responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4368

 

الجامع الصحیح (1) ، یکی از کتابهای شش گانة حدیثی اهل سنّت (صحاح سته )، تألیف ابوعیسی تِرْمِذی * .

نام این کتاب در منابع به صورتهای کتاب الصحیح (ابن ندیم ، ص 289)، صحیح الترمِذی ، الجامع الصحیح ، الجامع الکبیر ، السنن ، و الجامع آمده است (عِتر، ص 50). حاجی خلیفه (ج 1، ستون 559) پس از ذکر دو نام جامع الترمذی و السنن ، اولی را مشهورتر دانسته ، اما بَشّار عوَّاد معروف ، مصحح آخرین و بهترین چاپ کتاب ، با استناد به سخن ابن اثیر (ج 7، ص 460) نام الجامع الکبیر را برای آن برگزیده است ( رجوع کنید به ترمذی ، ج 1، مقدمة معروف ، ص 7).

این کتاب مقدمه ندارد و مشتمل بر پنجاه باب و یک بخش پایانی با عنوان «العلل » ( رجوع کنید بهج 6، ص 227ـ257) است که مؤلف در آن دیدگاهها و روش کار خود را در تدوین کتاب بیان کرده است . بر اساس آنچه ترمذی در العلل (ج 6، ص 227، 230) گفته ، به نظر می رسد سبب تألیف کتاب ، گردآوری ادله بوده است ، یعنی احادیث و آثاری که فقها بدانها استدلال کرده اند و نیز تبیین علل و احوال آنها از حیث صحت و سُقم (ترمذی ، ج 1، همان مقدمه ، ص 9).

الجامع الصحیح به چند باب بزرگ و هر باب به بابهای کوچک تر مشتمل بر احادیث صحیح و غیر آن تقسیم شده است و در مجموع 222 ، 2 باب و 956 ، 3 حدیث دارد. پس از هر حدیث ، میزان صحت یا حُسن یا ضعف آن بیان گردیده است (عتر، ص 49). عناوین ابواب (اصطلاحاً: تراجم ) این کتاب بر دو قسم است : تراجم عام که مشتمل اند بر احادیث و مسائل متعدد و ابواب فراوانی که در نوع موضوع اشتراک دارند، نظیر مسائل مربوط به نماز و زکات ، و ترمذی واژة «ابواب » را بر آنها اطلاق کرده ؛
تراجم جزئی که به مسئله ای معیّن اطلاق می شوند و ترمذی یک یا چند حدیث برای آنها آورده و واژة «باب » را برای آنها به کار برده است (همان ، ص 50). روش ترمذی درترتیب مطالب کتاب این است که نخست ترجمة (عنوان ) مسئله را آورده و سپس حدیث یا احادیثی ذکر کرده و آنگاه آرای فقها را در بارة آن مسئله آورده است . در مرحلة بعد، عمل آنان به آن حدیث یا احادیث را روشن ساخته و سپس از درجة صحت یا حُسن یا ضعف آن حدیث یا احادیث

سخن به میان آورده و نیز به ذکر رجال و اسانید آن پرداخته و به دنبال آن ، علل و طرق آنها را آورده و در آخر، احادیث دیگری را که متناسب با ترجمة باب باشد ذکر کرده است (همان ، ص 51).

نیمی از الجامع الصحیح به احکام و نیم دیگر آن به موضوعاتی چون مواعظ ، آداب ، تفسیر و مناقب اختصاص یافته است (همان ، ص 49). ترمذی در العلل (ج 6، ص 227) شیوة گزینش احادیث (شرط ) را چنین تشریح کرده که تمام احادیثی را که لااقل برخی علما بدان عمل کرده اند، جز دو حدیث ، در الجامع الصحیح آورده است .

یکی از ویژگیهای الجامع الصحیح این است که در آن در بارة صحت و سقم احادیث داوری شده و در اغلب موارد دلایل آن نیز آورده شده و به «عللِ» (نارساییها و اشکالات ) احادیث و احوال راویان و بیانِ مراتبِ آنها توجه شده است . این کتاب مشتمل بر آرای مشهورترین فقهایی است که پیش از ترمذی می زیستند و ترتیب و تبویب سهل الوصولی دارد (ترمذی ، ج 1، همان مقدمه ، ص 8). الجامع الصحیح به گفتة عِتر (ص 53 ـ54) هم واجد صناعت حدیث است هم فقه ، و علاوه بر فواید ویژة خود، جامع فواید صحیح بخاری و صحیح مسلم است . ترمذی به اِسناد توجه ویژه داشته ، طرق حدیث واحدی را برشمرده و اختلاف و اتفاق راویان آن را ذکر کرده است . وی به چهار شیوه ، اسناد روایات را آورده است : جمع آوری اسانید متعدد حدیث در یک سیاق ، برشمردنِ اسانید و ذکر متن پس از اِسناد اول ، جداگانه آوردن هر سند با متن حدیث آن ، منحصراً اشاره به اسانید (عتر، ص 76).

از دیگر ویژگیهای الجامع الصحیح ، آوردن حدیث در مناسب ترین باب و پرهیز از تکرار (عتر، ص 96) و نیز احتراز از تقطیع و تلخیص احادیث است (همان ، ص 99). در کتاب العلل ترمذی اصول و مسائلی را ذکر کرده که در الجامع الصحیح به آنها پایبند بوده است . وی در آن ، احوال احادیث را به اجمال بیان کرده و نیز مآخذ فقهی و حدیثی خود را آورده است . همچنین در آن به علم رجال و مشروعیت جرح و تعدیل و اقسام و احکام رجال پرداخته ، از طرق تحمل حدیث سخن به میان آورده ، به اختلاف علما اشاره کرده و به تفسیر اصطلاحات حدیثی پرداخته است (عتر، ص 55 ـ57).

منابعِ الجامع الصحیح ، بر اساس آنچه ترمذی در العلل آورده ، آثار فقهای اهل حدیث نظیر سفیان ثوری و مالک بن اَنس و احمدبن حنبل ( رجوع کنید به ترمذی ، ج 6، ص 228ـ229) و کتابهای رجالی نظیر التاریخ الکبیر بخاری و آثار ابوزُرْعه و دارِمی ( رجوع کنید بههمان ، ج 6، ص 229) بوده است .

در الجامع الصحیح انواع و اقسام حدیث آمده و از حیث رد و قبول ، به سه قسم صحیح و حسن و ضعیف تقسیم شده است (عتر، ص 146). ابن تَیْمیّه (ج 10، جزء 18، ص 14) این تقسیم بندی را ابتکار ترمذی دانسته است .

ترمذی در الجامع الصحیح اصطلاحات حدیثی را در معنای غیرشایع آنها به کار برده و گاه اصطلاحات غریبی نیز ابداع کرده که تفسیر و حل آنها دشوار است . وی همچنین گاه ترکیب غریبی از اصطلاحات حدیثی ساخته است (عتر، ص 148) مانند حسنٌ صحیحٌ (ترمذی ، ج 4، ص 5، 7، 70)، حسنٌ غریبٌ (همان ، ج 4، ص 26، ج 6، ص 7ـ 8) و حسنُ صحیحٌ غریبٌ (همان ، ج 4، ص 28، 30). ترمذی در ترجیح روایات هم بدین شیوه عمل کرده که حدیث را به دو وجه (مُرسل و موصول ، موقوف و مرفوع ) نقل و سپس مورد راجح را بیان و به حکم آن تصریح نموده است (عتر، ص 126).

در بارة اهمیت و اعتبار کتاب الجامع الصحیح از قول خود ترمذی نقل شده است که آن را بر علمای حجاز و عراق و خراسان عرضه کرده و آنها از آن اظهار رضایت کرده اند و بنابراین ، الجامع الصحیح در هر خانه ای که باشد گویی در آن خانه پیامبر سخن می گوید ( رجوع کنید بهذهبی ، ج 13، ص 274). خواجه عبداللّه انصاری ، الجامع ترمذی را سودمندتر از کتاب بخاری و مسلم دانسته زیرا معتقد بوده که این دو به کار علمای متبحر می آیند اما الجامع الصحیح به کار همگان می آید ( رجوع کنید به ذهبی ، ج 13، ص 277). ابن اثیر (ج 1، ص 194) نیز الجامع الصحیح را بهترین و پرفایده ترین ، خوش ترتیب ترین و کم تکرارترین کتاب حدیثی می داند که واجد مطالبی از قبیل وجوه استدلال و بیان انواع حدیث و جرح و تعدیل است که در دیگر کتابهای صحاح نیست .

ابونصرعبدالرحیم بن عبدالخالق ، مندرجات الجامع الصحیح را در چهار قسم ارزیابی کرده است : قسمی که صحت آن قطعی است ، قسمی که بنا بر شرط ابوداوود و نسایی صحیح است ، قسمی که ترمذی آن را برای ضدیت (مخالفت ) آورده و علت آن را هم بیان کرده ، و قسمی که مورد عمل برخی علما قرار گرفته است ( رجوع کنید بهذهبی ، ج 13، ص 274). اما ذهبی (همانجا)، ضمن اعتراف به سودمندی و پرفایده بودن الجامع الصحیح و اشتمال آن بر رئوس مسائل ، آن را حاوی پاره ای احادیث واهی و موضوع (جعلی ) می داند که بیشتر آنها در بارة فضائل است . در مجموع ، الجامع الصحیح ، از حیث شیوة اختیار حدیث (شرط )، پس از صحیح بخاری و صحیح مسلم قرار می گیرد (عتر، ص 64).

الجامع الصحیح را بسیاری از شاگردان ترمذی روایت کرده اند، اما روایت مشهور آن که تا امروز باقی مانده ، روایت ابوالعباس محمدبن احمدبن محبوب محبوبی مروزی است (ترمذی ، ج 1، همان مقدمه ، ص 13؛
عتر، ص 68) که آن را از ترمذی و نیز سعیدبن مسعود (دوست نَضْربن شُمَیل ) و دیگران روایت کرده است (ابن عماد، ج 2، ص 373). مشهورترین کسی که الجامع الصحیح را از محبوبی روایت کرده ، شاگردش ابومحمد عبدالجبار جرّاحی مروزی است (ترمذی ، ج 1، همان مقدمه ، ص 13) و مشهورترین کسی که این کتاب را از جرّاحی مروزی روایت کرده ، ابوالفتح عبدالملک بن ابی القاسم عبداللّه کروخی هروی است (همان مقدمه ، ص 14). با روایت کروخی ، الجامع الصحیح به طور گسترده منتشر شد و کسانی چون ابن جوزی و خطیب دَولَعی و عبدالوهاب بن سُکَینه ، آن را سماع کردند ( رجوع کنید به همانجا).

الجامع الصحیح از بدو انتشار مورد توجه محدّثان و فقها قرار گرفت و شروح و تعلیقات فراوانی بر آن نوشته شد ( رجوع کنید بهحاجی خلیفه ، ج 1، ستون 559؛
مبارکفوری ، مقدمه ، ج 1، ص 292ـ305؛
سزگین ، ج 1، ص 155ـ156؛
ترجمة عربی ، ج 1، جزء 1، ص 302ـ303). همچنین خلاصه هایی از آن فراهم شد ( رجوع کنید به مبارکفوری ، مقدمه ، ج 1، ص 304؛
سزگین ، ج 1، ص 156؛
ترجمة عربی ، ج 1، جزء 1، ص 303ـ304). مشهورترین شرح کهن آن شرح ابوبکر محمدبن عبداللّه اشبیلی مالکی (ابن عربی ؛
متوفی 543) با عنوانِ عارِضَةُالاَحْوَذِی است که در 1374ش / 1995 در بیروت چاپ شده است و مشهورترین شرح آن در قرون جدید شرح مبارکفوری با نام تحفة الاحوذی است (بیروت 1410/1990). قسمت «العلل » الجامع الصحیح را ابن رجب حنبلی به طور مستقل شرح کرده است (ریاض 2001). الجامع الصحیح نخستین بار در 1292 در دو جلد در بولاق چاپ شد (ترمذی ، ج 1، همان مقدمه ، ص 15). بشّار عوّاد معروف نیز در 1375ش / 1996 در بیروت چاپ محققانه ای از آن را در شش جلد با عنوان الجامع الکبیر منتشر کرد.


منابع :
(1) ابن اثیر، جامع الاصول فی احادیث الرسول ، چاپ عبدالقادر ارناؤوط ، بیروت 1403/1983؛
(2) ابن تیمیّه ، مجموع الفتاوی ، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1421/2000؛
(3) ابن عماد؛
(4) ابن ندیم ؛
(5) محمدبن عیسی ترمذی ، الجامع الکبیر ، چاپ بشّار عوّاد معروف ، بیروت 1998؛
(6) حاجی خلیفه ؛
(7) ذهبی ؛
(8) فؤاد سزگین ، تاریخ التراث العربی ، ج 1، جزء 1، نقله الی العربیة محمود فهمی حجازی ، ریاض 1403/1983؛
(9) نورالدین عتر، الامام الترمذی و الموازنة بین جامعه و بین الصحیحین ، بیروت 1408/1988؛
(10) محمد عبدالرحمان مبارکفوری ، تحفة الاحوذی بشرح جامع الترمذی ، بیروت 1410/1990؛


(11) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden 1967-1984.

/ اکبر ترابی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4368
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست