جزر و مد ، پایین رفتن و بالا آمدن متناوب روزانه سطح آب اقیانوسها، دریاها و دریاچههای بزرگ، به دلیل تأثیر گرانش (جاذبه) ماه و تا حدودی خورشید. آب در هنگام جزر، پایین میرود و در مد بالا میآید.
پدیده جزر و مد موردتوجه ایرانیان باستان بوده، چنانكه در بندهش (ص 74) آمده است كه دو «باد» از پیش (جانب) ماه میوزد، یكی را «فرود آهَنج» (جزر) و دیگری را «بر آهَنج» (مد) میخوانند. طبیعیدانان و جغرافیدانان دوره اسلامی نیز به سبب كنجكاوی علمی و نیز تأثیر جزر و مد بر زندگی ساكنان شهرهای حاشیه دریاها و اقیانوسها در قلمرو اسلامی، به این پدیده توجه داشتهاند.
عقاید دانشمندان مسلمان در باره جزر و مد تا حدود زیادی متأثر از آرای جغرافیدانان، دریانوردان و اخترشناسان یونانی بوده است. بسیاری از طبیعیدانان و اخترشناسان یونانی بهدرستی آگاه بودند كه جزر و مد عمدتاً ناشی از تأثیر ماه بر آب اقیانوسها و دریاهاست.
اراتستن (منجم یونانی، 273ـ192 ق م) در توضیح نوسانات سطح آب دریاها، بهویژه در تنگهها، اشاره كرده است كه هنگام طلوع و غروب ماه، مد آغاز میشود و پس از گذر ماه از نصفالنهار بالایی یا پایینی ناظر، پایان مییابد و جزر آغاز میشود. به نوشته سلوكوس (312ـ280 ق م) و ابرخُس (منجم یونانی، نیمه قرن دوم پیش از میلاد) موقعیت ماه نسبت به خورشید (مقارنه، مقابله، تربیع) و موقعیت ناظر، بر ارتفاع مد تأثیر دارد ( رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل «المدّ و الجزر»). به نقل ادریسی (متوفی560؛ ج 1، ص 93) ساطوطس (شاید منظور ساتوروس ، حكیم یونانی و معلم طب جالینوس، باشد) عقیده داشت كه امتلاء ماه (كامل شدن ماه) سبب [ افزایش دامنه ] جزر و مد میشود. برخی از یونانیان عقایدی شبهعلمی یا موهوم در باره جزر و مد داشتند، چنانكه ثاوفرسطوس (323ـ 287 ق م) وزیدن باد را منشأ جزر و مد میدانست ( رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا). ادریسی (همانجا) همچنین نقل كرده است كه ارسطو (384ـ322 ق م) و ارشمیدس (287ـ212 ق م) خورشید را موجب حركت بادها و ایجاد جزر و مد میدانستند. پومپونیوس ملا (5 ق م 42 میلادی)، جغرافیدان اسپانیایی، اگرچه ماه را بر جزر و مد مؤثر میدانست، دو فرضیه دیگر نیز مطرح كرد: جزر و مد نتیجه تنفس زمین یا تأثیر حفرههای آن بر آب دریاهاست (رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا).
در دوره اسلامی نیز نظریات مشابهی مطرح شد. میدانیم كه حنینبن اسحاق اثری مستقل به نام كتاب فی المدّ والجزر داشته است (ابنندیم، ص 353). طبیعیدانان و جغرافیدانان دوره اسلامی فرضیههای گوناگونی در باره منشأ جزر و مد مطرح كردهاند كه بخش عمدهای از آنها را مسعودی (متوفی 345یا346) در مروجالذهب آورده است ( رجوع کنید به ادامه مقاله). یعقوببن اسحاق كِنْدی (متوفی بین 252ـ260) و ابومعشر بلخی (متوفی 272) از نخستین طبیعیدانان دوره اسلامیاند كه به موضوع جزر و مد پرداختهاند. كندی در رساله فیالعِلَّة الفاعِلَة لِلمَدِّ و الجزر ، ماه را مهمترین علت جزر و مد و نور آن را موجب گرمی و انبساط آب دریاها (مد) دانسته است (ج 2، ص 128ـ129). وی در این رساله جزر و مد را بیشتر از دیدگاه فلسفی بررسی كرده است. بعدها كتاب كندی به اروپا رفت و رابرت گروستست ، دانشمند انگلیسی در قرن هفتم/ سیزدهم، از آن استفاده فراوان كرد (سزگین، ص 109). ابومعشر بلخی (ص 198ـ199) با بررسی علمی و مفصّل جزر و مد، بهدرستی اعتقاد داشته كه جزر و مد نتیجه «كشش» ماه است. او تأثیر ماه را بر دریاها شبیه تأثیر «سنگ مغناطیس» بر آهن دانسته است كه به دلیل طبعش آهن را جذب میكند. وی در فصل چهارم تا هشتم از قول (گفتار) سوم كتاب المدخل الكبیر الی علم احكام النجوم ، جزر و مد و جزئیات آن را توضیح داده است. عنوان این پنج فصل به ترتیب چنین است: در باره خاصیت دلالت ماه بر جزر و مد، در باره علت جزر و مد، در باره كاهش و افزایش [ سطح ] آب در جزر و مد، در باره اینكه ماه علت جزر و مد و سرما مخالف آن است، در باره اختلاف حالتهای دریاها و ویژگی دریاهایی كه در آنها جزر و مد مشاهده میشود و دریاهایی كه این پدیده در آنها مشاهده نمیشود و در باره ویژگی تأثیر خورشید بر دریاها (ص 164ـ203). جاحظ، دانشمند همعصر ابومعشر، نیز در كتاب التربیع و التدویر (ص 64، ش 113) یكی از فرضیههای پیدایش جزر و مد را خاصیت «جذب» ماه دانسته است.
در دوره اسلامی افزون بر توصیفهای علمی، برخی دلایل شبهعلمی نیز برای جزر و مد مطرح كردهاند، چنانكه برخی از طبیعیدانان دوره اسلامی از دیدگاه طبیعیات قدیم، ماه را بر جزر و مد مؤثر میدانستند. مثلاً، به نوشته مسعودی (ج 1، ص 131ـ132) گروهی عقیده داشتند كه ماه از جنس آب یا رطوبت است و آبِ دریاها را مانند آبی كه در دیگ جوش میآید و سر میرود، گرم و منبسط میكند (نیز رجوع کنید به قزوینی، ص 22؛ كندی، ج 2، ص 121؛ شهمردانبن ابیالخیر، ص 289). گروهی هم این نظر را رد میكردند، زیرا به عقیده آنان حتی خورشید با آنكه از ماه گرمتر است، عامل جزر و مد نیست، بلكه درون زمین پیوسته بخارهایی به وجود میآید كه با افزایش آنها آب دریاها دفع میشود و مد رخ میدهد و با كاهش آنها جزر. به نظر برخی، هوای بالای دریا پیوسته به آب تبدیل میشود و با زیاد شدن آبِ دریا، مد رخ میدهد، سپس آب دریا تغییر و تنفس میكند و دوباره به هوا تبدیل میشود و این امر پیوسته ادامه دارد. هنگامی كه ماه پُر میشود (هنگام بدر)، هوا بیشتر از معمول به آب تبدیل میگردد و درحقیقت مهتاب علت فزونی [ دامنه جزر و ] مد است ولی علت اصلی آن نیست، چنانكه ممكن است ماه در محاق باشد و جزر و مد رخ دهد (مسعودی، ج 1، ص 132ـ134). ابومعشر (ص 193ـ196) نظر كسانی را كه عقیده داشتند جزر و مد به سبب تنفس دریاهاست با چهار دلیل رد كرده است، از جمله اینكه اگر جزر و مد نتیجه تنفس دریا باشد، باید بهصورت ثابت و منظم و بدون تغییر شدت رخ دهد، زیرا حالت «اشیاء» طبیعی تغییر نمیكند، در حالی كه در مورد جزر و مد چنین نیست. از این گذشته دلیلی بر هماهنگی تنفس دریا با پدیدار شدن ماه، تغییرات ارتفاع و غروب آن وجود ندارد.
از ابنعباس نقل شده كه فرشتهای نگهبان دریاست؛ هنگامی كه پایش را در آب بگذارد مد و چون در آورد جزر میشود ( رجوع کنید به مقدسی، ص 124). از قول كعبالاحبار نقل كردهاند كه فرشتهای در پاسخ به سؤال خضر در باره علت جزر و مد گفته است كه در دریا نهنگی وجود دارد كه وقتی نفس میكشد آب به درون شش او وارد و جزر میشود و در بازدم آب باز میگردد و مد رخ میدهد (ابنفقیه، ص 9). ابوریحان بیرونی (ص 431) نوشته است كه عامه مردم هند اعتقاد دارند كه جزر و مد به دلیل تنفس دریاست، چنانكه به اعتقاد مانی جزر و مد نتیجه تنفس شیطانی در دریاست، اما عالمان هند مراحل روزانه جزر و مد را مرتبط با طلوع و غروب ماه و تغییر ماهانه آن را بهسبب فزونی و كاستی قرص ماه میدانند، بیآنكه از علت طبیعی این دو پدیده باخبر باشند. به نوشته مسعودی (ج 1، ص 133) گروهی عقیده داشتند كه هیجان آب دریاها [ = مد ] مانند هیجان برخی مزاجهاست كه به طبع تهییج و دوباره آرام میگردد و این امر پیوسته تكرار میشود. در رسائل اخوانالصفا (ج 2، ص 68) آمده است كه هیجان جوّ موجب هیجان دریاها و جزر و مد میگردد.
ابومعشر و كندی نیز مانند اراتستن به درستی آگاه بودند كه به دلیل تأثیر ماه، در هر شبانه روز دو بار مد و دو بار جزر رخ میدهد و آن را مد روزانه (یومی) نامیدند ( رجوع کنید به كندی، ج 2، ص 131؛ ابومعشر بلخی، ص 176؛ نیز رجوع کنید به شهمردانبن ابیالخیر، همانجا). به عقیده كندی (ج 2، ص 129) علت دو بار جزر و مد روزانه این است كه تأثیر رسیدن ماه به هر وتدی متضاد وتد قبلی است. در نتیجه، رسیدن ماه به افق مشرق و مغرب (ابتدای مد)، مخالف وضعیت رسیدن ماه به نصفالنهار بالایی و پایینی (ابتدای جزر) است. ابومعشر (ص 177ـ179) بر مبنای طلوع و غروب ماه، چند رابطه ریاضی برای محاسبه زمان جزر و مد آورده است. وی برای پی بردن به شدت جزر و مد، هشت عامل بر شمرده است كه شش مورد آنها به ماه ارتباط دارند، از جمله بُعدِ (فاصله زاویهای) ماه از خورشید، فاصله ماه با زمین و موقعیت ماه در بروج مختلف. وی طولِ شب و روز و بادهای قوی را نیز بر جزر و مد مؤثر دانسته است (همانجا).
ابومعشر در توصیف جزر و مد روزانه به این نكته اشاره كرده است كه به دلیل حركت ماه در آسمان، زمان طلوع و غروب ماه (در نتیجه، زمان جزر و مد) تغییر میكند. از سوی دیگر [ به دلیل تفاوت طول جغرافیایی مكانهای مختلف ] ممكن است آغازِ مد در مكانی، مقارن با آغاز جزر در مكانی دیگر باشد. هنگام مد، حركت آب دریا از پایین به بالا و همراه با بادهای شدید است و هنگام جزر آب فروكش میكند و باد میایستد؛ اما، در ساحل هنگام مد، آب ارتفاع میگیرد و جاری میشود و در جزر دوباره به دریا باز میگردد (همان، ص 167ـ169). تغییرات مدی را كه با چرخه هلالی ماه مرتبط بود، مد شهری (ماهانه) مینامیدند (مسعودی، ج 1، ص 132؛ كندی، ج 2، ص 124ـ 125). ابومعشر به درستی نوشته است كه از اجتماع (مقارنه ماه با خورشید) تا تربیع اول، از قدرت مد كاسته میشود و دوباره تا بدر، افزایش و سپس تا تربیع دوم كاهش مییابد. همچنین میافزاید كه قدرت مد در بدر بیشتر از مقارنه و در تربیع اول بیشتر از تربیع دوم است (ص180ـ182).
در دوره اسلامی، علاوه بر مد روزانه و ماهانه، دو گونه مد دیگر را نیز تعریف میكردند كه به ماه ارتباطی نداشت: مد عَرَضی به معنای بالا آمدن آب رودها و نهرها به دلیل ورود مواد یا آب به آنها، و مد سَنَوی (سالانه) كه به بالا آمدن آب دریا در وقت محدود و معینی از سال به دلیل وزیدن باد گفته میشد. كندی دلیل پدید آمدن مد سالانه را تغییر موقعیت خورشید در آسمان دانسته است. بهعقیده او اگر میل خورشید شمالی باشد، باد به سوی جنوب میوزد و بر عكس (ج 2، ص 110، 122ـ 123؛ نیز رجوع کنید به مسعودی، ج 1، ص 134). مسعودی در تأیید نظر كندی و احمدبن طَیب سرخسی (متوفی 286)، مبنی بر این كه باد موجب حركت (مد) آب دریاها میشود، به جزر و مد سالانه دریای فارس (پهنه گستردهای از دریاهای جنوب ایران، از جمله خلیجفارس رجوع کنید به بحر فارس * ) اشاره كرده است ( رجوع کنید به ادامه مقاله). علاوه بر این، ماجرای غرق شدن سگی در زیر امواج مد دریا را، كه خود در 303 در كَنبایت (كَمبایه) هند دیده، نقل نموده است ( رجوع کنید به ص 135ـ136). به عقیده ابومعشر (ص 199ـ203)، خورشید نیز بر امواج دریاها تأثیر میگذارد.
منجمان و جغرافیدانان دوره اسلامی به تفاوتهای جزر و مد در دریاهای مختلف توجه داشتهاند، چنانكه ابومعشر (ص 196) و مسعودی (ج 1، ص 131) دریاها را به سه گروه با جزر و مد آشكار، ناآشكار یا اندك، و بدون جزر و مد ردهبندی كردهاند. ابومعشر هر كدام از دریاهای با جزر و مد ناآشكار و بدون جزر و مد را نیز به سه زیرگروه ردهبندی كرده است. وی در توصیف دریاهایی با جزر و مد ناآشكار مینویسد كه در دریاهای مرتبط باهم اگر آب دریای «بالادست» به سمت «پاییندست» حركت كند، مد آشكار نمیشود (ص 198)، اما ابنرشد (متوفی 595) این موضوع را علت همه جزر و مدها میداند ( رجوع کنید به لتینك ، ص 153). در ردهبندیهای ابومعشر و مسعودی، دریاچهها جزء دریاهای بدون جزر و مد هستند. در متون تاریخی به دریای خزر اشاره شده است كه با هیچ دریایی ارتباط ندارد و در آن جزر و مد روی نمیدهد ( رجوع کنید به حمداللّه مستوفی، ص 239؛ قزوینی، ص 127؛ دمشقی، ص 242، 244). جغرافینویسان دوره اسلامی دریاهای جزر و مددار را نام بردهاند كه برخی از آنها عبارتاند از: دریای فارس، دریای هند (اقیانوس هند)، دریای چین (دریای جنوبی و شرقی چین كه به اقیانوس آرام متصل میشود)، دریای میان قسطنطنیه و اِفْرَنْج (دریای مرمره) و جزایر آنها، دریای حبش (دریای سرخ)، و دریای محیط (اقیانوس اطلس؛ رجوع کنید به ابومعشر بلخی، ص 166؛ مسعودی، همانجا؛ ادریسی، ج 1، ص 92ـ93).
به نوشته ابن رسته (قرن سوم) از بصره تا چین هفت دریاست كه هر كدام جزر و مد خاصی دارند. جزر و مد برخی آشكارتر و برخی پوشیدهتر است (ص 88). در متون جغرافیایی دوره اسلامی، گاهی توصیفهای عجیب و متناقضی از جزر و مد دریاها دیده میشود. مثلاً، به گفته ابنخرداذبه (متوفی 300) در دریای فارس دو بار در سال مد رخ میدهد: یك بار در تابستان در شمال و شرق به مدت شش ماه و بار دیگر در زمستان در جنوب و غرب به مدت شش ماه (ص70). مسعودی (ج 1، ص 134) نیز این مطلب را از قول ناخدایان و كشتیبانان سیرافی و عمانی نقل كرده و افزوده كه جزر و مد دریای فارس بیشتر در سحرگاهان است (همانجا). بر خلاف آنها، ابنحوقل (متوفی 367؛ ص 47)، ابوالفداء (متوفی 732؛ ص 23) و ادریسی (ج 1، ص 92) نوشتهاند كه جزر و مد دریای فارس دو بار در هر شبانهروز است و آب در هنگام مد بیش از ده ذراع ارتفاع میگیرد و [ در جزر ] فرو مینشیند و باز میگردد (نیز رجوع کنید به حدودالعالم ، ص 12). حمداللّه مستوفی (متوفی 740) جزر و مد دریای محیط را یك بار در سال و به سبب آفتاب ذكر كرده است. به نظر وی، آب این دریا، با افزایش ارتفاع خورشید به طرف مشرق و با كاهش ارتفاع، به سوی مغرب میرود (ص 229). ادریسی توصیف مشابهی برای دریای هند و چین آورده و اظهار كرده است كه در دریای محیط در هر شبانهروز دو بار مد و دو بار جزر رخ میدهد و علت آن وزیدن باد به سبب تابش خورشید است. او همچنین ساعاتی از شبانهروز را برای جزر و مد دریای محیط مشخص كرده است (ج 1، ص 93).
در متون دوره اسلامی علاوه بر دریاها، از بندرها و شهرهای جزر و مددار نیز سخن بهمیان آمده و تأثیر جزر و مد بر زندگی مردم وصف شده است. ابوریحان بیرونی (ص 429ـ431) ضمن توصیف موقعیت شهر سومنات (= خداوندگار ماه) در هند، میگوید كه وجه تسمیه آن، این است كه هر بار ماه طلوع و غروب میكند، آب دریا بالا میآید و محل را میپوشاند و پس از رسیدن ماه به نصفالنهار، در ظهر و نیمهشب آب فرو مینشیند. مقدسی در سده چهارم، جزر و مد را برای مردم بصره نعمت دانسته است، زیرا به سبب مد،در هر شبانهروز آب دو بار وارد نهرها میشود، باغها را سیراب و امكان حركت كشتیها را در رودخانهها فراهم میكند و هنگام جزر آسیابهایی كه در دهانه نهرها كار گذاشته شدهاند، به راه میافتند (ص 124ـ125؛ نیز رجوع کنید به شهمردانبن ابیالخیر، ص 289). ظاهراً آسیابهای جزر و مدی ابتدا در دوره اسلامی در سواحل اسپانیا بهكار رفتند و سپس در مناطق دیگر هم از آنها استفاده شد. شاید عجیب به نظر برسد كه بصره را منطقهای جزر و مددار وصف كردهاند، اما به سبب رسوبگذاری رودخانهها در طی هزار سال گذشته، امروزه بصره از ساحل خلیجفارس دور شده است ( رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا). ابوالفداء (ص 57) نیز مسیر جزر و مد را از رودهای اُبلَّه، معقل و دجله به طرف بصره توضیح داده است. به نوشته ادریسی (ج 1، ص 393)، در مسیر اهواز ـ عَسْكَر مُكْرَم، آبراههای به طول سی میل (حدود 35 كیلومتر) وجود داشت كه در آغاز ماههای قمری بهسبب مد و فزونی آب، قایقها از آن عبور میكردند ولی در هنگام جزر، خشك میشد. دمشقی (ص155) در توصیف شطالعرب (اروندرود) نوشته است كه هنگام مد، آب آن بالا میآید و به سوی شمال روان میشود و مردم زمینهای خود را سیراب میكنند. این وضع، شش ساعت ادامه مییابد، سپس مدت كوتاهی آب راكد میماند و با جزر فرو مینشیند و جویبارها خالی میشوند، تا بیش از شش ساعت نیز این چنین میگذرد و این وضع پیوسته ادامه دارد.
ابوالفداء (ص 309) و ابنحوقل (ص 46ـ47) از ناحیهای به نام عَبّادان (در جنوب شرقی آبادان كنونی) در حاشیه دریای فارس خبر دادهاند كه ساحل آن را با چوبهایی علامتگذاشته بودند و شبها بر چوبها آتش روشن میكردند. برج مراقبتی نیز در محل ساخته بودند تا دیدهبان مانع از نزدیك شدن كشتیهای بزرگ به ساحل شود، زیرا هنگام جزر كشتیها به گل مینشستند. ناصرخسرو نیز در سفرنامهاش (ص 161) نوشته است كه در هنگام مد، آب دیوار عبادان را فرا میگیرد و در جزر كمتر از دو فرسنگ دور میشود. همچنین ابوالفداء (ص 99) در وصف ناحیه قَطیف در بحرین گفته است كه هنگام مد آب به دیوار دور آن میرسید و كشتیها به خورِ نزدیك آن وارد میشدند. ابنحوقل (ص 47) مناطق جزر و مدی شمال اندلس، در كنار دریای محیط را نام برده و از ناحیهای به نام شَنْتَره خبر داده كه مد آن، مانند بصره، به بیش از ده ذراع میرسیده است. در تاریخ معاصر بنادر و شهرهای حاشیه خلیجفارس، توصیفهای دقیقتری از تأثیر جزر و مد بر حركت كشتیها در نزدیكی بندرها، مسدود شدن برخی راهها و جزیره شدن برخی خشكیها به هنگام مد آمده است ( رجوع کنید به كازرونی، ص 34، 45، 53، 77، 102، 107). لوریمر حدود یكصد سال پیش در توصیف بندرعباس نوشت كه آب هنگام مد در مقایسه با جزر حدود چهارصد متر در ساحل پیشروی میكند (ج 6، ص 8). همچنین به نوشته وی، در ساحل شهر اسكلهای به طول حدود نود متر و عرض هجده متر قرار داشت كه در هنگام جزر [ كف آن ] خشك بود، اما در هنگام مد قایقها حدود دو متر آبخور داشتند و انتهای اسكله به دریا میرسید (همانجا).
نیوتن (1052ـ1140/1642ـ1727)، فیزیكدان مشهور انگلیسی، نخستینبار توصیف امروزی و دقیقی از جزر و مد عرضه كرد و نشان داد كه جزر و مد ناشی از تأثیر گرانش ماه و خورشید بر زمین است ( رجوع کنید به بیكر و فردریك، ص 144). در دریاهای آزاد در هر شبانهروز دو بار مد و دو بار جزر رخ میدهد كه بر اساس قانون گرانش عمومی نیوتن، محاسبه شدنی است (قانون گرانش نه فقط در مورد ماه و زمین بلكه در باره همه اجسام در عالم صادق است). به دلیل حركت ماه به دور زمین، در هر منطقه مشخصی از زمین، جزر و مد به طور متوسط با پنجاه دقیقه تأخیر نسبت به روز قبل اتفاق میافتد. مشاهدات نشان میدهند كه اوج مد اقیانوسها دقیقاً با زمانِ رسیدن ماه به نصفالنهارِ ناظر، منطبق نیست و ممكن است تا چند ساعت پیش یا پس از این زمان رخ دهد، زیرا قارهها مانع حركت آزادانه آب اقیانوسها میشوند ( > دایرة المعارف نجوم و اخترفیزیك <، ذیل Tides"" ).
علاوه بر ماه، خورشید هم بر جزر و مد اقیانوسها تأثیر دارد، اما تأثیر نیروی گرانش خورشید، به دلیل فاصله بیشتر خورشید در مقایسه با ماه، نصف گرانش ماه بر زمین است. این تأثیر هنگام مدهایی كه ماه و خورشید نسبت به زمین در یك خط قرار میگیرند (هنگام بدر و محاق) به اوج میرسد و آنها را مِهكِشَنْد مینامند. در مقابل، ضعیفترین مدها هنگام تربیع اول و دوم ماه رخ میدهند كه آنها را كِهْكِشَنْد مینامند. امروزه در نشریات شهرهای ساحلی در كشورهای مختلف، اوقات آغاز و پایان جزر و مد و زمان مهكشندها و فروكشندها ذكر میشود ( > فرهنگ نجوم < ، ذیل "Tides"؛ > دایرة المعارف نجوم و اخترفیزیك <، همانجا). بیشترین دامنه تغییر ارتفاع آب در مد، در خلیج فوندی در جنوب شرق كانادا به میزان 70 پا (برابر 3ر21 متر) ثبت شده ( > فرهنگ جدید جغرافیایی وبستر < ، ذیل Fundy, Bay of " " )؛ اما، در سواحل مختلف، معمولاً این تغییرات حدود یك تا چهار متر است (معتمد، ص 254). دامنه تغییرات جزر و مد در مناطق گوناگون به عواملی مانند عمق و گستردگی اقیانوس و شكل آبراهه جزر و مدی بستگی دارد. به دلیل تأثیر گرانش ماه، علاوه بر اقیانوسها، پوسته زمین نیز دامنه تغییراتی به اندازه سی سانتیمتر دارد. همچنین اصطكاك ناشی از عملكرد جزر و مد، موجب اتلاف انرژی میشود و در نتیجه، در هر قرن حركت وضعی زمین در هر شبانهروز شانزده ده هزارم (0016ر0) ثانیه كندتر میشود ( > دایرة المعارف نجوم و اخترفیزیك <، همانجا).
(25) Robert H. Baker and Laurence W. Fredrick, Astronomy , New York 1971; (26) A Dictionary of astronomy , ed. Ian Ridpath, Oxford: Oxford University Press, 1997 ; (27) EI , s.v. "Al-madd wa'l-djazr " (by L. Martinez Martin ; 28- ( Encyclopedia of astronomy and astrophysics, ed. Paul Murdin, London: Nature Publishing Group, 2001; (29) Paul Lettinck, Aristotle's meteorology and its reception in the Arab world , Leiden 1999; (30) J. G. Lorimer, Gazetteer of the Persian Gulf 'Oman, and central Arabia , Buckinghamshire 1986 ; (31) Webster's new geographical dictionary, Springfield, Mass 1988.