوان ، راهنمای زندگی ، پیك سعادت نسوان ، نورافشان ، دختران ایران ، و نامه بانوان ایران بودند ( رجوع كنید به: ادامه مقاله).
در 1305 ش، نخستین مجله تخصصی زنان در خارج از ایران منتشر شد. عبدالرحمان سیف آزاد، مدیر روزنامه ایران باستان ، مجله ماهانه رهنمای بانوان را در برلین به سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه، بهچاپ رساند. در این دوره فعالیت روزنامهنگاران زن در شهرستانها نیز نسبتاً چشمگیر بود: نسوان شرق ، به مدیریت مرضیه خانم ضرابی، در 1304 ش هر پانزده روز یك بار در انزلی انتشار مییافت؛ پیك سعادت نسوان در 1306 ش، به مدیریت روشنك نوعدوست، مدیر مدرسه سعادت در رشت، از سوی جمعیتی به همین نام تأسیس گردید، این مجله از نشریات چپگرا محسوب میشد؛ نورافشان ، به مدیریت شوكت سلامی، كه در 1309 ش در بوشهر منتشر شد؛ و دختران ایران ، به مدیریت زنددخت شیرازی، در 1310 ش، با هدف بیداری زنان ایران، در شیراز تأسیس و در تهران منتشر شد. این نشریه در قیاس با سایر نشریات زنان، نظریات صحیحتری از دلایل محرومیت و بدبختی زنان ارائه میداد (صدرهاشمی، ج 2، ص 92، 280، ج 4، ص 302، 316؛ شیخالاسلامی، ص 162، 169، 173، 177ـ 178).
از ویژگیهای نشریات زنان در فاصله سالهای 1320 تا1328 ش، تأكید صاحبان آنها بر تخصصی و غیرسیاسی بودن آنها بود. همچنین زنان روزنامهنگار در این دوره، ضمن اداره نشریه، به سایر فعالیتهای فرهنگی نیز میپرداختند ( رجوع كنید به: كیهانی، ص 6). ولی مهمترین ویژگی این نشریات، تأكید بر آموزش زنان، آگاه كردن زنان به حقوق خود و مسئله حجاب بود كه برخی ستیزهجویانه با آن برخورد میكردند (برای نمونه رجوع كنید به: باغچهبان، «زن در نظر كهنهپرستان متعصب»، زن امروز ، سال 1، ش 13، مهر 1323، ص 1؛ پ. كمالی، «زن در جامعه»، بیداری ما ، سال 1، ش 12، اردیبهشت 1324، ص30ـ31؛ منیر مهران، «بگذارید زنها بر این كرسیهای مجلس بنشینند»، رستاخیز ایران ، سال 2، ش 23، مرداد 1323، ص 4). هفت نشریه تخصصی زنان، در دوره پهلوی اول منتشر شد و فزونی جراید محلی زنان از ویژگیهای این دوره محسوب میشد (ببران، ص 82 90).
با آغاز دوره پهلوی دوم (1320ـ1357 ش)، نشریات زنان نیز همپای دیگر نشریات، به تأسی از موقعیت جدید سیاسی، با مضامین نو و گرایشهای سیاسی، فعالیت خود را آغاز كردند. برخی از جراید زنان، با وابستگی به احزاب، هدفهای دیگری، به جز احقاق حقوق زنان و آزادی زن، داشتند. در این دوره تضییقات دولتی مانند گذشته اعمال نمیشد، از همین رو بر تعداد نشریات افزوده شد. بین سالهای 1320ـ1332 ش، حدود سی نشریه زنانه فعالیت خود را آغاز كردند (برای عناوین روزنامههای زنان در این دوره رجوع كنید به: همان، ص 91ـ92). از این میان، رستاخیز ایران ، به مدیریت ایراندخت تیمورتاش، دختر عبدالحسین تیمورتاش * وزیر دربار رضاشاه، از جمله روزنامههای سیاسی بود كه در فاصله 1321 ش تا 1324 ش ابتدا به صورت هفتگی و سپس روزانه منتشر شد. این روزنامه چپگرا، كه عضو جبهه آزادی بود، بارها توقیف شد و در مدت توقیف از روزنامههای جانشین، چون زندگی و ایران بزرگ ، استفاده كرد. اختصاص صفحات اندكی از نشریه به مسائل زنان، آن را از نشریهای صرفاً زنانه خارج كرده بود. رستاخیز ایران از منتقدان دولتهای وقت و از مخالفان استخدام مستشاران خارجی بود («رستاخیز ایران به حكم فرمانداری نظامی توقیف شد»، ایران بزرگ ، ش 89 ، 28 شهریور 1324، ص 1؛ «نتیجهای كه از استخدام مستشاران امریكایی عاید ملت ایران گردید»، رستاخیز ایران ، سال 1، ش 7، 21 فروردین 1323، ص 1). مسئله نفت، به ویژه نفت مناطق شمالی ایران، نیز از مسائل مورد توجه این روزنامه بود (برای نمونه رجوع كنید به: «شیرین كاریهای رجال عصر ما»، رستاخیز ایران ، سال 1، ش 34، 1 آبان 1323، ص 1؛ «نتیجهای كه از استخدام مستشاران امریكایی عاید ملت ایران گردید»، رستاخیز ایران ، سال 1، ش 7، 21 فروردین 1323، ص 1؛ ایراندخت تیمورتاش، «نفت نفت نفت»، رستاخیز ایران ، سال 1، ش 32، 17 مهر 1323، ص 1).
نمایندگیهای خارجی در ایران نیز گاهی نشریاتی مخصوص زنان چاپ میكردند كه از آن جمله، عالم زنان بود كه در 1323 ش، اداره انتشارات و تبلیغات سفارت انگلیس به مدت یك سال، ماهانه منتشر میكرد و در آن به معرفی زندگی خانوادههای انگلیسی و وضع زنان كارگر در انگلیس، نهضت زنانو مسائل متنوعی چونامورخانهداری و مد لباس میپرداخت.
در این دوره، احزاب نیز برای انتقال افكار خود برخی از نشریات زنان را به خدمت گرفتند. از جمله این نشریات، مجله بیداری ما ، ترجمان سازمان زنان حزب توده و عضو جبهه آزادی، بود كه از 1323 ش به صورت ماهانه انتشار مییافت. این مجله، با شعار «ما هم در این خانه حقی داریم» در سرلوحه آن، به مسائل خاص زنان میپرداخت ( بیداری ما ، سال 1، ش12، اردیبهشت 1324، ص1). مسئله حجاب یكی از مباحث اصلی نشریات زنان به شمار میرفت. بیداری ما ، كه نشریهای چپگرا بود، ضمن همراهی با كشف حجاب، اقدام رضاشاه را راهحل مناسب برای «كشف حجاب» نمیدانست («كنفرانسی كه روز 17 دی ماه در تشكیلات زنان داده شده»، بیداری ما ، سال 2، ش 6، دی 1324، ص 37ـ39). بیداری ما ، در پیامهای مندرج در مجله نیز، پیشرفت اجتماعی و دموكراسی را منوط به شركت زنان در تمام شئون زندگی و تساوی حقوق آنان میدانست. بیداری ما ، هرچند نشریهای حزبی بود، چندان انتقاد سیاسی نمیكرد و بیشتر به مشكلات زنان میپرداخت و در برانگیختن بانوان برای كسب حقوق اجتماعی تلاش بسیار میكرد.
زن امروز ، با مدیریت بدرالملوك بامداد، از دیگر نشریات این دوره است كه در خرداد 1323 با شعار «مسلك ما ایجاد انقلاب اجتماعی است» فعالیتش را آغاز كرد ( زن امروز ، سال 1، ش 2، 23 خرداد 1323، ص 1). این روزنامه خود را كاملاً آزاد و طرفدار حزب زنان ایران میدانست. مبارزه با تعصب و خرافهپرستی، مسئله حجاب، و لزوم آموزش زنان، از مباحث محوری زن امروز بود كه در حاشیه آن به مسائل سیاسی و درج گزارشهای مجلس نیز میپرداخت. زن امروز ، كوتاهی در آموزش زنان را برنمیتافت و همه را مسئول میدانست («همه مسئول هستید»، زن امروز ، سال 1، ش 2، 23 خرداد 1323، ص 1).
نشریه حزب زنان ایران فعالیتش را در دی 1324 آغاز كرد كه، بهسبب تقارن با واقعه آذربایجان، مقاله افتتاحیاش به این مسئله اختصاص یافت و با نقد بیطرفانه آن را ریشهیابی كرد و اعمال سیاستهای نابخردانه پیشین و ناكارآمدی دولتهای پس از شهریور 1320 را عامل آن دانست ( رجوع كنید به: سیاح، «درس عبرت از وقایع آذربایجان»، حزب زنانایران ، سال1، ش1، دی 1324، ص1ـ13).
در سالهای نهضت ملی نفت و دوره نخستوزیری دكتر مصدق، كه مطبوعات از آزادی فراوانی برخوردار بودند، سیزده عنوان جدید بر نشریات قبلی زنان افزوده شد، كه از آن جمله بود: مجله زنان ایران در 1331 ش، كه مجله حزبی و ترجمان رسمی حزب فدائیان شاه بود؛ و مجله جهان زنان ، كه نشریهای حزبی و ترجمان سازمان زنان حزب توده بود و در 1330 ش ـ 1331 ش منتشر شد (ببران، ص 118ـ119).
در 1330 ش، دو نشریه فكاهی و اجتماعی با مدیریت زنان در گیلان، با نامهای شوخ و فرید، انتشار یافت (نوزاد، ص 262، 269).
طی سالهای 1332ـ1357 ش، جهتگیری بیشتر نشریات زنان ترویج مظاهری از فرهنگ غرب بود. در این دوره 25 ساله، حدود هجده نشریه زنان منتشر شد كه غالب آنها به صورت مجله بود. تنها روزنامه این دوره، روزنامه خراسان بانوان ، ویژهنامهای هفتگی بود كه روزنامه خراسان در 1339 ش در مشهد آن را منتشر كرد (ببران، ص 120ـ139).
در میان این نشریات، مجله اطلاعات بانوان از نشریات هفتگی و پرشمارگان بود كه در 1336 ش مؤسسه اطلاعات آن را بهچاپ رساند. تأسیس كلاس روزنامهنگاری به منظور تقویت اعضای هیئتتحریریه و تشویقزنان بهكار روزنامهنگاری، تشكیل انجمن دوشیزگان و بانوان، و معرفی زنان با استعداد، از جمله فعالیتهای مجله برای ارتقای سطح نشریه بود (سعیدی، ص21). این مجله، بهرغم شكل و محتوای ضعیف آن، بهسبب نداشتن رقیب از شمارگان قابل ملاحظهای برخوردار بود (گلبو، ص 47).
مجله زن روز ، از انتشارات مؤسسه كیهان، نشریه هفتگی دیگری بود كه در 1343 ش آغاز به كار كرد ( رجوع كنید به: زن روز * ).
از دیگر نشریات كیهان، مجله مدروز (1340ـ1342 ش) بود كه بهصورت ماهانه با كاغذ مرغوب و با قیمتی گران عرضه میشد و به ارائه طرح و دوخت لباس اختصاص داشت (گلبو، ص47).
از دیگر جراید زنان، مجله پست ایران بود كه ماهانه از 1342 ش تا 1352 ش منتشر میشد. تعدادی از نشریات زنان را سازمان زنان، وابسته به اشرف پهلوی، كه در بیشتر شهرها شعبه داشت، منتشر میكرد. این نشریات از 1346 ش به صورت مجله با عنوان سازمان زنان انتشار یافتند و ناشر منویات خاندان پهلوی بودند (ببران، ص 128، 135ـ 138).
فصلنامه خانواده را انجمن راهنمای بهداشت خانواده ایران، وابسته به فدراسیون بینالمللی تنظیم خانواده (IPPF) ، در فاصله سالهای 1352 تا 1357 ش منتشر كرد (نوروز مرادی، 1381 ش الف ، ص 8).
در مجموع، 37 نشریه زنان در دوره پهلوی دوم منتشر شد كه با وجود عمر طولانیتر آنها نسبت به مطبوعات دوره قبل و بعد از خود، محتوای ضعیفی داشتند و جنبه سرگرمی و سوق دادن زنان به ظاهرآرایی در آنها آشكار بود.
انتشار مطبوعات زنان در سالهای نخست انقلاب اسلامی (1357ـ1359 ش) با هجده نشریه، كه بیشتر صبغه نظری داشتند ولی كمعمر بودند، یكی از مهمترین دورههای تاریخی مطبوعات زنان را رقم زد و در دهههای 1360 و 1370 ش به حدود چهل نشریه خاص زنان ارتقا یافت (همو، 1380 ش، ص 4؛ نیز رجوع كنید به: بخش دوم مقاله).
11. جراید اقلیتهای دینی. نشریات اقلیتهای دینی، هم پا با جراید مسلمانان، حضور مؤثری در جامعه مطبوعاتی ایران داشتهاند. عمر نخستین نشریه اقلیتها به اندازه عمر تاریخ روزنامهنگاری در ایران است. پیشآهنگ این نشریات، زاهِر یرادیباهرا (پرتو روشنایی) به زبان آشوری بود كه در ارومیه چاپ میشد و دومین روزنامه ایران، پس از كاغذ اخبار ، و نخستین روزنامه محلی نیز به شمار میآمد. این نشریه دینی و اجتماعی را پروتستانهای ارومیه با نظارت مبلّغان امریكایی، برای آشوریهای ارومیه، به طور ماهانه، در 15 ذیحجه 1265/ نوامبر 1849 منتشر كردند و انتشار آن 69 سال، تا حدودِ 1336/ 1918، ادامه یافت (گورگیز، ص 466، 471).
نشریات بعدی آشوریها را نیز مبلّغان خارجی، غالباً با مضامین دینی، در ارومیه منتشر میكردند، كه از جمله آنها قالاد شرارا (ندای حقیقت) بود كه در حدود 1314/1896 مبلّغان فرانسوی در ارومیه آن را به زبان آشوری منتشر كردند. ارومی اورتودوكساتا (ارتدوكسهای ارومیه) را روحانیان ارتدوكسی در حدود 1325/1907 به زبان آشوری در ارومیه به چاپ رساندند و روزنامه سیاسی كخوا (كوكب) در 1326/ حدود 1908 به زبان آشوری منتشر شد (صدر هاشمی، ج 1، ص 137، ج 4، ص 119، 131). آشوریها، نسبت به دیگر اقلیتها، فعالیت چندانی در زمینه نشر روزنامه نداشتند و تا دهه 1340 ش تقریباً نشریه جدیدی تأسیس نكردند. در 1342 ش، انجمن آشوریهای تهران مجلهای با نام شویلا (روش)، نشریه اخبار انجمن آشوریهای تهران ، را به صورت نامنظم منتشر كرد كه به دو زبان فارسی و آشوری فعالیتهای آشوریان را منعكس میكرد (برزین، 1344 ش، ص 26؛ آلبرت كوچوئی، مصاحبه مورخ 16 خرداد 1384). نشریات دیگر آشوریها در دهههای 1340ـ1360 ش، به ترتیب زمانی، عبارتاند از: آشور ماهنامه سیاسی و اجتماعی به دو زبان فارسی و آشوری، و گیل گمش ، ماهنامه ادبی و فرهنگی، به زبان آشوری. این دو نشریه در فاصله دهه 1340ـ1350 ش منتشر شدند؛ ایشتار (نام الهه سومری و اكدی)، ماهنامه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، كه به فارسی و آشوری در دهه 1360 ش انتشار یافت. نشریات آشوریان هر چند نخستین جراید اقلیتهای دینی در ایران بود، بهتدریج دچار ركود شد به طوری كه در حال حاضر (1384 ش) فقط یك نشریه آشوری، با نام پیام آشوریان ، به سه زبان آشوری، فارسی، انگلیسی، به مدیریت آلبرت كوچوئی، در تهران منتشر میشود (كوچوئی، مصاحبه).
ارمنیان دومین گروه از اقلیتهای دینی بودند كه در دوره ناصری وارد عرصه مطبوعات شدند. گفتنی است كه سابقه انتشار نخستین نشریه ارمنیان ایران، با نام آزدآرار (خبر رسان)، به حدود 1208/1794 برمیگردد كه به همت یك ایرانی به نام هاروطون شمادینان، در شهر مَدرَس هندوستان به چاپ رسید (دیگرانوهی لازاریان، ص 183؛ رائین، 1356 ش، ص 171؛ قس براون، 1983، ص 30 كه محل نشر آن را در تبریز ذكر كرده است) و با آنكه بیش از دو سال نپایید، سرآغازی برای نشریات ارمنیزبان در جهان بود. صد سال پس از نشر آزدآرار ، نخستین نشریه ارمنیزبان در ایران، با نام شاویق (گذرگاه)، در حدود 1312/1894 در تهران منتشر شد. برخی احتمال دادهاند كه جوقایی لرابر (جلفای روشنفكر)، چاپ جلفای اصفهان، قدیمیتر از شاویق باشد (رائین، 1356 ش، ص 171؛ دیگرانوهی لازاریان، ص 192؛ صدر هاشمی ج 3، ص 56، تاریخ نشر شاویق را 1310ـ1311 ذكر كرده است). آستَق آرولیان (ستاره شرق)، دومین نشریه ارمنیزبان در تهران بود كه در حدود 1314/1896 منتشر شد، ولی چندان نپایید (بیگلریان، ص 114ـ 115). نشریات ارمنی، به ترتیب زمانی، پس از تهران در تبریز و جلفای اصفهان منتشر شدند. نشریه گورتز (كار) قبل از مشروطه، در حدود 1321/1903 در تبریز فقط در یك شماره انتشار یافت. پس از آن، خبرنامه خلیفهگری ارامنه آذربایجان با نام آزدآرار آراجنور دارانی به صورت هفتگی در فاصله 1322ـ 1323 منتشر شد. در آغاز تعداد این نشریات در تبریز بسیار اندك بود، ولی در فاصله سالهای 1327ـ 1328 تبریز كانون نشر مطبوعات ارمنیزبان شد؛ غالب این نشریات عمر كوتاهی داشتند و طولانیترین آنها زانگ (زنگ؛ 1289 ش ـ 1301 ش) و آیگ (پگاه؛ 1291 ش ـ 1301 ش) بود. طی دهه 1320 ش، مقارن با جنگ جهانی دوم، چند نشریه ارمنیزبان منتشر شد، از جمله: هاكافاشیست (= ضدفاشیست)، ترجمان كمیته ضدفاشیست آذربایجان، كه در 1322 ش منتشر شد و از 1324 ش به آرِوِلك (شرق) تغییر نام داد؛ و وِرِلك (ترقی)، هفتهنامه سیاسی، اجتماعی و ادبی كه در 1331 ش در تبریز به چاپ رسید.
در جلفای اصفهان نیز نشریات ارمنیزبان از حدود 1322/ 1904 آغاز شد. ماهنامه نورجوقایی لرابر ، نشریه خلیفهگری ارامنه ایران و هندوستان، در 1321ـ1326 به چاپ رسید. ماهنامه اِنكر (دوست)، دیگر نشریه جلفای اصفهان، در 1299ش از سوی انجمن پسران پیشاهنگ منتشر گردید. این نشریات عمر چندانی نداشتند و پس از چند شماره تعطیل شدند (صدر هاشمی، ج 3، ص 1، ج 4، ص 146؛ بیگلریان، ص 115، 118، 121، 126؛ دیگرانوهی لازاریان، ص 192ـ194، 196، 200).
در تهران از 1291 ش، نشر جراید ارمنی از سرگرفته شد. در این سال، ارشالویس (سپیده) به صورت هفتگی به چاپ رسید و آراوُد (صبح) را فرقه داشناكسیون ابتدا در تبریز و سپس در تهران منتشر كردند. در فاصله 1300 تا 1310 ش تهران به صورت كانون فعالیت نشریات ارمنیزبان در آمد. بهرغم فراوانی نشریات در این دوره، عمر آنها بسیار كوتاه بود. از میان این جراید، بوبوخ (لولو) طولانیترین دوره انتشار (1298 ش ـ 1321 ش) را داشت و نخستین روزنامه طنز ارمنیزبان در ایران بود. بوبوخ از 1319 ش نشریهای ویژه كودكان و نوجوانان را با همان نام منتشر كرد. تساخاول (جاروب)، دیگر نشریه مصور فكاهی، نیز در 1329 ش شروع به كار كرد (صدر هاشمی، ج 1، ص 110، 115، ج 2، ص 24؛ بیگلریان، ص 115، 126؛ دیگرانوهی لازاریان، ص 193، 196، 199). دیرپاترین نشریه ارمنیزبان، روزنامه خبری، ادبی، اجتماعی و سیاسی، آلیك (موج) بود كه در اول فروردین 1310 در تهران به چاپ رسید. محتوای نشریه، به ویژه گزارشهای اجتماعی آن، حاكی از دغدغههای جامعه ارمنی ایران است. آلیك ، با تعطیلی مدارس ارمنیها در پی سفر رضاشاه به تركیه، به مثابه «مدرسه»ای برای اشاعه فرهنگ و ادب ارمنیها به كار گرفته شد و آموزش زبان ارمنی، و حفظ و ترویج فرهنگ ارمنیان را عهدهدار گردید. همچنین از آن پس ملزم به ارسال مطالب ترجمه شده به شهربانی، برای اخذ تأیید چاپ، گردید. آلیك پس از گذشت 74 سال، همچنان منتشر میشود (داودیان، ص 53 -69).
ارمنیان فعالترین گروه اقلیت در نشر جراید بودند، چنانكه در فاصله 1300 تا 1310 ش، نشریات متعددی از آنها چاپ شد، از جمله: نوركیانگ (زندگی نو) در 1301 ش، نوربالكام در 1302 ش؛ گاقاپار (مرام) در 1303 ش؛ مِهیان (آتشكده) در 1303 ش؛ پارسكاهای تارتسوتیس (سالنامه ایرانیان ارمنی)؛ نیكوقایوس (1306 ش)؛ نورخُسك (سخننو) در 1308 ش و ورادزنوند (تولد نو) در 1309 ش. در 1307 ش در رشت، كه حوزه دیگری برای نشر جراید ارمنی بود، روزنامه هفتگی ایران كبیر به مدیریت گریگور یقیكیان تأسیس شد. این روزنامه عملكردی خلاف جراید محلی داشت، بدینگونه كه در شهرهای ایران و خارج از ایران، چون مسكو و برلین و پاریس، خبرنگار ویژه داشت. روش روزنامه، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ادبی بود كه با بخش ادبی آن نیما یوشیج و محمد معین همكاری میكردند. پس از دو سال فعالیت، ایران كبیر ، به سبب حمایت از شورش كردهای تركیه، با اعتراض كنسول تركیه در رشت مواجه شد و تعطیل گردید (خسروپناه، ص 100ـ109).
در كنار نشریات ارمنیزبان، نشریات دو زبانه فارسی ـ ارمنی نیز فعالیت داشتند، از جمله: نورخسك (گفتار نو) كه در 1309 ش منتشر شد، تا شماره هفتم به زبان ارمنی و از آن پس یك صفحه به فارسی و بقیه صفحات به ارمنی؛ مجله ماهانه علمی، تاریخی و ادبی اندیشه و هنر ، به مدیریت ناصر وثوقی، كه در 1333ش منتشر شد و در برخی از شمارههای آن صفحاتی به زبان ارمنی اختصاص داشت (رائین، 1356 ش، ص 183). از 1310 تا 1320 ش چهار نشریه به چاپ رسید: روزنامه سیاسی ـ اجتماعی آروسیاك (زهره) و گاهنامه ادبی نوراج (صفحه نو) هر دو در 1314 ش؛ نورهاسكر (خوشههای نو) ویژه كودكان و نوجوانان در 1314 ش؛ و ناواسارد دو ماهانه ادبی ـ علمی در 1316 ش. دیرپاترین این نشریات، نوراج بود كه نشر آن تا 1357 ش ادامه یافت (دیگرانوهی لازاریان، ص 199).
در دوره پهلوی دوم، نشریات ارمنی در موضوعات گوناگون ــ كه غالباً ادبی، اجتماعی، فرهنگی و كمتر سیاسی بودند به صورت ماهنامه و هفتهنامه و به ندرت روزانه منتشر میشدند. در این دوره افزون بر بیست نشریه در تهران انتشار یافت. از میان این نشریات، چهار نشریه ویژه كودكان و نوجوانان بود: گارون (بهار)، نشریه انجمن فرهنگی نوجوانان ارمنی در 1325 ش؛ لوسابر (نورآور)، ماهنامه كودكان و نوجوانان، از 1328 ش تا 1350 ش؛ شانت (صاعقه)، نشریه دانشآموزی، در 1336 ش؛ و آلیك پاتانكان (آلیك نوجوانان)، در فاصله سالهای 1348 ش تا 1357 ش (همان، ص 201ـ204).
نشریات دیگر ــ كه بیشتر در حوزه اجتماعی، ادبی، و تاریخی فعالیت داشتند به ترتیب زمان انتشار، عبارت بودند از: مشاكویت (فرهنگ)، گیتوتیون یوآروست (دانش و هنر)، آشخاتانك (كار)، ماهنامه دینی آزدارار جشمار توقیان (خبرنامه حقیقت)، آرمنوهی (زن ارمنی)، اِروس ، نورآیگ (پگاهنو)، آرارات ، گاهنامه خاچبار (جدول كلمات متقاطع)، رافی تارگیرك (سالنامه رافی) و هور (آتش؛ همانجا).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هشت نشریه جدید ارمنی منتشر شد. از میان آنها، پیونیك (ققنوس)، نورخُسك، زیازان (رنگین كمان) در حال حاضر فعالیت ندارند و آراكس، پیمان، لویس، آپاگا و، جنگ هنر و ادبیات هاندس همچنان فعالاند (همان، ص 205ـ 208).
یهودیان از دیگر گروههای اقلیت فعال در عرصه مطبوعات بودند. سابقه آشنایی یهودیان با مطبوعات به تأسیس مدارس فرانسوی آلیانس در ایران برمیگردد كه عامل تحول فكری در میان یهودیان ایران بوده است. از همینرو، نخستین نشریه یهودیان را دانشآموختگان این مدرسه منتشر كردند. در دوره حكومت احمدشاه قاجار، دو برادر به نامهای مردخایبن ابراهام و آشربن ابراهام (از دانشآموختگان مدرسه آلیانس)، نخستین نشریه فارسیهود (به زبان فارسی با خط عبری) را با نام شالُم (سلام) در 1333 در تهران منتشر كردند. شالم در چهار صفحه، به صورت هفتگی چاپ میشد. گاه یك ورق به خط فارسی نیز به صلاحدید مدیر آن به نشریه افزوده میشد. مطالب شالم به انعكاس اخبار یهودیان ایران و جهان اختصاص داشت. از مدت انتشار و تعداد شمارههای این نشریه اطلاعی در دست نیست (« شالم »، ص299ـ300؛ یگانه، ص28؛ یشایایی، ص26). دومین نشریه یهودیان، بهنام هكئولا ، در 1299ش در تهران بهزبان عبری و بهصورت هفتگی منتشر شد. پس از آن، در 1301ش روزنامه هییم/ حییم (حیات) با شعار «درستی و امانت» به دو زبان فارسی و عبری به صورت هفتگی در تهران به چاپ رسید. در سر مقاله افتتاحی، هدفاز نشر آن آشناكردن یهودیانایران با اصول سیاست و شركت آنان در مسائل ملی ذكر شده است. هائئونا دیگر نشریه دو زبانی فارسی ـ عبری بود كه در 1302 ش در تهران منتشر شد (صدر هاشمی، ج4، ص 337، 341). پس از توقف انتشار شالم و هییم ، دو جریان فكری در جامعه یهودی ایران پاگرفت: حمایت از صهیونیسم و پیوند یهودیان با ایران؛ دو نگرش متفاوتی كه جرایدیهودی نیز آن را پیگرفتند. جامعه یهودی ایران، متأثر از تفكر حاكم در جامعه صهیونیستی مبنی بر تجمع یهودیان در سرزمین مقدّس، روند مهاجرت را تسریع كرد. برخی از جراید یهودیان نیز به آن دامن زدند. جراید با دو طیف فكری چپ و راست فعالیت داشتند. در 1323 ش، روزنامه راهنمای یهود ، به مدیریت مشهدیان، وابسته به جناح چپ، از سوی گروهی از جوانان یهودی منتشر شد. این روزنامه ضد فاشیست و مدافع حقوق مردم تهیدست یهودی بود. روزنامه اسرائیل ، به مدیریت رحیم كهن، در همان سال، با هدف ایجاد تعادل میان ادامه زندگی یهودیان در ایران با فرهنگ صهیونیسم به مدت سهسال بهصورت هفتگی منتشر شد. در 1326 ش، مجله سینا وابسته به جناح راست، بهمدیریت آقاجان طوب، با گرایش صهیونیستی به چاپ رسید. عالم یهود ، به مدیریت بوستانی، دیگر نشریه وابسته به این جناح بود كه گردانندگان مجله سینا آن را اداره میكردند. این مجله یكی از پرخوانندهترین جراید یهودیان بود كه مدتی نیز با نام دانیال ، به منظور تلفیق تفكر چپ و صهیونیسم، منتشر شد.
تا پیش از كودتای 28 مرداد 1332، دو نشریه یهودی دیگر با عناوین نیسان و بنیآدم نیز چاپ شد كه با وقوع كودتا تعطیل شدند. مجله نیسان هر چند مدیر یهودی داشت و گاهی مطالب مربوط به یهودیان را چاپ میكرد، اساساً پیرو خط فكری خاصی بود و با جامعه یهودی ارتباط فكری و اجتماعی نداشت و نمیتوان آن را از جراید یهودی دانست. مجله هفتگی بنیآدم (1329ـ1332 ش)، مقارن با دوره نهضت ضد استعماری مردم ایران، در ایجاد پیوند جامعه یهودی با نهضت تلاش بسیار كرد. شمارههای پایانی این مجله با امتیاز قرن آزادی منتشر شد. از كودتای 28 مرداد 1332 تا 1357 ش، فعالیت مطبوعاتی یهودیان عملاً متوقف شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی روزنامه تموز ، نشریه جامعه روشنفكران كلیمی ایران، منتشر شد كه خلا ناشی از فقدان مطبوعات یهودیان را جبران كرد (یشایایی، ص 26ـ27؛ «سیر مطبوعات در جامعه یهودی ایران»، تموز ، سال 3، ش 63، 14 آبان 1360، ص 3).
زردشتیها دیرتر از اقلیتهای دیگر وارد عرصه مطبوعات شدند. نخستین نشریه زردشتی، مجله ماهانه همای بود كه در 1301 ش در كرمان منتشر شد و بیش از هفت شماره نپایید. یك ماه پس از نشر همای ، خدارحم آبادیان فرهوهر را در تهران بهصورت هفتگی به چاپ رساند. ظاهراً آبادیان از انتشار همای آگاهی نداشته است، زیرا از اینكه در ایران همه اقوام و طوایف به جز زردشتیها دارای روزنامه بودند اظهار تأسف كرده و انتشار فرهوهر را نخستین گام دانسته است (صدر هاشمی، ج 4، ص77ـ 78؛ رزمآسا، ص 66؛ پرخیده، ص 5). دیگر نشریات زردشتی از دهه 1320 ش فعالیت خود را آغاز كردند، از جمله: اندیشه ما ، از سوی جوانان زردشتی، از 1324 تا 1325 ش؛ پشوتن در 1327 ش؛ و مجله هوخت كه از 1329 تا 1363 ش به طور ماهانه و مستمر منتشر میشد. در دهه 1330 ش چهار نشریه جدید به نشریات زردشتی افزوده شد: نامه مزدیسنان در 1330 ش، پندار ، نشریه سازمان جوانان زردشتی یزد، به صورت ماهانه در 1331 ش، كه دوره سوم آن با نام پندارها به چاپ رسید؛ وهومن در 1331 ش، به صورت هفتگی، كه آخرین شمارهاش دو روز قبل از كودتای 28 مرداد توزیع گردید؛ و نامه ایران ویج ، در 1335 ش، به صورت ماهانه كه پس از نه شماره توقیف شد. در دهه 1340 ش، دو نشریه جدید به نشریات قبلی افزوده شد: فروهر ، از سوی سازمان فروهر، كه از 1344 ش ابتدا به صورت نشریه داخلی آغاز به كار كرد و سپس به نام گزارش ماهانه منتشر شد؛ و نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان (ترجمان انجمنی به همین نام) كه در اسفند 1344 نخستین شمارهاش به چاپ رسید و دوره دوم آن از 1350 ش به صورت نامرتب در شانزده شماره منتشر شد (پرخیده، همانجا).
پس از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی (1357 ش)، فقط مهنامه زرتشتیان از سوی انجمن زردشتیان تهران، از 1351 تا 1356 ش انتشار یافت. پس از پیروزی انقلاب، نشریات جدیدی فعالیتشان را آغاز كردند: چیستا از 1360ش، وهومن از 1370ش، و امرداد از 1379 ش. فعالیت این سه نشریه تاكنون (1384 ش) ادامه دارد. افزونبر آن، نشریات دیگری نیز فعالیت دارند؛ از جمله پیككنكاش یگانگی از سوی نماینده زردشتیان، هر دو ماه یكبار، در تهران؛ پارسیان و اشتاد از سوی انجمن گاتاپویان در یزد؛ اسفند (فقط یك شماره) در كرمان؛ واچك در كرج (در حال حاضر منتشر نمیشود)؛ پیك كنكاش و پیك مهر در كانادا (همانجا).
(178) Edward Granville Browne, The Persian revolution of 1905-1909 , New York 1966; (179) idem, The press and poetry of mordern Persia , Los Angeles 1983; (180) G. N. Curzon, Persia and the Persian question , London 1892.