responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4820

 

جمال‌الدین‌اصفهانی‌ ، محمدبن‌عبدالرزاق‌، شاعر فارسی ‌سرای قرن‌ششم‌. وی ‌به ‌جمال‌الدین‌عبدالرزاق ‌شهرت ‌یافته ‌است‌ و ظاهراً به‌همین‌دلیل‌برخی‌تذكره‌نویسان‌، به‌غلط‌، او را به‌نام‌پدرش‌، عبدالرزاق‌، نیز نامیده‌اند ( رجوع کنید به آذر بیگدلی‌، ص‌175؛ هدایت‌، 1344 ش‌، ص‌283).

تاریخ‌دقیق‌تولد جمال‌الدین‌معلوم‌نیست‌، لیكن‌با توجه‌به‌سال‌وفات‌( رجوع کنید به ادامه‌مقاله‌) و ابیاتی ‌از دیوانش (ص‌، 347) احتمالاً در ربع‌اول‌قرن‌ششم‌به‌دنیا آمد. زادگاهش ‌اصفهان‌بود (جمال‌الدین‌اصفهانی‌، ص‌398؛ زكریا قزوینی‌، ص‌197) و به‌سبب‌علاقه‌اش‌به‌اصفهان‌، به‌جز چند سفر، باقی‌عمر خود را در آنجا سپری‌كرد (ریپكا، ص‌585).

وی‌به‌زرگری‌و نگارگری‌(مینیاتورسازی‌) اشتغال‌داشت‌(جمال‌الدین‌اصفهانی‌، ص‌335؛ نیز رجوع کنید به عوفی‌، ج‌2، ص‌402) و از همین‌رو به‌جمال‌نقاش‌نیز معروف‌شد و ظاهراً مقصود راوندی‌(ص‌57) از جمال‌نقاش‌هموست‌، اما مصحح‌ راحة ‌الصدور جمال ‌نقاش‌ را غیر از جمال‌الدین‌ شاعر دانسته‌است‌(راوندی‌، حواشی‌اقبال‌، ص‌477). اشتباه ‌او از آنجا ناشی ‌شده ‌است ‌كه‌شاعری‌به‌نام‌جمال‌، قطعه‌ای‌در مدح‌جمال‌الدین‌عبدالرزاق‌سرود و او را با نام‌ جمال‌ نقاش ‌ستود و جمال‌الدین‌هم‌در پاسخ‌قصیده‌ای‌سرود، اما این‌دو شعر در دیوان‌جمال‌الدین‌در پی‌یكدیگر و به‌عنوان‌یك‌قصیده‌ضبط‌شده‌است‌. به‌طوری‌كه‌گویی‌جمال‌الدین‌، شاعری‌دیگر به‌نام‌جمال‌نقاش‌را ستوده‌است‌(جمال‌الدین‌اصفهانی‌، مقدمه ‌وحید دستگردی‌، ص ‌ز ـ ح‌، نیز رجوع کنید به ص‌295).

جمال‌الدین ‌بسیاری‌از امرا و مشایخ‌زمان‌خود، نظیر آل ‌خجند و برخی‌از افراد خاندان‌ صاعدیان ‌اصفهان‌، از جمله‌ خواجه‌ قوام‌الدین ‌صاعد (ص‌69ـ70) و خواجه‌ صدرالدین ‌بن ‌قوام‌الدین‌(ص‌79) و خواجه‌ركن‌الدین‌ صاعد (ص‌65ـ 69، 377ـ381)، را مدح‌كرده‌است‌. همچنین‌از سلجوقیان‌، ملكشاه‌(حك: 547- 555؛ ص‌346ـ347) و محمد بن‌ ملكشاه‌ (متوفی‌511؛ ص‌232ـ 235) و ارسلان‌ بن‌ طغرل‌(حك: 556- 571؛ ص‌109ـ 115)، و نیز خواجه ‌نظام‌الملك (متوفی‌485؛ ص‌88 92) و اردشیربن‌ حسن‌، از اسپهبدان ‌مازندران‌، را ستود و از شخص ‌اخیر هدایای ‌گرانبهایی ‌گرفت‌(ص‌57- 60، 95ـ97)، با این‌ حال ‌به‌هیچ ‌درباری‌ منسوب ‌نبود و اگرچه‌ صله‌های ‌فراوانی ‌گرفت‌، از راه‌ صنعتگری‌(ظاهراً نقاشی ‌و زرگری‌) امرار معاش‌ می‌كرد (جمال‌الدین‌اصفهانی‌، ص‌257، مقدمه‌ وحید دستگردی‌، ص‌ز؛ نیز رجوع کنید به ریپكا، ص‌584).

برخی‌ از تذكره‌ نویسان‌( رجوع کنید به دولتشاه‌سمرقندی‌، ص‌142؛ هدایت‌، 1336ـ1340 ش‌، ج‌1، ص‌471) وی‌را، به‌ اشتباه‌، معاصر سلطان‌ جلال‌الدین ‌خوارزمشاه‌(حك : 617ـ 628) دانسته‌اند، در حالی ‌كه‌ هنگام‌ مرگ ‌شاعر، جلال‌الدین ‌كودك ‌بود (نفیسی‌، ص‌111).

جمال‌الدین‌ با عده‌ای ‌از سخنگویان ‌معاصر خویش ‌مكاتبه‌ و مشاعره ‌داشت‌، از جمله‌ پس‌از اینكه‌ خاقانی ‌مثنوی‌ تحفة‌العراقین‌ خود را، كه ‌در آن ‌مفاخره‌ها كرده ‌بود، به ‌اصفهان ‌فرستاد، جمال‌الدین ‌قصیده‌ای‌ متضمن‌ هجو و مدح ‌برای ‌او سرود. كه ‌معروف‌ است‌( رجوع کنید به ص‌85 - 88). وی ‌همچنین ‌قطعه‌ای ‌در مدح‌ رشیدالدین ‌وطواط‌(ص‌ 146ـ 148) و تركیب ‌بند مفصّلی ‌در مدح‌ظهیرالدین‌فاریابی‌، با شكایت‌ از روزگار (ص‌347ـ351)، سروده ‌است‌. او، به‌سبب‌علاقه‌اش ‌به ‌اصفهان‌، در پاسخ‌ به‌ رباعی‌ای ‌كه ‌مُجیرالدین‌بَیلَقانی ‌در هجو اصفهان‌ سروده ‌بود، قطعه‌ای ‌با ردیف‌«چه‌رسد» (ص‌400ـ401) و نیز هجویه‌ای ‌درباره‌ مجیر (رجوع کنید به ص‌402) سرود. درنتیجه ‌این ‌هجویات‌، مجیر، كه‌از جانب ‌اتابكان‌آذربایجان ‌حكمران‌اصفهان‌ بود، مجبور به‌ترك‌آنجا شد (جمال‌الدین‌اصفهانی‌، همان‌مقدمه‌، ص‌ه).

جمال‌الدین‌ به ‌چشم‌ درد و لكنت ‌دائم‌ مبتلا بود ( رجوع کنید به همان‌، ص‌21، 300، 388ـ389). وی‌ چهار فرزند داشت‌(همان‌، ص‌289) كه ‌معروف‌ترین‌آنها كمال‌الدین‌اسماعیل‌* ، شاعر نامدار قرن‌ ششم ‌و اوایل ‌قرن‌هفتم‌، است‌. جمال‌الدین ‌پیش ‌از 599 و احتمالاً در 588 وفات‌ كرد ( رجوع کنید به محمد قزوینی‌، ج‌2، ص‌167) و پسرش‌، كمال‌، مرثیه ‌شیوایی‌ برای‌او سرود ( رجوع کنید به كمال‌الدین‌اسماعیل‌، ص‌134ـ139).

با اینكه ‌جمال‌الدین‌، به‌ سبب مدح‌اسپهبد مازندران‌، سیدالشعرا لقب ‌گرفت‌(جمال‌الدین‌اصفهانی‌، ص‌34)، پس‌از آن‌ دوره‌، چندان‌مورد توجه‌نبود، چنانكه‌الغ بیگ ‌گوركان‌(حك : 850- 853) از اینكه ‌سخن ‌كمال‌الدین‌اسماعیل‌از سخنان ‌پدرش‌، كه‌«پاكیزه‌تر و شاعرانه‌ تر» است‌، شهرت‌ بیشتری‌ یافته‌، اظهار تعجب ‌كرده‌ است‌(دولتشاه‌ سمرقندی‌، ص‌141ـ142).

جمال‌الدین‌ از شاعران‌همواركننده‌ زمینه ‌بروز سبك‌ عراقی‌ و در واقع ‌از پیشروان ‌آن ‌سبك ‌است‌(دامادی‌، ص‌866). به ‌گفته ‌بهار (ج‌1، ص‌141)، وی‌ هم ‌ردیف ‌شاعرانی‌ چون‌ سید حسن‌غزنوی‌، نظامی ‌گنجوی‌، رشیدالدین‌وطواط‌ و عمادی‌شهریاری‌است‌كه‌ سبك ‌بینابین ‌را به‌وجود آوردند.

جمال‌الدین ‌در انواع‌ شعر، از قصیده‌ و غزل‌ و تركیب ‌بند و قطعه‌ و رباعی‌، طبع ‌آزمایی ‌كرده ‌و در قصیده ‌از انوری ‌و سنایی ‌تقلید نموده‌است‌، ولی ‌ناقدان‌، تقلیدش ‌را از سنایی به ‌دلیل ‌نداشتنِ عمق ‌فكر و دقت‌، و تقلیدش‌ را از انوری‌به‌ سبب ‌عدم‌ جزالت ‌در بیان‌، ناموفق ‌دانسته‌اند (فروزانفر، ص‌548؛ زرین‌ كوب‌، ص‌61). همچنین ‌قصیده‌ای‌ مشهور با مطلع‌«الحذار ای‌غافلان ‌زین‌ وحشت‌آباد الحذار/ الفرار ای ‌عاقلان‌ زین‌ دیو مردم‌الفرار» در آشوب‌ روزگار به‌ استقبال ‌قصیده‌ معروف ‌سنایی‌(ص‌109ـ114) سروده ‌و در آن ‌بعضی ‌كلمات ‌و عبارات ‌شعر سنایی‌ را عیناً تكرار كرده ‌است ( رجوع کنید به جمال‌الدین‌اصفهانی‌، ص‌161ـ167). گاه‌ قصیده‌های ‌او از تشبیب ‌و تغزل ‌خالی‌اند و از همان ‌آغاز بی ‌درنگ ‌به‌ مدح ‌پرداخته‌(رجوع کنید به همان‌، ص‌35، 53، 95) و در قصاید، اغلب ‌ردیفها و قوافی ‌دشوار را التزام‌ كرده ‌است‌(مؤتمن‌، ص‌146). تأثیر لطف ‌و زیبایی‌ اسلوب ‌غزل ‌در قصیده‌هایش‌ محسوس‌است ‌و در حد امكان‌، آنها را به‌غزل ‌نزدیك ‌ساخته ‌است‌( رجوع کنید به فروزانفر، همانجا؛ ریپكا، ص‌585؛ زرین‌كوب‌، ص‌). محتوای‌ قصاید او، علاوه‌بر مدح‌، بیشتر پند و موعظه‌(ص‌ 161ـ167، 216ـ 218)، گله ‌و شكایت‌(ص‌79ـ83، 193ـ196)، رثاء (ص‌303ـ304) و پاسخ ‌به ‌اشعار دیگران‌(ص‌146ـ153) است‌.

برخلافِ شاعرانی ‌چون‌سنایی ‌و عطار، كه ‌غزل ‌را به‌ لحاظ‌ معنا اوج ‌بخشیدند، جمال‌الدین‌ با انوری ‌و بعدها كمال‌الدین‌اسماعیل‌ در تكامل‌ غزل‌ به ‌لحاظ ‌لفظ‌ كوشیدند و در اصلاح‌ و بهبود آن ‌تأثیر داشتند، به ‌طوری‌ كه‌ زمینه ‌ساز ظهور غزل ‌سرایانی‌ چون ‌سعدی ‌شدند (مؤتمن‌، ص‌224ـ 225؛ ریپكا، ص‌585؛ دامادی‌، ص‌982). غزلهای ‌جمال‌الدین ‌لطیف‌ و خوش‌آهنگ‌و اغلب ‌مردف‌اند ( رجوع کنید به ص‌432، 438، 466) و گاه ‌در آنها ردیفهای ‌بلند به‌كار برده‌است‌، مانند «نه‌این‌بود» (ص‌452) و «سره‌بودی‌» (ص‌485). غزلهای ‌كوتاه‌، گاه ‌در حد سه‌ یا چهار بیت‌( رجوع کنید به ص‌439ـ440، 449)، در دیوانش ‌بسیار است‌.

جمال‌الدین ‌تركیب ‌بندهایی ‌نیز در شكایت‌ و مدح ‌سروده ‌كه‌ معروف ‌ترین ‌آنها، در بحر هزج‌ مسدس‌، در نعت ‌رسول‌اكرم ‌است‌( رجوع کنید به ص‌2ـ11). شمس‌قیس‌رازی‌(ص‌401) این‌ شعر را ستوده‌است‌. شاید سعدی ‌ترجیع ‌بند معروف ‌خود (با بیتِ برگردانِ «بنشینم‌ و صبر پیش‌ گیرم‌/ دنباله‌ كار خویش ‌گیرم‌»؛ رجوع کنید به ص‌651ـ662) را با نظر به ‌تركیب‌بند جمال‌الدین‌ سروده ‌باشد (جمال‌الدین ‌اصفهانی‌، همان‌مقدمه‌، ص‌یه‌). محمد دامادی ‌شرحی‌ مفصّل ‌با فهرستهای ‌متنوع ‌بر تركیب ‌بند جمال‌ نوشته ‌است‌(برای‌ مطالعه‌ بیشتررجوع کنید به شرح‌ بر تركیب ‌بند جمال‌الدین‌محمدبن‌عبدالرزاق‌ در ستایش پیامبر ، تهران‌1369 ش‌).

شعر جمال‌الدین ‌از تعقید عاری ‌نیست‌( رجوع کنید به مؤتمن‌، ص‌144)، چنانكه‌ یكی‌ از دوستان‌ و معاصران ‌وی‌، در قطعه‌ای ‌این ‌نكته ‌را در نقد شعر او ذكر كرده‌است‌( رجوع کنید به جمال‌الدین‌اصفهانی‌، ص‌). شعر او به‌ لحاظ ‌انعكاس ‌آشفتگی ‌اوضاع ‌عمومی‌اصفهان ‌و قحطی ‌و گرسنگی‌ مردم‌ نیز مهم‌است‌( رجوع کنید به همان‌، ص‌193ـ194).

ادیب ‌نیشابوری‌ دیوان‌ جمال‌الدین‌عبدالرزاق‌ را در تهران ‌چاپ سربی ‌كرده ‌است‌(مشار، ج‌2، ستون‌2282). معتبرترین ‌چاپ‌ دیوان‌ جمال‌، چاپ ‌وحید دستگردی ‌با مقدمه‌ای ‌ممتع ‌است كه‌ در 1320 ش‌در تهران ‌منتشر شده‌است‌.


منابع‌:
(1) لطفعلی‌بن‌آقاخان‌ آذربیگدلی‌، آتشكده ‌آذر، چاپ‌جعفر شهیدی‌، چاپ‌افست‌تهران‌1337 ش‌؛
(2) محمدتقی‌بهار، بهار و ادب ‌فارسی‌، به‌كوشش‌محمد گلبن‌: «شعر فارسی‌»، تهران‌1355 ش‌؛
(3) محمدبن‌عبدالرزاق‌جمال‌الدین‌اصفهانی‌، دیوان‌، چاپ‌حسن‌وحید دستگردی‌، تهران‌1362 ش‌؛
(4) محمد دامادی‌، «معرفی‌اجمالی‌سرگذشت‌جمال‌الدین‌ عبدالرزاق‌»، گوهر ، سال‌3، ش‌10 (دی‌1354)؛
(5) دولتشاه‌سمرقندی‌، كتاب‌تذكرة‌الشعراء ، چاپ‌ادوارد براون‌، لیدن‌1318/1901؛
(6) محمدبن علی‌راوندی‌، كتاب‌راحة‌الصدور و آیة‌السرور در تاریخ ‌آل‌سلجوق‌، چاپ‌محمد اقبال‌، تهران 1333 ش‌؛
(7) عبدالحسین‌زرین‌كوب‌، سیری‌ در شعر فارسی‌، تهران‌1363 ش‌؛
(8) مصلح‌ بن‌عبداللّه‌سعدی‌، كلیات‌سعدی‌، چاپ‌محمدعلی‌فروغی‌، تهران‌1363 ش‌؛
(9) مجدود بن‌ آدم‌سنایی‌، دیوان‌، چاپ‌مظاهر مصفا، تهران‌1336 ش‌؛
(10) محمدبن‌ قیس‌شمس‌قیس‌، كتاب‌المعجم‌فی‌معاییر اشعارالعجم‌، تصحیح‌محمدبن‌عبدالوهاب‌قزوینی‌، چاپ‌مدرس‌رضوی‌، تهران‌ [?1338 ش‌( ؛
(11) عوفی‌؛
(12) بدیع‌الزمان ‌فروزانفر، سخن ‌و سخنوران‌، تهران 1358 ش‌؛
(13) زكریابن‌محمد قزوینی‌، كتاب‌آثارالبلاد و اخبارالعباد، چاپ‌ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن 1848، چاپ ‌افست ‌و یسبادن 1967؛
(14) محمد قزوینی‌، یادداشتهای ‌قزوینی‌، چاپ‌ایرج‌افشار، تهران‌1363 ش‌؛
(15) اسماعیل ‌بن‌محمد كمال‌الدین‌اسماعیل‌، دیوان‌، چاپ‌حسین‌بحرالعلومی‌، تهران‌1348 ش‌؛
(16) خانبابا مشار، فهرست‌كتابهای‌چاپی‌فارسی‌، تهران‌1350ـ 1355 ش‌؛
(17) زین‌العابدین‌مؤتمن‌، تحول‌شعر فارسی‌، تهران‌ )? 1339 ش‌( ؛
(18) سعید نفیسی‌، «جمال‌الدین‌عبدالرزاق‌»، ارمغان‌، دوره‌6، ش‌2 (اردیبهشت‌1304)؛
(19) رضاقلی‌بن‌محمدهادی‌هدایت‌، تذكره‌ریاض‌العارفین‌، چاپ‌مهرعلی‌گركانی‌، تهران‌ )1344 ش‌] ؛
(20) همو، مجمع‌الفصحا ، چاپ‌مظاهر مصفا، تهران‌1336ـ1340 ش‌؛


(21) Jan Rypka, "Poets and prose writers of the late Saljuq and Mongol periods", in The Cambridge history of Iran , vol.5, ed. J. A. Boyle, Cambridge 1968.

/ رقیه‌رسولی‌/

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4820
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست