جَلُولاء ، جنگ . جنگی كه در آن مسلمانان سپاه ساسانی را شكست سختی دادند. ابناسحاق و واقدی تاریخ این رویداد را سال 16 ذكر كردهاند (رجوع کنید به بلاذری، ص264؛ طبری، ج4، ص23). بلاذری (ص264ـ265) آن را چند روزی پس از جنگ مدائن، در آخر سال 16 ذكر نموده، اما ابنجوزی (ج4، ص215) فتح جلولاء را در ذیقعده سال 16 و نُه ماه پس از جنگ مدائن ضبط كرده است (نیزرجوع کنید به ابناثیر، 1399ـ1402، ج2، ص521). خلیفة بن خیاط (متوفی 240)، به نقل از سیف [ بنعمر]، تاریخ جنگ جلولاء را سال 17 نوشته و ذیل همین سال به گزارش آن پرداخته (رجوع کنید به قسم1، ص128)، اما طبری (همانجا)، به نقل از سیف، وقوع این جنگ را در سال 16 دانسته است. در روایتی از قَتاده (محدّث و راوی، متوفی 118) وقوع این جنگ در سال 19 ذكر شده است (خلیفةبن خیاط، همانجا). یعقوبی نیز سال 19 را پذیرفته است (رجوع کنید به ج2، ص151). به هر روی، بنابراین روایات، مسلّماً جنگ جلولاء مهمترین نبرد پس از جنگ مدائن بوده است.
سپاهیان ساسانی پس از شكست مدائن، به جلولاء گریختند و لشكرهای آذربایجان و باب [الابواب ] و جبال و فارس، پراكنده شدند، اما پیش از آن، تصمیم گرفتند بار دیگر با تمام نیرو برای دفع مسلمانان بكوشند. پس با سپاهی عظیم در جلولاء اردو زدند، مواضع نظامی خود را با كندن خندق استوار ساختند (طبری، ج4، ص24؛ ابناثیر، 1399ـ1402، ج2، ص519ـ 520)، زن و فرزندان و بار و بنه خود را به خانقین فرستادند و پیمان بستند كه فرار نكنند (بلاذری، ص264؛ دینوری، ص127). شمار افراد این سپاه را هشتاد هزار تن نوشتهاند (ابناعثم كوفی، ج1، ص210). بنا بر بیشتر روایات، فرمانده سپاه خُرَّزادبن هرمز (برادر رستم فرخزاد) بود (رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، قسم1، ص127؛ بلاذری، همانجا؛ دینوری، ص126ـ 127)، اما ابناعثم كوفی (ج1، ص211) او را فرمانده جناح راست سپاه دانسته، و طبری (ج4، ص24) مِهران رازی را فرمانده كل سپاه ایران معرفی كرده است.
سعدبن ابیوقّاص، فرمانده سپاه مسلمانان در عراق، از مدائن گزارشی برای عمر (حك: 13ـ23) نوشت و وی را از اجتماع سپاه ایران در جلولاء آگاه كرد. عمر به سعد دستور داد كه همانجا بماند و لشكری به سوی دشمن بفرستد (خلیفةبن خیاط، همانجا؛ قس یعقوبی، همانجا، كه میگوید عمر به سعد دستور داد با لشكریان خود به جنگ آنان رود). سعد نیز برادرزادهاش، هاشمبن عُتبهبن ابیوقّاص، معروف به مِرقال، را به فرماندهی دوازده هزار سپاهی روانه جلولاء كرد (خلیفةبن خیاط؛ بلاذری؛ ابناعثم كوفی، همانجاها؛ طبری، ج4، ص24ـ25؛ قس ابنكلبی، ج1، ص76، كه عمروبن مالكبن عتبةبن نَوْفَل را فرمانده سپاه اسلام در جلولاء دانسته است؛ نیز رجوع کنید به دینوری، ص127؛ طبری، ج4، ص26) و قَعقاعبن عمرو فرمانده مقدمه سپاه بود. به روایت طبری، هاشمبن عُتبه در صَفر سال 16 از مدائن به سوی جلولاء حركت كرد. در سپاه وی مهاجران و انصار و بزرگان عرب بودند و، با اذن عمر، افرادی كه سابقه ارتداد داشتند نیز در سپاه حضور یافتند (طبری، ج4، ص25؛ نیز رجوع کنید به ابناثیر، 1399ـ1402، ج2، ص520). بهجز آنان، گروهی از دیلمیان ــكه پس از شكست رستم فرخزاد در قادسیه، كاركرد نظامی نداشتندــ به سپاه اسلام پیوستند (بلاذری، ص280). هاشم سپاهیان ساسانی را در خندقهایشان محاصره كرد. ایرانیان جنگ را فرسایشی كردند و تعمداً به درازا كشاندند. مسلمانان هشتاد بار (بهروایت ابناثیر، 1399ـ1402، همانجا: هشتاد روز) یورش بردند و سرانجام بر آنان پیروز شدند. یزدگرد سوم ساسانی (حك: 632ـ651 میلادی)، از حُلوان برای سپاه خود كمك مالی و نظامی میفرستاد (طبری، ج4، ص25، 27). وی با فرماندهان نظامی ناحیه جبال نیز مكاتبه و جنگجویانی را بسیج كرد و به جلولاء فرستاد (خلیفهبن خیاط، قسم1، ص127؛ بلاذری، ص264). در پی آن، سعد لشكریانی به یاری مسلمانان فرستاد و به تدریج شمار سپاهیان اسلام از 000 ، 24 تن افزون گشت (ابناعثم كوفی، ج1، ص211). مسلمانان تصمیم گرفتند كار دشمن را، پیش از آنكه با نیروهای كمكی تقویت شود، یكسره كنند؛ ازاینرو، برای نبرد نهایی صفوف خود را اینگونه آرایش نظامی دادند: جَریربن عبداللّه بَجَلی در میمنه، حُجربن عَدی كِندی در میسره، [ قَیسبن ] مكشوح مرادی در جناح، عمروبن مَعدی كَرِب در فرماندهی سواران و طُلَیحهبن خُوَیلِد در فرماندهی پیادگان. سپاه ساسانی نیز چون از پیوستن نیروهای كمكی به سپاه اسلام خبر یافت، آماده حمله شد و صفوف خود را متقابلاً آراست: خرّزادبن وَهْرِز (=هرمز) در سمت راست، فیروزبن خسرو (فیروزان؟) در سمت چپ، و هرمزان (حاكم اهواز/ خوزستان) در قلب. بین دو سپاه جنگی شدید درگرفت كه از صبح تا شب ادامه یافت (ابناعثم كوفی؛ قس بلاذری، همانجاها؛ دینوری، ص128؛ طبری، ج4، ص24، 27). مسلمانان حمله كردند و هاشمبن عتبه به تحریض و تقویت روحیه سپاهیان پرداخت. گفتهاند امداد غیبی نیز به یاری مسلمانان رسید، چنانكه خداوند بادی بر سپاه ساسانیان فرستاد و همه جا را بر ایشان تیره كرد، بهگونهای كه اسبهایشان در خندق افتاد. در پی آن، سپاه ساسانی راههایی در خندق باز كردند و بالا آمدند و دژ خود را خراب كردند، مسلمانان با شنیدن این خبر، با قوّت جنگیدند. قعقاع نیز با خدعه ندا داد كه خندق را گشوده است و بدینوسیله سپاهیان را قویدل ساخت. ساسانیان گریختند و مسلمانان آنان را تعقیب و كشتاری هولناك كردند. تا آنجا كه میدان نبرد از اجساد كشتهشدگان پوشیده گشت (بلاذری، همانجا؛ طبری، ج4، ص25). در پارهای روایات، عدد كشتهشدگان سپاه ساسانی را صد هزار تن نوشتهاند (رجوع کنید به طبری، ج4، ص26؛ یاقوت حموی، ج2، ص107) كه با رقم پیشین درباره شمار لشكریان ایران منافات دارد و مبالغهآمیز مینماید. پس از این نبرد، آن شهر «جلولاء الوَقیعة» نام گرفت (خلیفةبن خیاط، قسم1، ص128، قسم2، ص603؛ طبری، همانجا).
هاشمبن عتبه، جریربن عبداللّه بَجَلی را با لشكری انبوه در جلولاء گمارد تا مراقب دشمن باشد و از نفوذ آنان به نواحی عراق جلوگیری كند (بلاذری، همانجا؛ دینوری، ص129) و قعقاع در تعقیب ایرانیان تا خانقین پیش رفت (طبری، ج4، ص28، 34؛ ابناثیر، 1399ـ1402، ج2، ص521). یزدگرد با شنیدن خبر این شكست، از حلوان بهسوی جبال رفت (طبری، همانجاها).
مسلمانان در جنگ جلولاء اسیران بسیاری گرفتند كه به «سَبْی جلولاء» معروف شدند (دینوری، همانجا؛ طبری، ج4، ص28). رقم غنایم را هجده و به روایتی سی میلیون درهم نوشتهاند (خلیفةبن خیاط، قسم1، ص127ـ128). گفته شده است به هر سوار مسلمان، سه هزار مثقال و به هر پیاده، هزار مثقال سهم از غنایم رسید (ابنابیشیبه، ج7، ص663؛ قس خلیفةبنخیاط، همانجا؛ طبری، ج4، ص29: به هر سوار نُه هزار سهم و نُه چهارپا). سلمانبنربیعه، غنایم را میان مسلمانان قسمت كرد و سعدبن ابیوقّاص خمس غنایم را، شامل طلا و نقره و ظرف و جامه و جواهر، نزد عمر فرستاد (طبری، ج4، ص29ـ30).
با فتح جلولاء مسلمانان بقایای سپاهیان ساسانی را در منطقه مرزی بین ارتفاعات ایران و عراق درهم شكستند و ایرانیان از دره دجله و فرات (یعنی منطقه جنوبی جزیره) بیرون رانده شدند (رجوع کنید به بلاذری، ص265؛ دنت ، ص50ـ51)؛ ازاینرو، برخی مورخان جنگ جلولاء را فتحالفتوح نامیدهاند (رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، همانجا؛ بكری، ج2، ص390؛ ابناثیر، 1280ـ1286، ج5، ص49). شاعران نیز درباره این جنگ شعرهایی سرودهاند (رجوع کنید به ابناعثم كوفی، ج1، ص212ـ215؛ یاقوت حموی، همانجا). ابوالحسن علیبن محمد مدائنی (متوفی 225)، در ضمن كتابی، اخبار جنگ جلولاء را گرد آورده بود (رجوع کنید به ابنندیم، ص115).